سرویس سبک زندگی: «پارسای ۹ ساله، امروز موقع برگشتن از مدرسه با گریه از مادر خود خواست که اجازه دهد مدرسه نرود. وقتی مادر از دلیل نرفتنش پرسید، پارسا فقط گفت که مدرسه را دوست ندارد و دیگر نمیخواهد برود. مادر پارسا موقع آویزان کردن لباسهای پارسا متوجه پارگی کوچکی در آنها شد. خط کشی هم که خیلی دوست داشت در میان وسایلش نبود، ولی پارسا علت آن را فقط با نمیدانم پاسخ داد. روزهای بعد هم پارسا با عدم تمایل و با بهانه جویی به مدرسه رفت.» شاید شما هم با این مشکل مواجه شده باشید و وقتی رد آن را از مدرسه گرفتهاید با یک بچه قلدر مواجه شدهاید که با فرزندتان درگیر شده است. این جور وقتها چه باید کرد؟ راهکار این مشکل را به نقل از سایت سپیده دانایی میخوانیم.
قلدری نوعی رفتار پرخاشگرانه است که به قصد آزار و آسیب دیگران و از طریق تهدید یا زورگویی صورت میگیرد. این مساله در میان کودکان بسیار شایع است و میتواند بسیار مخرب هم باشد. یادتان باشد که همهی بچهها سلامت روان کامل ندارند. آنها ممکن است پرخاشگری را از خانواده آموخته باشند، ممکن است برای جلب توجه پرخاشگری کنند یا ممکن است از پرخاشگری به عنوان راه حل مساله انتخاب کنند. مثلا ممکن است قلدری کنند تا مشقهایشان را یک نفر دیگر بنویسد یا غذای یک نفر دیگر را بخورند. گاهی هم قلدری، گونهای از اعتماد به نفس کاذب است. ممکن است دانشآموزی فقط به خاطر فیزیک درشتتر یا قدرت رهبری گروه حس کند که مختار است هر کاری از دستش برمیآید از جمله سو استفاده از فیزیک بدنی یا قدرت رهبری را انجام دهد. در هر صورت فرزند ما باید بداند که با قلدرهای مدرسه چگونه برخورد کند.
قلدری فقط پسرانه نیست
قلدری شکلهای مختلفی دارد، مانند لقب یا اسم گذاشتن روی دیگران، مسخره کردن آنها یا با بیانصافی پشت سرشان داستان یا شایعههای زشت پخش کردن. این مدل از قلدری در دختران شایعتر است. قلدری میتواند جسمی هم باشد، مثلا هل دادن، لگد یا کتک زدن، پیغامهای زشت یا توهین آمیز فرستادن، مسخره کردن مردم هم نمونههایی از قلدری هستند که در بین پسران شایعتر است. البته خیلی از کودکان گاهی با هم دعوایشان میشود و کتککاری میکنند یا به هم حرفهای زشت میزنند یا همدیگر را مسخره میکنند، اما این کار ضمن سرگرمی و بازی اتفاق میافتد.
کودکان آسیبپذیر
وقتی این رفتارها حالت دایمی، همیشگی و تهدیدآمیز پیدا کند، معمولا متوجه کودکانی میشود که نمیتوانند از حق خودشان دفاع کنند. معمولا در کنار هر دانشآموز پرخاشگری یک دانشآموز منفعل هم هست. حتی وقتی قلدری در مورد کودکانی اتفاق میافتد که ممکن است بتوانند حق خود را بگیرند، تبدیل به مشکلی میشود که برای همه اهمیت پیدا میکند.
چه بکنیم؟
مشکل برخورد با بچه قلدرها در مدرسه مشکل پیچیده ایست اما بدون راهکار هم نیست. با رعایت کردن توصیههای زیر هم از قلدری دوباره تا حدی پیشگیری میشود و هم دستتان میآید موقع شنیدن از قلدری چه کار باید بکنید.
رابطهتان را بهتر کنید
ارتباطتان را با فرزندتان بهتر کنید و ساعات بیشتری را برای بودن با او بگذارید. در اغلب اوقات بچهها در مورد زورگوییهایی که در مدرسه به او شده با والدین صحبت نمیکنند، مگر اینکه با پدر و مادرشان ارتباط خوبی داشته باشند. یادتان باشد این مشکل معمولا مایهی شرمساری بچههاست و حرف زدن در مورد آن برای بچهها خیلی سخت است.
هرگز سرزنش نکنید
هیچ وقت کودکتان را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید. مثلا نگویید «خیلی بیعرضه و بیدستوپایی که بهت زور گفتند». وقتی کودکتان چنین جملهای میشنود، انگار دوبار آسیب دیده است؛ یکبار از طرف بچهی قلدر و یکبار از طرف شما. از او حمایت کنید و به او اطمینان دهید که کنارش خواهید ماند تا مشکل حل شود. وقتی شما کودکتان را سرزنش میکنید او هرگز دوباره درمورد این مشکل و مشکلات پیچیدهتر و شدیدتر مثل سو استفادهی جنسی با شما حرف نخواهد زد.
به مدرسه خبر دهید
سریعتر به مدرسه اطلاع دهید و بخواهید که مشکل را پیگیری و حل کنند. خودتان هم تا حل شدن مساله پیگیریتان را ادامه دهید و هیچوقت اجازه ندهید موضوع رها شده و فراموش شود. اینطور هم عملا از کودکتان حمایت میکنید و هم الگویی برای فرزندتان میشوید که در مواقع بیپناهی چهطور به مرجع قدرتی که میتواند مساله را حل کند، مراجعه کنید.
یادش بدهید جرات داشته باشد
جراتمندی را به فرزند خود آموزش دهید. جراتمندی معادل خشونت نیست، بلکه مهارتی است که توسط آن بدون اینکه به طرف زورگوینده صدمهای وارد کند یا با او درگیر شده یا توهینی به او بکند، اجازه ندهد با او بدرفتاری شود. مثلا به او بگویید «اگر خواست اذیتت کند، محکم جلوی او بایست و با صدای بلند به او بگو اجازه نمیدهی این دفعه زور بگوید». به کودک یاد دهید بلافاصله به ناظم مدرسه یا معلمین اطلاع دهد و در کنار دوستانش باشد تا فرد قلدر جرات آزاررساندن به او را پیدا نکند. البته گاهی جراتمند نبودن کودکتان میتواند پیامهایی برای خود شما داشته باشد. آیا به اندازهی کافی در خانه به کودکتان اعتمادبهنفس دادهاید؟ آیا اجازه دادهاید اظهار نظر کند و نه بگوید. آیا تواناییهایش را تایید کردهاید؟ آیا نیازهایش را محترم شمردهاید؟ آیا خودتان الگوی خوبی از جراتمندی بودهاید؟ خودتان درخواستها و جواب درخواستها را محترمانه و قاطعانه بیان کردهاید؟!
پرخاشگری را توصیه نکنید
متاسفانه بعضی از والدین این باور را دارند که چون پرخاشگری در جامعه رایج است باید پرخاشگرانه مقابلهبهمثل کرد. غافل از اینکه جامعه از همهی ما تشکیل شده است. اگر ما هم به جمع پرخاشگران بپیوندیم، نهتنها حال جامعه خوب نمیشود، بلکه داریم به پرخاشگری بیشتر و بیشتر دامن میزنیم. پس هرگز از کودکتان نخواهید که مقابله به مثل کند. هر گز به او نگویید «دفعهی بعد اگر تو را زد تو هم او را بزن». با توصیه به مقابلهبهمثل هم به کودکمان یاد میدهیم به جای جراتمند بودن پرخاشگر باشد. هم مراجع قدرت در مدرسه مثل ناظم، معلم و مدیر را نادیده میگیریم و پرونده انظباطی کودکمان را سنگین میکنیم. هم در صورتی که فرزندمان حرفمان را گوش دهد و بخواهد مقابلهبهمثل کند و نتواند غیرمستقیم اعتمادبهنفسش را کم میکنیم و خشمهای فروخوردهاش را زیاد.
دیدگاه تان را بنویسید