اسرار عملیاتی که به جنگ جهانی دوم پایان داد

کد خبر: 942722

هفتاد و پنج سال پیش در ششم ماه ژوئن سال ۱۹۴۴ میلادی، هزاران زن و مرد برای شرکت در عملیات پایان‌بخش جنگ جهانی دوم آماده می‌شدند. عملیاتی که طراحی آن از یک سال پیش آغاز شده بود و در جریان آن ۱۳۰ هزار نیروی نظامی متفقین مشارکت داشتند. در پایان آن نیز ۱۰ هزار نفر کشته، مجروح یا اسیر شدند.

با وجود گذشت بیش از ۷ دهه، «دی دِی» یا «D-Day» همچنان عنوان بزرگ‌ترین عملیات نظامی آبی-خاکی تاریخ را از آن خود دارد. اما اعتبار این عملیات تنها به این عنوان ختم نمی‌شود بلکه اسرار و واقعیت‌های شگفت‌انگیزی از آن به دست آمده که مرور آن‌ها دلایل اهمیت تاریخی آن را بیش از پیش نمایان می‌کند.

۱- تمرینات کشنده روز ۲۸ آوریل ۸ کشتی حامل تجهیزات و نیرو‌های آمریکایی عازم سواحل «دِون» در بریتانیا شدند. هدف از این اعزام برگزاری تمرین آمادگی برای نبرد بزرگ بود. اما وقوع یک اشتباه مرگبار شرایط ناامیدکننده‌ای به وجود آورد. استفاده از فرکانس رادیویی اشتباه موجب شد تا آلمان‌ها پس از شنیدن مکالمه‌های نیرو‌های متفقین، ارتباط رادیویی کشتی‌ها را قطع کرده و در پی عملیات برق‌آسای یک اژدر نیروی دریایی نزدیک به ۸۰۰ تن از سربازان در نظر گرفته شده برای عملیات بزرگ را از بین ببرند.

۲- جذابیت زنانه در کتاب مشهور جاناتان مایو درباره روز نبرد بزرگ داستانی درباره یک سرباز بریتانیایی به عنوان تِرِنس اوتوِی نقل شده که مسئول یگان حمله به توپخانه مِروِی در روز عملیات بود. او برای اطمینان از رازداری افراد یگانش تصمیم می‌گیرد تعدادی از زیباترین زنان نیروی هوایی را با لباس مبدل به کاباره‌های محلی بفرستد. او از این زنان می‌خواهد تا با دست زدن به هر کار ممکن، سعی کنند تا سربازان را به لو دادن اطلاعات عملیات ششم ژوئن وادار کنند. البته هیچ کدام از سربازان در این دام نمی‌افتند.

۳- تردید‌های چرچیل با وجود سخنرانی‌های الهام بخش و سرشار از اعتماد به نفسی که از وینستون چرچیل، نخست وزیر وقت بریتانیا سراغ داریم، او در شب پیش از آغاز عملیات دچار تردبد و دلهره شده بود و اعتماد به نفس پیشین خود را از دست داده بود. چنان که شب عملیات به همسرش می‌گوید: «می‌توانی تصور کنی که فردا صبح وقتی که از خواب بیدار می‌شوی، متوجه بشوی، در زمانی که خواب بودی حدود ۲۰ هزار سرباز کشته شده‌اند؟»

۴- اسم رمز‌های عبور در دوران آماده سازی برای انجام عملیات بزر، اسامی رمزی رمز برای پنهان نگاه داشتن این عملیات به کار گرفته شده بود. به عنوان مثال «یوتا، اوماها، طلا و شمشیر» برای مناطق ساحلی نرماندی، «نپتون» برای مناطق غیرساحلی و کلمه «متعصب» نیز برای افرادی به کار گرفته می‌شد که دارای درجه بالای نظامی بودند. همچنین از واژه «ارباب» برای نبرد نرماندی استفاده می‌شد.

در سال ۱۹۴۴ زمانی که متفقین برای انجام نبرد بزرگ آماده می‌شدند، نهاد‌های امنیتی متوجه شدند که یک طراح جدول کلمات متقاطع از واژه‌های یوتا، اوما‌ها و نپتون به طور مکرر استفاده کرده است. این فرد برای مدتی تحت نظر قرار گرفت و در نهایت منزل و دفتر کار او مورد بازرسی قرار گرفت، ولی سرنخی از تلاش برای انتقال اطلاعات سری به دشمن پیدا نشد.

۵- عملیات فریب رمزگذاری‌ها تنها بخشی از برنامه مخفی‌سازی برای جلوگیری از لو رفتن عملیات بود. نیرو‌های متفقین همچنین عملیات قریبی را ترتیب دادند تا نیرو‌های آلمان نازی را درگیر یک نبرد غیرواقعی کنند. آن‌ها با تعیین رمز‌های جعلی و فرستادن امواج رادیویی و اعزام سرباز و چترباز به نرماندی و پا-دو-کاله عملیاتی دروغین را سازماندهی کردند.

این عملیات که رمز آن «تایتانیک» بود با هدف انحراف تمرکز نیرو‌های آلمان از غرب فرانسه که محور اصلی آغاز عملیات بزرگ بود، طراحی شده بود.

۶- مفهوم دی در «دی دِی» سال‌ها مفهوم دی در «دی دِی» محل گمانه‌زنی‌ها بود. برخی می‌گفتند، دی حرف اول کلمه مرگ در زبان انگلیسی است و برخی حدس می‌زنند که دی از حرف اول کلمه تصمیم در زبان انگلیسی برگرفته شده است.

اما بالاخره مشخص شد که دی به همان معنای روز و با هدف پنهان نگاه داشتن روز عملیات استفاده شده است. بدین صورت که در طرح ریزی عملیات از دی-۱ به عنوان روز پیش از عملیات و دی+۱ به عنوان روز بعد از عملیات استفاده شده است. بدین ترتیب هر تغییری در تاریخ انجام عملیات موجب تغییر کل تاریخ‌ها و برنامه‌ریزی‌ها نمی‌شد.

۷- «نامه آیزونهاور» درصورت پیروزی آلمان نازی آیزونهاور، ژنرال آمریکایی پیش از عملیات نامه‌ای نوشت تا در صورت شکست احتمالی منتشر شود. وی در بخشی از این نامه نوشته شده بود: «نبرد ما در منطقه شربورگ-هاور شکست خورده و سربازان ما در حال عقب‌نشینی هستند. تصمیم من برای حمله به این منطقه بر اساس اطلاعاتی که به دست آورده بودیم، صورت گرفت. نیرو‌های ما اعم از زمینی و هوایی تمام توان خود را برای پیروزی انجام دادند و شجاعانه جنگیدند. هر سرزنش و یا مشکلی در اجرای این عملیات به من بازمی‌گردد چرا که مسئول و برنامه‌ریز اصلی آن من بودم.»

این نامه در عین شگفتی به تاریخ ۵ ژوئیه به جای ۵ ژوئن امضاء شده که می‌تواند ناشی از مشغله بالای آقای آیزنهاور در آن روز‌ها باشد.

۸- هوا آفتابی می‌شود یا بارانی؟ روز اصلی نبرد در واقع روز پنجم ژوئن بود، اما به دلیل شرایط بد جوی و بارندگی نیرو‌های آیزونهاور ناچار بودند تا عملیات خود را با یک روز تاخیر انجام دهند.

ارتش آلمان در اواخر ماه مِی منتظر حمله متفقین بودند، به ویژه شبی که ماه کامل و جزر و مد آب بالا بود و باد ملایمی هم می‌وزید. اما هنگامی که در اوایل ماه ژوئن باد و باران شدید منطقه را فرا گرفت، احتمال حمله کاهش یافت.

۹- شکستن رمز "اِنیگما" انیگما نام ماشین‌های الکترومکانیکی بود که ارتش آلمان نازی از اوایل دهه ۲۰ میلادی از آن‌ها به منظور رمزنگاری پیام‌های نظامی در طول جنگ جهانی دوم استفاده می‌کرد.

آیا دستگاه قادر بود رمز‌هایی متشکل از ۲۰۰ تریلیون ترکیب مختلف از حروف را که غیرقابل شکستن به نظر می‌رسید، تولید کند.

متفقین پیش از انجام عملیات بزرگ با کمک رمزنگاران لهستانی موفق به گشودن رمز پیام‌های ارتش آلمان شدند. این اتفاق آن‌ها را مطمئن کرد که عملیات فریب آن‌ها علیه ارتش آلمان موفق بوده است.

۱۰- مردی که عامل پیروزی بود به گفته آیزونهاور، «آندرو هیگینز» پیروز این جنگ بود. اما هیگینز که بود؟ به گفته آیزنهاور او طراح و سازنده LCVPs، وسایل نقلیه آبی خاکی است که نیرو‌های متفقین با استفاده از آن قادر به عبور از کانال بودند. به گفته آیزونهاور بدون استفاده از این وسیله استراتژی به کار گرفته شده در جنگ کاملا متفاوت می‌شد و شانس پیروزی پایین می‌آمد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت