سرویس سبک زندگی فردا: اگر فرزند نوجوانی در خانه دارید، به احتمال زیاد با این موضوع مواجه شدهاید که فرزندتان درباره یک مسئله صحبتهای دوستانش را بیشتر از نظریات شما قبول دارد و حتی اگر در ظاهر به شما «چشم» بگوید باز هم طبق نظر دوستانش رفتار میکند. اگر قصد دارید نفوذ دوستان فرزندتان را کاهش دهید بهتر است بی گدار به آب نزنید، چون رفتارهای اشتباه شما در این باره فقط آن ها را نزد فرزندتان عزیزتر میکند. در سالهای کودکی، والدین تلاش میکنند تا خوب و بد، زشتی و زیبایی را به فرزند خود یاد بدهند. اما وقتی کودک به سن ۱۱، ۱۲ و ۱۳ سالگی میرسد، وضع تغییر میکند، چرا که در این سن و سال دوستان قدرت تازهای پیدا میکنند و پدر و مادر برای حفظ موقعیت خود ناگزیرند مبارزه کنند! ولی در این میان، آنکه بیشتر از همه حیران و متحیر میماند، نوجوان است که نمیداند حق با کیست! زن روز مینویسد: از یک طرف والدین و آن وجدان و پندها و نصیحتهای کودکی از درون به او میگوید: «نه، این کار را نکن!» و از طرف دیگر سایر بچهها که از بسیاری جهات شبیه او هستند چپ و راست، خلاف میکنند، از یک طرف وجدان و پدر و مادر به او میگویند: «نه، تقلب
نکن!» و از طرف دیگر همکلاسیهایش در امتحان تقلب میکنند! به همین دلیل نوجوان گاهی در برابر حرفهای پدر و مادر طغیان میکند و گاهی هم طرفدار والدین میشود و گاهی هم ناگزیر راه اعتدال و میانه روی را در پیش میگیرد! اما نگران نباشید در ادامه به نقل از مجله سیمرغ ، به شما خواهیم گفت چطور این بمبهای دوستانه را خنثی کنید.
با زبان نوجوان صحبت کنید وقتی کودکان به مرحله نوجوانی میرسند دیگر صحبت کردن با آن ها به زبان کودکانه درست نیست بلکه باید با آنها به زبان خودشان صحبت کرد، صحبتی در شأن و شخصیت یک نوجوان! مثلاً گفتن جملات زیر به یک نوجوان می تواند او را همراه و در کنار شما قرار دهد: * «انتظار من و پدرت از تو خیلی زیاده، ما روی تو خیلی حساب میکنیم.» * «یک دقیقه خودت رو جای من بگذار اگه جای من بودی چه تصمیمی می گرفتی؟» * «فردا مهمان داریم، من دوست دارم سنگ تمام بذاری، قبوله؟» * «خیلی خسته شدم به کمکت احتیاج دارم.» * «تو از تبار و خانواده بزرگان هستی و آنها هم هرگز تقلب نمی کنند.» * «به نظرت وقتی با خواهرت این طور صحبت می کنی او چه فکری میکند؟» * «اگه موافقی با هم خانه را تمیز کنیم اینطوری خیلی زودتر تموم میشه، موافقی؟» البته به یاد داشته باشید که همه انسان ها در تمام شرایط یک جور نیستند و یک جور هم واکنش نشان نمیدهند، مخصوصاً وقتی احساسات و عواطف غلیان می کند و فرد برانگیخته میشود، ممکن است نوجوان یا حتی یک بزرگسال هم به درجات پایینی از اخلاق و تفکر تنزل کند و به همین دلیل این زمان ها معمولاً برای مباحث منطقی
زمان مناسبی نیست. وقت بگذارید یکی دیگر از کارهایی که میتوان در این زمینه انجام داد صرف وقت با نوجوان است. صرف وقت با نوجوان باعث میشود تا محبت بین والد و فرزند بیشتر شود و از طرف دیگر نوجوان رابطه نزدیکی را با والدین برقرار کند و مسائل و مشکلاتش را بیان کند. احساس ارزش بدهید والدینی که به کودکان خود احساس ارزش میدهند و اعتماد به نفس آنها را بالا میبرند و از این راه به نوجوان کمک میکنند تا به باورهای خود اعتماد و خود را بی نیاز کند از این که بخواهد رفتارهای دیگران را تقلید کند، دارای ویژگیهای زیر هستند: * والدینی که به فرزندان خود احساس ارزش میدهند با عشق و علاقه با نوجوانشان برخورد میکنند، اما والدین نوجوانهای فاقد عزت نفس، خردهگیر و عیب جو هستند. * والدینی که به فرزندان خود احساس ارزش میدهند برای فرزندانشان مقررات و قوانین وضع میکنند اما والدین نوجوانهای فاقد عزت نفس، چنین چیزی را ندارند. * والدینی که به فرزندان خود اعتماد به نفس میدهند، علاوه بر قانون و مقررات، دموکراسی و انصاف را هم رعایت میکنند، اما والدین نوجوانهای فاقد عزت نفس، چنین موقعیتی را در اختیار نوجوان قرار نمیدهند. با
توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که برخورد محبت آمیز، نظم و انضباط حساب شده و احترام، رفتارهای باارزشی است که نوجوان را نزد خودش و احتمالاً دیگران ارزشمند میکند و اعتماد به نفسش را بالا میبرد. راه حلی پیدا کنید بسیاری از نوجوانها ممکن است زیاد با تلفن خود صحبت کنند، تا دیروقت در بیرون از منزل باشند، دوستانی داشته باشند که شما آن ها را نمیشناسید، تکالیفشان را انجام ندهند و هزار مشکل و مسئله دیگر که شاید باعث رنج و عذاب شما شود، اما شما هم ممکن است مانند بسیاری از والدین با خود بگویید: «هیچی نگم بهتره، حوصله داد زدنهایش را ندارم، این طوری گوشم آسودهتر است!» اما واقعیت این است که اگر شما سکوت کنید و درباره هر مسئله هر چند کوچک و پیش پا افتاده نخواهید خودتان را درگیر بحث و گفت وگو با نوجوان کنید، این مشکلات جزئی روی هم انباشته میشود و ممکن است روزی به بزرگترین دغدغه زندگی شما تبدیل شوند، دغدغهای که نمیتوانید برای آن راه حلی پیدا کنید، بنابراین بهتر است قبل از بزرگ شدن هر مشکلی که شما را رنج می دهد، فکری کنید و درباره آن با نوجوانتان صحبت کنید. مثلاً اگر فرزندتان در پاسخ به این سوال که کجا
بودی؟ با کی صحبت میکردی؟ و... میگوید که مگر شما به من اعتماد نداری! میتوانید بگویید: «اعتماد و اطمینان باید مبتنی بر دانش، اطلاعات و حقایق باشد، من باید بدانم که کجا بودی، درسته که تو داری بزرگ میشوی اما هنوز به صورت کامل بالغ نشدهای و ممکن است ندانسته خطایی از تو سر بزند که برایت گران تمام شود و وظیفه من به عنوان مادر (پدر) تو این است که از بروز این اتفاقات جلوگیری کنم». نوازش کنید وقتی کودکان کوچک هستند آن ها را نوازش میکنیم، میبوسیم و در آغوش میکشیم اما هر چقدر که آنها بزرگتر میشوند، نوازشها و بوسیدنهای ما هم کمتر میشود، غافل از این که کودکان حتی در سنین بالاتر و پس از رسیدن به دوران نوجوانی هنوز به نوازش ما احتیاج دارند و نوجوان هنوز گردش دستان پدر و مادرش را در لابه لای موهایش دوست دارد و هنوز هم از این که دستانمان را دور شانههایش بیندازیم و کنارش بنشینیم، لذت میبرد. مقایسه نکنید
رفتار ناپخته مقایسه کردن میتواند برای نوجوان کشنده باشد زیرا به جای تشویق و ترغیب نوجوان به جبران کم کاریها و رفتارهای ناپسندش این پیام را مخابره میکند که «تو حقیرتر، پستتر و ضعیفتر هستی» از طرف دیگر مقایسه کردن خواهرها و برادرها هم اسباب رنجش و ناراحتی را برای فرزند تحسین شده، به ارمغان میآورد. به جای مقایسه کردن بهتر است مستقیماً و با صراحت موضوع را با خودش در میان بگذارید و مثلاً بگویید: «من فکر میکنم نمرهای که گرفتی خیلی پایینتر از استعداد و توانایی تو باشد، اگر بیشتر وقت صرف کنی و درسهایت را جدیتر بگیری نتایج بهتری به دست خواهی آورد».
دیدگاه تان را بنویسید