چرا مسلم توجهی به نفوذی های ابن زیاد نداشت؟/ چرا ابن عقیل خودش را به حسین(ع) نرساند +دانلود کتاب

کد خبر: 573709

گرچه تحلیل از این که چگونه مسلم با نامه‌ی حسین علیه السلام و مأموریت ارزیابی نیروها وارد شهر شد چگونه بر مختار وارد شد و چگونه به هانی رسید و چگونه اموال و اسلحه جمع آوری کرد و برای حسین علیه السلام بیعت نمود؟

چرا مسلم  توجهی به نفوذی های ابن زیاد نداشت؟/ چرا ابن عقیل خودش را به حسین(ع) نرساند +دانلود کتاب
شیخ علی صفایی حائری سرویس سبک زندگی فردا؛ مرحوم شیخ علی صفایی حائری: إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ(فصلت 30) .... اگر ما همراه هجده هزار یار نماز بگذاریم و پس از نماز، حتی آشنایی در شهرهای غریب دعوت، نداشته باشیم و در میان جفا و حماقت و جنایت و خیانت گرفتار شده باشیم، چه حالی خواهیم داشت و با مشکلات چه خواهیم کرد.

مسلم به ما آموخت که با هدفی در سطح حکومت علوی و حسینی، و با تنها ماندن در چنگال دشمن، و ناکامی در مأموریت و شکست در ارزیابی، می توان شبی روشن و آرام و قلبی مطمئن و محکم و ضربه هایی کمرشکن داشت، تا آن جا که نیروهای محدود دشمن نتوانند از نزدیک برخورد کنند و جز سنگ و آتش و خستگی و تنهایی مسلم، پناهی نداشته باشند.

من از کودکی هر وقت که داستان مسلم را شنیده ام، سر و گردن گرفته ام و سینه ام از عزت مسلم پر از رفعت و مناعت گردیده. آدمی و این قدر محکم و سرافراز ؟! راستی که تو در کدام آسمان ریشه داری که این قدر سرفرازی؟! این استقامت بدون این ریشه های محکم ممکن نیست.این تطبیق برای ما آموزنده است،
گرچه تحلیل از این که چگونه مسلم با نامه‌ی حسین علیه السلام و مأموریت ارزیابی نیروها وارد شهر شد چگونه بر مختار وارد شد و چگونه به هانی رسید و چگونه اموال و اسلحه جمع آوری کرد و برای حسین علیه السلام بیعت نمود؟ و چرا بدون توجه به نفوذی های ابن زیاد باقی ماند و چرا در دستگاه این زیاد نفوذ نکرد و چرا او را به فتک و ترور نابود نساخت و چرا با شریک همراه نشد و چرا از شهر خارج نشد و خود به حسین علیه السلام نپیوست و چرا محاصره ی کوفه را ولو به تنهایی به بیرون راه نداد و چرا ماند و همچون کوهی از بالای دارالاماره به زمین افتاد؟
این تطبیق مهم است، گرچه تحلیل این چگونگی ها و چرایی ها شیرین است و با این تحلیل، شبه‌های ضعف مسلم در برابر این زیادی اساس می شود.ابن زیاد هنگامی که در شرایطی مناسب تر از شرایط مسلم بود و فقط از شام بریده شده بود، نتوانست در برابر گروه های پراکنده ی توابین دوام بیاورد، فرار کرد و به خانه ی مسعود رفت و لباس خانواده‌ی او را پوشید و امان خواست و حتی روزی را در برابر دشمن دوام نیاورد و حتی شمشیری نکشید.
مسلم بن عقیل

چون این ها مردان مکر و سیاست و فریب بودند و همچون عمروعاص در هنگام گرفتاری از عورت خود سپر می ساختند و ذلت را می پوشیدند و خود را ملامت نمی کردند. با این تحلیل و آن چه که از نیاز حکومت به توده و مهره و جایگزینی گذشت، شبه‌های ترور و فتک و... بی اساس می شود. چون حتی حسین علیه السلام خود آغاز کنندهی فتک و جنگ نیست. با این تحلیل از مأموریت و استقامت مسلم، فرار و لحوق به حسین تنها، مشکلی را حل نمی کند، ولی با این تطبیق ها ما می توانیم مقدار قدرت و استقامت خود را محک بزنیم و در برابر دشمن های پیچیده تر به نفوذ و نفوذی های آنان فکر کنیم و متوجه باشیم که قدرت سردار با سیاست و اندیشهی سیاست مدار و با سینه ی بزرگ و دست و چشم باز کار گشاست. « أُوْلِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارِ إِنَّآ أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِکْرَی الدَّارِ»(صاد 45 و 46)

کتاب وارثان عاشورا را از اینجا دانلود کنید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت