اصول معاشرت با مردم
اخلاق نیک اجتماعی، مظهر انسان خوب و مومن است. بنابراین اگر بخواهیم درباره اسلام و ایمان کسی قضاوت کنیم میبایست به رفتار و اخلاق اجتماعی او بنگریم.
آرمان: خلاق نیک اجتماعی، مظهر انسان خوب و مومن است. بنابراین اگر بخواهیم درباره اسلام و ایمان کسی قضاوت کنیم میبایست به رفتار و اخلاق اجتماعی او بنگریم. چنین شخصی هر چه در معاشرت با مردم اهل احسان و اکرام بیشتر و بهتر باشد، میتوان درجه اسلام و ایمانش را برتر دانست. پیامبر(ص) در عبارتی کوتاه و زیبا درباره فلسفه و هدف بعثت خویش میفرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ جز برای اتمام مکارم اخلاق برانگیخته نشدهام. (بحارالانوار، ج، 16 ص 210؛ کنزالعمال، ج 13، ص 151، ح 36472) بر پایه این حدیث، پیامبر (ص) نه تنها برای محاسن اخلاق، بلکه مکارم اخلاق ماموریت دارد و در مکارم اخلاق نیز ماموریت دارد تا آن را به اتمام برساند.
خداوند درباره ماموریت عملی پیامبر (ص) میفرماید: اوست آن کس که در میان بی سوادان فرستادهای از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد و آنان قطعا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند. (جمعه، آیه 2؛ و نیز نگاه کنید: بقره، آیه 129؛ آل عمران، آیه 164)پس پیامبر(ص) ماموریت یافته که مردمان را تزکیه کرده و پاک گرداند و افزون بر نشان دادن راه، دستگیر آنان باشد و ناپاکیها و پلیدیها و نواقص و عیوب را از آنان بزداید و کمالات را در وجودشان جاری و ساری گرداند. لذا ایشان باید مکارم اخلاقی را که اوج رفتار نیک اخلاقی است در وجود پیروان جاری سازد و آنان را به تمامیت برساند.
مراتب سه گانه اخلاقی
اخلاق انسانی بر مدار سهگانه عدالت و احسان و اکرام میگردد.کمترین درجه رفتار نیک اخلاقی،حرکت در مدار عدالت است که اصولی چون مقابله به مثل از آن قسم است.درجه متوسط و میانه آن، احسان کردن است که نه تنها شخص مقابله به مثل نمیکند، بلکه مثلا از خطا و اشتباه فرد در میگذرد و او را مجازات نمیکند.درجه نهایی اخلاق آن است که نه تنها عفو و گذشت دارد، بلکه به جای بدی، حتی خوبی میکند و خدمتی نیک را نیز برای خطاکار انجام میدهد تا مشوقی برای کارهای خوب باشد. این روش همچنین، روش تشویق عملی دیگران به اعمال صالح است.
پیامبر (ص) به عنوان اسوه حسنه (احزاب، آیه 21) خودش در اوج اخلاق یعنی در مرتبه مکارم اخلاقی است. آن حضرت (ص) همه خلق نیک را در اوج آن داراست و عظمت خلق پیامبر اعظم (ص) نیز مورد تایید خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه 4 سوره قلم است (انک لعلی خلق عظیم) امام صادق(ع) در خصوص آن حضرت (ص) میفرماید: خداوند تبارک و تعالی رسول ا... را به مکارم اخلاقی مختص گردانیده است؛ پس شما نیز روان خودتان را امتحان کنید. (بحارالانوار، ج 66، ص 368، باب 38)از سوی دیگر خداوند پیامبر(ص) را مامور تزکیه نفوس بشر قرار داده است و این تزکیه با مرگ جسمی ایشان و رحلت آن بزرگوار تمام نمیشود، بلکه ادامه مییابد. بر همین اساس میبایست همچنان به تزکیه نفوس بشری ادامه دهد.آن حضرت به اشکال گوناگون این کارها را انجام میدهد. یکی از این راهها بیان حقایق در قالب سنت و سیره است که به برخی از آن حقایق که متضمن برخی اصول اخلاق اجتماعی است اشاره میشود.
صداقت، امانت و وفا
از نظر پیامبر(ص) اخلاق، مظهر ایمان و اسلام است، چنانکه در آیات و روایات بسیاری به آن اشاره شده است. اگر کسی اصول اخلاقی مبتنی بر عدالت را رعایت نکند در حقیقت ابتداییترین اصول انسانی و اسلامی را مراعات نکرده است و چنین شخصی را نباید انسان دانست. چه رسد که او را مسلمان به شمار آورد.بر همین اساس، پیامبر(ص) با ارائه معیاری به مردم میفهماند که برای شناخت مسلمان از منافق باید به اصول رفتاری او توجه کرد؛ پس اگر اهل صداقت و امانت و وفا باشد، انسان مسلمانی است وگرنه باید او را منافق و بیرون از اصول اخلاق انسانی و اسلامی دانست.ایشان میفرماید: نشان منافق سه چیز است: 1- سخن به دروغ بگوید. 2- از وعده تخلف کند. 3- در امانت خیانت نماید. (صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89)
سازگاری
یکی از اصول اخلاق اجتماعی ناسازگاری است یک اجتماع از افرادی تشکیل میشود که از نظر عقاید و اخلاق به هم نزدیک باشند و شیوه مشترکی در رسیدن به اهداف و مقاصد اجتماعی در پیش گیرند.پیامبر(ص) بر همین اساس، بر وفاق میان یاران و دوستان تاکید دارد؛ زیرا فرجام آن، اجتماعی سازگارتر است که دست تعاون و همکاری به یکدیگر میدهند و دستگیر و یار و یاور هم خواهند بود. پیامبر(ص) میفرماید: بهترین یاران کسی است که ناسازگاریاش اندک و سازگاریاش بسیار باشد. (تنبیه الخواطر، ج 2، ص 123)
آبرو داری
از دیگر اصول اخلاق اجتماعی آبرو داری است. انسان در زندگی خود به سه اصل جان و مال و عرض توجه فراوان دارد و برای آن هزینه بسیاری میکند. حفاظت از عرض و آبرو در میان انسانها چنان است که حاضرند مال و جان خویش را در راه آن فدا کنند.بنابراین، لازم است که در معاشرت و رفتار اجتماعی، به اصل عرض و آبرو داری توجه ویژهای مبذول شود و از هرگونه هتک حرمت و دریدگی جلوگیری و پرهیز شود.پیامبر(ص) برای تشویق مردم به این امر و حفاظت از عرض و آبروی دیگران میفرماید: هر کس آبروی مومنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
مراعات والدین
پیامبر (ص) میفرماید: بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، سپس جنگ در راه خدا. (کنزالعمال، ج 7، ص 285، ح18897)در جایی دیگر حضرت میفرماید: دو چیز را خداوند در این جهان کیفر میدهد: تجاوز و تعدی، و عاق و نفرین پدر و مادر. (کنزالعمال، ج 16، ص 462، ص 45458)
پرهیز از سوگند
مردم برای اینکه اعتماد دیگری را جلب کنند، سوگند میخورند. از نظر اسلام حتی سوگند راست جایز نیست چه رسد که سوگند دروغ خورده شود؛ (بقره، آیات 224 و 225) زیرا اعتماد اجتماعی که سرمایه هر جامعه است به وسیله سوگند دروغ از میان میرود.پیامبر (ص) نسبت به این رفتار نابهنجار اجتماعی هشدار میدهد و میفرماید: هر کس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیکتر است. (کنز العمال، ج11، ص 7، ح30390)
انصاف در معاملات
افزون بر عدالت باید در معاملات، انصاف داشت و از منفعت به میزانی کم کرد که خریدار هم سود ببرد، یعنی کاری کنیم که نصف به فروشنده و نصف به خریدار برسد و هر دو راضی و خشنود شوند نه آنکه تمام سود را برای خود بخواهیم.این همان روش سهل و سمحه است که مورد تاکید پیامبر (ص) است. ایشان میفرماید: خداوند بندهای را که به هنگام خرید و هنگام فروش و هنگام دریافت سهل بگیرد دوست دارد. (نهجالفصاحه، ص 15، ح 85)
فرو بردن خشم
در رفتار اجتماعی، انسانها گاه با حرکات و رفتارهایی مواجه میشوند که موجب خشم آنان میشود، خداوند در آیات قرآن تاکید میکند که خشم خود را بخورید. (آلعمران، آیه 134)پیامبر(ص) این رفتار را نشانهای از دوراندیشی دانسته و فرموده است: دوراندیش ترین مردم کسی است که خشم خود را بیشتر فرو خورد. (نهجالفصاحه، ص17، ح 95)خشم در برخی از افراد موجب میشود که از عدالت خارج شده و نه تنها فساد کنند بلکه افساد نمایند؛ زیرا به دیگران ضرر و زیانی جبرانناپذیر وارد میسازد. خشم قاضی و حاکم و مدیر و مانند آنها اینگونه است. پیامبر(ص) میفرماید: اگر یکی از شما به کار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب از قضاوت خودداری کند و میان ارباب دعوا در نگاه و نشستن و اشاره تفاوتی نگذارد. (کنزالاعمال، ج 6، ص 102، ح 15034)
دیدگاه تان را بنویسید