سرویس سبک زندگی فردا: عمر انسان مجموع لحظات است و یکی از آن لحظات همان لحظه آخر و پایانی عمر انسان است. انسان باید تلاش کند که در آن لحظه در حالی باشد که دارای ایمان کامل و توبه مقبوله باشد و اگر ذرّهای کوتاهی و بی مبالاتی کند امکان دارد در همان لحظه شیطان ایمان را از انسان بگیرد و خدای ناکرده دلبسته به غیر خدا باشد. در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
گروهی در اوائل زندگی بر اثر غفلت و نادانی دچار گناه و انحرافات هستند ولی با گذشت زمان و رشد عقلی آرام، آرام در مسیر صحیح قرار گرفته و سرانجام باایمان کامل و کوله باری از اعمال صالح و توبه قبول شده از دنیا میروند، این گروه را عاقبت بخیر مینامیم
افرادی مثل حربن یزید ریاحی اولین کسی بود که سر راه بر لشگر امام حسین (علیهالسلام) بست، اما در درونش یک روشنایی، ایمان و صفای دل ایجاد شد. همین کار او سبب شد که عاقبت بخیری نصیبش شود.
راسخان در علم عاقبت به خیری طلب میکنند
«الرّاسخون فی العلم آمنّا به...ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمةً انّک انت الوهّاب؛(۳) راسخان در علم میگویند: «ما به آن (قرآن) ایمان آوردیم...پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهای».
وقتی راسخان در علم از عاقبت به خیری ترس داشته باشند تکلیف دیگران مشخص است که چه قدر باید برای عاقبت به خیری تلاش نمایند.
راههایی که انسان را عاقبت بخیر میکند برای به دست آوردن حسن عاقبت راههایی بوده اگر انسان این راهها را بپیماید، حتما عاقبت بخیر میشود. از طول اَمل بپرهیزد
آرزوهای دور و دراز را از خودش دور کند. این آرزوهای دور و دراز بوده که انسان را آلوده میکند، همه چیز دارد اما باز هم حرص میزند: قرآن کریم درباره کسانی که در لجاجت و مخالفت با آیات روشن الهى اصرار مىورزند به پیامبر خدا صلی الله و علیه وآله میفرماید: ذَرْهُمْ یَأْكُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُون (سوره حجر، آیه ۳)؛ اینها را به حال خود واگذار تا بخورند و از لذتهاى این زندگى ناپایدار بهره گیرند و آرزوها آنها را از این واقعیت بزرگ غافل سازد ولى بزودى خواهند فهمید.
امیرمومنان علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید: اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی الْعَقْلَ وَ یُنْسِی الذِّكْرَ فَأَكْذِبُوا الْأَمَلَ فَإِنَّهُ غُرُورٌ وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌ (نهج البلاغه، خطبه ۸۶)؛ بدانید که آرزو عقل را به خطا میاندازد و یاد خدا را به فراموشی میسپارد؛ پس در پی آرزو نروید که فریبنده است و صاحبش فریب خورده است.
تمام مفسدان اقتصادی که این روزها صحبت آنها در میان است، همه قبل آنکه فساد اقتصادی کنند زندگی خودشان و فرزندانشان تامین بوده اما این طول اَمل آرزوی طول و دراز به آنها اجازه نمیداد دست از خطا کاری بردارند.
تا دیر نشده توبه کنیم
عاقبت از عقب میآید؛ یعنی عاقبت بخیری در گرو گذشته صحیح افراد است و به عبارت دیگر تا عقبه درست نباشد آینده خوبی برای انسان رقم نخواهد خورد و محال است که عاقبت بخیری با گناه جمع شود. لذا عاقبت بخیری با توبه به معنی پشیمانی از اشتباهات گذشته و جبران آنها کاملا گره خورده است.
ثمّ کانَ عاقِبَهُ الّذینَ اساوا السُواى أن کذّبوا بَآیاتِ اللّه و کانوا بها یَستَهزِون: عاقبت افرادى که اعمال بد انجام مى دهند به اینجا منتهى شد که آیات خدا را تکذیب کردند. (روم ۱۰)
تاریخ نیز به روشنی گواهی میدهد که اگر کسی توبه کند و ضمن جبران گذشته، به اصلاح آینده بپردازد، آینده روشن و درخشانی در انتظار او خواهد بود.
به عنوان مثال، علی بن ابی حمزه که از یاران امام صادق «علیه السلام» است، در روایتی چنین نقل میکند:
دوستی داشتم که از کاتبان دستگاه بنیامیه بود. روزی به واسطه من، از امام ششم تقاضای ملاقات کرد و آن حضرت خواسته او را اجابت کردند. پس از ورود به محضر امام، سلام کرد و گفت: فدایت شوم، من در دیوان بنی امیه هستم و از اموال آنان به ثروت فراوانی رسیده ام و در پرداخت حقوق واجب دارایی خود کوتاهی کردهام.
امام صادق «علیه السلام» در جواب فرمودند: اگر امثال شما بنی امیه را یاری نمیکردید، هرگز حقّ ما را سلب نمیکردند. جوان گفت: فدایت شوم، آیا برای من راه نجاتی هست؟ فرمودند: اگر بگویم انجام میدهی؟ گفت: آری انجام میدهم. فرمودند: پس، آنچه از دستگاه بنی امیه به دست آوردهای، رها کن. هر مالی غصب کردهای، به صاحبش برگردان و اگر صاحب مال را نمیشناسی، از جانب او صدقه بده، من در پیشگاه خدای عزّوجل، بهشت را برای تو تضمین میکنم.
آن جوان پس از سکوتی طولانی گفت: فدایت شوم، آنچه فرمودی انجام میدهم. سپس مطابق آنچه عهد کرده بود، عمل کرد؛ یعنی از همه اموال خود و حتّی از لباسهایی که به تن داشت، دست شست، تا جایی که من برای اینکه عریان نباشد، برایش لباس خریدم. چند ماهی نگذشت که مریض شد. روزی به عیادت او رفتم و مشاهده کردم که در حال احتضار است. چشمانش را گشود و به من گفت: سوگند به خدا که مولای تو، به وعده خود وفا کرد. این جمله را گفت و از دنیا رفت. آنگاه به حضور امام صادق «علیه السلام» رسیدم. آن حضرت چون به من نظر کرد، فرمود: ای علی! سوگند به خدا، ما به وعدهای که به دوست تو دادیم، وفا کردیم. (الکافی، ج ۵، ص ۱۰۶)
عاقبت بخیری با عمل صالح و داشتن اخلاص
خداوند در آخر سوره کهف میفرماید: «فَمَن كَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا» یعنی اگر کسی هم به دنبال سیر الی الله است، بایستی عمل صالح انجام دهد و به مقدار عمل صالح و خلوص نیت اوست که سیر کرده و بالا میرود.
تقوی، معنویت و زندگی پاک
«والعاقبه للمتقین»؛ تقوا یعنى، قدرت کنترل نفس به گونهاى که محرمات را ترک کرده و به واجبات عمل نماید.
بزرگترین عامل عاقبت به خیری این است که انسان ضعفهای خود را جبران کند و جلو گناهان را در زندگی خویش بگیرد؛ چرا که اصلیترین عامل بدبختی و عاقبت به شرّی گناهان است. امر به معروف، پافشاری بر نماز، رزق حلال از عوامل عاقبت بخیریاند
«و خانواده خود را به نماز امر کن و خود (نیز) با همه نیرو بر (مراعات) آن شکیبایی کن، ما از تو هیچ روزی نمیطلبیم (تا توانش را نداشته باشی) این ماییم که تو را روزی میدهیم و عاقبت از آن تقوی است» (طه ۱۳۲)
متواضع باشید و از فساد دوری کنید
«آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مىدهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند و فرجام [خوش] از آن پرهیزگاران است» (القصص۸۳)
از نمونههای بارز اراده علو و فساد در زمین طلحه و زبیر هستند؛ این دو نفر آن همه در راه اسلام جنگیدند و در جنگ احد جزء هشت نفری بودند که پیمان بستند تا پای جان از پیامبر(ص) دفاع کنند و دفاع کردند. ولی سرانجام حرص و طمع باعث شد که علیه امام زمان خویش قیام کنند و جنگ جمل را، راه اندازند. علی (علیه السلام) بعد از مرگ زبیر توسط عمرو بن جرموز شمشیر او را برداشت و فرمود: «این شمشیر چه سختیهایی را که از پیامبر(ص) دور کرد». و طلحه خود در آخرین لحظه به بدعاقبتی خود اعتراف کرد و در لحظه جان دادن گفت: «به خدا سوگند من کشته شدن مرد پیری را ندیدهام که مانند من ضایع شود (به نقل ازسایت اندیشه قم)
کلام آخر
شاید کسی امروز خوب باشد و فردا بد و در تأیید این ماجرا شواهد فراوان است؛ پس مهم پایان کار است و در پایان کار همه چیز مشخص میشود.
همان گونه که گاه در ساختمان سازی وقتی میروی تا پایان کار بگیری، تازه اول کار است و معلوم میشود که چه جریمه ها باید بپردازی.
از این رو خداوند در آیهای از قرآن کریم میفرماید: شاید اهل تقوا شوید. این واژه خیال راحت را از دل آدمی میگیرد، بنابراین میتوان گفت: اهل تقوا همیشه دغدغه دارند، اما یک دغدغه شیرین. منابع: حوزه مجله ندای اصفهان؛ نوشته حجت الاسلام عبدالغفار امیدوار بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛ به نقل باشگاه خبرنگاران جوان در برنامه «چشمه معرفت» بیانات حجت الاسلام رنجبر؛ کتاب باران حکمت سایت اندیشه قم
دیدگاه تان را بنویسید