۱۲ لحظه که دنیای پدرانه را توصیف می‌کنند

کد خبر: 652666

یک پدر هیچ نیازی به ساعت زنگ‌دار واقعی ندارد. او یک ساعت زنگ‌دار ذاتی دارد که انگار هرگز باتری‌اش تمام نمی‌شود- و این ساعت انتخاب می‌کند چه‌وقت شما را بیدار کند، شما به‌هیچ وجه حرفی برای گفتن ندارید.

۱۲ لحظه که دنیای پدرانه را توصیف می‌کنند
سرویس سبک زندگی: آیا شما برای نخستین بار پدر شده‌اید؟ آیا وارد دنیای پدرانه شده‌اید؟ هرچند به محض این‌که فرزندتان متولد می‌شود پدر به معنی کلمه می‌شوید، اما احتمالا پی‌برده‌اید از وقتی فرزندتان متولد شده‌است، لحظه‌هایی را تجربه کرده‌اید که می‌توانند پدر بودن را توصیف کنند و ورودتان را به دنیای پدرها خوشامد می‌گویند. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت بازده می‌خوانیم.
۱۵ لحظه که دنیای پدرانه را توصیف می‌کنند
این ۱۵ لحظه، از نیاز نداشتن به ساعت زنگ‌دار، تا حمام کردن فردی دیگر، حقیقت دنیای پدرانه را به خوبی توصیف می‌کنند.
۱. آدم‌های دیگر را بیش‌تر از خودم حمام می‌کنم
یک پدر به ازای هر یک بار دوش گرفتن، تقریبا ۳ بار فرزندش را حمام می‌کند. به نظر می‌رسد بچه‌ها کمی زودتر از بزرگ‌ترها کثیف می‌شوند-هم‌چنین یک پدر به‌ندرت وقت آزاد برای حمام دارد، حتی اگر خیلی خیلی عرق کرده‌ باشد، که معمولا همین‌طور است.
۲. مرتب تا دیروقت بیدارم- اما مشغول تفریح نیستم
اکثر پدرهای فرزنداولی در طول شب بیدار هستند، ولی خبری از میهمانی و نوشیدنی نیست، فقط پر کردن شیشه‌ی شیر، تعریف کردن داستان‌های مزخرف، و جنباندن بچه. جنباندن‌های خیلی خیلی طولانی.
۳. یک ساعت زنگ‌دار ذاتی دارم
یک پدر هیچ نیازی به ساعت زنگ‌دار واقعی ندارد. او یک ساعت زنگ‌دار ذاتی دارد که انگار هرگز باتری‌اش تمام نمی‌شود- و این ساعت انتخاب می‌کند چه‌وقت شما را بیدار کند، شما به‌هیچ وجه حرفی برای گفتن ندارید.
۴. یاد گرفته‌ام «دوباره»، به معنی یک بار دیگر نیست
در دنیای پدرانه اگر فرزندتان را که روی تاب نشسته‌است هل می‌دهید، و او می‌گوید" بابا یه بار دیگه " منظورش یک بار دیگر نیست. در واقع منظورش این است که آن‌قدر هل بده که بازوانت از نظر فیزیکی دیگر توان هل دادن نداشته‌باشد. و حتی آن موقع هم متوقف نشو."
۵. از وقتی فزرندم به دنیا آمده آن‌قدر کتک خورده‌ام که هرگز در زندگی‌ام کتک نخورده‌بودم
یک پدر خیلی بیش‌تر از مردهایی که بچه ندارند با ضربات لگد، مشت، و آرنج مواجه می‌شود. خوش‌بختانه بچه‌ها زیاد قوی نیستند- هرچند آرنج‌های‌شان به اندازه‌ی کافی تیز هست.
۶. فهمیده‌ام خیلی شیک و باسلیقه هستم
فقط مادرها نیستند که می‌توانند لباس زیبایی به تن کودک‌شان بپوشانند. پدرها هم در این کار خیلی با سلیقه هستند.، پدرها در ‌ست کردن یک لباس بامزه، از زیورآلات گرفته تا مدل مو ‌فوق‌العاده هستند.
۷. خودم را سانسور می‌کنم
وقتی می‌خواهید در حضور فرزندتان فحش بدهید باید خیلی خلاق باشید. اگر در حضور فرزند معصوم‌تان پای‌تان را به جایی کوبیدید، "پدر صلواتی" و "شکر" کلمات فوق‌العاده‌ای هستند.
۸. وقت زیادی را در فروشگاه‌هایی می‌گذرانم که قبلا هرگز نرفته‌بودم
فروشگاه "دیزنی"، فروشگاه "هِلو کیتی"، فروشگاه "بیلد اِ بیر"؛ این مکان‌های جهنمی لذت بی‌پایانی برای یک کودک دارند. بنابراین پدرها مشتاق هستند تمایلات‌شان را زیر پا بگذارند و برای این‌که لبخند را به لب فرزندشان بیاورند، وارد این فروشگاه‌ها بشوند.
۹. عادت کرده‌ام وقتی دست‌شویی می‌روم کسی من را تماشا کند
پدرها نه‌تنها عادت می‌کنند وقتی به دست‌شویی می‌روند، فرزندشان با آنها صحبت کند، بلکه واقعا با آن مشکلی ندارند. شاید عجیب به نظر برسد، ولی بهتر از این است که وقتی نمی‌توانید آنها را ببینید، شیطنت کنند.
۱۰. اگر تلویزیون تماشا کنم، احتمالا شبکه‌ی کودکان است
یک پدر به جای تماشای برنامه‌های بزرگ‌سالان، تقریبا فقط به سمت برنامه‌های کودکان می‌رود. در واقع بسیاری از باباها در خفا عاشق فروزن هستند و خوشحالی این شخصیت‌های کارتونی دوست‌داشتنی برای‌شان مهم است.
۱۱. وقتی دوستانم پرستاری بچه را با پدر یا مادر بودن مقایسه می‌کنند، خنده‌ام می‌گیرد
پرستاری بچه هیچ شباهتی به پدر یا مادر بودن ندارد. چون پرستاری بچه فقط چند ساعت طول می‌کشد. در مقابل یک پدر یا مادر متعهد می‌شود حداقل ۲ دهه -بدون دریافت دستمزد- از بچه پرستاری کند.
۱۲. وقتی با بچه‌هایم هستم، از پوشیدن لباس سفید خودداری می‌کنم
یک پدر وقتی واقعا به بابا یودن عادت می‌کند که دیگر لباس سفید نمی‌پوشد. او پی‌می‌برد اثر سس/ مداد شمعی/استفراغ در یک ساعت اول پوشیدن لباس سفید، روی آن ظاهر خواهدشد.
۱۳. پی‌بردم کتاب خواندن برای بچه‌هایم سرگرم‌کننده است
کتاب‌های کودکان خیلی جالب هستند. بعد از بارها خواندن یک کتاب، واقعا می‌توانید برای هر شخصیت صدایی عالی دربیاورید.
۱۴. در مکان‌های عمومی از اسم‌های مستعار استفاده می‌کنم
بسیاری از مردانی که بچه ندارند استفاده از اسم‌های محبت‌آمیز را در انظار عمومی دوست ندارند. با این حال، یک پدر عاشق این است که در انظار عمومی فرزندش را "شاهزاده" یا "زیبا رو" خطاب کند و او را دست‌پاچه کند.
۱۵. فهمیدم بهترین شغل را دارم
آخرشب‌ها، صبح‌های زود و تماشای برنامه‌های تلویزیونی کودکان، همه در نهایت ارزش پدر بودن را دارند؛ شما ازشخص بی‌نظیری مراقبت می‌کنید که بیش‌از هر چیزی دیگری در این دنیا عاشق شما است- از صمیم قلب به خاطر وجود فرزندتان احساس خوش‌بختی می‌کنید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت