تأثیر کمبود اعتماد به نفس بر رابطه زناشویی

کد خبر: 591600

زمانی که نسبت به خودتان احساس بدی دارید، دائماً سعی می‌کنید در رابطه تائید و امنیت طلب کنید. تائید شدن و احساس امنیت خوب است اما نه زمانی که شما آن را با ترس و پافشاری زیاد بخواهید. این مساله هم به شما آسیب می‌زند و هم طرف مقابل را خسته می‌کند.‏

تأثیر کمبود اعتماد به نفس بر رابطه زناشویی
سرویس سبک زندگی فردا: یک رابطه عاطفی می‌تواند بهترین تجربه زندگی‌تان باشد و عواطف و احساسات‌تان را رشد بدهد و احساس امنیت و طیب ‌خاطر ایجاد کند. اما همیشه اینطور نیست. رابطه عاطفی بد می‌تواند آسیب و جراحتی جدی برای روح و روان و سلامت جسمی‌تان باشد. این یک حقیقت است که رابطه‌ها روی میزان اعتماد به نفس و خودباوری آدم‌ها اثر دارند. ‏در ادامه این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.
تأثیر کمبود اعتماد به نفس روی رابطه زناشویی
در بسیاری از موارد کمبود اعتماد به نفس باعث می‌شود بسیاری از افراد یک ازدواج بد را ادامه بدهند. اگر در رابطه‌ با همسرتان دائماً خودباوری‌تان هدف قرار بگیرد احتمال اینکه به هر ترتیبی این رابطه را ادامه بدهید نیز زیاد است هرچند که همیشه احساس بدی داشته باشید. زیرا ترک رابطه برایتان بسیار دشوار است.‏ کمبود اعتماد به نفس نه‌تنها باعث می‌شود در این رابطه باقی بمانید بلکه مانع از آن می‌شود که در برابر چیزهایی که باعث ناراحتی‌تان می‌شود بایستید و اعتراضی بکنید. افرادی که خودباوری ندارند از هرگونه مواجهه با مشکلات و تنش‌ها پرهیز می‌کنند. بخاطر عدم امنیتی که آنها نسبت به شریک زندگی خود احساس می‌کنند و ترسی که بخاطر از دست دادن دارند از هرگونه مواجهه و برخورد اجتناب می‌کنند هرچند که بتوانند اختلافات و تنش‌ها را از طریق یک تعامل دوستانه و گفتگوهایی صلح‌جویانه حل کنند.‏ این چرخه وحشتناک و مهلکی است. ضعف در خودباوری باعث می‌شود برخی از افراد در آن گیر کنند و نتوانند از آن بیرون بیایند. برای اینکه از چنین رابطه‌ای دور بمانید باید نشانه‌هایی که اعتماد به نفس شما را هدف گرفته‌اند را بشناسید.‏ زمانی که خودتان نیستید کار مورد علاقه‌تان را انجام نمی‌دهید؟ دیگر ورزش نمی‌کنید؟ به موسیقی مورد علاقه‌تان گوش نمی‌دهید؟ در رابطه‌ای که همسرتان با قدرت تمام اعتماد به نفس شما را تضعیف می‌کند شما به راحتی از آنچه که هستید دست می‌کشید. دست کشیدن از خود یعنی کنار کشیدن از انجام کارهایی که دوست‌شان داشتید و متناسب با شخصیت و روحیات شما بوده‌اند.‏ همسرتان کنترل می‌کند اگر شریک زندگی‌تان بر همه جنبه‌های زندگی‌ شما تسلط دارد و در همه چیز دخالت می‌کند و حریم شخصی‌ را رعایت نمی‌کند این طبیعی است که به مرور زمان اعتماد به نفس‌تان را از دست بدهید افراد پرخاشگر و خودخواه همیشه طوری رفتار می‌کنند که همه چیز را در اختیار و اراده خود داشته باشند.‏ وقتی به همسرتان شک می‌کنید یک نشانه از دست دادن اعتماد به نفس در رابطه این است که نسبت به خود رابطه شک کنید. زمانی که دائم نگران این باشید که آیا همسرتان دوستتان دارد یا نه و نیاز شدیدی به توجه داشته باشید و چیزی از طرف مقابل‌تان دریافت نکنید این یعنی رابطه شما طوری پیش رفته است که اعتماد به نفس‌تان تضعیف شده است.‏ نیازهای‌تان مهم نیستند این اتفاق یک دفعه نمی‌افتد. ممکن است به مرور زمان متوجه شوید که شما فقط مطابق با نیازها و تمایلات شریک زندگی‌تان پیش می‌روید؛ در جمع‌های دوستانه مطلوب او شرکت می‌کنید و به رستوران مورد علاقه او می‌روید. گاهی هم احساس می‌کنید اولویت همیشه خواسته‌های اوست و نیازهای شما همیشه به تعویق می‌افتند. در این موارد شما حتی خودتان خیلی متوجه مساله نمی‌شوید اما به مرور زمان احساس می‌کنید دیگر اهمیت و اولویت چندانی ندارید.‏ شما همیشه مقصر هستید تنش و درگیری در رابطه‌ها تا اندازه‌ای طبیعی است. گاهی ممکن است یک نفر مسئول یک تنش یا اختلافی باشد اما اگر همواره احساس می‌کنید متهم هستید، همه تقصیر و خطا در هر موقعیتی به گردن شما می‌افتد این مساله به شدت در خودباوری شما تأثیر دارد. وقتی همیشه مقصر شناخته شده‌اید احتمال اینکه دفعه‌های بعد نیز خود را مقصر بدانید بسیار زیاد است.‏ تأثیر کمبود اعتماد به نفس روی رابطه همیشه این رابطه عاطفی نیست که باعث از دست رفتن اعتماد به نفس می‌شود. گاهی این مساله ناشی از تجربه‌های دیگری در زندگی است که باعث می‌شود در رابطه نیز قوی و مستقل عمل نکنید. اگرچه همه گاهی به خاطر برخی ناکامی‌ها یا اشتباهات گذشته دچار کمبود اعتماد به نفس می‌شوند اما تداوم آن می‌تواند اثر بدی روی رابطه عاطفی‌نیز داشته باشد.‏ پژوهش‌ها نشان می‌دهند که اعتماد به نفس می‌تواند در میزان رضایت از رابطه زوج‌ها تأثیرگذار باشند. زمانی که نسبت به خودتان احساس بدی دارید، دائماً سعی می‌کنید در رابطه تائید و امنیت طلب کنید. تائید شدن و احساس امنیت خوب است اما نه زمانی که شما آن را با ترس و پافشاری زیاد بخواهید. این مساله هم به شما آسیب می‌زند و هم طرف مقابل را خسته می‌کند.‏ همچنین کمبود اعتماد به نفس تصور شما را از شریک زندگی‌تان تغییر می‌دهد. این احتمال وجود دارد که بخاطر ضعف در باورهای خود احساس کنید از سوی دیگری تهدید می‌شوید. همیشه نگران هستید که او ترک‌تان کند، دوست‌تان نداشته باشد و رابطه‌های موازی را شروع کند. در بدترین حالت دچار شک و تردید‌های بیمارگونه‌ می‌شوید و طرف مقابل را آزار می‌دهید. در این وضعیت حساسیت‌های رابطه بیشتر می‌شود و شما کاری می‌کنید که شریک زندگی‌تان هم به اندازه شما در این رابطه احساس امنیت نکند.‏ بخاطر کمبود اعتماد به نفس شما همیشه مضطرب و نگران هستید، بخاطر هر مساله ساده‌ای در زندگی‌تان وحشت‌زده می‌شوید، خود را لایق زندگی نمی‌دانید، ازآن لذت نمی‌برید و باور نمی‌کنید که یک نفر دوست‌تان دارد. ممکن است جلوی آینه بایستید و از ظاهرتان شرمنده شوید، و یا خود را بخاطر افکار و احساسات‌تان سرزنش کنید.‏ این مساله ممکن است سال‌ها شما را آزار داده باشد و یا بخاطر تجربه بد و قرار گرفتن در یک رابطه نامناسب دچارش شده باشید. در هر صورت برای بازسازی اعتماد به نفس باید افکار منفی را متوقف کنید. تا زمانی که صدای انتقاد از خود در سرتان بلند است نمی‌توانید چیزی را تغییر بدهید. به صدای درون‌تان گوش بدهید، همان صدایی که دائم از شما بد می‌گوید و باعث می‌شود احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید. ‏ روی مهارت‌هایی کار کنید که به شما کمک می‌کند این افکار منفی را از خود دور کنید. بخشی از این افکار منفی ممکن است بخاطر قرار گرفتن در محیط بد یا رابطه اشتباه ایجاد شده باشند. هرچه که هست این افکار منفی باید با چیزهای مثبتی که انگیزه بخش هستند و روحیه شما را بازسازی می‌کنند جایگزین شوند. هر وقت احساسات بدی که روحیه‌تان را تضعیف می‌کنند به سراغتان می‌آید فوراً یک جمله مثبت درباره خودتان بگویید. اگر در رابطه‌ای هستید که باعث شده خودباوری را از دست بدهید به جای ترس و احساس گناه نسبت به خودتان به یاد بیاورید که این مشکل ضعف یا گناه شما نیست و راه حل آن بدون شک نمی‌تواند سرکوب احساسات، ترس و از دست دادن خودباوری باشد.‏
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت