سرویس سبک زندگی فردا: نداشتن تفاهم و اختلاف خانوادگی شاید بین خیلی از زوجها رایج باشد و معمولا یکی از موضوعاتی که بیشترین موارد اختلاف را به خود اختصاص میدهد مسائل مالی است. مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ در مجلهی «روابط خانوادگی» به چاپ رسید، بیشتر از ۴۵۰۰ زوج را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که اختلاف بر سر مسائل مالی، بدون توجه به میزان درآمد، دارایی و بدهی خانوادهها، مهمترین دلیل از هم پاشیده شدن زندگیها است. در این مقاله به نقل از چطور با ۶ اختلاف رایج زوجها در مورد مسائل مالی و روش حل آنها آشنا خواهید شد.
وقتی شما دائما در مورد پول با هم مشاجره میکنید، رضایت کافی از رابطهای که در آن هستید را نخواهید داشتد. حتی در مواردی که کاهش رضایت از رابطه به جدایی ختم نشود، میتواند باعث افزایش میزان استرس شده و تأثیر منفی بر روی سلامتی و شادکامی دیگر اعضای خانواده، از جمله فرزندانتان داشته باشد. درک این نکته که دربارهی چه چیزی و به چه دلیل مشاجره میکنید، به شما و همسرتان کمک میکند تا راهی برای خاتمه دادن به مشاجره پیدا کنید. ۱. عادات خرج کردن فرقی نمیکند شما معتاد به خرید باشید یا همسرتان، مهم این است که تفاوتهایی را که در عادات خرج کردن وجود دارند، نمیتوان نادیده گرفت. اگر یکی از شما احساس کنید که نمیتوانید در مقابل عادات طرف مقابل کاری انجام دهید، یا احساس کنید که همسرتان بدون اینکه به آینده فکر کند، تمامی پولهای شما را به باد میدهد، رنجش و ناراحتی پیش میآید. اگر شما و همسرتان دائما بر سر عادات خرج کردن مشاجره میکنید، راههایی وجود دارند که میتوانید به کمک آنها این مشکل را حل کرده و همدیگر را بهتر درک کنید. دلایل طرف مقابل را بشناسید عادتها به مرور زمان و به دلایل مختلف ایجاد میشوند. سعی کنید
خودتان را جای همسرتان بگذارید تا بتوانید بهتر دلایل و انگیزههای او برای خرج کردن را درک کنید. بهترین راه برای شروع این کار، این است که از همدیگر دربارهی عادات خرج کردن و پسانداز کردن افرادی که الگویتان هستند سؤال کنید. به عنوان مثال، میتوانید به رفتارها و عادات مالی والدین شریک زندگیتان دقت کنید و ببینید آیا آنها افراد صرفهجویی هستند یا بیشتر از دخلشان خرج میکنند. سپس از او سؤال کنید که آیا رفتارهای والدینش تأثیری بر عادات مالی او گذاشتهاند یا نه. همچنین میتوانید با کمک هم عواملی که باعث ولخرجی میشوند را شناسایی کنید. از همدیگر سؤال کنید که چه چیزی باعث میشود بیشتر خرج کنید. مواردی که باعث میشوند به خرید بروید را لیست کنید. این موارد میتوانند برگزاری یک حراج خوب در مغازهی مورد علاقهتان، گذراندن یک روز بد یا صرفا خرید برای رفع کسالت باشند. وقتی متوجه شدید که چه عواملی باعث میشوند شریک زندگیتان به خرید برود، می توانید با هم راه حلی خوبی برای آن پیدا کنید.
اگر داشتن یک روز بد، باعث میشود که یکی از شما میل به خرید پیدا کنید، لیستی از کارهای دیگری که میتوانید به جای آن انجام دهید تهیه کنید. تماشا کردن یک قسمت از سریال مورد علاقهتان، شیرینی پختن، یا انجام کارهای هنری یا دستی میتواند جایگزین خوبی برای خرید باشند.
صبور باشید به این دلیل که عادت خرج کردن به مرور زمان به وجود میآید، به ندرت پیش میآید که کسی بتواند فورا آن را ترک کند. اگر همسرتان قرار است عادت به ولخرجی را کنار بگذارد، با او صبور باشید و اگر خودتان قرار است این کار را انجام دهید، از شریکتان بخواهید که با شما با صبر و مدارا رفتار کند. به مدت یک ماه مخارجتان را یاداشت کنید. اگر به حدی خرج میکنید که نمیتوانید به اهداف مالیتان برسید، سعی کنید بعضی از مخارج غیرضروری را حذف کنید. مثلا، اگر هر دویِ شما، هر روز ناهار را از بیرون سفارش میدهید، سعی کنید هفتهای دو بار از خانه ناهار ببرید. یا اگر عادت دارید که زیاد به کافیشاپ یا رستوران بروید، تعداد دفعات این کار را تا آنجا که میتوانید کم کنید. هر هفته با حذف کردن یک امر غیرضروری، مخارجتان را کاهش دهید. مثلا، در هفته به جای دو بار، سه بار از خانه ناهار ببرید. این میزان را هر هفته افزایش دهید تا بالاخره به نقطهای برسید که هر دوی شما بر سر آن با هم توافق دارید. اگر یکی از شما باز هم بیشتر از حد معمول خرج میکند، دقت کنید که چرا این اتفاق افتاده است. اگر داشتن یک روز بد باعث تحریک میل به خرج کردن شده
به راههای دیگر برای مقابله با عصبانیت و استرس فکر کنید، راههایی مثل مراقبه یا ورزش.
پنهانکاری نکنید صداقت در هر موقعیتی بهترین راهکار است. وقتی برای اولین بار با شریک زندگیتان دربارهی مسائل مالی حرف میزنید، حسابهای بانکی خود را به هم نشان دهید تا مشخص شود چه مقدار میتوانید خرج کنید. قبل از اینکه جزئیات حسابهای بانکیتان را در اختیار هم قرار دهید قول بدهید که یکدیگر را قضاوت نکرده و هیچگونه نظری در این مورد ندهید. بعد از اینکه بودجهای را با کمک هم تعیین کردید، اگر زمانی از برنامه فراتر رفتید و ۵۰۰ هزار تومان برای خرید یک کیف خرج کردید، سعی نکنید آن را از همسرتان مخفی کنید. به جای این کار، خیلی صادقانه اعتراف کنید که بیشتر از مقداری که در نظر گرفته شده بوده خرج کردید.
وقتی صادق باشید، میتوایند به کمک هم راهحلی پیدا کنید. اگر هر دویِ شما موافق این هستید که خرید آن کیف یک نیاز ضروری نبوده، میتوانید آن را پس بدهید یا از خرجهایی دیگر کم کنید.
۲. عادات پسانداز کردن
نه تنها ممکن است زوجها بر سر عادات خرج کردن اختلاف داشته باشند، بلکه گاهی در مورد چگونه و چقدر پسانداز کردن هم با هم اختلاف دارند. به عنوان مثال، ممکن است بعضی از افراد به حدی بر پسانداز کردن تمرکز داشته باشند که مجبور شوند قیدِ خیلی از تجربیات معمولی زندگی مثل مسافرت یا شام بیرون رفتن را بزنند. احتمال دارد در روشهای پسانداز کردن هم تفاهم وجود نداشته باشد. مثلا، یکی از زوجها دوست دارد با خرید اوراق بهادار و سهام پسانداز کند در حالی که دیگری میخواهد ریسک کمتری کند و فقط پولش را در بانک نگه دارد.
اهداف مشترک ایجاد کنید بهتر است با شریک زندگیتان بنشینید و لیستی از اهداف مالی خود تهیه کنید. این کار به شما کمک میکند تا بدانید هر ماه چقدر باید پسانداز کنید. اگر هنوز هیچ کدامتان به پسانداز بازنشستگی فکر نکردهاید، میتوانید تصمیم بگیرید که هر کدام از شما ۱۰ درصد درآمد ماهیانهی خود را در حساب بازنشستگی خودش پسانداز کند. معمولا، بهتر است به اندازهی ۳ تا ۶ ماه از حقوقتان را در حسابی مجزا برای روز مبادا نگه دارید. با توجه به مجموع درآمدهای هر دو نفرتان مشخص کنید که هر ماه چه مقداری را میتوانید با خیال راحت کنار بگذارید. اگر میتوانید به مدت ۶ ماه با پسانداز ۱۰ میلیون تومان زندگی کنید و توانایی این را دارید که هر ماه یک میلیون تومان پسانداز کنید، پس حدود ۱۰ ماه طول میکشد تا به مقدار پساندازی که برای روز مبادا لازم دارید، برسید.
در کنار اهداف پسانداز بلندمدت، باید اهداف کوتاهمدتتر هم برای خود تعیین کنید. مثلا اگر ماشینتان دارد نفسهای آخرش را میکشد، توافق کنید که ماهیانه مقداری از پساندازتان را برای خرید یک ماشین نو کنار بگذارید. همچنین میتوانید یک حساب پسانداز مشترک هم برای مخارج سالیانهی سفر داشته باشید.
با سبکهای مختلف سرمایهگذاری کنار بیایید شاید شما و شریک زندگیتان در مورد اینکه چقدر باید پسانداز کنید مشکلی نداشته باشید، بلکه اختلافتان به دلیل تفاوت روشهای سرمایهگذاری باشد. داشتن شریکی که خیلی ریسکپذیر است یا برعکس، اصلا ریسکپذیر نیست، میتواند باعث بروز اختلافات شده و تعادل مالی خانواده را به هم بریزد. به یاد داشته باشید که حسابهای پسانداز بازنشستگی جداگانه دارید و هر کدامتان میتوانید در حساب خودتان پسانداز کنید. پس اگر شریک زندگیتان زیاد اهل ریسک کردن نیست، میتواند از یک روش سرمایهگذاری کم ریسکتر مانند اوراق قرضهی دولتی استفاده کند و اگر شما ریسکپذیرتر هستید میتوانید در بازار بورس سرمایهگذاری کنید، ممکن است در ابتدا ارزش سهامتان پایین بیاید ولی در بلندمدت به سوددهی خواهید رسید. ۳. تفاوت در میزان درآمد زوجها
معمولا یکی از زوجها بیشتر از دیگری درآمد دارد و تفاوت در میزان درآمد ممکن است به مشاجره و احساس ناامنی و آزردگی منجر شود. به علاوه، وقتی درآمد یکی از زوجها خیلی بیشتر باشد، بیشتر تمایل دارد که تصمیمگیریهای مالی و سرمایهگذاری را بر عهده داشته باشد.
منصف باشید حتی اگر میزان تفاوت درآمد زوجها خیلی زیاد باشد، باز هم باید در کنار هم برای ایجاد یک بودجهی مناسب و متعادل همکاری کنند. به جای اینکه مخارج مشترکتان را تقسیم بر دو کنید، آنها را به گونهای تقسیم کنید که هر کدام از شما به نسبت درآمدش، قسمتی از مخارج را بر عهده داشته باشد. اگر یکی از زوجها ماهیانه ۳ میلیون تومان درآمد دارد و دیگری ۲ میلیون، و اقساط خانهتان ماهیانه ۱ میلیون تومان است، زوجی که درآمد بالاتری دارد میتواند در ماه ۷۰۰ هزار تومان از حقوقش را به قسط خانه اختصاص دهد و زوج کمدرآمدتر ۳۰۰ هزار تومان را. در تصمیمگیریهایی که به امور خانه مربوط میشوند، هر دو نفر باید سهیم باشند. به عنوان مثال، حتی وقتی فردی که درآمد بالاتری دارد قرار است تمامی هزینهی سفر را بپردازد، بدین معنی نیست که فقط او به تنهایی باید تصمیم بگیرد که مقصد سفر کجا باشد. اگر این موضوع در مورد شما صدق میکند، حتما احساسی که از آن دارید را با همسرتان در میان بگذارید. شاید شریک زندگیتان نمیداند که با این کار به احساسات شما لطمه وارد میکند. در این موارد، میتوانید با ملایمت به او یادآوری کنید که مهم این است که هر دوی
شما کار میکنید و زحمت میکشید و اینکه درآمد کدام یک بیشتر است در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاید موضوع کارهای خانه است. زوجی که بیرون از خانه کار میکند ممکن است تصور کند لازم نیست به اندازه همسرش که در خانه میماند در کارهای خانه مشارکت داشته باشد. یا زوجی که درآمد بیشتری دارد، حس کند که نسبت به همسرش که درآمد کمتری دارد مسئولیت کمتری درمورد کارهای خانه دارد.
مسئولیتها را تقسیم کنید در بعضی موارد، فردی که درآمد کمتری دارد ممکن است تمایل داشته باشد که مسئولیتهای بیشتری در خانه بپذیرد تا اختلاف درآمدش را جبران کند. به عنوان مثال میتواند مراقبت از بچهها و شام درست کردن را بر عهده بگیرد. با این حال، تحت هیچ شرایطی منصفانه نیست که تمامی کارهای خانه به دوش یک نفر باشد. زوجی که به تنهایی مسئول کارهای خانه باشد و از همسرش کمکی دریافت نکند، ممکن است احساس ناراحتی و رنجش کند. به جای اینکه تمام مسئولیتها را بر دوش فردی که درآمد کمتری دارد بگذارید، باید در کنار هم و با یک برنامهریزی زمانی دقیق کارها را تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر شما در خانه کار میکنید یا همیشه در خانه هستید، بهتر است که همسرتان صبحها موقع سر کار رفتن بچهها را به مدرسه برساند تا شما مجبور نباشید وقتتان را برای این کار صرف کنید. اگر همسر شما بیرون از خانه کار میکند و باید شبها زودتر به رختخواب برود، شما میتوانید مسئولیت تمیز کردن میز شام و شستن ظرفها را به عهده بگیرید. ۴. مشخص نبودن اینکه هر فردی مسئول کنترل چه چیزی است اشکالی ندارد که فقط یک نفر مسئول خرج و مخارج و پرداخت قبضها باشد،
اما قابل قبول نیست که یکی از زوجها بخواهد کنترل تمامی مسائل مالی خانواده را بر عهده بگیرد. فردی که میخواهد همه چیز را کنترل کند، ممکن است از شما بخواهد حقوقتان را هر ماه به صورت کامل و بدون چون و چرا به او تحویل دهید یا به شما اجازهی استفاده از کارت اعتباری را ندهد. خیلی سخت میشود از درگیر شدن با چنین فردی به عنوان شریک زندگی خودداری کرد، چون چنین افرادی معمولا به این راحتی نمیخواهند از موضعشان پایین بیایند. با هم صحبت کنید
درست مانند دیگر مواردِ اختلاف، در اینجا هم با صحبت کردن شاید فرد متوجه شود که کنترل همه چیز را بر عهده گرفته است. صحبت کردن به زوجها کمک میکند که ریشهی مشکل را پیدا کرده و به راه حل دست پیدا کنند. اگر با صحبت کردن به جایی نرسیدید میتوانید از یک مشاور کمک بگیرید.
توافق کنید که نوبتی رئیس باشید یک راه برای مقابله با همسران کنترلطلب این است که با هم به توافق برسید که نوبتی وظیفهی کنترل مسائل مالی را بر عهده بگیرید. یک ماه همسرتان میتواند بر پرداخت قبوض و پسانداز و هزینههای جاری نظارت کند و ماه بعد شما کنترل را به دست بگیرید.
یک راه دیگر هم این است که تصمیم بگیرید چه کسی به طور مرتب بر چه چیزی نظارت داشته باشد. مثلا شما میتوانید پساندازها را نظارت کنید در حالی که همسرتان مسئول مخارج روزانه و قبوض باشد.
۵. شیوه حمایت از خانواده در گذشته، حال و آینده هزینههای مربوط به فرزندان در هر شهر و هر کشور متفاوت است. شما و همسرتان باید تکلیف خود را با اینکه میخواهید چقدر و تا چه مدت برای فرزندانتان هزینه کنید تعیین کنید. باید مشخص کنید که آیا میخواهید آنها را به مدارس خصوصی بفرستید یا دولتی یا اینکه برای کلاسهای فوق برنامه تا چه میزان میتوانید خرج کنید. مدت زمان حمایت از فرزند هم مهم است. شاید خانوادهای نتواند هزینهی دانشگاه فرزندش را بپذیرد، اما خانوادههایی هستند که میتوانند حتی بعد از ازدواج فرزندانشان هم به حمایت مالی خود از آنها ادامه دهند. بهتر است با همسرتان برنامهی مشخصی برای حال و آیندهی فرزندانتان تعیین کنید.
فقط فرزندان نیستند که ممکن است زوجها در موردشان با هم اختلاف داشته باشند. شاید شما یا همسرتان بخواهید از یکی از والدینتان حمایت مالی کنید و یا حتی در مقطعی بخواهید، آنها را به خانهی خود آورده و از آنها مراقبت کنید. اگر چنین برنامهای دارید، حتما باید از قبل در مورد آن با همسرتان صحبت کرده و به توافق برسید.
برنامهریزی کنید قبل از اینکه بچهدار شوید یا تصمیم بگیرید که یکی از والدینتان را نزد خود بیاورید، باید با هم بنشینید و برای مخارج آینده برنامهریزی کنید. ببینید آیا میتوانید با درآمد فعلیتان از پس هزینههای فرزندتان بربیایید؟ آیا یکی از شما مجبور است برای مراقبت از فرزند، کارش را ترک کند؟ ببینید چقدر میتوانید برای هزینههای تحصیل فرزندتان یا مراقبت از والدین سالمندتان پسانداز کنید. ۶. بدهیهای گذشته، حال و آینده
اینکه هر کدام از شما از قبل از ازدواج چه میزان بدهی داشتهاید هم می تواند باعث بروز اختلاف شود. مانند دیگر مسائل مادی، شما و همسرتان ممکن است دیدگاههای متفاوتی نسبت به بدهی داشته باشید. بعضی از افراد دوست ندارند زیر بار قرض بروند یا ماهیانه نیمی از درآمدشان را برای قسط وام خانه بپردازند. به جای اینکه به خاطر بدهی با هم مشاجره کنید، بهتر است واقعبین باشید و برای کاهش و یا خلاص شدن از آن برنامهریزی کنید.
در کنار هم کار کنید تا بدهی تسویه شود وقتی ازدواج میکنید دلیلی ندارد که همسرتان مسئولیت بدهیهایی که شما قبل از ازدواج متقبل شدهاید را بر عهده بگیرد ولی این بدین معنی نیست که نباید برای تسویهی آن با هم برنامهریزی و تلاش کنید. همچنین داشتن برنامهای مشترک برای خلاصی از بدهی میتواند باعث شود برای رسیدن به اهداف مالی دیگر، مانند خرید خانه به کمک وام مسکن، آماده شوید. یک استراتژی برای پرداخت بدهی پیدا کنید. میتوانید ابتدا بدهیهای ارزانتر مثلا قسطهای خرید لوازم منزل را تسویه کنید و بعد برای گرفتن وامهای بزرگتر مانند وام مسکن برنامهریزی کنید.
اگر بدهی یکی از شما بیشتر از دیگری است، سعی کنید این را به رخ هم نکشید تا رنجشی پیش نیاید. نکتهی مهم این است که هر دوی شما در حال حاضر در کنار هم کار میکنید تا بدهیها را تسویه کرده و برای برنامههای مالی بزرگتر آماده شوید.
بعضی چیزها را جدا کنید اگر مجبور شوید مسئولیت بدهیهای همسرتان را بر عهده بگیرید مطمئنا از او آزرده خاطر خواهید شد. بهتر است بعضی چیزها را از هم جدا کنید تا هر کس مسئول پس دادن بدهیهایی باشد که قبل از ازدواج متقبل شده است.
حتی وقتی زندگی مشترک تشکیل میدهید نباید فکر کنید که شما مسئول بدهیهای قبلی همسرتان هستید. اگر قرار است هر دو قرارداد وامی را امضا کرده و مسئولیت پرداخت آن را به عهده بگیرید، حتما باید این وام به سود هر دوی شما باشد.
برای بدهی مشترک برنامهریزی کنید اگر تصمیم گرفتهاید وام مسکن یا وام مشترکی بگیرید، راههایی برای جلوگیری از اختلاف و مشاجره در آینده وجود دارند. بهتر است ابتدا صبر کنید تا هر دویتان پشتوانهی مالی خوبی داشته باشید. اگر یکی از شما پسانداز و درآمد خوبی دارد در حالی که دیگری درآمد خوبی ندارد، شاید بهتر است برای گرفتن وام کمی صبر کنید.
ممکن است این کار خیلی رومانتیک نباشد اما قبل از اینکه وام بزرگی بگیرید یا اقدام به خرید ملک کنید، قراردادی بین خودتان تنظیم کنید که مشخص شود در صورت بروز اختلاف و حتی جدایی و یا اگر اتفاقی برای هر کدام از شما افتاد، چه اقداماتی باید صورت بگیرند. بهتر است توافقات خود را حتما به صورت کتبی درآورید تا اگر زمانی مجبور شدید به دلیل پیشامدی ناگهانی خانه را بفروشید، کارتان به مشاجره نکشد.
کلام آخر تصور اینکه با کسی که دوستش دارید دربارهی پول حرف بزنید، ممکن است زیاد خوشایند نباشد. بر طبق آمار ۴۴ درصد از مردم صحبت کردن دربارهی پول را سختترین موضوع مکالمه میدانند. بیشتر مردم ترجیح میدهند دربارهی مرگ، سیاست و مذهب حرف بزنند تا دربارهی درآمدشان، میزان بدهی و یا مقدار پولی که خرج میکنند.
با این حال، اگر میخواهید رابطهای سالم و شاد داشته باشید، یکی از اولین چیزهایی که باید از پس آن بربیایید، ترس از صحبت کردن دربارهی مسائل مادی است. اجازه ندهید که نگرانیهای مالی باعث بروز اختلافات شده و بر خوشبختیتان سایه بیندازند، حتی در خیلی موارد، این گونه مشاجرات میتوانند به جدایی ختم شوند.
دیدگاه تان را بنویسید