سرویس سبک زندگی: «چرا در خود فرو روید در حالی که زاده شدهاید تا خود را بروز دهید!» دکتر زوس. بسیار خوب، آنها که بی سر و صدا پیش میروند و آنها که دست کم گرفته شدهاند، گوش کنند! در یک دنیای رقابتی، بزرگ و شلوغ، محو نشدن در جمعیت بیش از همیشه اهمیت دارد. من روز قبل به این موضوع فکر کردم وقتی یک مربی دوچرخه ثابت در کلاس فریاد زد: «ما بیدار نمیشویم که ببازیم، قویتر حرکت کنید!» پیام، مخصوصا با آن صدای بلند، کاملا واضح بود… و با نگاهی به دور و برم، متوجه شدم کلاس او پر بود. در حقیقت، این معلم خاص هرگز یک دوچرخه خالی در کلاسش نداشت. آیا او بهترین است؟ صادقانه، به نظر من نیست. منظورم این است که او خوب است، اما مطمئن نیستم که خیلی برتر از مربیهای دیگر باشد، اما آنها چنین شاگردان وفاداری ندارند. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تناسب اندام میخوانیم.
خوب، پس چرا او؟ من فکر میکنم به این دلیل که او واقعا، صراحتا و بدون شرمندگی خودش است. مردم به سمت صراحت و قدرت شخصی تمایل دارند. دربارهاش فکر کنید: موفقترین افرادی که میشناسید چه کسانی هستند؟ شرط میبندم افرادی متمایزی هستند: لیدی گاگا؟ امی شامر؟ لنا دانهام؟ کنی وست؟ مارک زوکربرگ؟ امی و مارک خود را افراد درونگرا میدانند، پس قصد این مقاله مجزا کردن درونگرا و برونگراها نیست، بلکه دربارهی پذیرفتن خود واقعیتان است، اینکه به خودتان اجازه دهید خود واقعیتان را بروز دهید و به مرور به هدف برسید.
شش دلیل که توجهی که شایسته شماست دریافت نمیکنید و چه کاری میتوانید برایش انجام دهید:
۱. ارزشهای خودتان را نشناختهاید
شما خودتان را نشان نمیدهید، چون دقیقا نمیدانید چه چیزی میخواهید؟ یکی از بهترین راه ها برای شناخت ارزش هایتان این است که بدانید چه کسی را تحسین میکنید. فقط بگویید الگوهای شما بیانسه، هیلاری کلینتون و شرل استرید هستند. آنها چه چیز مشترکی دارند؟ همهی آنها با اراده هستند، صداهای منحصربه فردی دارند و همه در زمینه کاری خود پیشرو هستند و حمایت عمیق باعث میشود به آنها باور داشته باشند. به آنها که الهام بخش شما هستند فکر کنید و این نقاط را به هم وصل کنید. سادهتر از آن است که فکر میکنید.
۲. احتیاط میکنید
میگویید میدانید چه کسی هستید اما از ابراز آن نگرانید. چرا؟ پنهان ماندن سادهتر است. ممکن است نفس ما به ما اجازه میدهد باور کنیم فروتن یا متواضع هستیم (حتی خجالتی، کلمهای که مخصوص بچههای زیر ۱۱ سال است) اما واقعیت این است که ما نمیخواهیم خودمان را در برابر انتقاد قرار دهیم. ارسطو میگوید که تنها راه دوری از انتقاد این است که «چیزی نگوییم، کاری نکنیم و چیزی نباشیم» راهی برای زندگی نیست! آیا احتیاط کردن موثر است؟ واقعا؟
۳. دوست دارید در جمعیت محو شوید
واژهی «همگرایی رو به بالا» یعنی شما تمایل دارید لهجه، گویش یا سبک گروهی را که به آن تعلق دارید را منعکس کنید. طبیعتا، ما زبانی که با خویشاندان سببی خود به کار میگیریم، با زبانی که با همکارانمان داریم متفاوت است و با یک دوست و همکار قدیمی غیررسمیتر از یک آشنای جدید صحبت میکنیم. این تغییر کدهای استاندارد با تمایل به حل شدن در مقیاس بزرگتر تفاوت دارد. همگرایی روبه بالا هوش و گرمی را نشان میدهد و اغلب با افراد موفق مرتبط است اما موافق بودن فقط برای اجتناب از ناراحت کردن دیگران، میتواند به ضرر شما باشد. اگر از ابراز نظر خود امتناع میورزید، از گرفتن بازخورد در محل کار محروم شده، نمیتوانید نظرات درخشان خود را به اشتراک گذاشته و اینگونه چطور دیگران ارزش شما را بشناسند؟
۴. خطر نمیکنید
به قول قدیمیها، «بدون ریسک کردن، پاداش نمیگیرید» نگران انجام دادن چه ریسکهایی هستید به این دلیل که حل شدن در جمع راحتتر است؟ این میتواند هرچیزی باشد، از اهداف بزرگی که نگران روبرو شدن با آنها هستید تا تصمیمات کوچکی که میتواند باعث شادی شما شود. به عنوان مثال، من همیشه دلم میخواست عینک رِی بن بزنم، اما هیچ وقت فکر نکردم به اندازه کافی راحت باشم.
از آنها دست کشیدم و یک عینک معمولیتر خریدم تا وقتی که با خودم فکر کردم، «لعنتی!» و عینک خلبانی که میخواستم خریدم. تنها جوابی که گرفتم چه بود؟ چه عینک باحالی! من نگران چه بودم؟ من با جوانی در تکنولوژی تبلیغات کار کردم. او برای مصاحبه با کارآفرینان آنلاین، تمام دنیا را گشته بود. سوالات جسورانه و غیرمنتظره میپرسید و موهای عجیب، ناخن های لاک زده و ظاهر واقعا منحصر به فردی داشت. همه اسم او را میدانستند. او به تنهایی ستون تمامی حرفهاش بود.
۵. صحبت نمیکنید
بسیاری از مراجعین درونگرا در محل کار خود صحبت نمیکنند، تنها به این دلیل که عادت ندارند توجه را به سمت خود جلب کنند. من درک میکنم: من برونگرا هستم و همچنان از صحبت کردن میترسم وقتی میخواهم خودم را معرفی کنم و نظرم را به گوش دیگران برسانم، من اغلب دچار این وسواس هستم که «آنها فکر میکنند نظرم احمقانه است؟» و این مشکلی نیست. اما در زندگی، ما نیاز داریم کمی خودمان را هل بدهیم. ما اینجا هستیم که بزرگ شویم و رشد کنیم. منافع بالقوه اغلب بیشتر از مضراتی است ما در ذهنمان میسازیم. پس آن دست را بالا ببرید و از صدایتان استفاده کنید. آنها به طور اتفاقی خارج نمیشوند.
۶. میترسید از دیگران پیشی بگیرید
این ترس رایجی است که افراد دارند. ما نمیخواهیم از یک دوست، خواهر یا برادر یا همسر پیشی بگیریم اما این طرز فکر به نفع هیچ کس نیست، حتی به نفع کسی که میخواهید از او حمایت کنید. با پنهان کردن ویژگیهای خود به دنیا منفعت نمیرسانید. به آن جرقه اجازه بدهید بدرخشد! منتظر چه هستید؟ وقتی به نور درونتان اجازه تابیدن بدهید، شما به طور اسرارآمیزی الهام بخش دیگران میشوید. این را در نظر بگیرید: انتهای زندگی شما است. ۸۵ سال دارید و روی یک صندلی گهوارهای نشستهاید. اگر زندگی خود را با حل شدن در جمع گذراندهاید و به دنیا نشان ندادید که واقعا چه چیزی درون شماست، آیا از داشتن سنگ قبری که روی آن نوشته شده «اینجا جِین خوابیده است. او، احتمالا هیچ وقت باعث زحمت کسی نشد» احساس غرور میکنید؟ پس، آمادهاید شخصیت خود را بروز دهید؟
دیدگاه تان را بنویسید