سرویس سبک زندگی فردا؛ مریم کمالینژاد: نوجوانی و بلوغ، زمانی است که فرد بیش از هر زمان دیگری متوجه ظاهرش میشود و حساسیت ویژه به آن پیدا میکند. دلیل این امر تفاوتهای ظاهری است که در این زمان به یکباره پیدا میشود. جوشهای روی صورت، بزرگ شدن بینی، برجسته شدن اندامها، سبز شدن پشت لب، چاق یا لاغر شدن و... سبب میشود که نوجوانان نسبت به ظاهرشان احساس تازهای داشته باشند. تغییرات بلوغ و جهش به سمت بزرگسالی آنها را دچار سردرگمی میکند و در غالب اوقات از ظاهرشان ناراضیاند و اعتماد به نفس کافی در اینباره ندارند. در چنین شرایطی دختران نوجوان اولین و سادهترین راهی که برای رسیدن به معیارهای زیبایی مطرح شده از سوی خانواده و جامعه و رسانه، به ذهنشان میرسد، آرایش کردن است. ساده و سریع و دمِ دست. خاصه اگر خانواده و گروه همسالان و جامعه او را به این سمت سوق دهد. علاوه بر این فراموش نکنید که زنان در تمام سنین مشتاق زیبایی و رنگ و جذابیتاند. حال اگر نوجوان و جوان باشند این اشتیاق بیشتر خودش را نشان میدهد. اما چطور میتوان با این آسیب، که شخصیت دختران نوجوان را نشانه میگیرد و جامعه را هم درگیر میکند، برخورد کرد؛
در ادامه به این مسئله خواهیم پرداخت.
علتیابی کنید
یک علت کلی برای گرایش به سمت آرایش کردن از سوی دختران نوجوان، همانی است که در بالا به آن اشاره شد، اما علل متفاوت و جزئیتر دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد که در شدت گرفتن این مسئله نقش دارند. شما به عنوان والد یا مربی، ابتدا باید علل را دریابید. چرا که تا ندانید سرمنشأ مسئله کجاست، نمیتوانید راه درمانی پیدا کنید.
همه چیز به ظاهر ختم میشود
دختربچهها معمولا به خاطر ظاهرشان مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرند؛ «چه دختر نازی» «چه چشمهای خوشگلی» «چه موهای بلندی» و... این نوع از تشویق و ستایش کودک و سپس نوجوان را به این نتیجه میرساند که هرچه هست همین ظاهر است یا حداقل مهمترینش وضعیت ظاهری من است. اگر دختربچهای میبینید یا در خانه دارید، سعی کنید در کنار تعریف کردن از ظاهرش، به مسائل دیگر هم بپردازید؛ مثل اینکه «چه دختر مودبی» «تو دختر منظمی هستی» «تو بسیار باحیایی» «من از داشتن دختر اهل مطالعهای مثل تو خیلی خوشحالم» تا کودک دریابد که تمام ابعاد شخصیتی او دیده شده و مورد توجه قرار میگیرد.
کلیشههای زیبایی را کنار بگذارید
رسانهها که اغلب توسط صاحبان مُد و سرمایه اداره میشوند، برای تمام زنان جهان یک معیار زیبایی تعریف کردهاند آن هم به نفع جیب خودشان. معیارهایی که در یک سایز کمر، یک مدل بینی، یک وزن و سایز خاص، خلاصه میشود. بیرون از این تعریف افراد یا زشتاند یا معمولی! متأسفانه این نگاه و کلیشه مادران ما را هم درگیر کرده است و وقتی مادر و پدر درگیر کلیشههای زیبایی باشند، نمیتوانند فرزند خود را با همان قیافه و ظاهری که دارد دوست بدارند و به او عزت نفس بدهند. نوجوان طبق الگوهای ذهنی والدیناش رشد میکند و آنها را یاد میگیرد. همین میشود که نسبت به ظاهرش رضایت ندارد، با آن احساس خوشحالی نمیکند به فکر جراحی زیبایی و آرایش کردنهای افراطی است. پس قبل از اینکه نوجوان را از این بابت سرزنش کنید، کلیشههای ذهنی خودتان را عوض کنید و تمرین کنید که آدمها را با تفاوتهایشان و زیباییهای درونی و بیرونیشان دوست بدارید.
یک قهرمان کافی است
نوجوان در سنی است که به دنبال الگویابی و قهرمان سازی است. سری به صفحههای شخصی سلبریتیها در اینستاگرام بزنید، «فنپیچها» را ببینید؛ لازم نیست زیاد هم دقت و مشاهده کنید، در همان لحظات اول متوجه میشوید که مجموعه طرفداران دو آتشه از نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال هستند.
قبل از آنکه فرزند نوجوانتان الگوهایش را از صفحههای اینستاگرام و شبکههای ماهوارهای انتخاب کند، الگوهای مناسب را به او معرفی کنید. البته که تنها با حرف زدن مسئله حل نمیشود. فرزند شما باید ارزشهایش را خوب بشناسد و بر اساس ارزشهایش الگوی و قهرمان خود را پیدا کند.
ارزشهای بیارزش
فضای عمومی جامعهتان چه میگوید؟ سرگرمیهای نوجوان تان چیست؟ با چه کسانی نشست و برخاست دارد؟ چقدر برای پیدا کردن ارزشهای واقعی به او کمک کردهاید. اگر همنشینهایش شبکههای اجتماعی و ماهوارهایست پس توقعی بیش از پرداختن به ظاهر، گرایش به مدها و لباس و آرایش های غیرعرفی از او نداشته باشید که نوجوان چیزی جز این را ندیده و علاقه ندارد.
راهش این است که فضاهای دیگر را هم به او نشان دهید. او را در محافل ادبی و مذهبی در میان کتابخوانها و اهل فکر هم ببرید. این فرصت را به او بدهید که با دنیاهای جدید و ارزشهای واقعی آشنا شود.
روش تربیتی
یک احتمال هم وجود دارد که نوع تربیت شما مستبدانه بوده است. یعنی دختر نوجوانتان هرگز جرئت نکرده از دغدغهها و مشکلاتش با شما صحبت کند. هیچ وقت با والدیناش راحت نبوده. همیشه به «بله و چشم» گفتن کفایت کرده. ترسیده! حالا که به نوجوانی رسیده دیگر آن کودک سابق نیست. شروع میکند ناخواسته انتقام تمام گذشتهاش را از شما میگیرد. اولین چیزی هم که میتواند بدین وسیله عذابتان دهد، بدن و ظاهرش است. او به سمت چیزهایی که شما دوست ندارید میرود. اگر از آرایش کردن بدتان بیاید، همان کار را انجام میدهد. قبل از اینکه به اینجا برسید با دخترتان دوست شوید. همراهی و همدلی سرلوحهٔ تربیتتان باشد. بشنویدش و گفتگو کردن را در خانواده رواج دهید.
چه کنیم؟
بعضی از روشها جنبه پیشگیرانه دارند و باید قبل از رسیدن فرزندتان به سن و سال نوجوانی به آنها بپردازید مثل آشنا کردن او با محافل مذهبی و ادبی و... یا نوع تعریف و تمجید کردن از او. اما برخی دیگر را همین الان هم میتوانید اجرا کنید؛ مثل؛
• از مضرات استفاده از لوازم آرایش برایش بگویید. یک جستجوی ساده در اینترنت خیلی سریع را شما را به پشت پرده ساخت لوازم آرایش، اثری که بر روی پوست میگذارد، پیری زودرس و میرساند. کمی تحقیق کنید و با او در این باره و غیرمستقیم صحبت کنید.
• نگذارید فریب تبلیغات را بخورد. به او توضیح دهید و برایش دلیل و سند و مدرک بیاورید که بسیاری از چهرههایی که در تلویزیون و اینترنت میبیند، کار نرم افزارهای گرافیکی است. اندامهای عروسکی که تبلیغ میشود، اساسا از نظر علمی امکان ندارد وجود داشته باشد و همه حقههای تبلیغاتی است.
• محبت کنید. بگذارید فرزندتان مطمئن شود او را همانطور که هست دوست دارید. با همین ظاهر. با خودتان نگویید بزرگ شده و دیگری نیازی به قربان صدقه رفتن و در آغوش کشیدن ندارد. اتفاقا دختران نوجوان احساس نیازی فراوانی به محبت و توجه دارند.
• مرزها را سفت و سخت نبندید. از این والدینی نباشید که به دخترشان اجازه نمیدهند حتی در خانه هم به ظاهرش برسد. با هم به خرید بروید و اجازه دهید چیزهایی که دوست دارد را بخرد اما در خانه استفاده کند و شما بسیار از زیباییاش تعریف کنید. در غیر اینصورت خواهید دید که همین کارها را پشت سر شما و جایی که نباشید انجام خواهد داد.
• تنبیه و تحقیر نکنید. مخصوصا در میان جمع. سرزنش کردن او و مقایسه کردنش با بچههای درسخوان و سربه زیر و چادری فامیل دردی را دوا نمیکند و اتفاقا او را از تمام ارزشهایی که شما مبلغاش هستید، متنفر میکند. به جای تنبیه و تحقیر به منطق و محبت رو بیاورید.
دیدگاه تان را بنویسید