صبح نو: شاغل بودن زن موجب فروپاشی خانواده می‌شود

کد خبر: 897416

طرح تشكیل وزارت «خانواده و ازدواج»‌، چند سال قبل در مجلس شورای اسلامی مطرح شد اما بعد از گذشت چند سال هنوز به جایی نرسیده است. دنبال‌كنندگان این طرح معتقد بودند با راه‌اندازی این وزارتخانه می‌توان به تسهیل و ترویج ازدواج و همچنین استحكام بنیان خانواده كمك كرد. شبیه همان تصمیمات و برنامه‌ای كه برای وزارت ورزش‌و‌جوانان اتخاذ شد اما در نهایت این وزارتخانه رویكرد اصلی خود را ورزش انتخاب كرده و جوانان مغفول مانده‌اند؛ ‌با این وجود اما راه‌اندازی وزارت خانواده از همان ابتدا نیز موافقان و مخالفان بسیاری داشته و دارد.

صبح نو: شاغل بودن زن موجب فروپاشی خانواده می‌شود

صبح نو: موافقان معتقدند تشکیل چنین وزارتخانه‌ای همانند آنچه در بعضی دیگر از کشورها شاهدش هستیم، نتایج مثبتی در حوزه خانواده و حل بحران‌های پیش آمده در مهم‌ترین نهاد اجتماعی دارد و مخالفان نیز معتقدند این وزارتخانه در صورت ایجاد، به خروجی مورد نظر دست پیدا نخواهد کرد و صرفاً بر بدنه فربه دولت افزوده شده و بودجه‌ای را هدر خواهد داد. دکتر قاسم اویسی،‌ دانش‌آموخته دکترای جامعه‌شناسی و متخصص حوزه خانواده که در زمینه نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی تحقیقات بسیاری داشته از جمله این مخالفان است و معتقد است خانواده یک پدیده فرهنگی و اجتماعی است و از درون جامعه ظهور می‌یابد و باید از درون همان جامعه و فرهنگ، مشکلات و مسائل پیش آمده آن نیز حل شود، نه توسط دولت. او در گفت‌و‌گو با «صبح‌نو» می‌گوید: «کارکرد خانواده را جامعه تعیین می‌کند، جامعه می‌گوید خانواده باشد یا نه و اگر هست، چگونه باید باشد. تجربه نشان می‌دهد سیاست‌های دولتی نقشی در این مسائل ندارد و جامعه کار خودش را انجام خواهد داد.» تعیین سقف مهریه از جمله مواردی است که به گفته او، جامعه برای رهایی از آن مسیر دیگری را انتخاب کرده و هم‌اکنون مسکن را به‌عنوان مهریه انتخاب کرده است، با این تجربیات سازمانی تحت عنوان خانواده نیز حق و توان دخالت در مسأله خانواده را ندارد مگر آنکه تحقق خواسته‌های جامعه، توسط دولت مدیریت شود. بعضی کشورها همچون ترکیه، سوئد و... صاحب وزارت خانواده هستند اما آن‌گونه که این استاد دانشگاه می‌گوید سوئد نیز با دولتی کردن موضوع خانواده و گرفتن حق تربیت فرزند از پدر و مادر ، هم اکنون به پشیمانی رسیده و اذعان دارند که به مفهوم خانواده نیازمندند. اما آنچه در کشوری مانند سوئد در مقایسه با وضعیت ایران رخ داده به عقیده اویسی متفاوت است چراکه در آن کشورها، آنچه ایجاد شده نتیجه سیاست‌های خودشان است اما در ایران، اوضاع از کنترل خارج شده است و این، شرایط متفاوتی را ایجاد کرده است. اویسی به صراحت می‌افزاید:‌ «خانواده در ایران فرایندی را طی می‌کند که اگر به همین منوال پیش رود، تا 20 سال آینده دچار تغییرات عمده خواهد شد.» به اعتقاد این جامعه‌شناس در این شرایط ما دیگر شاهد خانواده‌ای که مد نظر آموزه‌های دینی است، نخواهیم بود.

نقش اشتغال زن در فروپاشی خانواده

تغییر و تحول در حوزه فرهنگ، اتفاقی است که در دیگر ارکان نیز رخ خواهد داد و ابعاد جهانی نیز دارد. البته بخشی از این تغییرات هم خارج از کنترل است. خانواده نیز جدای از این مسأله نیست و بخشی از تغییرات رخ داده در آن متأثر از جهانی شدن، مصرف‌گرایی به مفهوم سرمایه‌داری، رشد شبکه‌های مجازی و... است. اما اویسی معتقد است این شرایط در دیگر کشورها هم رخ داده اما ما زمینه‌اش را داریم. او می‌گوید: «خانواده در کشوری مانند ژاپن آنچنان تغییر نکرده است . این کشور هنوز سنت‌های خود در مورد خانواده را حفظ کرده،‌ سنت‌هایی که در کشور ما کمرنگ شده است.» او دلیل این اتفاق را مدیریت فرهنگی می‌داند و می‌گوید ژاپن بر بستر فرهنگی خود و با تأکید بر حفظ آن‌ها، به سوی پیشرفت و تکنولوژی حرکت می‌کند و از پیشرفت دیگر جوامع نیز برای تکمیل آن‌ها بهره‌مند می‌شود اما تأکیدی بر حرکت بر بستر فرهنگ نداریم. این جامعه‌شناس، خانواده را مظلوم‌ترین واحد اجتماعی در ایران می‌داند که اعضای آن به صورت جزیره‌ای عمل کرده و هم اکنون این نهاد اجتماعی، کارکردهای خودش را از دست داده است. او می‌گوید: ‌«در خانواده،‌ مشکل والدین داریم. والدینی که بتوانند به خانواده بقا و معنا دهند نداریم. یکی از دلایل این مسأله این است که بخشی از کارهای خانواده را به بیرون واگذار کرده‌ایم مانند مهد کودک‌ها، دیگر کاری برای انجام دادن نداریم و هرکس راه خودش را می‌رود. ما فکر کردیم مستقل عمل کردن مفید است و زن را به کسب درآمد خارج از خانه هدایت کردیم اما این موضوع در دو کشور متفاوت، دو معنای متفاوت دارد. در کشور ما وقتی زن شاغل شد و از حقوقش آگاهی یافت، اگر نظام فرهنگی،‌ نظام سالمی نباشد، به شدت فردگرا شده و به‌دنبال منافع خودش خواهد رفت. در بسیاری از کشورها درآمد زن و مرد، هر دو در مجموعه ساختار خانواده مدیریت می‌شود اما در کشور ما به فروپاشی کمک می‌کند.» او البته تأکید می‌کند که نوع کار ‍زن، مدت زمان و شدت آن بسیار مهم است اما با اشاره به تحقیقات انجام شده در برخی کشورها می‌گوید: «الزاماً اشتغال زن در کنار همسرش تفاوت چندانی با اشتغال مرد تنها ندارد. شاغل بودن زن هزینه‌های دیگری بر زندگی تحمیل می‌کند.»‌

فرصت طلایی از دست رفته

به عقیده این جامعه‌شناس، سال‌های بعد از انقلاب اسلامی و حتی سال‌های جنگ تحمیلی تا نیمه دهه 60، بهترین فرصت برای پرداختن به موضوع خانواده بوده است. سال‌هایی که انسجام عاطفی و فرهنگی در جامعه وجود داشت و روابط وارد حوزه سود و زیان نشده بود اما متأسفانه از این فرصت طلایی استفاده نشد و بعد از آن با ورود به عرصه اقتصاد و سازندگی، آن انسجام و غلبه عاطفی جای خود را به محاسبه مادی داد. هر چند که تأکید می‌کند آن اقدامات و سیاست‌ها نیز لازم بود اما نباید از موضوع خانواده غافل می‌شدیم.« تثبیت نظام جمهوری اسلامی، بدون تثبیت نظام خانواده معنا ندارد. با خانواده فروپاشیده نمی‌توان نظام اسلامی بنا نهاد.» او بر این موضوع نیز تأکید می‌کند که اگر اتفاقی در خصوص خانواده رخ ندهد، ممکن است حتی خانواده مستحکمی نیز نداشته باشیم. خانواده‌ای که زن و مرد بدون هیچ قرارداد و تعهدی و خارج از مفهوم رسمی، تا زمانی که احساس کنند می‌توانند، در کنار هم زندگی کرده و به راحتی یکدیگر را رها می‌کنند. اویسی اما بر این موضوع تأکید می‌کند که مسأله نظام خانواده با هم‌اندیشی بین رشته‌ای میان متخصصان علوم دینی، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، اقتصاددانان و سیاست‌گذاران می‌تواند روند کندتری را تا فروپاشی طی کند. «اگر اتفاق دیگری رخ دهد که نمی‌دانم چیست، شاید برگشت به خانواده سنتی را شاهد باشیم. اروپا همین مسیری را که هم اکنون ما دچارش هستیم طی کرد و در حال بازگشت از آن است.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت