چرا یک روحانی برای تبلیغ دین پول دریافت می‌کند؟

کد خبر: 625240

کسانی که متولی امور دینی و تبلیغ آن هستند، مانند سایرین انسان هستند و نیازهای مادی دارند. و اینکه آنها نباید در مسائل مادی وارد شوند، تفکری نسنجیده است که از سوی کفار طرح شده است.

چرا یک روحانی برای تبلیغ دین پول دریافت می‌کند؟
سرویس سبک زندگی: اگر چه تمام آنچه در عرصه جامعه رخ می‌دهد، قابل پذیرش نیست و بعضی از مسائل ناگواری توسط بعضی از منبری‌ها، مداحان، قاریان و ... رخ می‌دهد، اما باید به نقطه اعتدال توجه داشت و دانست که افراط و تفریط هر دو جاهلانه است. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: نادان را در افراط یا تفریط مى‏‌بينى.[۱] در ادامه مطلبی در این رابطه از سایت شهر سوال می‌خوانیم:
چرا روحانی برای تبلیغ دین پول دریافت می‌کند؟
و نقطه اعتدال نیز توجه داشتن به دو اصل اساسی در این مساله است:
۱. دین نباید وسیله‌ای جهت کسب مال دنیا قرار گیرد. و این اصلی است که در آیات قرآن مکرراً بیان شده است و از زبان بسیاری از پیامبران می‌خوانیم که هدفشان، کسب مزد مادی نبوده است:
«يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذي فَطَرَني‏ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (۵۱ هود) اى قوم من، در برابر رسالتم از شما مزدى نمی‌‏طلبم. مزد من تنها با آن كسى است كه مرا آفريده است. چرا از روى خرد نمى‌انديشيد؟
«وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ» (هود ۲۹) اى قوم من، در برابر تبليغ رسالت خويش مالى از شما نمى‏‌طلبم. مزد من تنها با خداست.
۲. کسانی که متولی امور دینی و تبلیغ آن هستند، مانند سایرین انسان هستند و نیازهای مادی دارند. و اینکه آنها نباید در مسائل مادی وارد شوند، تفکری نسنجیده است که از سوی کفار طرح شده و قرآن آن را مردود می‌داند:
«وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذيراً» (۷ فرقان) کفار گفتند: چيست اين پيامبر را كه غذا مى‏‌خورد و در بازارها راه مى‏‌رود؟ چرا فرشته‏‌اى بر او فرود نمى‏‌آيد تا با او بيم ‏دهنده باشد؟
بنابراین آنچه که باید بسیار مورد توجه مبلغین دینی قرار گیرد، این است که هدف و غرضشان کسب دنیا نباشد. و به خاطر به دست آوردن دنیا، سخن نگویند. و آنچه جامعه باید در نظر داشته باشد این است که یک مبلغ نیز مانند سایرین نیازهای مالی و مادی دارد که باید تامین شود.
حال ممکن است این سوال مطرح شود که نیازهای مادی این قشر چگونه باید تامین شود؟ که باید گفت این کار نیز باید مانند سایر کارهای خدماتی محسوب شود. جامعه هرگز کارها را در صرف امور تولیدی محصور نمی‌کند. بلکه اقشاری مانند معلمان نیز وجود دارند که وظایفی جز تولید بر دوششان نهاده شده است، و جامعه نیز نیازهای مالی آنها را تامین می‌کند.
و این تصور که بخواهیم روحانیون بخشی از وقت خود را صرف تحصیل و تبلیغ و تحقیق کنند و در بخش دیگری مانند دیگران، شغلی داشته باشند، تصور خامی است. چرا که با شتاب جوامع به سمت تخصصی شدن و گستردگی علوم انسانی و دینی، و پیچیده بودن امور تبلیغی، نمی‌توان از کسی که فراغ بال ندارد و تمام وقتش را صرف این امور نمی‌کند، توقع داشت که بتواند به نیازهای جامعه در حد معقول و لازم پاسخ بدهد.
همچنین این تصور که حضرت علی (ع) باغبانی می کردند و روحانیون نیز باید مانند ایشان باشند، نیز تصور خامی است. چرا که حضرت علی (ع) در زمانی که جامعه به ایشان پشت کرده بود، وقت خود را صرف باغبانی می کردند. و آن زمانی که جامعه به ایشان روی آورد، ایشان وقت شان را صرف باغبانی نمی کرد. بلکه به انسان ها که از درخت ها مهم تر بودند، رسیدگی می کرد. و نیازهای مالی خود را از طریق بیت المال تامین می کرد.
تکمیل: نهی ارتزاق از طریق دین، معنای خاصی دارد و به این معنا نیست که هر کس در مقابل تبلیغ، هدیه‌ای دریافت کرده، مشمول این نهی است. بلکه آن گونه که در روایت آمده است، ارتزاق از طریق دین، این است که کسی بدون هیچ گونه ایمان و اعتقادی، مطالبی را به صرف کسب دنیا بازگو کند. که در روایت فرموده اند: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ بِأَدْيَانِهِمْ وَ لَا يَكُونُ فِي قُلُوبِهِمْ مَا يَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ» [۲] یعنی آنکه بدون هیچ گونه اعتقادی، مطالبی را جهت کاسبی بیان می‌کنند. تفسیر هدایت در توضیح این مطلب می‌نویسد: كسى كه مى‏‌خواهد آينه‌اى بخرد گاه چنان به قطر شيشه و وزن آن سرگرم مى‌شود كه براى او نگريستن در تصوير آينه ميسّر نمى‌‏شود زيرا او از تصاوير داخل آينه به دقت در قطر شيشه و زيبايى و استحكام قاب آن پرداخته و اين مثل كسى است كه به امر دين به صورت يك وسيله ارتزاق مى‌نگرد آن سان كه تاجر به تجارتخانه‏ اش و بقال به دكانش. بنابراين چگونه مى‌تواند حقيقت دين را درك كند يا به آن عمل نمايد؟
[۱]: نهج البلاغه، کلمات قصار ۷۰
[۲]: بحار الأنوار ، ج‏۶۷، ص ۱۰
[۳]: تفسير هدايت، ج‏۲، ص ۱۹۹
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت