سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: حضرت عیسی بن مریم بنا به قول مسیحیان در روز ۲۵ دسامبر سال اول میلادی یعنی ۶۲۲ سال قبل از هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در بیت لحم واقع در سرزمین فلسطین به دنیا آمد. اما با این حال، تاریخ دقیق میلاد ایشان مشخص نبوده و در این باره اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. در چنین روزهایی مسیحیان جهان به دلیل میلاد حضرت مسیح علیهالسلام و آغاز سال نوی میلادی به جشن و شادی میپردازند. این ایام فرصت بسیار خوبی است که از دریچه اسلام، زندگی حضرت مسیح علیهالسلام را بررسی کنیم. در این یادداشت نگاهی داشتهایم به ماجرای تولد حضرت مسیح علیهالسلام در قرآن و ویژگیهای اخلاقی بیان شده از ایشان در روایات.
تولد عیسی بن مریم علیهالسلام به روایت قرآن کریم
نام حضرت مسیح علیهالسلام در قرآن ۲۳ مرتبه با نام عیسی علیهالسلام، ۱۱ بار به نام مسیح و ۲ مرتبه نیز به وصف ابن مریم آمده است. ماجرای تولد حضرت مسیح علیهالسلام به صورت مفصل در سوره آل عمران و سوره مریم بیان شده است. آنچه در قرآن دراین باره آمده است این است که؛ روزی جبرئیل امین از جانب خداوند برای مریم سلامالله علیها پیام آورد که:«ای مریم خداوند تو را به كلمهای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد كه نامش مسیح عیسی پسر مریم است در حالی كه در این جهان و جهان دیگر صاحب شخصیت خواهد بود واز مقربان(الهی)است»(۱) مریم سلامالله با شنیدن این پیام شگفت زده شد و گفت:«پروردگارا چگونه ممكن است فرزندی برای من باشد در حالیكه انسانی با من تماس نگرفته است؟» در جواب او فرموده شد: «خداوند اینگونه هر چه را بخواهد میآفریند؛ هنگامی كه چیزی را مقرر دارد (و فرمان هستی آن را صادر كند) فقط به آن می گوید موجود باشد، آن نیز فوراً موجود میشود».(۲) پس از آنکه حضرت مریم سلامالله علیها باردار شد، از تهمتهای مردم بسیار نگران بود و احساس تنهایی میکرد. به طوری که با خود میگفت:«اى کاش پیش از این مرده بودم و به کلّى فراموش
مىشدم»(۳)
آن زمان که درد زایمان بر مریم مستولی شد تنها و غمگین کنار تنه درخت خرمای خشکیدهای رفت. ناگهان صدایی از جانب خدا به او فرمود:«غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است»(۴) و صدا به او گفت:«واین تنهی نخل را به طرف خود تكان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد(از این غذای لذیذ) بخور و(از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را(به این مولود جدید) روشن دار و هرگاه كسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمن روزهای نذر كردهام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم (و بدانكه این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد كرد)»(۵)
پس از به دنیا آمدن حضرت مسیح علیهالسلام و زمانی که از سوی خدا به مریم سلامالله علیها اطمینان داده شد، همان کسی که به او نوزاد را بخشیده از او حمایت خواهد کرد. مریم سلامالله علیها نزد قوم خود بازگشت. قوم او با دیدن نوزاد در آغوش مریم سلام الله علیها شگفت زده شدند. گروهی او را ملامت کردند و گروهی دیگر در تقوای او شک کردند. بعضی گفتند:«ای مریم كار بسیار عجیب و بدی انجام دادی»(۶) و بعضی دیگر به اعتراض گفتند:«ای دختر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بدكارهای»(۷)
مریم سلامالله علیها به فرمان خدا سکوت کرد و تنها به کودک اشاره کرد تا آنها جوابشان را از او بگیرند. این کار باعث تعجب آنان شد و گفتند:«تو ما را مسخره میكنی. ما چگونه با كودكی كه در گهواره است، سخن بگوئیم»(۸) در این هنگام عیسی علیهالسلام لب به سخن گشود و به بهترین شکل ممکن از مادر خود دفاع و خود را معرفی کرد:«من بنده خدایم، او كتاب(آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا (هر جا كه باشم) وجودی پربركت قرار داده و تا زمانی كه زندهام مرا به نماز و زکات توصیه كرده است و مرا نسبت به مادرم نیكوكار قرار داده و جبّار و شقی قرار نداده است و سلام (خدا) بر من در آن روز كه متولد شدم و در آن روز كه میمیرم و در آن روز كه زنده برانگیخته خواهم شد»(۹)
واژه عیسى اصل آن «یسوع» و به معنى نجات دهنده است. حضرت عیسی علیهالسلم چهارمین پیامبر اولوالعزم است. پیامبری که علاوه بر موعظه مردم، بیماران را شفا میداد، یاور مستضعفان و محرومان بود، به زنان و کودکان احسان میکرد، با تندرویهای برخی متعصبین مبارزه میکرد و مردگان را به اذن خدا زنده میکرد.
حضرت مسیح علیهالسلام در آینه روایات علاوه بر قرآن در احادیث بسیاری درباره ویژگیهای اخلاقی حضرت عیسی علیهالسلام سخن گفته شده و بخشهایی از زندگی ایشان توسط پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله و ائمه اطهار روایت شده است. امام صادق علیهالسلام در حدیثی درباره کسانی که نبوت عیسی بن مریم علیهالسلام را انکار کند، فرمودند:«بدانید كه اگر كسی عیسی بن مریم را انكار كند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است»(۱۰)
ماه چراغ شبهایش بود
یکی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت زهد ایشان بود. ایشان همچون پیامبران دیگر، خود را از تشریفات و زیباییهای دنیا دور نگه میداشتند. امام علی علیهالسلام درباره سبک زندگی حضرت عیسی علیهالسلام فرمودند:«بالشتاش سنگ، لباساش خشن و غذایش ناگوار بود. خورشتاش گرسنگی و چراغاش در شب، ماه و سایبانش در روز، شرق و غرب زمین بود. میوه و سبزیاش، گیاهانی بود که در مناطق مختلف میرویید»(۱۱)
حضرت عیسی علیهالسلام همیشه درباره نوع زندگی خود چنین میفرمودند:«خادم من دستانم و مرکبم پاهایم و فرشم زمین و بالشم سنگ است. در زمستان، سرزمینهای شرقی مرا گرم خواهند کرد. چراغ شبهایم ماه است و خورشتم گرسنگی. شعارم ترس و لباسم پشم و میوه و سبزیجاتم، چیزهایی است که زمین برای حیوانان وحشی و چارپایان رویانده. وقتی میخوابم چیزی ندارم و وقتی بیدار میشوم نیز چیزی ندارم ولی کسی ثروتمندتر از من روی زمین وجود ندارد»(۱۲)
خدمت به مخلوقات
حضرت عیسی علیهالسلام نه فقط به انسانها بلکه به دیگر مخلوقات خدا نیز خدمت میکردند. در این زمینه نقل شده است وقتی که ایشان با حواریون به ساحل دریا رسیدند، نان خود را به دریا انداختند. یکی از حواریین به ایشان گفت:«ای روح الله چرا چنین کاری کردی؟ آن نان قوت تو بود!» عیسی علیهالسلام فرمود: «آن را برای یکی از حیوانات دریایی انداختم. ثواب این کار بسیار بزرگ است. (۱۳)
غیر خدا را یاد نکنید
امام صادق علیهالسلام در مذمت سخن گفتن زیاد، به نقل از حضرت عیسی علیهالسلام میفرمودند:«حضرت مسیح دائماً میگفت: در غیر یاد خدا، زیاد سخن نگویید؛ کسانی که زیاد حرف میزنند، دلهایشان دچار قساوت شده ولی خودشان نمیدانند»(۱۴)
خصوصیات همنشین خوب
حضرت عیسی علیهالسلام همچنین درباره خصوصیات همنشین خوب در جواب یکی از حواریون که از او پرسید:«با چه کسی همنشینی داشته باشیم؟» فرمودند:«کسی که با دیدنش به یاد خدا بیافتید و سخن گفتنش علم شما را افزایش دهد و اعمالش شما را به آخرت ترغیب کند»(۱۵)
شیرینی ایمان خالص
امام کاظم علیه السلام درباره شیرینی ایمان خالص از زبان حضرت مسیح میفرمودند:«مسیح علیه السلام فرمود: ای بندگان بد! گندم را پاك و تمیز كنید و خوب آردش نمایید تا طعم آن را بچشید و گوارایتان گردد. همچنین ایمان را خالص و كامل گردانید تا شیرینی آن را بیابید و سرانجامش شما را سود رساند»(۱۶)
از گناهکاران فرمان نبرید
امام صادق علیه السلام در روایتی از روستاییای یاد میکنند که همگی ساکنان آن یک جا مرده بودند. عیسی بن مریم علیه السلام بر آبادیای گذشت كه مردم آن (همگی) مرده بودند. پس فرمود:«ای اهل این آبادی!» یكی از آن ها پاسخ داد:«لبّیك ای روح و كلمه خدا!» آن حضرت فرمود:«وای بر شما! اعمال شما چه بود؟» عرض كرد:«بندگی طاغوت و دوستی دنیا»... فرمود:«چگونه طاغوت را بندگی میكردید؟» عرض كرد:«از گنهكاران فرمان میبردیم».(۱۷)
چه راست، چه دروغ به نام خدا قسم نخورید از امام صادق علیه السلام روایت شده است که:«حواریون کنار حضرت عیسی علیه السلام جمع شدند و عرض کردند ای آموزگار نیکیها ما را هدایت فرما» پس آن حضرت فرمود:«موسی کلیم الله (علیه السلام) به شما امر کرد که به خدای متعال قسم دروغ نخورید و من به شما امر میکنم که چه راست و چه دروغ، به خدای متعال قسم دروغ نخورید».(۱۸)
نجات از عذاب الهی به وسیله فرزند صالح
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره حضرت عیسی علیهالسلام نقل میکنند؛ عیسی بن مریم بر گوری گذشت كه صاحب آن عذاب میكشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمیشود. عرض كرد:«پروردگارا! سال گذشته از این گور عبور كردم و صاحبش عذاب میشد و امسال كه از آن می گذرم دیگر عذاب نمی كشد؟» خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: «ای روح الله! فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست كرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر این كارهای فرزندش، او را آمرزیدم»(۱۹)
در پایان... با تاملی در آیات و روایات، نه تنها با ویژگیهای اخلاقی ممتاز حضرت مسیح علیهالسلام آشنا میشویم بلکه بیش از پیش به این نکته پی میبریم که تکریم و تعظیم قرآن کریم از حضرت عیسی علیهالسلام، در عالیترین و عمیقترین شکل ممکن قرار دارد. پینوشت: ۱.آل عمران آیه ۴۵ ۲.آل عمران آیه ۴۷ ۳. مریم آیه ۲۳ ۴.مریم. آیه ۲۴ ۵. مریم آیه ۲۵ تا ۲۶ ۶.مریم آیه ۲۷ ۷.مریم آیه ۲۸ ۸.مریم آیه ۲۹ ۹.مریم آیه ۳۰ تا ۳۳ ۱۰. الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶ ۱۱. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص ۲۲۷، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق ۱۲. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج ۱، ص ۱۵۷- ۱۵۸، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. ۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۹، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق ۱۴. الکافی، ج ۱، ص ۳۹. ۱۵. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱، ص۱۴۵ ۱۶. البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى)، ج۵، ص۷۴۱. ۱۷. البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى )، ج۳، ص۷۱۱ ۱۸.الکافی، ج۵، ص ۵۴۲ ۱۹. الکافی، ج ۱، ص ۳۹
دیدگاه تان را بنویسید