سرویس سبک زندگی فردا: ظهور اسلام و به نبوت رسیدن پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، برگی نو در تاریخ حیات بشری، خصوصاً اعراب جاهلی و بالاخص زنان آن دوران بود. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با آموختن گامبهگام تعالیم والای اسلامی، جامعه عقبمانده آن روزگار را نه گامبهگام که ناگهان، دچار تحولات شگرفی کرد. ورق عصبیت و جمود فکری و کوتهنظری برگشت و روحیه عدالتخواهی، برابری، واقعبینی و نیکاندیشی در مسلمانان دمیده شد. روزگار، به یمن حضور اسلام و با تلاشهای حضرت ختمی مرتبت، دچار تغییرات اساسی شد. از بزرگترین این تحولات، تغییر نگاه مصرفگرایانه و تنگنظرانه جاهلیت، به زنان بود. زنان در پرتو تعالیم اسلامی و حمایتهای پدرانه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم توانستند جایگاه و مرتبه واقعی خود را در نقشه راه ترسیمی اسلام بیابند و شخصیت فراموششده خود را بازیابند و به اثبات برسانند. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
۱. اسلامآوری در آغاز دعوت علنی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به اسلام، زنان نیز همپای مردان به این دعوت الهی لبیک گفته و اسلام را پذیرفتند. از اسلامآوردن اولین یار و همراه پیامبر، حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها گرفته تا اسلامآوردن زنان خانوادههای پرنفوذ و مشرکی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را به پیامبری نمیپذیرفتند؛ زنانی مانند دختر ولید بن مغیره؛ همسر صفوان بن امیه و امحکیم؛ همسر عکرمه بن ابی جهل (۱)؛ و سایر زنان مانند فاطمه خواهر عمر، اسماء دختر ابوبکر، سمیه مادر عمار، اسماء دختر سلامه تمیمی، اسماء بنت عمیس، اسماء دختر مجلل، فکیهه دختر یسار، رمله دختر ابوعوف و امینه دختر خلف بن اسعد (۲). ۲. بیعت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای محکمترکردن رشته نوپای اسلام، پا را از مکه فراتر نهاد و دعوت خود را در میان سایر قبایل نیز علنی ساخت؛ در این میان پیمانهایی را با این قبایل و افراد تازه مسلمانشده بست که در بسیاری از آنها زنان نیز حضور داشتند. ۲.۱. پیمان عقبه اول و دوم در اولین بیعت انجامگرفته در سال ۱۲بعثت، گروه ۱۲ نفری از مردم مدینه در پیمانی تحت عنوان پیمان عقبه اول، با پیامبر
بیعت کردند؛ بنا به نقل برخی کتب، زنی به نام عفراء دختر ثعلبه نیز در این بیعت حضور یافت (۳). در سال بعد گروه کثیری از مسلمانان که توسط گروه قبلی مسلمانشده بودند و در میانشان دو زن به نامهای «ام عماره»، به نام «نسیبه» و دیگری «ام منیع» به نام «أسماء» نیز بود، با پیامبر بیعت کردند (۴). این بیعت به بیعت عقبه دوم معروف گردید؛ بیعتی که طی آن متعهد میشدند از پیامبر دفاع کرده و از بذل جان و مال در راه اسلام دریغ نورزند. ۲.۲. صلح حدیبیه زمانی که پیامبر و مسلمانان برای انجام اعمال حج عازم مکه بودند، متوجه قصد حمله قریشیان شدند؛ ازاینرو پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم عازمان به حج را در زیر درختی گرد آورده و از آنان بیعت گرفت تا از فرامین و اوامرش عدول نکنند؛ در کتب تاریخی به نام سه زن در این بیعت اشاره شده است: ربیع دختر معوذ، ام هشام انصاریه و نسیبه دختر حارث (۵). ۲.۳. یعت النساء پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با فتح مکه در سال هشتم هجرت، پس از بیعت مردان با ایشان، زنان را نیز به بیعت فراخواندند. بر اساس این بیعت چنانچه در آیه ۱۲ سوره ممتحنه آمده است، زنان متعهد به انجام اموری شدند، مانند: شریکنگرفتن برای
خدا، دزدینکردن، زنانکردن، نکشتن فرزندان، نبستن تهمت و افترا به دیگران، سرپیچینکردن از فرمان پیامبر در نیکیها و... . آن حضرت دستور داد تا ظرف آبی آوردند. سپس حضرت دست خود را در میان آن ظرف گذاشت و مواد پیمان را متذکر شد، آنگاه دست خود را بیرون آورد و پس از آن زنان به عنوان اقرار و ایمان به خدا و تصدیق رسول خدا، دست خویش را در همان آب فروبردند (۶). ۲.۴. پیمان غدیرخم آخرین پیمانی که زنان نیز در آن حضور فعالی داشتند، پیمان غدیر است؛ زنان در واقعه غدیر، همانند بیعت النساء با قراردادن دست خود در تشت آب، با امیرمؤمنان علیهالسلام بیعت کردند. ۳. هجرت ۳.۱. حبشه در میان افرادی که بنابر نظر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در سال پنجم بعثت به سوی حبشه مهاجرت کردند، تعدادی از زنان مسلمان نیز قابل مشاهده بودند. زنانی مانند: اسماء بنت عمیس همسر جعفر طیار، ام سلمه همسر ابوسلمه، و سهله همسر ابوحذیفه حضور داشتند (۷)؛ زنانی که توانستند در کنار جعفر طیار پیام اسلام را به سرزمین حبشه و پادشاه آن برسانند. ۳.۲. مدینه فشار مشرکان قریش موجب شد که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمان هجرت به مدینه را صادر کند. در این
هجرت نیز زنان همانند مردان حضور داشتند؛ در تاریخ به مهاجرت سخت و تنهای امسلمه اشاره شده است (۸). همینطور در تاریخ به تفضیل به ماجرای مهاجرت عدهای از زنان، مانند حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها، فاطمه بنت اسد، فاطمه بنت زبیر و... به همراهی امیرمؤمنان علیهالسلام نیز اشاره شده است (۹). ۴. جهاد میدان جهاد و عرصه نبرد، در روزگاری که گسترش و دفاع از اسلام نیازمند مجهادت و جانفشانی بود، یکی دیگر از عرصههای حضور و فعالیت زنان بهشمار میرفت؛ زنان برای آمادگی نبرد، پشت صحنه نبرد و حتی در میدان نبرد، حضوری فعال داشتند. ۴.۱. پیش از نبرد نمونهای از فعالیت زنان برای آمادگی پیش از نبرد، جمعآوری کمکهای نقدی بود که در جنگ تبوک قابل مشاهده بود (۱۰). ۴.۲. پشت صحنه نبرد در جنگ احد زنان زیادی برای کمک به مجاهدان شرکت داشتند و با رساندن آب و غذا و شستن لباسها و پرستاری مجروحان، به سپاه اسلام یاری میرساندند؛ زنانی مانند حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها (۱۱). در جنگ خیبر نیز شاهد حضور چهارده زن هستیم که از مدینه خوراکی آورده بودند و به جستجوی آب میرفتند (۱۲). همچنین در جنگ خندق شاهد آشپزی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها
برای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم هستیم (۱۳). ام عطیه نیز در هفت جنگ همراه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم حضور داشت و یکی از وظایفش تهیه غذا برای رزمندگان اسلام بود (۱۴). از دیگر فعالیتهای زنان در پشت جبهه، رسیدگی به مجروحان بود. حضور سیزده زن در جبهه احد برای مداوای مجروحان و زخمبندی حمنه، شاهدی بر این مدعاست (۱۵). حتی برخی از زنان به دلیل تبحری که در امر معالجه بیماران داشتند، خیمهای مخصوص این کار برپا کرده بودند؛ مانند خیمه رفیده در جنگ خندق (۱۶). از دیگر کارهایی که زنان در پشت میدان نبرد انجام میدادند، تشویق مردان به قتال و ادامه مبارزه بود. مانند ام عماره که پس از بستن زخمهای پسرش در جنگ احد، او را به ادامه جهاد ترغیب و تشویق میکند (۱۷). از طرف دیگر این زنان با سخنان آتشین خود، فراریان از میدان نبرد را به مبارزه فراخوانده و آنان را تشویق و تهییج میکردند؛ برخورد امایمن و صفیه با فراریان احد (۱۸) و برخورد امحارث و امعماره با فراریان جنگ حنین (۱۹)، همه موارد اندکی از اینگونه رشادتهای زنان است. ۴.۳. در میدان نبرد علاوه بر تلاشهای غیرمستقیم زنان برای دفاع و حمایت از رزمندگان، گاه حضور
ایشان در میدان نبرد، حضوری مستقیم بود. مانند مسئولیت دیدهبانی از بارها در جنگ خیبر که بر عهده امسنان اسلمی قرار داشت (۲۰). در این میان میتوان به رشادتهای امعماره در جنگها اشاره کرد؛ این شیرزن صدر اسلام، نه تنها در جنگها حضور مییافت، بلکه در موقعیتهای حساس جنگهایی چون احد، خیبر و حنین به جنگاوری و دفاع از پیامبر پرداخت. داستان دلیریهای این بانوی فداکار در جبهه احد به حدی شگفتآور بود که پیامبر در حق او فرمود: «مقام نسیبه (امعماره) از مقام فلان و فلان برتر است» (۲۱). از زنان دیگری که نامش در نبرد حنین به چشم میخورد، امحارث است که پس از فرار جنگجویان، پیش روی پیامبر قرار گرفت و سپر ایشان شد (۲۲). داستان رشادت صفیه در غزوه خندق و کشتن مرد یهودی به وسیله او، نمونه دیگری از رشادت این زنان است (۲۳). ۴.۴. پس از نبرد دلاوریهای زنان محدود به عرصه نبرد و پیش از نبرد نیست، بلکه پس از جنگ و مدیریت احساسات هم از مراتب مهمی است که نباید از نظر دور داشت. به عنوان نمونه، هند، دختر عمرو و عمه جابربن عبدالله انصاری است. پس از جنگ احد، پیکر همسر، برادر و پسر خود را روی شتر گذاشته و به سوی مدینه رهسپار بود؛ در
راه عایشه از او پرسید: از احد چه خبر داری؟ و او در جواب گفت: خبر خیر؛ چراکه رسول خدا صحیح و سالم است و هر مصیبتی با وجود رسول خدا ناچیز و آسان است. دیگر اینکه خداوند، کفار قریش را با خشم و غضب و با دستان تهی و بدون اینکه آنان به آرزوی خود برسند، برگرداند و خدا در جنگ برای مؤمنان کافی است و خداوند قوی و عزیز است (۲۴) و (۲۵). و یا امحارث که پس از شنیدن خبر شهادت پسرش منتظر پیامبر شد و چون از جایگاه پسرش در بهشت اطمینان یافت، گفت: «هرگز بر او گریه نخواهم کرد» (۲۶). سمیرا، هند و کبشه زنان دیگری هستند که هرکدام در جبهه احد، شاهد شهادت چند تن از عزیزانشان بودند، ولی پس از اطلاع از سلامتی پیامبر، هر مصیبتی را در قبال آن اندک شمردند (۲۷). ۵. اماندادن یکی دیگر از عرصههای حضور زنان، اقدام مهمی مانند امامدادن به غیرمسلمانان بود؛ امری که علیرغم اهمیت آن تفاوتی میان زن و مرد قایل نشده بود. مانند: اما دادن زینب به همسرش ابوالعاص (۲۸)، اماندادن امهانی در روز فتح مکه به دو تن از بستگانش (۲۹)، و اماندادن ام حکیم به همسرش (۳۰). ۶. آموزش حضور آگاهانه زنان در هجرت و بیعت، همه بیانگر رسوخ تعالیم اسلامی در میان
زنان است. بهگونهای که نقل شده است که حضرت روزی را مخصوص آموزش زنان قرار داده بود (۳۱). در نقلی از بلاذری آمده است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از یکی از زنان کاتب در جاهلیت به نام شفاء دختر عبداللّه عدویه میخواهد که به حفصه همسرش کتابت را آموزش دهد (۳۲). همچنین از زنی به نام امهشام دختر حارثه بن نعمان نقل شده است که میگفت: «من سوره ق و القرآن المجید را از زبان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فراگرفتم که هر روز جمعه آن را بر بالای منبر میخواند (۳۳). این نص نشاندهنده حضور فعال زنان در مسجد و فراگیری احکام از زبان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. ۷. اشتغال زنان عصر پیامبر، هر یک به تناسب شأن و جایگاه و طبیعتشان، به برخی از حرف اشتغال داشتند، در این میان مهمترین و مشهورترین زنی که نام و به نوعی گسترش و بقای اسلام مرهون او و خدمات و سرمایهاش است، حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها است؛ زنی که از چهرههاى بارز و از تاجران سرشناس عربستان و کشورهاى همجوار آن بود و ارقام عمدهاى از کالاهاى مورد نیاز را خرید و فروش مىکرد (۳۴). از دیگر سو، زینب دختر جحش همسر دیگر پیامبر اسلام
صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز زنی صنعتگر بود که با دستهایش دباغى و خرازى کرده و آن را مىفروخت و پولش را به درماندگان صدقه میداد (۳۵). بر اساس نقلها، تعدادى از زنان عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به عطرفروشى اشتغال داشتند. اینان به صورت دورهگرد، به خانههاى مردم مراجعه کرده، کالاهاى خویش را عرضه مىکردند. تاریخ اسلام از زنان فروشندهاى مانند حولاء و ملیکه نام برده که براى فروش عطر به منزل رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میآمدند (۳۶). منابع ۱. الخلاف، شیخ طوسی، ج ۴، ص ۳۲۹. ۲. عبدالملک بن هشام، سیره رسول الله مشهور به سیرة النبی، ج۱، ص۲۳۱. ۳. اسدالغابه، ج۵، ص۵۰۶. ۴. بحارالانوار، ج۱۹، ص۲۴/ ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوه، ج۲، ص۱۴۰. ۵. محمد حسون و امّ علی مشکور، اعلام النساء المؤمنات، ص۲۶۴، ۴۰۳ و ۷۳۳. ۶. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۱۱. ۷. سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۴۴ و ۳۴۵/ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۳ و ۲۰۴. ۸. سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۷۷ و ۷۸. ۹. حلیه الابرار، ج ۱، ص ۱۵۰. ۱۰. واقدی، المغازی، ج۳، ص۷۵۵. ۱۱. الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۴۱۴. ۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۷۲. ۱۳. بحارالانوار، ج۲۰، ص۲۴۵.
۱۴. الطبقات الکبیر فی النساء، ج۸، ص۳۳۴. ۱۵. شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۷۲. ۱۶. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۰۷۸. ۱۷. طبقات، ج۸، ص۴۱۴. ۱۸. المغازی، ج۱، ص۲۰۰. ۱۹. المغازی، ج۳، ص۶۸۹ و ۶۹۰. ۲۰. ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۴۱۰. ۲۱. بحارالانوار، ج۲۰ ، ص۵۳؛ مغازی، ج۱، ص۱۹۶. ۲۲. ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۶۰. ۲۳. تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۷۸/ مغازی، ج۱، ص۲۰۷/ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۴۰۷. ۲۴. سوره احزاب، آیه۲۵. ۲۵. المغازی، ج۱، ص۲۶۵. ۲۶. المغازی، ج۱، ص۷۰. ۲۷. المغازی، ج۱، ص۱۹۲، ۲۱۱ و ۲۲۷/ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۲۵ و ۲۷۳. ۲۸. تاریخ طبری، ج۳، ص۹۸۷/ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۴۳۳/ المغازی، ج۲، ص۴۱۸. ۲۹. طبقات، ج۲، ص۱۷۸/ تاریخ کامل، ج۳، ص۴۱۹. ۳۰. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۸۸/ تاریخ کامل، ج۳، ص۱۱۰۳. ۳۱. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۴۸۹. ۳۲. بلاذری، همان، ص۴۵۸. ۳۳. خالد عبدالرحمن العک، حیاة الصحابیات، دمشق، ج۱، ص۲۴۶. ۳۴. السیره ابن هشام، ج۱، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲. ۳۵. زوجات النبى(ص) و اولاده، ص۲۲۵ـ۲۲۴.
۳۶. الاصابه، ج۸، ص۱۹۱.
دیدگاه تان را بنویسید