۳ لحظه زیبا و ماندگار از لحظه سال تحویل در حرم امام رضا(ع)

کد خبر: 647227

مردانی که کنار هم بودند بدون اینکه همدیگر را بشناسند، به پاس ایرانی بودن‌شان یکدیگر را در آغوش می‌‌کشیدند و با همان لهجه‌ٔ خاص خودشان آرزوهای قشنگی برای همدیگر می‌کردند. خادمین دم در هر رواق ایستاده بودند و گاهی به یک نفر یک سکه به عنوان عیدی و تبرک می‌دادند. به جرات می‌توانم بگویم این زیباترین سال تحویلی بود که تا به‌حال دیده بودم.

۳ لحظه زیبا و ماندگار از لحظه سال تحویل در حرم امام رضا(ع)
۳ لحظه متفاوت و زیبا از نوروز در حرم امام رضا علیه‌السلام
سرویس سبک زندگی فردا؛ عطیه میرزاامیری: چند ساعت زودتر رفته بودیم تا لحظه سال تحویل در حرم باشیم. حرم خیلی شلوغ بود. انقدر که بابا را گم کردیم. من و مامان تنها ماندیم. همه جا پر از آدم بود. به ناچار در گوهرشاد میان کلی آدم خودمان را جا دادیم و نشستیم. نوحه خوانی قبل از عید خوانده شد. نوحه که نه. اسمش را نمی‌شد گذاشت نوحه. یکجوری درد و دل همگانی با امام رضا علیه‌السلام بود. همگی حرف‌هایمان را زیرلب با او در میان می‌گذاشتیم. از او می‌خواستیم به ما عیدی دهد یا هوای‌مان را در سال جدید بیشتر از قبل داشته باشد. یاد مریض‌ها بودیم. دعا می‌کردیم همه‌ٔ آنهایی که دلشان لک زده برای دیدن این صحن و سرا هم به زودی قسمت‌شان شود و بیایند. برای آدم‌های تنها دعا کردیم. آدم‌هایی که دلشان برای یک جمع خودمانی لک زده بود. برای جوان‌های بیکار. برای گسترش مهربانی آدم‌ها. برای تمام شدن همه‌ٔ جنگ‌های روحی و جسمی انسان‌ها علیه هم که انگار تمامی ندارد. برای بچه دار شدن بی بچه‌ها. برای بیماران روحی. برای همه. به گمانم تنها جایی که می‌شود به یاد همه بود و برای همه دعا کرد، در ازدیاد زائرانی‌ست که در زندگی تک تک‌شان یک مشکل مخصوص به خودشان دیده می‌شود. حالا سر سال تحویل تمام مردم گرد هم جمع شده‌اند و نه تنها برای غم‌های خودشان که برای یکدیگر هم دعا می‌کنند. شگفت‌انگیز نیست؟
۳ لحظه متفاوت و زیبا از نوروز در حرم امام رضا علیه‌السلام
سال با بلند شدن صدای نقاره نو شد
نقاره زدند و این یعنی عید شد. تو پیش هر کسی نشسته بودی در آغوش‌اش می‌رفتی و عید را تبریک می‌گفتی. فارغ از نژاد، رنگ پوست، لهجه، زشتی و زیبایی، پولدار یا بی‌پولی، فارغ از موضع سیاسی، سطح سواد و غیره زنان اطرافت تو را می‌بوسیدند و برایت سالی خوش و همراه با سلامتی می‌خواستند. مردانی که کنار هم بودند بدون اینکه همدیگر را بشناسند، به پاس ایرانی بودن‌شان یکدیگر را در آغوش می‌‌کشیدند و با همان لهجه‌ٔ خاص خودشان آرزوهای قشنگی برای همدیگر می‌کردند. خادمین دم در هر رواق ایستاده بودند و گاهی به یک نفر یک سکه به عنوان عیدی و تبرک می‌دادند. به جرات می‌توانم بگویم این زیباترین سال تحویلی بود که تا به‌حال دیده بودم. سال تحویل یا تجمع تمام شیعیان ایرانی. زیبا نیست؟
۳ صحنه زیبا از لحظه سال تحویل در حرم امام رضا علیه‌السلام
بهار آمد
یاد حرف فاطمه افتادم. دقیقا در آن چند روز اول سالی که در مشهد بودیم دائم حرفش در گوشم زنگ می‌زد. یکبار برایم گفته بود: «ما برای چه زیارت می‌رویم؟ مگر غیر از این است که زیارت می‌رویم تا روح‌مان تازه‌تر شود؟ تازگی روح ما جز این نیست که عادت‌های بدمان را تا جایی که امکان دارد، کنار بگذاریم و یک صفت خوب از امامی که به زیارتش رفته‌ایم را در خودمان تقویت کنیم»
بهار هم چیزی جز این نیست. به گمانم بهار می‌آید تا به ما نشان دهد که امید را در هرجایی، در میان خشک ترین زمین‌ها هم می‌شود پیدا کرد. بعد از آن روز سعی کردم بیشتر به کنکاش خودم بپردازم. عادت‌های بدم را نوشتم و چند صفت خوب هم از امام رضا علیه‌السلام یادداشت کردم. تصمیم گرفتم در ازای هر عادت بدی یک صفت خوب را جایگزین کنم. دلم می‌خواهد زیارت امسالم که مصادف با بهار شده بود، تمام خصایص آن دقایق و شرایط را داشته باشد. یک زیارت بهاری. یک سال متفاوت.
فکر می‌کنم اگر هر آدمی در ابتدای هرسالی خودش را کنکاش کند و یکی از عادت‌های بدش را حذف و عادت خوبی را جایگزین نماید، آخر هر سال به تعداد آدم خوب‌های زمین اضافه می‌شود. در طول آن سال خودش اعصاب راحت و زندگی قشنگی دارد. اگر در بهار زیارت می‌روید و یا اصلا زیارت هم که نه، اگر هر آدمی دیدید یکی از خصلت‌های زیبایش را بیابید، و سعی کنید آن خصلت زیبا را در خودتان پرورش دهید، آخر سال می‌توانید با خوشحالی تمام روزهای سالی که گذشت را ورق بزنید و به خودتان افتخار کنید. زیارت در بهار را جدی بگیرید. اگر نمی‌توانید راهی شهری زیارتی شوید، می‌شود در اتاق چند متری خودتان هم زیارت کنید. کافی‌ست یک خصلت زیبا را از کسی بگیرید و در خودتان پرورش دهید و چه بهتر که این خصلت زیبا از امام‌تان باشد. امام رئوف.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت