زهرای مرضیه سلام‌الله علیها در نگاه امام موسی صدر

کد خبر: 628432

فاطمه‌ با عبارتی‌ پوزش‌خواهانه، که‌ در واپسین‌ دمِ حیات‌ علی‌ علیه السلام را با آن‌ خطاب‌ کرده‌ بود، زندگی‌ کوتاه‌ خود را به‌ پایان‌ رسانید. ... او به‌ علی علیه‌السلام گفت: «ای‌ پسرعمو، تو مرا نه‌ دروغگو یافتی‌ و نه‌ خیانت‌کار، و از هنگامی‌که‌ به‌ همسری‌ تو درآمدم‌ با تو به‌ مخالفت‌ برنخاستم».

زهرای مرضیه سلام‌الله علیها در نگاه امام موسی صدر
سرویس سبک زندگی:‌ هرقدر که در مورد بانوی بانوان عالم بدانیم و هرچقدر که نوشته‌ها و گفته‌ها را مرور کنیم، هنوز هم نکاتی هست که ناگفته و نایافته باقی‌مانده است. نکاتی که راهنماست و راه‌گشا؛ نکاتی که سازنده است و انسان‌ساز. زهرا سلام‌الله‌علیها را باید بازشناخت و از نو مرور کرد. شاید در نگاه جدید، نکاتی مغفول‌مانده را کشف کنیم. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت مهرخانه می‌خوانیم.
زهرای مرضیه در نگاه امام موسی صدر
تعریف زهرای‌مرضیه سلام‌الله‌علیها از نگاه انسانی که نمونه والای هم‌زیستی و انسانیت بود، شاید تعریفی جدید باشد. ازاین‌رو نگاهی داریم بر مقدمه امام موسی صدر بر کتاب «فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها و‌تر فی غمد» (فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها، زهی در نیام) نوشته سلیمان کتانی (۱).
۱. فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها
«خداوند از خشم‌ فاطمه‌ خشمگین‌ و به‌ سبب‌ خشنودی‌ او خشنود می‌شود» (2)؛ «فاطمه‌ پاره تن‌ من‌ است، هرکس‌ او را بیازارد مرا آزرده، آن‌کس‌ که‌ با او دوستی‌ ورزد، با من‌ دوستی‌ ورزیده‌ است» (3)؛ «فاطمه‌ قلب‌ و روح‌ من‌ است» (4)؛ «فاطمه‌ بانوی‌ زنان‌ دو جهان‌ است» (5). این‌ شهادت‌ها و نظایر آن‌ در کتاب‌های‌ حدیث‌ و سیره‌ به‌ توا‌تر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم نقل‌ شده‌ است؛ پیامبری‌ که‌ از روی‌ هوی و هوس‌ سخن‌ نمی‌گوید و تحت‌تأ‌ثیر روابط‌ نسَبی‌ و سبَبی‌ قرار نمی‌گیرد و در راه‌ خدا از سرزنش‌ نکوهش‌گران‌ باکی‌ ندارد. این‌ گفتار‌ها از پیامبر اکرم است‌ که‌ در دعوت‌ خود ذوب‌ شده‌ و برای‌ مردم‌ به‌مثابه‌ الگو و نمونه‌ای‌ درآمده‌ است. این‌ها نشان‌های افتخار از جانب‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم بر سینه‌ فاطمه‌‌زهرا سلام‌الله‌علیهاست که به‌ مرور زمان‌ و با تکامل‌ جوامع،‌ درخشندگی بیشتری پیدا می‌کند؛ به‌خصوص هرگاه به‌ این اصل اساسی‌ در اسلام توجه کنیم که در این‌ سخن‌ پیامبر به‌ فاطمه جلوه کرده است که‌ فرمود: «ای‌ فاطمه!‌ برای‌ آخرت‌ خود بکوش‌ که‌ من‌ نمی‌توانم‌ در پیشگاه‌ خداوند برای‌ تو کاری‌ بکنم».
فاطمه‌ زهرا‌ سلام‌الله‌علیها، درواقع‌ نمونه‌ زنی‌ است‌ که‌ خدا می‌خواهد و پاره‌ای‌ است‌ از اسلام‌ مجسم‌ در وجود محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم؛ زندگی‌اش‌ برای زن‌ مسلمان‌ و انسان‌ مؤ‌من‌ در هر زمان‌ و مکانی‌ به‌ منزله‌ الگویی‌ چهره‌ می‌نماید.
به‌راستی‌ شناخت‌ فاطمه سلام‌الله‌علیها بخشی‌ از کتاب‌ رسالت‌ الهی‌ است‌. ... و ما امروز بیش‌ از هروقت‌ دیگر به‌ ارائه خلاصه‌ای‌ از زندگی فاطمه‌ زهرا سلام‌الله‌علیها احساس‌ نیاز و احتیاج‌ می‌کنیم، تا آن‌ را مقتدای‌ خویش‌ سازیم‌ و در راه‌ صلاح‌ و اصلاح‌ خود از فیض‌ زندگی‌ او بهره‌مند شویم.
۲. ام‌ابیها
فاطمه جوان‌ می‌خواهد در جهاد پدرش‌ شرکت‌ جوید. ازاین‌رو، مخلصانه‌ درصدد برمی‌آید تا کمبود عاطفی‌ پدر را که‌ از دست‌ دادن‌ پدر و مادرش‌ در دوران‌ کودکی‌ موجب‌ آن‌ شده‌ بود، پُر کند؛ کمبودی‌ که‌ پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم را می‌آزرد و بر دل‌ نازک‌ و مشتاق‌ محبت‌ و شیفته‌ عاطفه او پدیدار می‌شود. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم برای‌ تحقق رسالت‌ سنگین‌ خویش‌ و نیز در رویارویی‌ با محیط‌ پرشقاوت‌ خود، به‌ مهربانی‌ها و ملاطفت‌های‌ مادرانه‌ بسیار نیاز داشت. آن‌ حضرت‌ این همه‌ را در وجود فاطمه‌ پیدا می‌کرد. در تاریخ‌ تنها نشان‌ اندکی‌ از این‌ حالت‌های‌ مادرانه فاطمه ثبت‌ شده‌ است اما همین‌ چند مورد اندک‌ به‌خوبی‌ بیانگر موفقیت‌ حضرت‌ فاطمه سلام‌الله‌علیها بود که‌ ‌توانست‌ پدر خود محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم را از جنبه‌ عاطفی‌ غنی‌ سازد و بدون شک او را برای به دوش کشیدن بار بزرگ‌ رسالت‌ یاری کرد. تاریخ‌ این‌ مواضع‌ را وقتی‌ تأ‌کید می‌کند که‌ می‌بینیم‌ مکرراً‌ از قول‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم نقل‌ می‌شود که‌ «فاطمه‌‌ مادر من‌ است.» نیز وقتی می‌بینیم‌ پیامبر با او چنان‌ رفتاری‌ دارد که‌ گویا با مادرش‌ رفتار می‌کند. بر دستان‌ او بوسه‌ می‌زند و وقتی‌ از سفری‌ به‌ مدینه‌ بازمی‌گردد، نخست‌ به‌ دیدار او می‌شتابد و هنگام‌ عزیمت‌ به‌ جنگ‌ها و مسافرت‌ها با او وداع‌ می‌گوید و گویی‌ از این‌ چشمه‌ بی‌زوال، عاطفه‌ای‌ بی‌کران‌ برای‌ سفر خود برمی‌دارد.
از سوی‌ دیگر، درمی‌یابیم‌ که‌ احساس‌ پدری‌ در پیامبر در پیوندهایش‌ با فاطمه‌ تجسم می‌یابد. وقتی‌ به‌ مردم‌ فرمان‌ داده می‌شود که‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم را با لقب‌ «رسول‌الله» خطاب‌ کنند و فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها از این‌ فرمان‌ تبعیت‌ می‌کند، آن‌ حضرت‌ او را از این‌ کار بازمی‌دارد و به‌ دختر خود می‌گوید که‌ او را مانند گذشته‌ با لفظ‌ «پدر» خطاب‌ کند.
فاطمه سلام‌الله‌علیها‌ نیز از یک‌سو ‌مانند مادری‌ مهربان‌ به‌ او ملاطفت‌ و رسیدگی‌ می‌کرد، بر زخم‌هایش‌ مرهم‌ می‌نهاد و دردهایش‌ را سبک‌ می‌کرد و از سویی ‌دیگر، همچون‌ دختری کمر به‌ خدمت‌ و اطاعت‌ از پدر می‌بست‌ و احتیاجات‌ او را رفع‌ می‌کرد. بدین‌گونه، نقش‌ بسیار برجسته‌ و عظیم‌ فاطمه‌‌ سلام‌الله‌علیها ‌در زندگی‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم را‌ درمی‌یابیم.
۳. همسر علی علیه‌السلام
فاطمه سلام‌الله‌علیها زندگی‌ تازه‌ خود را در خانه‌ علی علیه‌السلام آغاز کرد. کارهای‌ داخل‌ خانه‌ را رتق‌وفتق‌ می‌کرد. گندم‌ها را آسیاب‌ می‌کرد و از آن‌ها خمیر می‌ساخت‌ و سپس‌ نان‌ می‌پخت. علی علیه‌السلام نیز در کارهای‌ منزل‌ او را یاری‌ می‌کرد. گاهی‌ خانه‌ را جارو می‌کرد و شیر می‌دوشید و هیزم‌ جمع‌ می‌کرد و از چاه‌ آب‌ می‌کشید.
فاطمه‌ با عبارتی‌ پوزش‌خواهانه، که‌ در واپسین‌ دمِ حیات‌ علی‌ علیه السلام را با آن‌ خطاب‌ کرده‌ بود، زندگی‌ کوتاه‌ خود را به‌ پایان‌ رسانید. ... او به‌ علی علیه‌السلام گفت: «ای‌ پسرعمو، تو مرا نه‌ دروغگو یافتی‌ و نه‌ خیانت‌کار، و از هنگامی‌که‌ به‌ همسری‌ تو درآمدم‌ با تو به‌ مخالفت‌ برنخاستم». آن‌گاه‌ زمانی‌ که‌ شنید علی علیه‌السلام‌ به‌ او می‌گوید: «پناه‌ بر خدا، تو به‌ خداوند دانا‌تر بودی، نیکوکار‌تر و پرهیزگار‌تر و بزرگوار‌تر بودی‌ و بیشتر از خداوند پروا داشتی. مرا چه‌‌رسد که‌ تو را به‌ سبب‌ مخالفت‌ با خود مورد توبیخ‌ و سرزنش‌ قرار دهم. به‌راستی‌ دوری‌ از تو بر من‌ چقدر گران‌ است». با آرامش‌ خاطر جان‌به‌جان‌آفرین‌ تسلیم‌ کرد.
این‌ سخنانی‌ که‌ آن‌ها را به‌ اختصار نقل‌ کردم، مرا از بحث‌ درباره زندگی‌ خصوصی‌ و خانوادگی‌ آن‌ حضرت‌ بی‌نیاز می‌کند.
۴. فاطمه سلام‌الله‌علیها در راه دانش‌اندوزی
فاطمه سلام‌الله‌علیها‌ به‌ دانش‌ و علوم‌ فراوانی‌ که‌ در خانه وحی از هر سو او را فراگرفته‌ بود بسنده‌ نکرد و هرگز به نوری که خورشیدهای علم و معرفت پیرامون او فراهم آورده بودند، اکتفا نکرد؛ زیرا فاطمه سلام‌الله‌علیها‌ می‌خواست‌ در راه‌ کسب‌ دانش‌ تلاش‌ کند و در راه کسب این شرافت‌ از هیچ‌ کوششی‌ کوتاهی‌ نورزد. از همین‌رو، می‌بینیم‌ او در دیدارهایش‌ با رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم و علی علیه‌السلام، باب‌ مدینه‌العلم، می‌کوشد تا علوم‌ و معارف‌ را به‌ هر وسیله‌ و از طرق‌ گوناگون‌ در کمند خود درآورد.
یکی‌ از زیبا‌ترین راه‌ها آن‌ بود که‌ حسنین‌ را از دوران‌ کودکی‌ همواره‌ به‌ محضر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم می‌فرستاد و پس‌ از بازگشت‌ آن دو، از آن‌چه‌ در محضر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم رخ‌ داده‌ بود، از جمله سؤ‌ال‌ و جواب‌ها‌ و یا وحی، پرسش‌ می‌کرد. بدین‌ طریق‌ برای‌ رشد و اعتلای‌ مستمر معرفت‌ و دانش‌ خود می‌کوشید. ضمناً‌ فرزندانش‌ را برای‌ فراگیری‌ کامل‌ معارف‌ و علوم‌ تا جایی‌ که‌ بتوانند مطلبی‌ را که‌ می‌شنوند نقل‌ کنند، تربیت‌ و تشویق‌ می‌کرد. این‌ تلاش‌ پیوسته‌ در راه‌ کسب‌ معرفت‌ و دانش‌اندوزی بود که علی‌رغم اوقات بسیاری که‌ فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها برای‌ ادای‌ وظایف‌ خانه‌ و ایفای مسئولیت‌های‌ مادری‌ و همسری‌اش‌ در خانه‌ می‌گذراند، او را در شمار راویان‌ بزرگ‌ حدیث‌ و حاملان‌ سنت‌ مطهر رسول‌الله‌ جای‌ داد. نزد فرزندان‌ فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها، یعنی‌ ائمه‌ معصوم، کتابی‌ عظیم‌ بود که‌ آن‌ را مصحف‌ فاطمه سلام‌الله‌علیها نام‌ نهاده‌اند و آنان‌ با کمال‌ سربلندی‌ از این‌ کتاب، بسیار حدیث‌ نقل‌ کرده‌اند.
در این زمینه به نقل سخنرانی‌ مشهور آن‌ حضرت‌ که‌ پس‌ از وفات‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم، در حضور اصحاب‌ بزرگ‌ آن‌ حضرت، در مسجد ایراد شده، اکتفا می‌کنم. این‌ خطبه‌ تصویری‌ است‌ شکوه‌مند از ژرفای‌ اندیشه‌ اسلامی‌ و گستردگی‌ فرهنگ‌ و توان‌ شگرف‌ منطق‌ و کمال‌ ادب‌ آن‌ حضرت. افزون‌ بر این، این‌ سخنان بانگ‌ حق‌ و حقیقت‌ است‌ که‌ به‌مثابه‌ جهاد اکبر به‌شمار می‌رود. این‌ خطبه‌ با ده‌ها سند معتبر در کتاب‌های‌ قدمای صحابه نقل‌ شده‌ است. بنابه‌ نقل‌ ابوالفضل‌ احمدبن‌ابوطاهر در کتاب‌ بلاغات‌ النساء، این‌ خطبه‌ از جمله‌ روایاتی‌ بوده‌ که‌ مشایخ‌ آل‌ ابوطالب‌ آن‌ را سینه‌به‌سینه‌ نقل‌ کرده‌ و به‌ فرزندان‌ خود یاد داده‌اند. کتاب‌های‌ تاریخی‌ و کتب حدیث‌ و نیز کتب‌ فقهی، از‌‌ همان قرن‌های اولیه، هر‌یک‌ به‌ فراخور استناد و استشهاد خود، قسمت‌هایی‌ از این‌ خطبه‌ غرا را نقل‌ کرده‌اند (6).
این‌ خطبه‌ شامل‌ احتجاجات‌ محکم‌ آن‌ حضرت‌ در خصوص غصب‌ فدک‌ است که‌ بحث‌ درباره این‌ مسأله نیازمند فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ است. اما اجمالاً‌ باید بگویم‌ غصب‌ فدک‌ خود مقدمه‌ای برای‌ اجرای‌ مقاصد‌ دیگر بود و تنها شامل‌ مسائل‌ مادی‌ نمی‌شد. غصب‌ فدک‌ درواقع‌ قسمتی‌ از سیاست‌ گوشه‌نشین‌ کردن‌ و به‌ تنگدستی‌ کشاندن‌ علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام، همسر فاطمه سلام‌الله‌علیها، بود. این‌ هدف، آشکارا، در گفت‌و‌گویی‌ که‌ میان‌ عمربن‌عبدالعزیز، خلیفه اموی، و تنی‌ چند از فرزندان‌ فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها، در زمان بازگرداندن فدک به آنان، درباره‌ حد و حدود فدک‌ صورت‌ گرفت، نمود پیدا می‌کند اما این پیگیری و اصرار و اعتراض به این شکل علنی و محکم، نوعی اعلام محکومیت در برابر افکار عمومی است و همچنین، برای صیانت از حق و حقیقت در تاریخ، حتی اگر انحراف و خطا از سوی بزرگ‌ترین مسؤول حکومت باشد.
۵. جهاد پیگیر
خواننده گرامی در خلال‌ سطور این‌ مقدمه، به‌روشنی‌ نمونه‌هایی می‌بیند‌ از جهاد همیشگی‌ آن‌ حضرت‌ در خانه پدر و همسرش. نیز مواضع‌ سلبی‌ و ایجابی‌ او در برابر حوادث‌ زمان، و حتی‌ در وصیتش‌ مبنی‌ بر آن‌که‌ او را سریعاً‌ دفن‌ کنند و قبر او را از چشم‌ مخالفان‌ پنهان‌ نگه‌ دارند که‌ نشان‌گر اعتراض‌ او به‌ وضع‌ عمومی‌ آن‌ روز جامعه‌اش‌ بود.
علاوه‌ بر این‌ها، فاطمه سلام‌الله‌علیها در جنگ‌هایی‌ که‌ مسلمانان‌ برای‌ دفاع‌ از عقیده‌ و صیانت‌ از کرامت‌ و آزادگی‌شان‌ می‌کردند، پیشاپیش‌ سایر زنان، به‌ کمک‌ مجاهدان‌ مسلمان‌ می‌شتافت‌ و نقش‌ خود را ایفا می‌کرد؛ نقشی‌ که‌ در آن عصر نیز زنان‌ مجاهد عهده‌دار آن بودند، مثل‌ مداوای‌ زخم‌ها و شستن‌ لباس‌ها و پرستاری‌ از مجروحان‌ جنگی‌ و آماده کردن کلیه وسایل زندگی‌ در اوضاع و احوال جنگ.
اما فاطمه سلام‌الله‌علیها نقش‌ برجسته‌ و دشواری‌ در حمایت از حق‌ و دفاع‌ از وصیت‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم نیز داشت. او ملاقات‌ها و گفت‌وگوهای‌ محرمانه‌ای‌ با اصحاب‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم ‌ترتیب‌ می‌داد و آنان‌ را به‌ ایستادگی‌ در کنار علی علیه‌السلام تشویق‌ می‌کرد. خود به‌گونه‌ای‌ بی‌مانند و استوار، بنابر نقل‌ مورخان، در سخت‌ترین‌ لحظات‌ زندگی‌ علی علیه‌السلام، در کنار آن‌ حضرت‌ استقامت‌ می‌ورزید و نشان‌ می‌داد که‌ جبهه‌ داخلی‌ در زندگی‌ علی علیه‌السلام استوار و بدون‌ ضعف و خلل‌ است اما موضع‌گیری را به‌ شوهر و رهبرش‌ یعنی‌ امام‌ علی علیه‌السلام وامی‌گذاشت تا آن‌ حضرت‌ تصمیم‌ بگیرد و موضعی‌ اتخاذ کند و فاطمه سلام‌الله‌علیها هم‌ از آن‌ پیروی‌ می‌کرد. فاطمه سلام‌الله‌علیها هر صبح‌ شنبه‌ بر مزار شهدا و مزار حمزه‌ حاضر می‌شد و برای‌ آنان از خداوند آمرزش‌ می‌طلبید.
این‌ عمل که‌ آغازگر کارهای‌ هفتگی‌ او بود، به‌خوبی‌ از نهایت‌ احترام‌ فاطمه سلام‌الله‌علیها و قدردانی او از امر مقدس‌ جهاد و شهادت‌ پرده‌ برمی‌دارد و به‌وضوح‌ سیره عملی‌ آن‌ حضرت‌ را نشان می‌دهد؛ سیره‌ای که‌ با جهاد آغاز شد و بر جهاد و فداکاری‌ تا مرحله‌ شهادت‌ استوار بود.
۶. فاطمه در محراب عبادت
در سیره‌ آن‌ حضرت‌ آمده‌ است‌ که‌ ایشان ساعت‌ آخر روز جمعه‌ را به‌ دعا اختصاص‌ داده‌ بود و در آخرین‌ دهه‌ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ شب‌ها بیدار می‌ماند و خانواده‌اش‌ را تشویق‌ می‌کرد تا شب‌ را با عبادت‌ و دعا به‌ صبح‌ رسانند. آن‌ حضرت‌ گاهی‌ از ورم‌ پاهایش‌ رنج‌ می‌برد، زیرا بسیار به‌ نماز می‌ایستاد و به‌ شب‌زنده‌داری‌ می‌پرداخت. به‌راستی‌ آیا فاطمه سلام‌الله‌علیها در تمام‌ زندگی‌اش‌ از محراب‌ عبادت‌ بیرون‌ آمد؟ آیا حیات‌ او جز سجود پیوسته‌ در برابر پروردگارش‌ بود؟ او خدا را در خانه،‌ با شوهرداری‌ و تربیت‌ فرزندان،‌ عبادت‌ می‌کرد، زیرا مسجد زن خانه‌اش است. در خدمات‌ اجتماعی‌ که‌ ایفا می‌کرد از خدا فرمان‌ می‌برد و با خدمت‌ به‌ خلق‌ خدا، که‌ عیال‌ اویند، پروردگار را عبادت‌ می‌کرد. همواره‌ این‌ نکته‌ را در نظر داشت‌ که‌ محبوب‌ترین‌ کس‌ نزد خدا کسی‌ است‌ که‌ از او به عیال‌ خداوند فایده بیشتری برسد.
۷. کوثر
وحی‌ الهی‌ اشتباه‌ و پوچی‌ منطق‌ مشرکان‌ را نشان‌ داد و اعلام کرد: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ. إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (7). پس‌ رسالت‌ پابرجا و اسلام‌ جاوید خواهد ماند و مجد و عظمت‌ محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم با مجد خداوند در می‌پیوندد و نام‌ محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم سراسر زمین‌ را تا ابد فرامی‌گیرد. نسل‌ او حافظان‌ رسالت‌ و نشانه‌های‌ هدایت‌اند و دشمنِ ملامتگر منافق‌، خود ابتر است.
فاطمه سلام‌الله‌علیها تبلور همین‌ کوثر بود. نسل‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ از او ادامه‌ یافت‌ و فرزندانش‌ همان‌ ائمه‌ معصوم‌ و دومین‌ ثَقَلین هستند که‌ محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم ‌آنان‌ را پس‌ از وفاتش‌ در میان‌ امت‌ اسلام‌ برجای‌ نهاد و فرمود که‌ هرگز از آنان‌ و نخستینِ ثقلین، قرآن، جدا نمی‌شوند. این‌ نسل‌ از قرآن‌ نگاهبانی‌ می‌کنند و در راه‌ آن‌ فداکاری‌های‌ بزرگی‌ از خود نشان‌ می‌دهند.
بدین‌گونه، باتوجه‌ به‌ آن‌چه‌ نقل‌ کردیم‌ و موارد دیگری‌ که‌ این‌ مختصر گنجایش‌ آن‌ را ندارد، کوثر عظیمی را‌ که‌ خداوند به‌ پیامبرش‌ ارزانی‌ داشت، به‌درستی درمی‌یابیم. این‌ همان‌ فاطمه‌ است، دختر بزرگ‌ترین‌ پیامبر و همسر گرامی‌ترین و دلاور‌ترین امام‌ و مادر درخشان‌ترین‌ اختران امامت، که‌ استاد بزرگوار سلیمان‌ کتانی‌ چهره او را در کتاب ادبی خود که به حق فیض اشراقی است از پاک‌ترین چهره تاریخ اسلام، ارائه کرده است.
پی‌نوشت
۱. نای و نی، ص۲۹۵-۲۶۵.
۲. مضمون روایتی است که امام علی(ع) از رسول اکرم(ص) نقل کرده است. مجلسی، محمدباقر، همان، ج۲۱، ص۲۷۹.
۳. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، چاپ اول: قم، الهادی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۶۹.
۴. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، تصحیح هاشم رسولی محلاتی، چاپ اول: تبریز، بنی‌هاشم، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۴۶۶.
۵. هلالی، سلیم بن قیس، همان، ج۲، ص۷۸۰.
۶. ابن‌طیفور، احمدبن أبی طاهر، بلاغات النساء، چاپ اول: قم، الشریف‌الرضی، بی‌تا، ص۲۶.
۷. سوره کوثر، آیات۳-۱.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت