سرویس سبک زندگی فردا: صداقت در همه ابعاد زندگی افراد اصل مهمی است اما در روابط بین همسران اهمیت این مسئله بیشتر است زیرا رابطه همسران یک رابطه همهجانبه است. در ادامه این مطلب را به نقل از همشهری آنلاین بخوانید.
زن و مرد بعد از ازدواج از نظر روحی، جسمی، مالی، اجتماعی و... به هم وابسته خواهند بود و اگر قرار باشد پای دروغ به این رابطه باز شود جایی برای اعتماد باقی نمیماند. اعتماد زیربنای یك عشق پابرجاست و اگر پایههای آن دچار تزلزل شود بنای زندگی سست خواهد شد. زن یا مرد اگر تصور كند طرف مقابلش دروغ میگوید حسش نسبت به رابطه تغییر میكند و ممكن است او نیز رفتار نامناسبی در مقابل دروغ همسر نشان دهد كه این دور باطل نتیجهای نخواهد داشت جز سردشدن رابطه و دورشدن از یكدیگر. اینكه یاد بگیرید چگونه با دروغ همسرتان برخورد كنید مهارتی است اجتنابناپذیر كه ما به آن پرداختهایم.
• اگر میخواهید دروغ نشنوید
دوربین مداربستهای به نام همسر
چككردن اینكه بفهمید همسرتان راست میگوید یا دروغ، اشتباه بزرگی است كه شما را تبدیل به فردی در نقش پلیس میكند. فرقی ندارد در دنیای واقعی یا دنیای مجازی این اتفاق بیفتد. چیزی كه زنگ خطری برای رابطهتان بهحساب میآید این است كه یك همسر در لباس پلیس مانع این میشود كه وزنه عاطفی و هیجانی رابطه زناشویی بالا برود و مدام مثل بازی دزد و پلیس با هم در حال فرار، تعقیب و مچگیری خواهید بود. این فضا اصلا در خانه دلچسب نیست و چك كردنهای مدام شما باعث میشود اگر همسرتان قصد دروغ گفتن هم نداشته باشد، چنین كاری را انجام دهد تا پلیس همیشگی زندگیاش شكست بخورد. اگر تا چند سال قبل به اداره همسرتان زنگ میزدید و ساعت خروج او را میپرسیدید و زمانی كه به خانه مراجعت میكرد علت یك ساعت تأخیرش را با دلیل و مدرك حرف همكارش مطالبه میكردید، امروز كارتان سختتر شده و باید او را در فضای مجازی هم چك كنید. ساعت آنلاین بودنش را، لایكها و پاسخگویی به كامنتهایش را و خلاصه آنقدر این چككردن از شما انرژی و وقت میگیرد كه زمانی برای فكركردن به بهبود رابطه تان باقی نمیماند.
• اگر دروغ شنیدید...
دروغهایی كه دیده نمیشوند
اگر به شما ثابت شد همسرتان زیاد دروغ میگوید و اهل مخفی كاری است، بهتر است راهی را انتخاب كنید كه هم آرامش زندگیتان حفظ شود و هم همسرتان به مرورزمان، رفتارش را تغییر دهد.
مهمترین راه این است كه دروغهای بیاهمیت او را نادیده بگیرید. برای این كار اول باید تكلیف شما با خودتان روشن شود. یعنی بدانید چه چیزهایی در اولویت هستند و چه چیزهایی كم اهمیت.
برای مثال اگر برایتان دیانت و نجابت شریك زندگیتان مهم است اینكه به دروغ بگوید نماز میخوانم اما نخواند چیزی نیست كه بشود نادیده گرفت زیرا این یك خط قرمز اعتقادی است و حتی در تربیت فرزند مشتركتان به مشكل اساسی بر خواهید خورد اما اینكه خرید وسیلهای را به شما خبر نداده یا گفته در محل كار بوده اما با دوستانش برای ناهار به خارج از شهر رفته درجه اهمیت كمتری دارد. پس شما باید اول موضوعات را درجهبندی كنید و آنها كه قابل گذشت هستند را نادیده بگیرید تا بتوانید در مورد موضوعات مهم صحبت كنید.
• مخالفتهای بیمنطق
همسران موفق آنهایی هستند كه میدانند قرار است یار شاطر باشند نه بار خاطر. زندگی زناشویی اگر همراه با همراهی و همدلی نباشد و 2نفر نتوانند در كنار یكدیگر و همراه باشند، درنهایت محكوم به شكست خواهد بود. چه شكستی بدتر از اینكه ظاهر زندگی حفظ شود اما هركدام از همسران در درونشان احساس شادی نكنند؟ اینكه بخواهید همسرتان طبق خطكش شما زندگی و رفتار كند و از دریچه چشمهای شما به دنیا نگاه كند، ممكن است به این بینجامد كه او تصمیم بگیرد در ظاهر و برای حفظ آرامش زندگیتان چنین رفتاری داشته باشد اما در نبود شما، خود واقعیاش را نشان دهد كه این باعث میشود دروغهای زیادی به شما بگوید. حساسیتهای بیمنطق و بیاساس، عدمگفتوگوی صحیح در مورد نگرانیها و خواستهها و خودخواهی عواملی هستند كه شما خودتان از همسرتان یك دروغگو میسازید. اگر او اجازه نداشته باشد با دوستانش به یك دورهمی ساده برود یا هر وقت دلش تنگ شد به خانه مادرش رفته و به او سر بزند، مجبور است به شما بگوید اضافهكاری داشته، مریض بوده و دكتر رفته یا همان بهانه معروف ترافیك را مطرح كند. وقتی همسرتان دوست دارد به كلاس خاصی برود، شغلی را انتخاب كند و یا با اشخاصی
رفتوآمد داشته باشد، اجازه دهید كنار شما و با اطلاعتان به علایقش برسد. اگر چیزی برایتان ایجاد نگرانی میكند، در موردش بیپرده و در آرامش صحبت كنید اما حساسیتتان را چندان بالا نشان ندهید كه قطعا باز هم مخفیكاری بیشتری را شاهد خواهید بود. وقتی سختگیری شما زیاد شود، مخفی كاری او هم بیشتر میشود ودروغهای بیشتری خواهید شنید.
• گفتوگو بدون تخریب
وقتی میخواهید در مورد دروغی كه متوجه شدهاید با همسرتان صحبت كنید، در نحوه رفتار و گفتارتان دقت كرده و همیشه در قدم اول فكر كنید شاید اشتباه متوجه شدهاید. اگر باهیجان بالا و ناراحتی وارد گفتوگو شوید، به نتیجه نخواهید رسید.
وقتی در یك فضای مناسب با او صحبت كردید، ممكن است همسرتان دلایلی بیاورد یا حتی دلیل دروغش را رفتار نامناسب شما بداند. در هر صورت قرار است مسئله حل شود. شما برای مچگیری و نشان دادن اینكه «تو دروغگو هستی» وارد گفتوگو نشدهاید. این مهمترین موضوعی است كه همسر شما باید بداند. اینكه دیگر به حرفهایش اعتماد نكنید، تا حدی طبیعی است اما اگر همسرتان متوجه این بیاعتمادی شود، راحتتر به شما دروغ میگوید. پس در طول گفتوگو بهجای لیستكردن دروغهای قبلی، فقط یك مورد خاص را بررسی كنید و توضیح بخواهید.
بعد از اتمام صحبتهایتان هم سعی كنید پرونده را مختومه اعلام كرده و هرچند وقت یكبار مجدد در موردش صحبت نكنید. هرچه قبح این كار كمتر ریخته شود، بهتر است.
اگر بتوانید بهجای لفظ دروغ از اشتباه استفاده كرده و طوری وانمود كنید كه صرفا اشتباهی رخ داده وگرنه میدانید كه همسرتان قصد ندارد به شما دروغ بگوید، در انتهای گفتوگو موفقتر خواهید بود چون انسانها ترجیح میدهند به اشتباهشان اعتراف كنند تا اینكه از قصد دروغی گفته باشند.
• كافی است بخواهید
ساختن مجدد اعتماد در خانه كار چندان سختی نیست. به پشتوانه روابط عاطفی بین خودتان و همسرتان میتوانید به مرور زمان، اعتمادی كه از بین رفته را بازسازی كنید.
دیدگاه تان را بنویسید