۳ روایت عجیب و خواندنی از تاثیر دوستی‌ها در تغییر سرنوشت انسان

سرویس سبک زندگی فردا؛ میلاد حسینی: دوستانت را به من نشان بده و من آینده‌ات را به تو نشان می‌دهم! این جمله‌ای است که چندین بار از زبان شخصیت‌های معروف دنیا در سخنرانی‌هایشان شنیده شده است؛ افرادی که در دوران جوانی و نوجوانی تحت تاثیر دوستان خود، و محیطی که در آن بزرگ شده بودند در مسیر اشتباهی قدو برداشتند و یک روز به خودشان آمدند و دیدند در یک باتلاق در حال دست و پا زدن هستند. یک روز این آدم‌ها به خودشان آمدند و از دوستانی که حتی ناخواسته آنها را از رویایشان دور کرده بودند، فاصله گرفتند.

تا به حال شده یک روز به خودتان نگاه کنید و از تعجب شاخ در بیاورید که این آدمی که در آینه می‌بینید چقدر با آرزوهایتان فرق کرده است؟ و این شخص چقدر از هدفی که داشته‌اید دور شده است و شما حتی نمی دانید از چه زمانی این اتفاق افتاده؟

نگاهی به دوستانتان بیندازید، ببینید چقدر این افراد شما را تحت تاثیر قرار داده‌اند و تا به حال با چه مشکلاتی به خاطر دوستی با آدم‌های اشتباهی در زندگی داشته‌اید؟ این سوالی است که از چندین نفر پرسیدیم و جواب‌های بسیار جالبی هم شنیدیم.

هنوز باورم نمی‌شود معتاد شده‌ام!

آرش که مدرک کارشناسی مکانیک دارد، در جواب این سوال می‌گوید: «هنوز هم باورم نمی‌شود که تحت تاثیر دوستانم اعتیاد پیدا کرده باشم. اولین بار در دوران دانشگاه بود که با دوستان دانشگاهم به مسافرت رفتیم و من که تازه وارد جمع‌شان شده بودم نمی‌دانستم که تمام دوستانم ماریجوانا مصرف می‌کنند. چند بار به من تعارف کردند و من قبول نکردم ولی در طول سفر آنقدر جمله هایی مثل «ماریجوانا اعتیاد ندارد» یا «در بسیاری از ایالت‌های امریکا مصرف آن آزاد شده است» یا «بسیاری از بازیگران و شخصیت‌های معروف هم ماریجوانا می‌کشند» شنیدم که خودم هم تحت تاثیر آن جو قرار گرفتم و یک بار امتحان کردم. جالب اینجاست که از آن متنفر شدم ولی باز با اصرار دوستان و این جمله که تازه دفعه چهارم یا پنجم خوشت می‌آید برایم سوال پیش آمد که واقعا چه چیز جذابی در این ماده مخدر وجود دارد که دوستانم را به سمت خودش کشانده.

به همین راحتی و سادگی حالا که به خودم نگاه می‌کنم میبینم معتاد شده‌ام و حتی یکی از دوستانم که خیلی من را تشویق می‌کرد، به علت مصرف زیاد مواد ناراحتی اعصاب گرفته. هنوز خودم هم باورم نمی‌شود که چقدر ساده معتاد شده‌ام!

زندگی‌ام را باختم

مهدی که با ٢٧ سال سن، مدرک کارشناسی نرم افزار کامپیوتر دارد می‌گوید: چند سال قبل زمان زیادی از وقتم را در فیس‌بوک سپری می‌کردم. به اصرار یکی از دوستانم بازی پوکر را یاد گرفتم تا شب‌ها در فیسبوک با هم پوکر بازی کنیم. به مرور زمان بازی را یاد گرفتم و کم کم خوشم آمد. بعد از یک سال دوستم یک سایت ایرانی به من معرفی کرد که با پول واقعی می‌توانیم در آن بازی کنیم. ابتدا با مبالغ خیلی کم در سایت شروع به بازی کردیم و یکی دو سال بعد به خودم آمدم و دیدم تمام زندگی‌ام را در این سایت باخته‌ام. نه فقط من، بلکه دوستم و هر کسی که می‌شناختیم در سایت بازنده بود و برنده اصلی صاحب سایت بود که با پول ما زندگی‌اش متحول شده بود. دوستم هم مثل من همه زندگی‌اش را از دست داد ولی اگر در چنین محیطی و با چنین دوستانی نبودم این اتفاق هرگز برایم نمی‌افتاد.

از بدبختی به خوشبختی رسیدم

امیر ٣٢ ساله، الان دانشجوی سال اول پزشکی است. او که زندگی‌اش را تحت تاثیر دوستانش می‌داند، گفت: «تا دو سال پیش با دوستان سابقم یک زندگی بی‌هدف داشتم و تفریح‌مان این بود که هر هفته و گاهی هر شب یا مهمانی بگیریم یا به مهمانی‌هایی که دعوت شده‌ایم برویم و دلمان به همین چیزها خوش بود. وقتی می‌دیدم که تمام اطرافیانم اینگونه زندگی می‌کنند فکر می‌‌کردم که زندگی درست همین است و دنبال هدف خاصی در زندگی نبودم. دو سال قبل یکی از دوستان کودکی‌ام را کاملا تصادفی دیدم و خیلی با هم صحبت کردیم.

فهمیدم که در کنکور پزشکی شرکت کرده و حالا دانشجوی پزشکی است. وقتی با تعجب از او پرسیدم که بعد از این همه سال چه شد که دوباره سراغ درس رفت گفت که از زندگی عادی‌اش خسته شده و دلش می‌خواهد آینده بهتری داشته باشد. جالب اینجاست که او هم این تاثیر را از یکی از بستگان خود گرفته بود که در سن ٤٨ سالگی کنکور پزشکی داد و قبول شد. بعد از آن روز، با دوستان سابقم قطع رابطه کردم و سعی کردم با افراد سالم، مثل همین دوستم در ارتباط باشم و همین مسئله باعث شد زندگی‌ام متحول شود و از بدبختی به خوشبختی رسیدم. حالا می‌دانم که تا چند سال دیگر آینده خوبی برای خودم و کشورم رقم خواهم زد.

یاد بگیریم درست انتخاب کنیم

مثل انتخاب شریک زندگی، که انتخاب بزرگی در زندگی‌مان است، انتخاب دوست هم تاثیر فراوانی در زندگی‌مان می‌گذارد. چه بخواهیم چه نخواهیم در درازمدت بسیاری از اخلاق‌ها و رفتارهایمان به آنها شباهت پیدا می‌کند و چقدر خوب است اگر این تأثیرات مثبت باشد. چقدر خوب است که یک روز در آینه به خودمان نگاه نکنیم و افسوس گذشته را بخوریم. افسوس ارتباط با آدم هایی که روز به روز ما را طوری تغییر دادند که خودمان هم نفهمیدیم چطور اینقدر عوض شدیم. درست انتخاب کنیم و اگر روزی فهمیدیم انتخابمان اشتباه بوده، تلاش کنیم از محیط و دوستانی که ما را از رویاهایمان و از خوبی‌هایمان دور کرده‌اند فاصله بگیریم.