«تقی‌زاده‌های امروز» که رهبری از آنها نام برد چه کسانی هستند؟

کد خبر: 932514

پژوهشگر مسائل تاریخی گفت: نحله فکری تقی‌زاده‌های امروز همان مرعوبیت در برابر غرب و بی‌هویتی را حفظ کرده و متاسفانه منشا تحقیر جامعه ماست.

عباس سلیمی‌نمین پژوهشگر تاریخی و کارشناس سیاسی در گفت‌وگو با تسنیم ، با اشاره به فرمایشات امام خامنه‌ای در سخنرانی یکم فروردین امسال در حرم مطهر امام رضا(ع) درباره تقی‌زاده‌های امروزی گفت: شناخت تقی‌زاده‌های امروز مستلزم شناخت یک نحله در تاریخ معاصر ایران است. در تاریخ معاصر ایران برخی کسانی که خودشان را روشنفکر می‌پنداشتند در اولین مواجهه با غرب مرعوب غرب شدند؛ یعنی نسبت به دستاوردهای غرب به ویژه دستاوردهای صنعتی و رفاهی غرب کاملا از خود بی‌خود شدند و به گونه‌ای با این پدیده مواجه شدند که گویا باید همه چیز خود را از دست بدهند تا آن دستاوردها را از آن خود بسازند.

وی افزود: این طیف به هیچ‌وجه نسبت به غرب شناخت عمیق نداشتند و عقبه این دستاوردها را نمی‌شناختند. به طور مثال دکتر شریعتی هم به عنوان یک روشنفکر به غرب می‌رود و همچنین اهرام مصر را می‌بیند ولی هرگز مرعوب فراعنه نمی‌شود. چرا که او در کنار گور دسته‌جمعی متوقف می‌شود و سرنوشت خود را با آن خفتگان در آن گور یکسان می‌یابد.

این کارشناس و پژوهشگر تاریخی ادامه داد: کسانی که آن اهرام را ساختند را خفتگان در این گورهای دسته‌جمعی می‌یابد. کسانی که سنگ‌های عظیم را به ارتفاع غیرقابل تصور منتقل می‌کردند و زیر این سنگ‌ها ِله می‌شدند را به آن گورها منتقل می‌کند. شریعتی می‌گوید اینها دارای سرنوشت مشابه من هستند.

سلیمی‌نمین تصریح کرد: اگر روشنفکرانی مثل تقی‌زاده در می‌یافتند و یا در تاریخ غرب مطالعه می‌کردند که چگونه بزرگراه در غرب ساخته شده و صنعت به وجود آمده و اینها چگونه با بردگانی که از آفریقا منتقل شدند و در آنجا به بردگی گرفته شده‌اند صنعت غرب ساخته شد و همچین چگونه با غارت منابع آسیا، آفریقا و هند چه جنایاتی که انجام شد تا در غرب صنعت شکل گرفت و یک قدرت اقتصادی شکل گرفت. اینها بدون اینکه در عقبه دستاوردهای صنعتی مطالعه کنند، کاملا مرعوب دستاوردهای غرب شده‌اند. از آنجایی که نسبت به هویت خودشان هم بیگانه بودند؛ روشنفکر این جامعه هم نبودند و از اطلاع کافی از قابلیت‌ها و توانمندی‌هاو قابلیت‌های جامعه خود هم متاسفانه محروم بودند.

وی ادامه داد: نه روشنفکر جامعه خود بودند و نه روشنفکر جامعه‌ای که به آن تمسک می‌جستند؛ چرا که اگر می‌خواستند روشنفکر غربی هم باشند باید اطلاعات جامعی نسبت به غرب می‌داشتند؛ باید می‌یافتند با ترویج برده‌داری توسط غرب چه جنایاتی صورت گرفت و ثروت‌های اندوخته شده در غرب با منهدم کردن چه جوامعی پیدا شد و چگونه در هند، آفریقا و آمریکای لاتین جنایت کردند. از این هم شناخت نداشتند و مرعوب یک دستاوردهایی شدند که صرفا ظاهر آن را می‌دیدند و بر ظاهر آن قضاوت می‌کردند. این مرعوب شدن و خودباختگی به تدریج منجر به وابستگی سیاسی هم شد.

کارشناس و پژوهشگر مسائل تاریخی تصریح کرد: دیدیم که تقی‌زاده در تاریخ ما علاوه بر ضربه‌های هولناکی که به نهضت مشروطه وارد ساخت که بعضا در قالب تندروی و در قالب اینکه در دفاع از حقوق اساسی جامعه کارهای تند تبلور می‌یافت اما در نهایت لطمات جدی توسط چنین افرادی امثال تقی‌زاده به نهضت مشروطه زد.

سلیمی‌نمین اظهار کرد: برجسته‌ترین بحثی که از آقای تقی‌زاده می‌توانیم بگوییم که خود او هم به آن اذعان دارد، عملکرد او در ارتبطات با تمدید قرارداد «دارسی» است که در تاریخ به ثبت رسیده است. خیانت‌بار بودن قرارداد دارسی به اندازه کافی برای جوانان ما مسلّم است اما تمدید آن به مراتب خیانت‌بارتر است کما اینکه وقتی رضاخان از ایران فرار کرد تا محاکمه نشود، تقی‌زاده به مجلس فراخوانده شد و مورد استیضاح قرار گرفت که چرا به عنوان وزیر دارایی چنین قرارداد ذلت‌بار و علیه مصالح ملی را امضا کرده است.

وی خاطر نشان کرد: تقی‌زاده در مجلس رسما اعلان کرد که این قرارداد را قبول نداشته اما تحت فشار استبداد رضاخان این کار را انجام داده و آلت فعلی بیشتر نبوده است. هرچند این توجیه تقی‌زاده چندان مورد قبول واقع نشد اما نمونه‌هایی از خیانت‌هایی بود که امثال تقی‌زاده علیه ملت خودشان و به نفع سلطه انگلیسی‌ها بر ایران انجام دادند.

این پژوهشگر مسائل تاریخی افزود: امروز هم این قبیل آدم‌ها در جامعه ما وجود دارند که بدون شناخت از جامعه غرب و بدون شناخت از جامعه خودشان تبدیل به عناصر بی‌هویت می‌شوند و در نهایت این بی‌هویتی در مسیر خدمت به کشورها و جوامعی ختم می‌شود که ظاهر پیشرفته‌ای در امور صنعتی دارند. نحله فکری تقی‌زاده‌های امروز هم همان مرعوبیت و همان بی‌هویتی را حفظ کرده و متاسفانه منشا تحقیر جامعه ماست؛ یعنی روشنفکری که باید جامعه خود را به پیش ببرد مرتب زمزمه تحقیر را در گوش ملت می‌خواند.

وی افزود: اینکه "ما نمی‌توانیم بدون غرب زندگی کنیم و نمی‌توانیم امور خودمان را به پیش ببریم" مانند تیپ‌هایی مثل رزم‌آراست که در مجلس فریاد می‌زدند که ما هرگز نمی‌توانیم نفت خودمان را خودمان اداره کنیم بنابراین نباید در مسیر اداره نفت خودمان قرار بگیریم و باید در اداره نفت وابسته به بیگانگان و به طور مشخص انگلیسی‌ها باشیم.

سلیمی‌نمین اضافه کرد: اما دیدیم برخلاف آنچه که رزم‌آرا ادعا می‌کرد توانستیم نفت خودمان را خودمان اداره کنیم و هیچ مشکلی در این زمینه نداشتیم. امروز نیز همین زمزمه‌های تیپ‌هایی مانند رزم آراها و تقی‌زاده‌ها در گوش ما از سوی روشنفکران زمزمه می‌شود و همین نداها و اظهارات را امروز هم داریم که "نمی‌توانیم بدون اروپا و بدون غرب خودمان را پیش ببریم و جامعه خودمان را به خوبی اداره کنیم"، لذا به نوعی معطل نگه‌داشتن جامعه و تحقیر جامعه را از این جهت از جانب امثال تقی‌زاده‌ها شاهدیم.

وی در ادامه گفت:در مطبوعات و در اتفاقات مختلف این را شاهدیم؛ اتفاقاتی مانند حمله تروریستی به مساجد در نیوزیلند که واکنش این نوع به ظاهر روشنفکران نوعی سکوت و پذیرش تحقیر بود. وقتی عده‌ای نژادپرست رسما نژادپرستی را ترویج می‌کنند و مورد حمایت تلویحی هم واقع می‌شوند؛ گویا هیچ‌گونه توهینی به این نوع روشنفکران نشده و از کنار آن عبور و در برابر آن سکوت می‌کنند و حتی حاضر نیستند مشابه آن واکنشی که در مورد ترورهایی که متوجه کشورهای اروپایی بوده را از خود نشان دهند و نه اینکه بیان کنند ما هم مسلمانیم و اهل نماز و قرآن هستیم. نه در برابر آتش زدن قرآن توسط آن نماینده مجلس هلند و نه در مورد جنایتی که در مساجد نیوزیلند صورت گرفت واکنش نشان دادند.

این تحلیلگر مسائل تاریخی با بیان اینکه این‌ها نوعی مرعوب بودن در برابر غرب را حفظ کردند و در آن مسیر حرکتی می‌کنند، تصریح کرد: اینها همانطور که در نهایت تقی‌زاده توسط حتی عناصر ملی مورد استیضاح قرار گرفت؛ نهایتا خودشان را در حد یک آلت فعل اعلام کردند و یعنی شأنی برای خود قائل نبودند که از هویت خود در آن زمان دفاع کنند و حاضر نباشند به ملت خود خیانت کنند؛ آنقدر شأن خود را تنزل دادند و امروز هم شأنیت این افراد گرچه در جایگاه‌های سیاسی و رسانه‌ای قرار دارند؛ در نهایت شأنیت خود را در این حد برای جامعه روشن خواهند ساخت و جامعه به تشخیص دقیقی نسبت به آنها خواهد رسید. بهترین شرایط هم در حال بدست آمدن برای شناخت اینهاست که این‌ها نه غرب را و نه جامعه خود را می‌شناسند و آدم‌های بی‌هویتی هستند که برای کسب هویت خدماتی را به بیگانه ارائه می‌دهند و در نهایت آنها هم به رسمیتشان نمی‌شناسند و مانند یک موجود تهی آنها را به دور می‌افکنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت