فروش اسکوربرد ورزشی

قرص لاغری پلاتین

اجازه دهید فرزندتان خودش قورباغه‌اش را قورت دهد

کد خبر: 620445

کودکانی که با کنترل والدین بزرگ می‌شوند، نمی‌توانند کارهایشان را خود انجام دهند، اما کودکانی که والدین آن‌ها از استقلال فرزند حمایت می‌کنند، وظایف خود را به درستی انجام می‌دهند، حتی در زمانی که فرسوده و ناامید می‌شوند.

اجازه دهید فرزندتان خودش قورباغه‌اش را قورت دهد
اجازه دهید فرزندان خود مالک مشکلات و مسائلشان باشند
سرویس سبک زندگی فردا: پایگاه Quartz در گزارشی درباره نوع رفتار والدین با فرزندان خود با بیان این مطلب آورده است: احتمالا شما یکی از این سه کار را انجام می‌دهید:
۱. برای او ضرب‌الاجلی تعیین می‌کنید، مواد و ابزار مورد نیاز را برایش فراهم کرده و بر روی میزش قرار می‌دهید و همراه آن مقداری بیسکوئیت شکلاتی خانگی برای او می‌گذارید.
۲. از همسایه خود که یک شیمیدان برجسته است می‌‌خواهید که به منزل شما بیاید و به طوری که رضایت فرزندتان جلب شود، درباره لذت بردن از جدول تناوبی برای او توضیح دهد.
۳. جایی پنهان می‌شوید و برای فرزند خود دعا می‌کنید.
به اعتقاد جسیکا لاهی که یک معلم و مولف است، اگر شما فارغ از مسئله علاقه به فرزند و یا تمایل خود برای پیشرفت اعتماد به نفس فرزندتان یکی از گزینه‌های یک و یا دو را انتخاب کردید، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید: آیا من می‌خواهم که فرزندم خوشحال و راضی باشد و هیچ ترس و اضطرابی در وجودش نباشد؟ یا اینکه امیدوارم فرزندان من طی یک سال آینده خود را در معرض کمی اضطراب و ترس قرار دهند تا از این طریق رضایت و اعتماد به نفس بیشتری به دست آورند؟
این سوال پایه اصلی مطالب نوشته شده در کتاب پرفروش او با عنوان «پاداش شکست» است. او چندی پیش متوجه شد که روابطش با فرزندان با اشکالاتی همراه است و از سوی دیگر اشکالاتی در روابط وی با دانش‌آموزانش وجود دارد. مشکل این بود که کودکانی که او با آن‌ها سرو کار داشت، در زمان مواجه شدن با چالش‌های زندگی دچار مشکل می‌شدند. آنان علاقه‌ای به گوش کردن نداشتند و والدین آن‌ها نیز رفتار شخصیتی بدی در برابر آن‌ها بروز می‌دادند. در واقع همه در این میان ناراضی بودند.
جسیکا نمی‌توانست ریشه مشکل را دریابد، تا اینکه سرانجام متوجه شد مشکل کجاست: به نظر می‌رسد والدین بیش از آنکه نگران مستقل بودن و یا صلاحیت و شایستگی بچه‌های خود در انجام کارها باشند، نگران شاد بودن آن‌ها هستند.
جسیکا به فعالیت وندی گرولنیک که روانشناس کودک است اشاره می‌کند. گرولنیک گروهی از مادران و کودکان را در یک اتاق قرار داد و فعالیت آنان را ضبط کرد، سپس مادران را به دو گروه کنترل‌کننده و حامی استقلال بچه‌ها تقسیم کرد، سپس مادران را از اتاق خارج کرد و بچه‌ها را تنها گذاشت. نتیجه شگفت‌آور بود، کودکانی که مادران رفتار آنان را کنترل می‌کردند، هیچ علاقه‌ای برای انجام کاری که در آن ماهر نبودند، نداشتند، اما سایر کودکان به فعالیت خود ادامه می‌دادند.
اجازه دهید فرزندتان خودش قورباغه‌اش را قورت دهد
جسیکا از این مسئله این گونه نتیجه می‌گیرد: کودکانی که با کنترل والدین بزرگ می‌شوند، نمی‌توانند کارهایشان را خود انجام دهند، اما کودکانی که والدین آن‌ها از استقلال فرزند حمایت می‌کنند، وظایف خود را به درستی انجام می‌دهند، حتی در زمانی که فرسوده و ناامید می‌شوند. بچه‌هایی که می‌توانند در هنگام انجام کارها وضعیت خود را حتی در زمان انجام کارهای بسیار مشکل بهبود بخشند، وابستگی کمتری به راهنمایی دیگران خواهند داشت و در نتیجه خواهند توانست زندگی خود را به خوبی اداره کنند.
اگرچه ارائه توصیه‌هایی مانند «بگذارید فرزندانتان تلاش کنند و شکست بخورند» امری آسان و بدیهی محسوب می‌شود، اما اجرای آن بسیار سخت است. برای مثال جسیکا در کتاب خود احوال مادرانی را شرح داده که فرزندانشان در سنین ۱۶ یا ۱۸ سالگی توانایی بستن ساک سفر و یا مدیریت یک اختلاف‌نظر با دوستان خود را ندارند.
بنابراین سوال اینجاست که یک پدر یا مادر چه کاری باید در قبال فرزندان خود انجام دهد؟ جسیکا بر این باور است که والدین در بسیاری از موارد مربوط به فرزندان خود تقصیر دارند، از جمله خود وی. اگرچه او تلاش‌هایی برای تغییر رویه خود صورت داده است.
برای مثال روزی پسر جسیکا تکالیف مدرسه خود را در منزل جا گذاشت. جسیکا تکالیف پسرش را برای او برد، اما سوالی که یکی از دوستان وی از او پرسید این بود: اگر همسرت موبایلش را جا بگذارد، موبایل را برای وی می‌بری؟ جوابی که جسیکا داد این بود: بزرگ کردن همسرم وظیفه من نیست. اگرچه نجات پسر از دردسر باعث شد جسیکا احساس یک مادر خوب را داشته باشد، اما این مسئله به پسرش برای سازماندهی مسائل زندگی کمکی نکرد.
اجازه دهید فرزندان خود مالک مشکلات و مسائلشان باشند
اجازه دهید فرزندان خود مالک مشکلات و مسائل‌شان باشند
آیا تاکنون تلاش کرده‌اید اسفنج را از کودک که در حال کثیف کردن است، بگیرید؟ یکی از رازهای مهم درباره روابط والدین با فرزند این است که فرزندان توانایی انجام کارهایی فوق تصور ما را دارند و این بستگی به ما دارد که چگونه با این مسئله کنار بیاییم. کودکان می‌توانند ظرف بشویند و اتاق را تمیز کنند، بدون اینکه نیازی به پرداخت رشوه به آن‌ها باشد. اما برای تمیز کردن آشپزخانه و اتاق‌های بزرگتر و یا حمام و جاهای دیگر ما ممکن است شاهد خرابکاری آنان باشیم.
جسیکا در این‌باره دانش‌آموزی را مثال می‌زند که در یک مدرسه مخصوص تیزهوشان درس می‌خواند. مادر وی سال‌ها بود در امور شخصی زندگی‌اش دخالت می‌کرد و دائما وضعیت وی را با معلمش چک می‌کرد. پس از مدتی مادر او نتوانست هزینه‌های مدرسه را بدهد و این دانش‌آموز مجبور شد به یک مدرسه عادی برود. جایی که در آن از وضعیت موجود شوکه شد و دیگر نتوانست به فعالیت درسی خود ادامه دهد. نتیجه این شد که دیگر این پسر نتوانست دانش‌آموز موفقی باشد.
اجازه دهید فرزندتان خودش قورباغه‌اش را قورت دهد
تلاش فرزندتان را ارج نهید نه نتیجه کار را
ما علاقه بسیاری به تشویق فرزندان خود داریم. اما تمجید از فرزندان به دلیل هوش آن‌ها به جای تمجید تلاش آن‌ها می‌تواند باعث شود این کودکان به انسان‌های خجالتی تبدیل شوند.
همانطور که نتایج تحقیقات کارول دوک، استاد دانشگاه استانفورد نشان داد. در تحقیقاتی که انجام داد، دانش‌آموزان به دو گروه تقسیم شدند و قرار شد هر یک به چند سوال پاسخ دهند.
به گروه اول گفته شد سوالات بر اساس هوش آنان تنظیم شده و به گروه دوم گفته شد سوالات بر اساس تلاش‌های آنان تنظیم شده است. در مرحله دوم سوالات بسیار سختی به دو گروه داده شد، گروه اول تمایلی به پاسخ‌دهی نداشتند، اما گروه دوم که به دلیل تلاش‌هایشان مورد تمجید قرار گرفته بودند، سوالات را به راحتی جواب دادند.
مانند یک مادربزرگ یا پدربزرگ از نتیجه کار فرزند خود خوشحال شوید، نه مانند پدر و مادر. در واقع نباید کارهایی را که خودمان نتوانسته‌ایم انجام دهیم، از فرزندان خود انتظار داشته باشیم. در این موارد باید مانند پدربزرگ و مادربزرگ برای کودکان خود عمل کنیم، چرا که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بدون چشمداشت و انتظار از کودکان آنان را تشویق می‌کنند و آنان را برای موفقیت در کارشان تحت فشار قرار نمی‌دهند.
در نظر داشته باشیم که معلمان شریک والدین هستند نه رقیب آنان. اگر با معلمین فرزندان خود گفتگو کنیم، از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری می‌شود. در واقع جسیکا معتقد است که روابط خوب میان والدین و معلم‌ها یک اقدام مناسب برای بهبود وضعیت تحصیلی فرزند است. مواردی از قبیل اطلاع یافتن معلم از وقایع مهمی که در منزل رخ می‌دهد. در واقع روابط بین والدین و معلم‌ها باید توام با صمیمیت و ادب باشد و هر دو گروه ایده‌های خود برای مسئله تحصیل و آموزش فرزند را با یکدیگر در میان بگذارند.
منبع: getpocket
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت