سرویس سبک زندگی فردا؛ مریم کمالینژاد: آدمها عاشق میشوند، فرقی نمیکند که هر کدام از ما عشق را چطور تعریف کنیم و از چه زاویهای به آن نگاه کنیم. آدمها اهمیت نمیدهند که فلاسفه عشق را به چند دسته تقسیم میکنند و برای هر کدام چه تعریف و تفسیری ارائه میدهند. اینکه کدام هورمونها بالا و پایین میشوند تا احساس عشق و همهٔ عوارضش به شخصی عارض شود هم چندان مهم نیست. مهم این است که آدمها عاشق میشوند، دوست میدارند و نیازمند حس دوست داشتن و دوست داشته شدند. «آدم» که میگوییم، منظورمان سن و سال خاصی نیست. آدمی به حکم آدم بودنش به سمت دوست داشتن متمایل است. کودک، نوجوان، جوان، میانسال یا سالمند...
اما آدمی در برخی از برهههای زمانی و سن و سالهای مختلف حس متفاوتی از عشق را تحت تأثیر شرایط خاص جسمی و محیطی تجربه میکند. از جمله این زمانها، دوره نوجوانی است.
اینجا بخوانید: مستند انقلاب جنسی میگوید: جوان ایرانی عقدهای شده است
نوجوانی و بلوغ زمانی است که فرد در حال گذر از دوره کودکی به بزرگسالی است اما نه این است و نه آن! تغییرات فیزیکی، احساسی و عقلی فاحشی در فرد رخ میدهد. هورمونها به شدت و ضعف متفاوت در بدن شروع به کار میکنند و تغییرات جسمی را به وجود میآورند و کشش و تمایل به سمت جنس مخالف را دامن میزنند. از طرف دیگر روحی که به سمت بزرگسالی حرکت کرده است به هویت یابی، استقلال طلبی، مالکیت خواهی، صمیمیت توجه ویژه دارد. همین است که نوجوان در آستانه بلوغ و در گذر از این سرزمین طوفانی عشقهای بسیار پرشور و هیجانی را تجربه میکند که میتوان آن را به دو دسته تقسیم کرد؛ عشق به همجنس مثل عشق به همکلاسی و معلم و استاد و عشق به غیرهمجنس ... که در این نوشتار به دومی خواهیم پرداخت.
چرا عشق؟
اینکه چرا نوجوان به این سرعت و شدت عاشق میشود دلایل متفاوت دارد. اما عمدهٔ آن مربوط است به میزان هیجان و شور عاطفی و جنسیای که در این سن و سال تجربه میکند. همچنین نیاز به تعلق داشتن، حسی است که او را به سمت اولین نفری که به او ابراز علاقه کند و یا معیارهای خاص جذابیت از نظر نوجوان را داشته باشد، متمایل خواهد کرد. البته اینطور نیست که تمام نوجوانان به عشقهای آتشین دچار شوند، بسته به سیستم و نظام تربیتی، اشتغالات و تمایلات نوجوان، محیط و ... احتمال عارض شدن عشق کم و زیاد میشود.
معضلات عشق نوجوانی
معمولا در دوره اول نوجوانی یعنی بین ۱۲ تا ۱۶ سالگی عشق به جنس مخالف کمتر رخ میدهد و احساس دوست داشتن، به خود فرد و دوستان و همکلاسی و معلم ختم میشود. بعد از شانزده سالگی احتمالا گیر افتادن در عشق به جنس مخالف بیشتر است که اغلب مشکلاتی را هم به همراه دارد؛
الف: نوجوان هنوز آمادگی ازدواج را ندارد و به بلوغ عاطفی، جنسی، اقتصادی، فکری و ... مناسب نرسیده است. بنابراین عشقهای این دوره طبیعتا عاقبت ندارند.
ب: نوجوان معمولا برای عشق دست به انتخاب عاقلانهای نمی زند، زیرا که تحت تأثیر هورمونها و احساسات و تمایلات بلوغ به سمت اولین نفری که به او ابراز عشق و علاقه کند، گرایش پیدا خواهد کرد. همچنین به دلیل فقدان بلوغ فکری نکات و مسائل و ظرایف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... در این انتخاب در نظر گرفته نشده است. ج: افسردگی، سومین معضلی است که امکان دارد نوجوان در پی عاشق شدن به آن گرفتار شود. چرا که به دلیل ارتباطی که اغلب بین دو طرف جریان مییابد، طرفین به شناختی نسبی به هم می رسند و یا خود به این نتیجه میرسند که به درد هم نمیخورند و یا از طرف خانوادههایشان با مشکل و مخالفت رو به رو خواهند شد که در هر دو وضعیت، کنار آمدن با خاطرات و دل کندن از آن احساسات پرشور و رو به رو شدن با شکست عشقی، بسیار سخت است و ممکن است نوجوان، خاصه دختران نوجوان را دچار افسردگی کند. د: علاوه بر نکات بالا، اگر نوجوان با عدم آگاهی و نظات والدین به چنین روابطی وارد شود بسیار محتمل است که به روابط نامشروع جنسی، بیماریهای مقاربتی و مسائلی از این دست گرفتار شود.
بایستههای خانواده از دیدگاه قرآن کریم اینجا بخوانید
چه کنیم؟
دست و پایتان را گم نکنید و آمادگی وجود چنین اتفاقی در زندگی نوجوانتان را داشته باشید، چرا که او هم انسان است. اما کاری که از دستتان بر میآید این است که؛
با او صحبت کنید
گرم و صمیمانه با او صحبت کنید. طوری رفتار نکنید که از روی ترس، همه چیز را از شما پنهان کرده و به یک رابطه مخفیانه وارد شود. زمانی که با او صحبت میکنید سعی کنید علاوه بر درک حس و حال و احساساتش او را به سمت درست فکر کردن و تجزیه و تحلیل مناسب اوضاع راهنمایی کنید. مثلا از او بپرسید:
زمانی بگذار و خوب فکر کن که این حس و حال و احساساتت نتیجه یک اتفاق است یا از روی عقل و فکر گرفته شده است. اگر همین اتفاق در جای دیگر و با شخص دیگری میافتاد، ممکن بود تو عاشق فرد دیگری شوی؟
آیا قبل از اینکه عاشق این دختر خانم، یا آقا پسر شوی، او را میشناختی؟ علاقهات از روی شناخت است یا ناگهانی و حاصل عشق در یک نگاه است؟
در مرحله سوم سعی کنید کاملا آرام و منطقی شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوادگیتان را یک دور با فرزندتان مرور کنید و تفاوتهای احتمالی را به او گوشزد کنید. قبل از تمام اینها به او این اطمینان را بدهید که در صورتی که انتخابش درست باشد، شما مخالفتی نخواهید کرد و آرزویتان خوشبختی است، تا با خیال راحت و بدون ترس از قضاوت شدن با شما به صحبت بنشیند.
نفر سوم را وارد ماجرا کنید
شاید نوجوان به هزار و یک دلیل به حرفهای شما اعتماد نکند و عکس العمل خوبی نشان ندهد. او را به یک مشاور یا فردی عاقل و معتمدی که فرزندتان هم به او علاقه و اعتماد دارد معرفی کنید تا مسائل را از زبان فردی دیگر که از نظر نوجوان بی طرف است و ذی نفع نیست، بشنود و بهتر مسائل را تحلیل کند.
ما یک خانوادهایم
اگر چه الان هم دیر نیست، اما فرزندتان را چنان لبریز از عشق و محبت پرورش دهید که با ابراز علاقه دیگری عنان از کف ندهد. معمولا نوجوانانی که تجربه محیط گرم خانوادگی، تفریحات خانوادگی، جمعها و وقت گذرانیهای سالم با والدین را دارد کمتر به سمت عشق کور کشیده میشود.
۷ اصل رابطه پدر و دختری که درباره آن باید بدانید اینجا بخوانید
اما اگر بعد از عاشق شدن نوجوان به این نتیجه رسیدید که باید دست به کاری بزنید، پس از طی کردن مراحل بالا، سعی کنید نوجوان را به حال خود رها نکنید. در عین حال که تمام وقت و به شکل آزاردهندهای حریم خصوصی او را نشانه نمیروید و خلوتش را نادیده نمی گیرد، برنامههای تفریحی، خانوادگی، آموزشی و ... در نظر بگیرید.
سعی کنید میزان ارتباط نوجوان با آن فرد به حداقل برسد، رفت و آمد و دیدوبازدید به ماجرا دامن میزند.
با انتقاد، سرزنش، مقایسه و... روان نوجوان را زخمی نکنید و مدام این مسئله را توی سرش نکوبید که مثلا او را پشیمان و دلزده کنید چون نتیجه عکس میدهد و او به سمت آن فرد کشش بیشتری پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است به او به چشم یک منجی نگاه کند. در عوض او را غرق در مهر و محبت و تشویق و تعریف کنید تا کمتر نیازمند دریافت این احساسات مثبت از سوی جنس مخالف باشد.
دیدگاه تان را بنویسید