عصرایران: در رابطه زناشویی هر یک از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل دارند و زمانی که دو نفر تصمیم به زندگی مشترک میگیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت خود قسمتی از زندگی خود را به اشتراک بگذارند. این اشتراک صددرصد نیست. در زندگی مشترک، افراد نیازمند یک حریم شخصی و خصوصی هستند، چرا که وجود این فضای شخصی، به اندازه در کنار یکدیگر بودن به همزیستی رابطه زناشویی کمک میکند. کتاب «ازدواج و باورهای رایج» نوشته دکتر نرگس چیمه، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در نقد برخی از باورهایی است که در فرهنگ عمومی و بدنه جامعه نسبت به ازدواج وجود دارد، اما این باورها پایههای منطقی و علمی ندارد. آنچه در ادامه میآید اشارهای به این باورهای شناختی غیرمنطقی است که مثل چتری تیره بر بالای سر آدمهایی که میخواهند ازدواج کنند باز میشود. ۱- با کسی ازدواج کنیم که ویژگیهای شخصیتی متفاوتی داشته باشد از پیامدهای منفی این عقیده این است که افراد تشویق میشوند به دنبال همسری متفاوت از خودشان باشند تا کسی که با آنها مشابهت دارد. این به نوعی تشویق بی مسئولیتی است. به این ترتیب که آدم شلختهای با فردی منظم و
آراسته ازدواج میکند به این امید که طرف مقابل به هم ریختگیهای او را جمع خواهد کرد. این امر میتواند انصراف از تغییر خاصی هم باشد یعنی به جای اینکه خودم را تغییر دهم با کسی که نقطه مقابل ویژگیهای من را دارد، ازدواج میکنم. به این ترتیب میتوانم نقاط ضعف خود را جبران کنم. زندگی با فردی که به طور معناداری متفاوت است، تنها منجر به بروز تعارض، نارضایتی و ناخشنودی در زندگی زناشویی میشود. ۲- تا زمانی که فرد ایده آل خود را نیافته ایم نباید راضی شویم چنین تمایل کمال گرایانهای باعث کاهش توانایی فرد در یافتن راه حل هاست و منجر به نتایج معکوسی میشود چرا که ما در دنیای پر از احتمالات زندگی میکنیم و آرزوی حقیقت و امنیت مطلق باعث انتظارات اغراق آمیزی میشود که سودی نخواهد داشت و در نهایت باعث ایجاد تردید و تنش در زندگی میشود. افرادی که اینگونه فکر میکنند تنها میتوانند روابط کوتاه مدتی را با دیگران برقرار سازند و به جای اینکه به شناخت طرف مقابل بپردازند با ناپختگی به ارزیابی افراد و روابط خود روی میآورند. ۳- وجود احساس کفایت و شایستگی همسری قبل از تصمیم به ازدواج این باور غلط باعث میشود تا افراد مدتی طولانی
مجرد باقی بمانند چرا که بسیاری از آنها هیچ وقت این احساس کفایت کامل را به عنوان یک زن یا شوهر نخواهند داشت. در مقابل این باور غلط میتوان گفت که یک فرد به عنوان یک همسر باید احساس کفایت کند، اما اکثر افراد درباره شایستگی خود احساس تردید و اضطراب دارند. این استرس نباید باعث کناره گیری آنها از ازدواج شود چرا که هیچ کس کامل نیست. ۴- در دنیا برای هر کس تنها یک فرد مناسب برای ازدواج وجود دارد این باور غیرمنطقی پیامدهای منفی بی شماری را برای فرد به همراه میآورد. چنین باورهایی باعث میشوند فرد در فرآیند انتخاب همسر به شکلی منفعلانه عمل کند. به عنوان مثال برخی معتقدند نیمه گمشده آنها بالاخره خواهد آمد، بنابراین دیگر تلاشی برای برقراری ارتباط و نزدیکی با دیگران و شناخت آنها نمیکنند. در مقابل این باور غیرمنطقی میتوان گفت: افراد متعددی وجود دارند که یک فرد میتواند برای ازدواج موفق از میان آنها دست به انتخاب بزند. ۵- یک فرد با هر کسی میتواند خوشحال باشد به این شرط که آنها برای رابطه شان سخت تلاش کنند با تلاش کافی هر چیزی ممکن است و در نهایت فرد تصمیم به ازدواج ناپخته میگیرد. پیامدهای منفی متعددی برای
چنین عقیدهای وجود دارد که عبارتند از: اتخاذ دیدگاهی سهل انگارانه و تفریطی در همسرگزینی. تعدادی از زوجین که به چنین دیدگاهی معتقدند ماهها و سالها به سختی تلاش میکنند بدون اینکه به موفقیتی در زندگی برسند. ۶- زوجها قبل ازدواج باید ثابت کنند ارتباط خوبی در زندگی مشترک شان خواهند داشت این قبیل زوجها کسانی اند که بعد از آشنایی با یکدیگر، دوره نامزدی طولانی خود را صرف تلاش غیرضروری میکنند تا ثابت کنند که ازدواج خوبی خواهند داشت. به این معنی که موقعیتهایی را خلق میکنند تا نقاط قوت رابطه خود را مورد آزمایش قرار دهند. به عنوان مثال با دیگری قرار میگذارند تا ببینند که آیا نامزدشان واکنش حسادت آمیز نشان خواهد داد یا اینکه چگونه خشم خود را کنترل خواهد کرد. در این شرایط طرف مقابل هم خسته از این امتحانها به رابطه خاتمه میدهد. ۷- یک زوج موفق باید همیشه با هم باشند در رابطه زناشویی هر یک از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل و جداگانهای دارند و زمانی که دو نفر تصمیم به زندگی مشترک میگیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت خود، قسمتی از زندگی خود را به اشتراک بگذارند. این اشتراک صددرصد نیست و با توجه به نیاز
افراد برای استقلال لازم است برخی از فعالیتهای فردی مثل شغل یا برخی علایق حفظ شود. در زندگی مشترک، افراد نیازمند یک حریم شخصی و خصوصی هستند چرا که وجود این فضای شخصی، به اندازه در کنار یکدیگر بودن به همزیستی رابطه زناشویی کمک میکند. ۸- اینکه عاشق کسی باشی برای ازدواج با او کفایت میکند عاشق شدن آسان است، اما ازدواجی که بیشتر بر پایه احساس بنا شده باشد تا عقل، خطرناک است. دوستیها و آشناییهایی که بر پایه احساس و کنش ناگهانی اند، اغلب منجر به ازدواجهای ناپخته میشوند چرا که افراد به شناخت درستی از یکدیگر نرسیده اند. با وجود اینکه عشق عاملی موثر در شروع زندگی زناشویی است، اما موفقیت ازدواج و پایداری آن به عوامل مهم دیگری بستگی دارد که برخی از آنها عبارتند از: شباهت و نزدیکی در ارزش ها، گذشته مشترک، سن ازدواج، آمادگی برای ازدواج و انتظارات و خواستههای منطقی.
دیدگاه تان را بنویسید