سرویس سبک زندگی فردا: طبیعت، کافی است کتابهای «زنبور عسل»، «مورچهها» و «موریانهها»ی موریس مترلینگ را ورق بزنید؛ پر است از پیچیدگیهایی که در زندگی اجتماعی این جانوارن برمیشمارند. اما ما هیچ یک از این اجتماعات را «تمدن» نمینامیم. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
انسان، گاهی بر حسب ارتباطات و طبقهبندیهای اجتماعی دسته بندی میشود. میتواند دادهها و اطلاعات را از نسلی به نسل دیگر منتقل کند، گذشته را حفظ نماید و تجاربی را برای توسعه اجتماعی خود بیندوزد. بنابراین پیشرفت سریع و بسیار سریعتری را میتواند برای نوع خود رقم بزند. اما انسان چگونه ارتباط برقرار میکند؟ ارتباطات، در انسان در اولین گام خود با آواهاست، آواهایی که حروف و سپس واژگان را شکل میدهند و واژهها بدل به جمله میشوند و هر جمله میتواند یک پیام یا مفهوم را منتقل نماید. اما ارتباط انسان به این گام محدود نمیماند. انسان توانسته است آواها را بر اشیاء ترسیم نماید؛ با خط بنویسد و با اشکال بکشد. اشکال و خطوط چه هستند؟ نمودهایی از آنچه نگارنده در نظر دارد بیان نماید. نقاشی، شعر، موسیقی، آواز، خطاطی، تئاتر و فیلم، همه نمادهایی هستند که انسان برای انتقال اطلاعات و بروز دانستههای خود ایجاد کرده و به کار میگیرد. اما دایره نمادها به این روش که به «هنر» معروف شده محدود نمیگردد. تمام اعمال و رفتار انسانها نماد است. ما انسانها از رفتار هممیتوانیم به قضاوت درباره یکدیگر برسیم. اندیشههای هم را
بشناسیم و از آنچه در ذهن دیگران میگذرد مطلع شویم. هر رفتاری که صورت میدهیم میتواند دیگران را به دانستهای درباره ما برساند. تمام رفتارهای بشری «نماد» است. لباسها زبان دارند و حرف میزنند، چون نماد هستند. حرف میزنند و به دیگران میگویند ما به چه میاندیشیم و به چه کارهایی تمایل داریم. لباسها اگر زبان نداشتند، در اسلام از ما خواسته نمی شد که همچون زنان جاهلیت خودنمایی نکنیم. لباسها از دوران انسانهای اولیه نیز، بصورت تصادفی یا خواست فردی بوجود نیامده بوده است. لباس برمبنای تفکرات و نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام بوجود آمد و در سرزمینهای گوناگون شکل گرفت و تحول یافت. لباس بازتابیست از توان اقتصادی، نگرش سیاسی، قابلیتهای فرهنگی و اجتماعی، باورهای مذهبی و فلسفی و پایبندیهای مذهبی و فلسفی و رسمی و سنتی. … اگر نمیخواهی خودروهای غریبه در خیابان جلوی پایت ترمزکنند، مراقب باش پوششی که انتخاب میکنید دروغ نگوید و حرفی را که دوست نداری نزند! دوستی پرسید: چه اشکالی دارد اگر رنگ روسریام جیغ باشد و کفشی که به پا میکنم، هم. چکمهای که تا ساق بالا بیاید را هم خیلی دوست دارم مگر چیزی از پوششم کم
میکند؟ اصلا اگر حدّ شرعی را مراعات کنم، برّاقبودن چادرم چه ایرادی دارد؟ یادم هست که بحثمان خیلی به جاهای جالبی رسیده بود. گفتم پوششات قبول، با نمادها چه میکنی؟ اگر رنگی که برای لباس خود برگزیدهای، یا جنس پارچهای که تهیه کردهای، حتی شکل و شمایل کفشی که بر پا داری، زبان داشته باشد و حرف بزند، چه خواهی کرد؟! امروزه به این امر توجه می شود که باید معنا دار بودن پوشش را به دختران آموزش داد، یک سایت عربی«ایسلام وب» ابتکار جالبی بهخرج داده است. بخشی دارد که برای کودکان حرف میزند. قسمتی را به دختران اختصاص داده به نام «رکنالبنات». گزینهای درمورد حجاب دارد به نام «نشاط الحجاب». میگوید: میخواهم با مادرم بروم خیابان و حجاب جدید بخرم. به مادرش میگوید من حجاب نمیخواهم، درباره حجاب بیشتر برایم بگو و مادرش درباره حجاب برایش توضیح میدهد. بعد به فروشگاهی رفته و مادر تمام اجزای حجاب را برایش میشمرد. درباره لباس شفاف و یا تنگ میگوید و سپس بازی شروع میشود.
دیدگاه تان را بنویسید