سرویس سبکزندگی فردا؛ عطیهسادات فتحی: ازدواج، فصل نویی در زندگی انسان است و قراردادی که طی آن، دو نفر میپذیرند حامی و پشتیبان یکدیگر باشند تا پیوندی ناگسستنی را به سرانجام برسانند. از آن گذشته، هدف از ازدواج برای هر فرد تعریفی جداگانه دارد اما نکته مهم آن است که بدانیم و بپذیریم که این اتفاق، موقعیت جدیدیست که تغییرات خاص خود را میطلبد و مختصات و ویژگیهای متفاوتی دارد.
نکته قابل توجه دیگر، تنظیم روابط است. علیرغم آنچه عرف بر آن تاکید دارد و حساسیت ارتباط با خانواده همسر در درجه اول قرار دارد، باید به حساسیت ارتباط با خانواده خود نیز توجه کنید. درک پذیرش نقش جدید علاوه بر نقش قدیم، هنریست که میتوانید از آن بهرهمند باشید. در واقع این شمایید که با تنظیم روابط با خانواده خود، عملکردها و رفتارهایتان، به همسرتان نشان میدهید تشکیل زندگی جدید را پذیرفته و برای ساماندهی و حفظ آن تلاش میکنید. در این یادداشت به چند نکته ضروری و راهگشا در مناسبسازی روابط اشاره خواهیم کرد.
به رسمیت شناختن خانواده جدید
ازدواجتان را جدی بگیرید. پیوندی که برای مابقی عمرتان در نظر گرفتهاید مثل هر رابطه دیگری نیازمند درک و حفاظت است. درست مانند همان تعبیری که بارها شنیدهاید. مانند گل. پذیرش زندگی جدید، اگرچه نیازمند زمان است و مدیریت تغییرات نیز یکباره صورت نمیگیرد، اما درک شما از مفهوم اولیه این ارتباط، قدم اول است.
فرزند پدر و مادر یا همسر
شاید فکر کنید ازدواج، علت جدایی شما از خانواده است. صحیح است اما نه به آن غلظتی که فکر میکنید. ازدواج، میتواند علت فاصله و استقلال باشد. در واقع پلی که شما را از نقش فرزند خانواده به مرحله جدیدتری به نام «تشکیل خانواده نو» وصل میکند. حقیقت آن است که با تشکیل زندگی نو، نقش شما از فرزند به همسر تغییر نخواهد کرد بلکه، علاوه بر نقش فرزند به پذیرش نقش جدیدی به نام همسر خواهید رسید. بنابراین، وظایف و حقوق هر دو نقش در مورد شما صدق میکند. پس شما مجبور به انتخاب یکی از این دو نقش نیستید، پذیرای هر دو نقش خواهید بود.
رعایت حقوق
پیوند شما با همسرتان نه تنها شما، که خانواده طرفین را هم وارد فصل جدیدی خواهد کرد. با توجه به نقشهای جدیدی که گرفتهاید، عنوانهایی به افراد خانواده اضافه خواهد شد. طبیعیست که حقوق هر نقش، وظایف شما و حقوق شما، وظایف نقشهای دیگر است. پس بهتر است بدانید پذیرش این تغییرات با رعایت حقوق و وظایف متقابل به رسمیت شناخته خواهد شد.
استقلالطلبی یا حکومت خودمختار
خانواده همیشه شما را به چشم فرزند نگاه خواهد کرد. تصور اینکه نگرانیهای مادر یا دغدغههای پدر، همچنین سفارشهای خواهر و برادرتان به صرف ازدواج شما ترک شود، نادرست است. استقلال شما یعنی شنیدن نظرات و انتخاب درست. بنابراین فکر نکنید که ازدواج شما میتواند دلیل لازم و کافی باشد تا خودمختار باشید یا با نقدهای تلخ و صریح، جوابهای سر بالا یا حاضرجوابی های مکرر، حدود را مشخص کنید. استقلالطلبی زمانی معنا میگیرد که با تصمیمهایتان، رفتارها و الگو عملتان، ذهنیت صحیحی از بلوغ زندگی را ترسیم کنید. یعنی برابر نظرات یا پیشنهاداتی که میشنوید، ناراحت نشوید. بلکه آنها را شنیده و بعد تصمیمگیری کنید.
کاهش دخالت
تصمیمهایتان را به تنهایی بگیرید اما از مشاوره غافل نشوید. این عبارت کوتاه میتواند به شما کمک کند تا بپذیرید شناخت خانواده از شما در بعضی موارد کمکرسان است. ذکر این نکته قابل ذکر است که بدانید خانواده شما باید در حد «ارائه نظر» به محدوده شما راه پیدا کنند و نه «اعمال نظر». اگر قرار است صرفاً مجری افکار دیگران باشید چرا ازدواج کردید!
مدیریت تماسها
هر چه قدر هم خانواده همسر و همسرتان را از خودتان بدانید باز هم شرایطی پیش خواهد آمد که دریابید همسرتان حس مشترک فرزند خانواده شما بودن را نمیپذیرد. پس منطقیتر آن است که تماسهایتان را در محدوده مشخصی نگه دارید تا منجر به دلگیری نشود. اینکه در هر تعطیلی خانوادهتان را ببینید، هر روز به آنها سر بزنید و روزی چند مرتبه تماس تلفنی داشته باشید، برای شما قابلپذیرش و برای همسرتان محل سوال خواهد بود. روزهایی مشخص برای دیدار داشته باشید و تماسهایتان را آنقدر طولانی نکنید که به حرفهای دو نفرهتان راه پیدا کند.
رازداری
لزومی ندارد همه تصمیمات و برنامههایتان را اعلام کنید. اتفاقهای زندگی مشترک شما به شما و همسرتان مربوط است. خیلی از کارها به نظر خانواده شما صحیح نیست اما برای زندگیتان لازم است. گاهی همسر شما لزومی نمیبیند که خانواده شما از برنامههای زندگی او مطلع باشند. رازداری، جزء اصول اولیه یک زندگی مشترک سالم است.
مدیریت مسائل و مشکلات
اگر از همسرتان دلگیرید، از اتفاقی ناخوشایند ناراحتید یا حتی مشکلی در زندگی دو نفره شما پیش آمده که عامل آن را همسرتان میدانید، خودتان را مدیریت کنید. قرار نیست با کوچکترین اخم روزگار، همه مسائل را کف دست خانوادهتان بگذارید. این درمیانگذاریها و طلب همدردیها را برای مسائل تلخی که واقعاً برابر حل و فصلشان ناچار و درماندهاید نگه دارید. از آن گذشته، انتقال مکرر کدورتها به دایرهای خارج از محیط دو نفره شما، به مرور خانوادهتان را درگیر و دلسرد خواهد کرد و ذهنیت آنها را نسبت به شریک زندگیتان مخدوش میسازد. پس قوی باشید و اصولی پیش بروید.
جهت گیری؛ درست یا غلط؟
اگر میان خانواده شما و همسرتان کدورتی پیش آمده یا دلگیری حتی اندکی که حس میکنید احساس طرفین را خدشهدار کرده است، بشتابید. قرار نیست شما یک طرف موضوع را نادیده بگیرید و طرف دیگر را پر رنگ جلوه دهید. هنر آن است که حرفهای هر دو طرف را بشنوید و سعی در ایجاد توازن و اصلاح رفتار داشته باشید. یادتان باشد وزنه این ارتباط شمایید و میانجیگری منصفانه، حداقل انتظاریست که برآوریده میکنید. این نکته را هم گوشه ذهنتان داشته باشید که هر دو طرف ماجرا، به واسطه وجود شما با یکدیگر پیوند دارند و اگر حرمتی را حفظ میکنند و احترامی نگه داشته میشود به خاطر شماست. پس قدردان باشید و منصف بمانید.
موفق باشید .
دیدگاه تان را بنویسید