سرویس سبک زندگی فردا؛ عطیه میرزاامیری: شایعترین بدخیمی در طب اطفال سرطان خون است که خوشبختانه نزدیک به ۸۰ درصد این بیماری قابل درمان است. البته مشروط بر اینکه علایم بالینی، تشخیص به موقع، درمان به جا و به موقع و بسیاری از عوامل موثر در درمان و... همه با هم مهیا باشند.
از نظر طب کودکان، علاوه بر عوامل محیطی در ایجاد سرطانها زمینه ژنتیکی کودک نیز نقش مهمی دارد. بالطبع عوامل خطرساز و زیان بار باید برای همه افراد محدود شود. به عنوان نمونه عواملی همچون دود سیگار، اشعههای زیانبار و پرتوهای بسیار قوی، مواد شیمیایی، موادغذایی صنعتی و... نقش مهمی در ایجاد سرطانها دارند و این عوامل در افرادی مضرتر هستند که سابقه ژنتیکی و خانوادگی سرطان در خانواده آنها وجود دارد.
آنچه که در این بین خیلی مهم است، تشخیص زودرس بیماری است. به همین دلیل به والدین و خانوادهها توصیه میشود به محض اینکه با علائمی همچون:«کم خونی، ضعف، سرگیجه، زردی و خون دماغ شدن» در کودک خود مواجه شدند، هر چه سریعتر او را نزد پزشک ببرند تا بررسیهای لازم در خصوص وی صورت گیرد.
در رفتار با کودک سرطانی دستپاچه نشوید
بسیاری از والدین کودکان مبتلا به سرطان، در زمینه درستی نتیجه آزمایشهایی که بیماری فرزندشان را سرطان تشخیص داده، دچار تردید میشوند. در این زمان و در حالی که آنها میکوشند این واقعیت را بپذیرند، دادن توضیحات مختصر در مورد بیماری و درمان میتواند مفید باشد. در این حال تصمیمات مهمی باید گرفته شود و شما به عنوان پدر و مادر کودک سرطانی، نباید در مورد پرسیدن سئوالاتی درباره بیماری و درمان کودک مردد یا دستپاچه شوید. مراکز درمانی در اغلب موارد جزئیات فراوانی درمورد بیماری در اختیار والدین قرار می دهند. همچنین نشریات بسیاری از انجمن بینالمللی سرطان به طور آزاد در دسترس است.
از کودک خود حمایت کنید
والدین پس از شنیدن این موضوع که فرزندشان دچار سرطان شده است، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند، که انواع معمول آن انکار کردن، عصبانی شدن، مقصر دانستن خود، غصه خوردن، ترسیدن و گیج شدن است. این واکنشها طبیعی بوده و ممکن است راهی باشد که به کمک آن بتوانند از عهده شرایطی که میخواهند تغییرش دهند ولی نمیتوانند، برآیند. به خاطر بسپارید که در این زمان کودک به حمایت شما نیاز دارد و مخصوصا نسبت به حالات و احساسات شما بسیار حساس است. ابراز شدید این احساسات ممکن است مشکلاتی را برای کودک به وجود آورد. مخصوصا بچههای بزرگتر اگر احساس کنند والدین به بیماری آنها اعتراف نمیکنند، میکوشند ترسها و احساسات خود را بروز ندهند. این احساس، کودک را از منبع مهم حمایت جدا میکند و ممکن است تصور کند در موقعیتی بدتر از آنچه واقعا هست، قرار دارد. اگرچه با انجام آزمایشها، تشخیص صورت میگیرد، والدین اغلب میخواهند که با پزشک دیگری هم مشورت کنند و در مورد روشهای درمان از منابع دیگری هم کسب اطلاع کنند. آگاهی از طریق منابع دیگر و تایید تشخیص انجام شده و روشهای درمانی به کار رفته، والدین را تا حدی آرام و مطمئن میسازد.
احساسات خود را کنترل کنید
به تدریج والدین متوجه می شوند که فرزندشان مبتلا به سرطان شده است و هیچ چیز نمیتواند این شرایط را تغییر دهد. صحبت کردن با اعضای دیگر خانواده، افرادی که درمان کودک را به عهده دارند یا کسانی که میتوانند شما را حمایت کنند، در کنترل احساسات موثر هستند. بعضی از والدین از فکر این که بیماری فرزندشان ناشی از بی توجهی و سهل انگاری آنها در گذشته بوده است، احساس گناه میکنند یا در مورد چگونگی رفتارشان با کودک و اینکه او باید واکسن مخصوصی را دریافت میکرد یا نه دچار نگرانی میشوند.
باید توجه داشت که علی رغم همه تلاشهایی که برای پی بردن به دلایل ایجاد سرطان صورت میگیرد اغلب این تلاشها بی نتیجه میماند. بنابراین مسئله مهم که علم آن را تایید کرده است، این است که والدین هیچ کاری که باعث بیماری فرزندشان شود، انجام ندادهاند.
چگونه به کودکمان حقیقت را بگوییم
یکی از بزرگترین مشکلاتی که والدین بعد از تشخیص بیماری با آن مواجه هستند، چگونگی گفتن موضوع به کودک است. در گذشته معتقد بودند که کودک را از واقعیات دردناک دور نگه دارند. اما امروزه اعتقاد بر این است که باید به اندازهای که سن کودک اجازه درک میدهد در مورد بیماریاش به او توضیح داد. مطالعات اخیر نشان داده است که حتی اگر در این مورد چیزی به کودکان گفته نشود؛ آنها اسم بیماری خود و ناراحتیهای ناشی از آن را در همان ماههای اولیه درمان میفهمند، زیرا محیط و اطرافیان به آنها این موضوع را ناخودآگاه القا میکنند.
سوال این نیست که آیا در مورد این بیماری با کودک صحبت کنیم یا نه، بلکه سوال این است که: چگونه با او صحبت کنیم تا بفهمد؟ تنها راه مناسب، گفت و گوی صادقانه است. اگر در پاسخ به سوالات کودک نتوانید درباره بیماری او صحبت کنید، به روابط خود با کودک لطمه زدهاید، در حالی که در این زمان او به ارتباط و گفت و گو با شما نیازمند است. کودکی که میداند بیماریاش از بیماریهای معمولی خطرناکتر است، بدون تردید نگران شده و به طور پنهانی این ترس را افزایش می دهد.
زمان و چگونگی گفتن به کودک، بستگی به نظر شما و سن و شرایط فهم کودکتان دارد. ممکن است ترجیح دهید خودتان با حضور یا عدم حضور پزشک موضوع را به فرزندتان بگویید، یا بخواهید پزشک این کار را انجام دهد. هر روشی که به نظر شما مناسبتر است، به کار ببرید. پزشک یا افراد دیگر گروه درمان، قادرند به شما کمک کنند که چگونه موضوع را به فرزندتان بگویید. بعضی از روشها به شرایط سنی کودک بستگی دارد. بطور کلی بچههای کوچکتر فقط نیاز دارند که به آنها گفته شود «مریض هستید» و باید دارو بخورند تا خوب شوند یا سوزن کمی درد دارد اما فقط یک دقیقه طول می کشد.
جدا شدن و تنها بودن برای درمان و بستری شدن، به ویژه برای بچههای زیر ۵ سال ناراحت کننده است. باید به آنها اطمینان دهید اگر چه برای لحظهای تنها گذاشته میشوند، ولی شما زود بر میگردید. کودکان بین ۶ تا ۱۰ سال و شاید کودکان ۵ ساله از دردهای جسمی و اعمال پزشکی میترسند. آنها میفهمند که بیماریشان یک بیماری معمولی نیست، خطرناک است و نیاز به مراقبت زیادی دارد. شما باید به آنها بگویید که مبتلا به سرطان شدهاند اما این بیماری با وجود خطرناک بودن، قابل درمان است. همچنین میتوان به آنها گفت که دلیل سرطان، شناخته شده نیست و باید داروهای زیادی مصرف کنند و برای کاملا خوب شدن به زمان زیادی نیاز است.
کودکان بالای ۱۰ سال و نوجوانان به اندازه کافی بزرگ هستند که بیماری، درمان و مشکلاتش را بفهمند. آنها ممکن است سرطان را با مردن مساوی بدانند پس نه تنها باید درباره تشخیص و درمان اطلاعاتی به دست آورند بلکه باید بدانند سرطان اغلب با موفقیت درمان میشود و با پیشرفتهای پزشکی در درمان، میزان زندگی افزایش مییابد. بنابراین فعالیتهای طبیعی بچهها به ویژه روابط شان با دیگران بسیار اهمیت دارد.
در بخش بعدی از «اطمینان دادن به کودک در مورد بیماریاش» و همچین «نکاتی که باید خواهر و برادر فرد مبتلا به سرطان بداند»، برایتان خواهیم گفت.
دیدگاه تان را بنویسید