چگونه بهترین باشیم؛ ۱۷ کاری که شما را از معمولی بودن نجات می‌دهد

کد خبر: 626862

کافی است اراده کنید. واقعا اراده کنید، زمان بگذارید و برای بهترین‌ شدن تمرین کنید. تمرین مداوم مساوی است با تجربه‌ی بیشتر و این از شما یک آدم ویژه می‌سازد. شمایی که دیگر یک فرد معمولی نیستید.

چگونه بهترین باشیم؛ ۱۷ کاری که شما را از معمولی بودن نجات می‌دهد
چگونه بهترین باشیم؛ ۱۷ کاری که شما را از معمولی بودن نجات می‌دهد
سرویس سبک زندگی فردا: معمولی بودن چیز جالبی نیست. مطمئنم که نظر شما هم همین است. چرا باید یک فرد معمولی باقی بمانیم در صورتی‌ که می‌توانیم کاری کنیم که دنیا از قابلیت‌ها و مهارت‌های ما انگشت به دهان بماند؟! کافی است اراده کنید. واقعا اراده کنید، زمان بگذارید و برای بهترین‌ شدن تمرین کنید. تمرین مداوم مساوی است با تجربه‌ی بیشتر و این از شما یک آدم ویژه می‌سازد. شمایی که دیگر یک فرد معمولی نیستید. همین حالا عزم‌تان را جزم کنید! اگر با این مقاله همراه شوید، می‌توانیم با هم کشف کنیم چگونه بهترین باشیم. واقعا چه چیزی جذاب‌تر از حس بهترین بودن است؟! در هر سن‌‌ و‌ سالی که هستید این نوشته را به نقل از چطور بخوانید و به راهکارهایش عمل کنید. تمرین کنید که بهترین باشید و ایمان داشته باشید که می‌توانید. همه‌ی‌ ما قادر هستیم حس بهترین بودن را تجربه کنیم و جزو افراد کاریزماتیک باشیم.
خودتان را بشناسید
هیچ حقیقتی مهم‌تر از این نیست که باید قبل از همه چیز و همه‌کس «خودمان» را بشناسیم. می‌توانیم مدت‌های طولانی، حتی تمام سال‌های عمرمان خودمان نباشیم ولی در نهایت این خود جعلی مثل همه‌ی چیزهای پوچ‌ و جعلی دیگر محو می‌شود و مجبور می‌شویم خود واقعی‌مان را بپذیریم. این خود حقیقی دقیقا همان چیزی‌ است که ما با آن سروکار داریم. پس اولین قدم، شناختن خودمان است. ایمان داشته باشید فقط وقتی می‌توانید بهترین باشید که در قالب اصلی خودتان زندگی کنید. بهترین دوست، بهترین همسر، حتی بهترین کارمند. در هر چیزی که می‌خواهید، بهترین باشید. وقتی خودتان هستید استرس کمتری دارید و اعتمادبه‌نفس‌تان بالاتر است چون شخصیت با ثبات‌تری دارید. همین به شما کمک می‌کند بهترین باشید. حالا که می‌دانید خود واقعی چه کارهایی که نمی‌تواند بکند، دست به کار شوید و با خودتان آشتی کنید. حتما هنوز کمی از خود واقعی‌تان باقی مانده است!
مهم نیست دیگران شما را با چه عنوانی می‌شناسند یا درباره‌تان چه فکری می‌کنند. به کسی ربطی ندارد، فقط سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید. به شما تضمین می‌دهم اگر تصویری که از خودتان به جهان اطراف‌تان نشان می‌دهید همانی نباشد که واقعا هستید، هرگز احساس شادمانی نخواهید کرد. فرض کنید شما یکی از بهترین خواننده‌‌های موسیقی سنتی هستید، خوب الان می‌خواهید چه کسی بشوید؟ مثلا استاد شجریان خوب است؟ معلوم است که نه. دلیلی ندارد کس دیگری بشوید، خودتان باشید هرکسی که هستید با مهارت خوانندگی عالی. فقط کافی است که خودتان را پیدا کنید و روی خودتان برای بهترین‌ شدن کار کنید.
اصیل باشید
اصیل بودن هم در واقع همان نشان دادن خود واقعی‌تان است. اگر فکر می‌کنید خود واقعی‌تان چیز جالبی نیست خوب اصلاحش کنید! دنیا پر از چیزهایی است که می‌توانید یاد بگیرید و خود واقعی‌تان آبدیده‌تر ‌شود، همین یعنی بهترین شدن. بهترین کسی شوید که می‌توانید، باشید. اگر سعی کنید اصالت خود را نادیده بگیرید در نهایت یک کپی دسته‌ی چندم از آن کسی می‌شوید که تلاش می‌کنید شبیه‌ او باشید. همین حالا که دارید این نوشته را می‌خوانید و با هر شخصیتی که دارید، وقت آن است که وارد عمل شوید. اگر بازی نکنید هیچ‌وقت برنده نمی‌شوید. برای اینکه بهترین باشید به این نکته توجه کنید که راه رفته را نمی‌توان دوباره طی کرد. در این‌ صورت بهترین بودن معنی ندارد. نمی‌توان دیگران را تکرار کرد. شما برای بهترین شدن نیاز دارید که ابتکار تازه‌ای به خرج بدهید.
مثبت فکر کنید
اگر به این نکته توجه نکنید برای بقیه‌ی عمر ممکن است خودتان بزرگترین مانع سر راه پیشرفت خودتان شوید. چنانچه رشد نکنید دلیلش خودتان هستید. مثبت فکر کنید چون افکار مثبت راه‌ را برای بسیاری از فرصت‌ها باز می‌کنند. به خاطر داشته باشید، شما مهم‌ترین دلیل موفقیت و عدم‌موفقیت خودتان هستید. وقتی فکر ‌کنید از پس کاری برمی‌آیید، جرأت امتحان کردنش هم می‌آید. فرض کنید زندگی مثل پرتاب کردن دارت باشد، خوب وقتی مثبت فکر کنید دوست دارید همه‌ی دارت‌ها را به هدف بزنید. حالا فقط کافی است فکر کنید هیچ‌کدام‌شان به هدف نخواهد خورد، تنها کاری که می‌کنید چیست؟ حوصله‌تان سر می‌رود، دارت‌ها را روی میز می‌گذارید، روی تخت‌تان ولو می‌شوید و پتو را روی سرتان می‌کشید، چند دقیقه بعد هم خواب‌تان می‌برد، راحت‌ترین کار دنیا! هیچ‌کس این‌طوری بهترین نمی‌شود!!!
اگر در حالت عادی افکارتان مثبت نیست، اولین هدف‌تان ساختن افکار مثبت باشد. صبح زود از خواب بیدار شوید، به آینه نگاه کنید و بگویید: من جذاب هستم. هر وقت هم افکار منفی شروع به خزیدن در ذهن‌تان کردند، ساکت‌شان کنید. راهش را خودتان پیدا کنید. افکارتان را خودتان انتخاب کنید، شما خودتان را بهتر می‌شناسید.
باانگیزه باشید
برای بهترین بودن باید تنها انتخاب‌تان بهترین بودن باشد. اگر برای بهترین بودن شور و شوقی نداشته باشید، چطور می‌توانید انگیزه‌ی لازم را به‌دست آورید؟! کاری که باید انجام بدهید این است: انگیزه را در خودتان ایجاد کنید! درباره‌ی این علامت تعجب فکر کنید. نکته اینجاست که وقتی انگیزه داشته باشید، آن چیز اتفاق می‌افتد. شما پر از الهام، خلاقیت و انواع نیروهای محرکه هستید و همه‌ی اینها یعنی توانایی برای بهترین شدن.
خیلی از موفقیت‌های به‌دست آمده در دنیای واقعی، نتیجه‌ی این است که یک فرد واقعا اراده کرده است که موفق شود. زمان‌هایی را به یاد آورید که همیشه در کلاس بالاترین نمره مال شما بود. آیا دلیلش این بود که بقیه کلاس از شما بدتر بودند؟ گمان نمی‌کنم. من فکر می‌کنم دلیلش این بود که شما بهترین بودید. چرا زمان مدرسه نمره‌تان بالا بود؟ چون به اندازه‌ی کافی شور و شوق داشتید و این شور و شوق نتیجه‌ی تفکر مثبت است. اما دنیای واقعی پر از دانشجویان و همکلاسی‌های فعال و زرنگ است که آنها هم به دنبال کسب بهترین نمره هستند پس اگر به اندازه‌ی کافی انگیزه نداشته باشید، آنها از شما جلو می‌زنند.
ذهن باز و انعطاف‌پذیر داشته باشید
برای رشد کردن، روش‌ها و مسیرهای زیادی وجود دارد. ممکن است افراد برای رسیدن به یک چیز مشترک از روش‌های متفاوتی استفاده کنند. پس راه‌های رسیدن به بهترین بودن، بیشتر از یک مسیر است. مطمئنا هر فردی مجموعه‌ای از توانایی‌هاست فقط باید از آنها آگاه باشد. اگر ذهن‌تان را بسته نگه دارید، ممکن است خیلی از راه‌هایی که شما را به هدف‌تان می‌رساند تشخیص ندهید.
توصیه می‌کنم تمام راه‌ها را یکسان ارزش‌گذاری کنید حتی مسخره‌ترین و غیرممکن ترین‌شان را. این یعنی ذهن باز و انعطاف‌پذیر. روزی همه حتی به گالیله هم گفتند دیوانه!!! فکر می‌کنم راه‌های رسیدن‌تان به بهترین بودن، ارزش انواع و اقسام فکر کردن را داشته باشد.
اهل رقابت باشید
اگر نیروی محرکه‌ی لازم برای بهترین شدن را نداشته باشید، هرگز به آن نمی‌رسید. بخشی از بهترین بودن، عطش رسیدن به موفقیت است. تشنه‌ی رقابت باشید تا حرکت کنید. مگر غیر از این است که فقط در صورتی‌ که خودتان را با کسی در شرایط مشابه مقایسه کنید، متوجه می‌شوید بهترین هستید؟ وقتی رقیبی وجود نداشته باشد بهترین بودن بی‌مفهوم است. همیشه خودتان را با رقبایتان مقایسه کنید، در بازی‌ شرکت کنید، تلاش کنید و برنده شوید.
اگر از چیزهایی مثل رقابت، مسابقه و مباحثه خوش‌تان نمی‌آید، یک خبر مهم برای‌تان دارم؛ این ویژگی قابل تغییر است. تنها راهش هم این است که شیرجه بزنید درون رقابت، مسابقه یا هر چیز چالش برانگیز و محرک دیگری. وقتی تعدادی از رقبایتان را شکست بدهید مدام قوی‌تر می‌شوید و بعد از مدتی رقابت برای‌تان حکم نفس کشیدن را دارد، به همین راحتی! و شما به موفقیت نزدیک‌تر می‌شوید.
از طرفی، اگر شما دوستی هستید که همه چیز را تبدیل به رقابت می‌کنید، پس منتظر باشید تا یکی یکی دوستان‌تان را از دست بدهید. پس پیام اخلاقی این بخش این است: از آن ور بوم هم نیفتید! رقابت را در خودتان تبدیل به مهارت کنید، یک توانایی که در موقع لزوم بتوانید از آن استفاده کنید و شما را به تلاش وادار کند.
انتخاب کنید در چه چیزی می‌خواهید بهترین باشید
اگر شما کم بدانید، نمی‌توانید بهترین باشید. حتی اگر به لحاظ ظاهری بهترین انسان روی کره‌ی زمین باشید، عدم توانایی‌تان این بهترین بودن را از شما می‌گیرد. پس فکر کنید در چه چیزی می‌خواهید بهترین باشید؟ در ذهن‌تان همه‌ی چیزهایی را که می‌خواهید در آنها به اوج برسید، اولویت‌بندی کنید.
به یاد داشته باشید درباره‌ی اولویت‌بندی نکته‌ی مهم «واقع‌بینی» است. اگر پا ندارید، ورزش کوهنوردی را انتخاب نکنید. شاید شما جزو کسانی باشید که مادرشان همیشه به آنها می‌گوید: «تو می‌تونی به هر چیزی که تو ذهنت هست برسی». این تشویق مادرانه واقعا قابل تقدیر است اما کمی اغراق در آن وجود دارد. در واقع اگر توانایی‌ بالقوه‌اش را داشته باشید به آن چیزی که در ذهن‌تان هست، می‌رسید.
یک مربی پیدا کنید
حتی بهترین افراد هم نیاز به راهنمایی دارند. هیچ‌کس بدون اینکه بازی کردن، راه‌ رفتن و حرف‌ زدن دیگران را ببیند و بشنود، این مهارت‌ها را یاد نمی‌گیرد. شک نکنید که افراد دور و بر شما کمک بزرگی برای رشد کردن شما هستند. کسی را پیدا کنید که از بقیه بهتر باشد، البته در چیزی که هدف شماست. لازم نیست این فرد حتما بهترین باشد، فقط کافی است از شما بهتر باشد. وقتی بابی فیشر سوم شد سراغ کتاب «شطرنج بازی پیشرفته» نرفت و از روی آن نکته‌برداری نکرد. بلکه با یک شطرنج‌باز حرفه‌ای شطرنج تمرین کرد، زیر نظر بهترین استادان شطرنج آموزش دید و برای خلق استراتژی‌های جدید با دوستانش تمرین کرد.
از چالش فرار نکنید
می‌دانید چه چیزی ترسناک است؟ چیزهای سخت که سخت‌کوشی زیاد می‌خواهد. حالا می‌دانید چه چیزی ترسناک‌تر است؟ سخت‌کوشی برای چیزهای جدیدی که ممکن است در آنها شکست بخورید. اگر می‌خواهید بهترین باشید باقی زندگی شما در این خلاصه می‌شود: درگیر شدن با همه‌ی چیزهای ترسناک. می‌دانم این ناخوشایند و ترس‌آور است اما کسی که می‌خواهد بهترین باشد با علم به همه‌ی اینها ریسک می‌کند، به چالش پاسخ مثبت می‌دهد و پیشرفت می‌کند. اگر قرار بود به همین راحتی‌ها باشد بهترین بودن که مفهومی نداشت!
هنری فورد قبل از اینکه یکی از بهترین‌های صنعت اتومبیل‌سازی شود دوبار ورشکسته شد. استیو جابز خیلی چیزها را از دست داد تا استیو جابز شد. ممکن است در مسیر رسیدن به خواسته‌هایتان زمان‌هایی را تجربه کنید که نامطمئن و خسته هستید اما مهم این است که ناامید نشوید و آن مسیر را تا آخرش بروید.
تصمیم بگیرید
می‌خواهید در همه‌ی چیزهای خوب بهترین باشید؟ این خوب است اما کافی نیست. شما باید تصمیم بگیرید. تصمیم بگیرید می‌خواهید چه کنید؟ انتخاب دیگری وجود ندارد. اگر گزینه‌ی دومی داشته باشید ممکن است به آن راضی شوید. گزینه‌ی دوم‌تان چیست؟ کمی بالاتر از سطح متوسط بودن؟ نه ممنونم! برای بهترین شدن تنها تصمیم، تصمیم به بهترین شدن است. چیزی که می‌گویم یک پیشنهاد یا یک هدف فرعی نیست. بهترین شدن دقیقا فقط بهترین بودن است. تصمیم بگیرید! دقیقا همین الان وقتش است.
تمرین کنید
نویسنده‌ای در یکی از کتاب‌هایش به ۱۰,۰۰۰ ساعت تمرین اشاره می‌کند. چیزی که در تصور هیچ‌کس نمی‌گنجد؛ ۱۰,۰۰۰ ساعت تمرین برای رسیدن به چیزی! او در کتابش درباره‌‌ی اینکه چطور بیل گیتس چندین سال، حتی شب‌ها هم در اتاق کار خود وقت صرف می‌کرد، صحبت می‌کند. اگر واقعا بخواهید در چیزی بهترین باشید باید برایش زمان بگذارید و تمرین کنید.
راهی طولانی در پیش است و باید صبور باشید. باید آن‌قدر تلاش کنید تا در نهایت به جایی برسید که باورتان نشود به این خوبی شده باشید. شاید بعد از این مرحله دیگر نیازی به صرف زمان و تمرین نباشد اما حتی بزرگ‌ترین هنرپیشه‌های حال حاضر دنیا هم با وجود بهترین بودن، باز هم مدام تمرین می‌کنند.
با تجربه کردن یاد بگیرید
دفعه بعدی که کسی فرصتی را به شما پیشنهاد کرد و شما مطمئن نبودید که می‌خواهید انجامش بدهید یا نه، به خودتان گوش ندهید و فقط تجربه‌اش کنید. مهم نیست که شما حس می‌کنید الان آماده نیستید یا اطمینان لازم را ندارید یا درباره‌ی توانایی انجام آن کار تردید دارید. در هر صورت انجامش بدهید و تجربه کسب کنید. البته متوجه هستید که الان ما داریم درباره‌ی بهترین بودن حرف می‌زنیم پس پیش‌فرض این است که طرف مقابل فرصت تجربه‌ی چیز خوبی را به شما پیشنهاد می‌کند پس صحبت‌مان مثلا درباره‌ی تعارف کردن سیگار نیست!
فداکاری کنید
بسیار خوب، با وجود این کارهایی که باید برای بهترین شدن انجام بدهید، دیگر وقت نمی‌کنید مثلا یک کیک برای خودتان درست کنید و بخورید؟ کاملا درست متوجه شدید چون هرگز یک روز بیشتر از ۲۴ ساعت نمی‌شود، پس باید اولویت‌بندی کنید و در این صورت بعضی چیزها را باید فدای بهترین شدن کنید. اگر می‌خواهید بهترین شوید، پس فداکاری کنید و از بعضی چیزها بگذرید. چون شما باید برای ارتقای مهارت‌هایتان زمان بگذارید و این زمان، باید با حذف بعضی کارهای دیگر ذخیره شود. اگر نمی‌توانید از چیزی بگذرید، در همین وضعیت باقی می‌مانید پس دنبال بهترین شدن نباشید.
ممکن است مجبور شوید از زمان ورزش‌تان بزنید تا بتوانید یک کار نیمه‌وقت بگیرید یا مجبور شوید آخر هفته به جای رفتن به پیک‌نیک، وقت‌تان را در کتابخانه بگذرانید. اولویت‌بندی کنید و از بعضی چیزها برای بهترین شدن بگذرید.
با شکست رو در رو شوید
«شکست خوردن» وحشتناک، ترسناک و زشت است؟ دیگران ممکن است از شما دوری کنند؟ جواب من این است: کارهای متفاوت انجام بدهید حتی اگر دیگران فکر کنند شما دیوانه‌اید. اگر کاری انجام ندهید، نمی‌فهمید ایراد کار کجاست فقط در صورتی اشکال را کشف می‌کنید که شروع کنید و شکست بخورید! در مرحله‌ی بعد نقص را برطرف کنید و در نهایت به خواسته‌تان برسید.
تنها راه دوری از شکست و سرزنش دیگران، هیچ کاری انجام ندادن است اما این انتخاب شما نیست. زندگی کردن با «کاری کردن» معنی می‌دهد. اگر شما بدانید برای رسیدن به چیزی ۱۰ امکان وجود دارد که شما ۹ تای آن را می‌دانید، آیا ارزش ندارد که آن کار را امتحان کنید؟!
تمرین کنید که بتوانید خودتان و عملکردتان را تجزیه و تحلیل کنید
در پایان روز حتما در گوشه‌ای بنشینید و روزتان را مرور کنید؛ امروز چه کارهایی انجام داده‌ام؟ چگونه بوده‌ام؟ چطور می‌توانم از چیزی که بودم بهتر باشم؟ انجام چه کارهایی خوشحالم کرد و انجام کدام کارها را دوست نداشتم؟ اگر شما این مرحله‌ی برگشت به خود و تفکر درباره‌ی همه چیز را انجام ندهید و درباره‌ی جایی که هستید فکر نکنید، هرگز نخواهید فهمید مسیر بعدی شما کجاست و برای رسیدن به آنجا چه‌ کارهایی باید انجام بدهید.
تجزیه و تحلیل موفقیت بسیار مهم است. اینکه اگر مثلا از این راه نتوانستید به موفقیت برسید، پس باید کدام راه را امتحان کنید؟! این موضوع دو برابر تجزیه‌ و تحلیل دلایل شکست‌تان اهمیت دارد چون کامل‌کننده‌ی آن است. به یاد داشته باشید: حتی شکست هم نوعی پیشرفت است به شرط آنکه در پیدا کردن راه موفقیت هم بهترین باشید. مسیر درست را پیدا کنید و ادامه بدهید
«اگر در مسیر درست قرار دارید، به جای نشستن، بدوید»
این نقل قول منسوب به راجرز است. این گفته می‌تواند بسیار راه‌گشا باشد. برای بهتر شدن، باید در مسیر پیشرفت قرار بگیرید و رو به جلو حرکت کنید. تمرین مداوم، تجزیه‌ و تحلیل مداوم عملکردتان، کار گروهی و اراده‌ی قوی. همه‌ی اینها همان مسیر درست هستند.
اگر کاری را که به آن عشق می‌ورزید انجام بدهید و به مسیری که در آن هستید ایمان داشته باشید، خوشحال خواهید بود. اگر دارید مدام یاد می‌گیرید و خودتان را به چالش می‌کشید، یعنی راه‌تان درست است و با گذشت زمان مدام بهتر و بهتر خواهید شد. ممکن است به موانع زیادی بربخورید، شکست شما را خسته کند اما در نهایت هنوز هم به‌ طرز شگفت‌انگیزی خوب و قدرتمند باقی می‌مانید.
اینکه ما درباره‌ی ۱۰,۰۰۰ ساعت تمرین حرف زدیم معنایش این نیست که بعد از ۱۰,۰۰۰ ساعت متوقف شوید. وقتی استیو جابز آیپد را ساخت پیشرفت را تعطیل کرد؟ نه، این کار را نکرد. بعد از اینکه در پی تمرینات زیاد به موفقیت رسیدید، آیا این بهتر نیست که امتحان کنید و ببینید قادر به انجام چه کارهای دیگری هستید؟
متواضع باشید
وقتی بهترین شدید، از بالا نگاه کردن به دیگران کار آسانی است. شما می‌توانید از همه فاصله بگیرید و کسی را آدم حساب نکنید اما خب توصیه می‌کنم این کار را نکنید! به این فکر کنید که تعداد زیادی از همین آدم‌ها افرادی هستند که به شما کمک کردند تا کسی بشوید که الان هستید و دیگر اینکه منزوی بودن با بهترین شدن تناقض دارد. از طرفی حتی وقتی صاحب همه‌چیز می‌شوید باز هم کسی پیدا می‌شود که از شما بهتر باشد. اگر شما در چیزی بهترین هستید، ممکن است در چیز دیگری به همان اندازه خوب و کامل نباشید. به خاطر داشته باشید اینکه شما با شخصی که در جایگاه پایین‌تری است خوب رفتار کنید، نشان‌دهنده‌ی شخصیت شماست.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت