آيا در قيامت انسان با جسم و روح خود حاضر می‌شود؟

کد خبر: 582772

«منِ» آنجا همان «منِ» اينجا است؛ ولى اين «منِ» تكامل يافته و متحوّل شده و قابليت ورود به عالم قيامت را پيدا كرده است. «من» عوض نمی‌شود و همان است كه بود؛ ولى اين «من» منازل و مراحلى را طى كرده، نواقصى را پاك نموده، احكام اين عالم را از دست داده و آماده ورود به عالم قيامت گشته است.

آيا در قيامت انسان با جسم و روح خود حاضر می‌شود؟
سرویس سبک زندگی فردا: در این مطلب به نقل از پرسمان به این سوال پاسخ داده می‌شود که آیا در قیامت انسان با روح و جسم حاضر می‌شود یا نه.
آيا در قيامت انسان با جسم و روح خود حاضر می‌شود؟
براساس آيات قرآنى، مسئله معاد، كلى و عمومى بوده و تمام موجودات‏ - از جمله انسان- به سوى خداوند متعال بازخواهند گشت. اما چگونگى معاد، براساس آيات و روايات، هم جسمانى است و هم روحانى؛ يعنى، هم جسم انسان و هم روح آدمى به سوى خدا باز گشته و در محضر او، حاضر خواهد شد. از اين رو، پس از مرگ نه جسم آدمى معدوم می‌شود و نه روح او.
براساس آيات قرآن، انسان در مقام يك موجود و قطعه‏‌اى از هستى، هيچ‏گاه معدوم نمی‌شود؛ بلكه متحوّل و دگرگون می‌شود و براساس حركتى كه از آغاز پيدايش داشته، نتيجه آن را می‌بيند.
در يكى از آيات می‌فرمايد: أَوَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ* وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ* قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ* الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ* أَوَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ «مگر آدمى ندانسته است كه ما او را از نطفه‌‏اى آفريده‏‌ايم. پس به ناگاه وى ستيزه‏‌جويى آشكار شده است و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد، گفت: چه كسى اين استخوان‏‌ها را -كه چنين پوسيده است- زندگى می‌بخشد؟ بگو: همان كسى كه نخستين بار آن را پديد آورد و او است كه به هرگونه آفرينشى دانا است. همو كه برايتان در درخت سبز فام اخگر كه از آن [چون نيازتان افتد] آتش می‌افروزيد. آيا كسى كه آسمان‏‌ها و زمين را آفريده، توانا نيست كه [باز] مانند آنها را بيافريند؟ آرى او است آفريننده دانا؛ چون به چيزى اراده فرمايد، كارش اين بس كه می‌گويد: باش، پس [بى‏‌درنگ‏] موجود می‌شود». اين آيات، به روشنى حكايت دارد كه جسم انسان نيز معاد خواهد داشت.
از اين رو در پاسخ به كسانى كه منكر معاد بوده و با لحن انكار و استبعاد می‌‏گويند: چه كسى به استخوان‏‌هاى پوسيده حيات می‌بخشد و آن را در قيامت زنده می‌كند؛ می‌فرمايد: آنكه استخوان‏‌ها را به وجود آورده و به آنها حيات داده است، استخوان‏‌هاى پوسيده را نيز زنده می‌كند.
البته روح و جسمى كه در قيامت در محضر الهى حاضر خواهند گشت، روح و جسم تحوّل يافته و متكامل شده‌‏اند؛ نه همين روح و جسمى كه در اين دنيا بوده‌‏اند.
توضيح آنكه انسان، يكى از سرفصل‏‌هاى حركت خود را در مسير حركت و سير عام خود، با مرگ آغاز می‌كند. در اين مرحله -كه در ظاهر جدايى ميان جسم و روح پيش می‌آيد- روح با قبض و اخذ الهى توسط مَلَك يا مَلَك‏ ها، قبض شده، در نظام ديگرى -كه مخصوص به روح است- وارد می‌گردد. در آن نظام و عالم باقى و براساس مسير انتخابى خود در دنيا، به سير و حركت خويش ادامه می‌دهد. بدن هم در اين نظام، باقى بوده و در شرايط ديگر، وارد مسير جديدى می‌شود و با تحوّل و تبدّل خاصى، به حركت خود ادامه می‌دهد؛ انسان اگر بخواهد در سير خود به سوى خدا و لقاى حضرت حق، به عوالم ديگر وارد شود و آن مراحل را طى كند؛ بايد هم «روح» او متحول گشته و خصوصيات جديدى را كسب كند و يك سلسله رنگ‌‏ها و معيارها را از دست دهد و تكامل يابد تا متناسب با آن عوالم و موازين آنها شود و هم «جسم» او با حركت و تحوّل خود، خصوصيات و آثار عالم مادى را رها ساخته، با كسب يك سلسله از احكام و قوانين عالم بالا، با آنها متناسب گردد.
از اين رو، مرگ و انقطاع از دنيا، خود يك مرحله و تحول و يك نوع حركت و تبدّل و پشت سر گذاشتن يكى از عوالم در برگشت به سوى حضرت حق و لقاى او است و براى ورود به مرحله و مراتب بعدى نظام‌‏ها و عوالم ديگر ضرورى و بايسته است.
در بعضى از روايات درباره اوصاف، احكام و آثار عوالم ديگر آمده است كه انسان در بهشت پير نمی‌شود، مريض نمی‌گردد، غذايش غير از غذاى اينجا است و مشيتش غير از مشيت اين دنيايى است. براساس بعضى از آيات، انسان در جهنم مى‏سوزد؛ ولى خاكستر نمى‏شود. بدن بايد چگونه باشد كه بسوزد ولى خاكستر نشود؟ اين گونه آيات و روايات به روشنى حاكى از اين سنت الهى است كه هم روح و هم جسم، بايد متحوّل و متكامل شوند تا قابليت احكام و آثار آن عوالم را بيابند.
«منِ» آنجا همان «منِ» اينجا است؛ ولى اين «منِ» تكامل يافته و متحوّل شده و قابليت ورود به عالم قيامت را پيدا كرده است. «من» عوض نمی‌شود و همان است كه بود؛ ولى اين «من» منازل و مراحلى را طى كرده، نواقصى را پاك نموده، احكام اين عالم را از دست داده و آماده ورود به عالم قيامت گشته است.
به هر حال، اين تحولات در سير حركت انسان‏‌ها به سوى خداوند، براساس سنت و قانون الهى در نظام هستى لازم و بايسته است. اين واقعيت تكوينى است كه آيات قرآن نيز بر آن مهر تأييد گذاشته است: أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِى لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ؛ «مگر از آفرينش نخستين [خود] به تنگ آمديم؟ [نه‏] بلكه آنها از خلق جديد در شبهه‏‌اند».
خداوند متعال در اين آيه می‌فرمايد: آيا شما [منكران معاد] فكر می‌كنيد همان يك بار خاك به صورت بدن انسان درآمد، و ديگر عاجز شديم؟! اينها كه اين شبهه را مطرح می‌كنند، نمی‌دانند كه مرتّب در حال آفرينش هستيم و جسم و روح را كه مفارق از بدن است، به سوى خلق جديد در حركت می‌بريم. اينها دايم در حال خلق جديدند؛ ولى خودشان خبر ندارند.
بنابر آنچه گفته شد پس از مرگ، روح وارد عالم برزخى شده، حركت خود را در مسيرى كه در دنيا انتخاب كرده، ادامه می‌دهد و با تحوّلات و تبدلاتى كه در اين حركت دارد، كامل‏تر شده، متناسب با احكام و آثار عوالم بالاتر می‌گردد؛ اين حركت و تحول براى روح و جسم، بايسته و ضرورى است. پس از آنكه روح و بدن، مراتب، مراحل و منازل لازم را براى سنخيت يافتن با عوالم بالا طى كردند؛ به هم می‌پيوندند و وارد عالمى می‌شوند كه بايد وارد شوند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت