ایسنا: کارل پیکهارت، روانشناس و نویسنده ۱۵ کتاب در زمینه خانواده، در گفتگو با بزینس اینسایدر میگوید: کودکانی که فاقد اعتماد به نفساند تمایلی به امتحان چیزهای جدید یا چالشبرانگیز ندارند، زیرا از شکست یا ناامید کردن دیگران میترسند. این رویه، مانع پیشرفتشان میشود و آنها را از داشتن یک شغل موفق محروم میکند. او میگوید: یاس و ترس، دشمنان اعتماد به نفساند. خوشبختانه، اعتماد به نفس را میتوان از همان اولین سالهای زندگی در کودک تقویت کرد. تری آپتر، روانشناس و نویسنده هفت کتاب با موضوع خانواده، مینویسد: والدین با «آمادهسازی عاطفی» قادرند فرزندانی با قدرت حل مسئله بزرگ کنند که عواطف و احساسات خود را اداره میکنند و از پس امور اجتماعی برمیآیند. در ذیل ۲۱ نکته از پیکهارت، آپتر و دیگر روانشناسان کودک مطرح میکنیم که به شما کمک میکند فرزندی با اعتماد به نفس بالا پرورش دهید. بدون توجه به این که میبرند یا میبازند، تلاش آنها را ستایش کنید پیکهارت میگوید: تحسین کردن تلاش کودک از کاری که کرده، مهمتر است. مهم نیست گل زده یا توپ را به بیرون از دروازه شوت کرده؛ کودک شما نباید از تلاشهایش شرمنده باشد.
پیکهارت میگوید: تلاش سخت و مداوم اعتماد به نفس بیشتری در آنها به وجود میآورد تا موفقیتهای گاهبهگاه. برای بهتر شدن، آنها را به تمرین بیشتر تشویق کنید پیکهارت عنوان میکند: کودک خود را تشویق کنید برای کاری که دوست دارد زمان صرف کند. وقتی در انجام کارهایشان پیشرفت میکنند، اعتماد به نفس بیشتری در مورد تواناییها و قابلیتهای در حال رشدشان به دست میآورند. بین فعالیتهای عملی مثل ساختن ربات و کارهایی مثل راه انداختن یک گروه موسیقی جدید تمایز قائل نشوید. ترجیح دادن برخی فعالیتها نسبت به سایرین، باعث میشود کودکان حس کنند علائقشان مهم نیست. بگذارید راه حل مشکلات را خودشان پیدا کنند اگر برای انجام کارهای سخت فرزندتان وارد عمل شوید، آنها هرگز توانایی یا اعتماد لازم برای حل مشکلات را پیدا نمیکنند. اعتماد به نفس از کمک به خود و حل مسائل توسط خود کودک نشات میگیرد؛ بنابراین کمک والدین مانع شکلگیری این اعتماد میشود. به بیان دیگر، بهتر است کودک شما چند نمره B. و C. بگیرد به جای این که همیشه A. بگیرد؛ تا وقتی واقعا یاد بگیرد چه طور مسائل را حل کند و کارهایش را خودش انجام دهد. به کودکان کمک کنید دریابند
با هر کسی نباید دوست شد این یکی از باورهای کلیدی یک کودک با اعتماد به نفس است: «اگر یک رابطه دوستی خوب از آب در نیامد، دلیلی ندارد رابطههای دیگر خوب نباشند، چون من میتوانم دوستان خوبی پیدا کنم و در رابطههای دوستی موفق باشم. این نکتهای است که آپتر در کتاب «کودک با اعتماد به نفس: پرورش کودکانی که به خودشان باور دارند» بر آن تاکید میکند. به خاطر داشته باشید فرض بر این نیست که همه، کودک ما را دوست دارند و میخواهند با او دوست باشند، بلکه این است که کودک با برخی کنار میآید و با برخی نه. مسئلهای نیست اگر یک رابطه دوستی به سرانجام نرسید. کنجاوی کودکان را تقویت کنید سیل بیامان سوالات یک کودک گاهی میتواند خستهکننده باشد، اما پل هریس از دانشگاه هاروارد میگوید: این برای رشد کودک حیاتی است. هریس که در زمینه روانشناسی رشد مطالعه میکند در گفتگو با گاردین ادامه میدهد: کودکان ابتدا باید درک کنند چیزهایی در جهان هست که آنها نمیدانند... که دنیای نامریی از دانش بی پایان وجود دارد که آنها هرگز با آن روبهرو نشدهاند. همانطور که پل توگ در کتاب «کودکان چگونه به موفقیت دست پیدا میکنند» مینویسد: کنجکاوی با
شکلگیری اعتماد به نفس و دیگر صفاتی همچون استمرار و مقاومت، کنترل خود، ثبات و پیروی از وجدان ارتباط تنگاتنگی دارد. کودکان را با چالشهای جدید روبهرو کنید به کودکتان نشان دهید که میتواند با تکمیل اهداف کوچک، به یک هدف بزرگ برسد. به کودکان اجازه دهید بدون چرخهای کمکی چند متر دوچرخهسواری کنند و ترتیبی بدهید که بدون ترس از افتادن، یک دور اطراف ساختمان بزند. پیکهارت میگوید: والدین میتوانند با افزایش مسئولیتهایی که کودک باید انجام دهد، اعتماد به نفس او را تقویت کنند. هرگز عملکرد کودکان را زیر سوال نبرید هیچ چیز بیشتر از انتقاد کردن از کار کودکان، آنها را دلسرد و مایوس نمیکند. بازخوردهای مفید و پیشنهاد دادن خوب است، اما هرگز به آنها نگویید در کاری یا چیزی بد عمل کردهاند. اگر کودک به این دلیل که نگران است شما را عصبانی یا ناامید کند، از شکست بترسد، هرگز چیزهای جدید را امتحان نمیکند. پیکهارت میگوید: اغلب اوقات این انتقاد و سرزنش والدین است که عزت نفس و انگیزه کودکان را کاهش میدهد. با اشتباهات، به منزله آجرهایی برای یادگیری برخورد کنید یادگیری از اشتباهات، اعتماد به نفس میآورد. اما این، تنها
زمانی اتفاق میافتد که شما به عنوان پدر یا مادر، به اشتباهات به چشم فرصتی برای یادگیری و رشد نگاه کنید. بیش از اندازه از فرزندتان حمایت نکنید. فعلا به آنها اجازه دهید همه چیز را به هم بریزند، بعدا میتوانید کمکشان کنید که متوجه شوند دفعه بعد چگونه روش بهتری برای انجام این کار در پیش بگیرند. اگر کودک شما یاد بگیرد به جای فرار از شکستها، با آنها کنار بیاید، با پیشگامانی همچون تیم کوک، مدیرعامل اپل، ویژگیهای مشترک زیادی دارد. کوک میگوید: اگر شروع به ترسیدن کنید، هرگز چیزهای جدید یا متفاوت را تجربه نخواهد کرد. اگر راهی که در پیش گرفتهاید جواب نداد، دنیا به آخر نرسیده است. روشهای دیگر را امتحان کنید. درها را به روی تجربیات جدید باز کنید پیکهارت میگوید: شما به عنوان یک والد مسئولیت دارید دامنه تجربیات زندگی را افزایش دهید تا کودک ضمن تطبیق دادن خود با یک دنیای بزرگتر، اعتماد به نفسش را شکل دهد. برای این منظور، الزاما نباید کودکان را به سفر پنج روزه خارج از کشور بفرستید؛ راه حل میتواند خیلی ساده باشد؛ مثل امتحان کردن میگو برای اولینبار یا تمرین اسکی. کودکان وقتی با چیزهای جدید روبهرو میشوند یاد
میگیرند که در زندگی اصلا مهم نیست چیزها چقدر نادر و متفاوت به نظر میرسند، آنها میتوانند از پسش بربیایند. تاکید کنید که کسب یک نتیجه بد به خاطر آماده نبودن است نه به خاطر بیاستعداد بودن کودک شما نمره بدی در دیکته میگیرد. چگونه به آن واکنش نشان میدهد؟ آپتر مینویسد که کودکی با اعتماد به نفس بالا خواهد گفت: «من به اندازه کافی درس نخواندم» یا «خودم را آماده نکردم». کودکی با عزت نفس پایین خودش را با گفتن جملههایی از این دست که در دیکته ضعیف است یا احمق است، سرزنش میکند یا ناامید میشود. عکسالعمل اول را تشویق کنید. از آنها حمایت کنید تا زمان بیشتری صرف موضوعاتی کنند که در آن عملکرد ضعیفی داشتهاند. به آنها بگویید که اگر بیشتر درس بخوانند، در امتحان بعدی میتوانند بهتر عمل کنند و این که حتی اگر امتحانهای قبلی خوب نبوده دفعه بعد میتوانند یک نمره عالی بگیرند. اگر نتیجه خوبی گرفتند، تلاش آنها را ستایش کنید نه موقعیتی را که در آن هستند بیایید تصور کنیم بچهها در امتحان ریاضی اخیرشان یک نمره تقریبا عالی گرفتهاند. آپتر مینویسد در این موقعیت ایدهآل، میتوانید عکسالعملی نشان دهید که موجب تقویت
اعتماد به نفس آنها شود. کودکی با اعتماد به نفس پایین خواهد گفت:: «اوه، امتحان آسان بود. من شانس آوردم». شما در عوض تلاشش را ستایش کنید: «شرط میبندم که امتحان تا حدی سخت بود، اما تو خوب درس خواندی». چیزهایی را که میدانید به کودکان یاد دهید شما قهرمان فرزندتان هستید؛ دست کم تا زمانی که به سن نوجوانی میرسند. از این قدرت استفاده کنید تا آنچه درباره نحوه اندیشیدن، عمل کردن و صحبت کردن میدانید، به آنها یاد بدهید و برای آنها یک الگوی خوب باشید. تماشای موفقیتهای شما به کودکان کمک میکند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند و به این نتیجه برسند که آنها هم میتوانند. در عقبگردها، کودکان را هدایت و راهنمایی کنید هر کودکی باید در برههای از زمان این را بیاموزد که زندگی عادلانه نیست. پیکهارت میگوید: وقتی کودکان با سختی روبهرو میشوند، والدین باید به آنها نشان دهند که چگونه این چالشها را تحمل کنند. این کار مقاومت و پایداری آنها را افزایش میدهد. او میافزاید: مهم است به کودک یادآوری کنید جادهای که به سمت موفقیت میرود، پر از عقبگرد است. شوق آنها برای آزمودن چیزهای جدید را پاس بدارید فرقی نمیکند تلاش
برای سفر با تیم بسکتبال باشد یا اولین تجربه سوار شدن به ترن هوایی. والدین باید بچهها را به امتحان کردن چیزهای نو و جدید تشویق کنند. او پیشنهاد میکند جمله سادهای بگویید مثل این: «تو شجاعی و میتوانی این را امتحان کنی». او میگوید: چسبیدن به چیزهای آشنا و همیشگی راحت است. برای جرات کردن و امتحان چیزهای جدید و متفاوت، تشویق ضروری است. مقتدر باشید، اما سختگیر نه وقتی والدین خیلی سختگیر یا مصر باشند، اعتماد کودک به اداره امور توسط خودش کاهش مییابد. وابستگی کودک به این که همیشه به او گفته شود چه باید بکند، مانع از این میشود که وی دست به اعمال شجاعانه بزند. کمک و حمایت خود را به کودک تقدیم کنید، اما زیادهروی نکنید کمک زیادی به کودک خیلی زود توانایی او برای کمک به خودش را کاهش میدهد. اول بگذارید کودک خودش برای کمک به خودش وارد عمل شود و بعد کمکهای والدینی را نثار او کنید. این کار اعتماد به نفس او را افزایش میدهد. وقتی نگرانشان هستید به آنها نگویید طبیعی است که نگران فرزندتان باشید، اما نباید این نگرانی را دائما به آنها نشان دهید. نگرانی والدین اغلب میتواند از سوی کودک به منزله عدم اعتماد شما
تلقی شود. اعتماد والدین، در کودک اعتماد به نفس ایجاد میکند. از ایجاد میانبر خودداری کنید؛ برای فرزندتان استثنا قائل نشوید مسلم است که شما بهترینها را برای فرزندتان میخواهید. اما پدر یا مادری که به معلم مدرسه التماس میکند نمره اضافی به فرزندش بدهد، به نفع او عمل نمیکند. در حقیقت ولخرجی یا دست و دلبازی در دادن امتیاز به فرزند، حاوی این پیام است که به او اطمینان و اعتماد ندارید. با کودک درباره احساساتش صحبت کنید آپتر مینویسد کودکی که عزت نفس دارد، با احساساتش راحت است. میتواند درباره احساسش گفتگو کند و درک میکند گاهی احساس بد داشتن چیزبدی نیست. میتوانید این روش را تقویت کنید و با صحبت درباره احساسات خودتان، والدینتان و دیگر فرزندانتان برای آنها مثالهایی بیاورید. اگر کودک آشفته و نگران به نظر میرسید، از او بپرسید چرا چنین احساسی دارد. صرفا از او نخواهید بر این احساس غلبه کند یا آرام باشد. بگذارید کودکان مطابق سنشان عمل کنند از کودکتان انتظار نداشته باشید مثل بزرگترها عمل کند یا چندین سال از سنش جلوتر باشد. پیکهارت میگوید: وقتی یک کودک حس کند که فقط مثل بزرگترها عمل کردن خوب است، این
استاندارد غیرواقعی تلاش او را سست میکند. او ادامه میدهد: تلاش برای برآورده کردن انتظارات مربوط به سنین بالاتر اعتماد به نفس راکاهش میدهد. هیجان آموختن را پاس بدارید بچهها برای این که بفهمند به هر چیز چه واکنشی نشان دهند، به والدین شان نگاه میکنند. پس وقتی یاد میگیرند شنا کنند، یا به یک زبان جدید سخن بگویند هیجانزده و مشتاق شوید، در این صورت، آنها نیز دراین باره هیجانزده خواهند شد. یادگیری کار سختی است، اما وقتی تکمیل شد، برای یادگیری بیشتر اعتماد به نفس ایجاد میکند. پس این اشتیاق به رشد را پاس بدارید.
دیدگاه تان را بنویسید