انتقادات تند کیهان از فرخ نژاد/ زندگی‌ات شاهانه است

کد خبر: 880212

یک بازیگر گفت که مجبور است هر شش ماه به آمریکا سفر کند تا ‌گرین‌کارتش باطل نشود و هر ماه 10 هزار دلار برای خانواده‌اش به آمریکا منتقل می‌کند!

برترین ها: این روزها نام حمید فرخ نژاد به دلیل تنشی که بین او و علی علیزاده، کارشناس شبکه فارسی زبان با اتهاماتی که به هم وارد کردند و می کنند بر سر زبان هاست.

روزنامه کیهان نوشت: حمید فرخ‌نژاد که ازجمله چهره‌های مشهوری است که مدعی نگرانی برای مشکلات اقتصادی مردم است، در برنامه اینترنتی تیوی پلاس حرف‌های قابل تأملی زد. وی در بخشی از این برنامه، دو‌تابعیتی بودن خود را تأیید کرد و اظهار داشت: من در آمریکا برای خود و خانواده‌ام اقامت گرفته‌ام و در حال حاضر همسر و پسرم در این کشور زندگی می‌کنند. اقامتی که من گرفتم از نوع اقامتی است که به نخبگان و هنرمندان می‌دهند که این ‌گرین‌کارت، شامل اقامت و اجازه کار در آن کشور می‌شود.

وی تأکید کرد: هر شش ماه به محل اقامت همسر و فرزندم می‌روم تا‌ گرین‌کارتم باطل نشود. وی با ‌اشاره به اینکه پسرش در گران‌قیمت‌ترین مدرسه غیرانتفاعی تهران تحصیل می‌کرد، افزود: با این حال علاقه‌ای به رفتن به مدرسه نداشت.

پسرم در حال حاضر در خارج از کشور ادامه تحصیل می‌دهد و بسیار علاقه‌مند به درس خواندن شده است. او تصریح کرد: در حال حاضر شرایط سختی را می‌گذرانم، من زیر ۱۰ هزار دلاری که ماهانه برای همسر و فرزندم می‌فرستم، زاییده‌ام! گفتنی است این مبلغ بسیار بالاتر از درآمد متوسط شهروندان آمریکایی است.

خبرگزاری فارس نیز در مطلبی نوشت:

به تازگی علی علیزاده، فعال سیاسی نسبت به تحلیل‌های حمید فرخ‌نژاد از اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی واکنش نشان داد و این بازیگر سینمای ایران را به دخالت نکردن در موضوعاتی که درباره آن درک و شناختی ندارد، دعوت کرد. کشمکش فرخ‌نژاد و علیزاده به مشاجرات پینگ‌پنگی تبدیل شد و دست آخر، این حمید فرخ‌نژاد بود که رسانه‌ای پیدا کرد تا تمام حرف‌هایش را در آن منتشر کند؛ یک گفت‌وگوی ویدیویی حدود ۱۵۰ دقیقه‌ای که بازیگر سینمای ایران، هم از زیر و بم و بالا و پایین زندگی‌اش گفت و هم هرچه خواست به نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور خرده گرفت.

شامگاه شنبه ۱۴ مهرماه گفت‌وگوی تصویری او در یکی از رسانه‌های اینترنتی منتشر شد؛ گفت‌وگویی که از همان ابتدا زمان طولانی آن جالب به نظر می‌رسید؛ چرا که کمتر برنامه گفت‌وگومحوری حدود ۱۵۰ دقیقه به طول می‌انجامد.

فرخ‌نژاد در این گفت‌وگو علاوه بر زندگینامه‌اش صحبت‌هایی را مطرح کرده است که در ادامه، گزیده‌ای از این ویدیوی طولانی می‌آید.

۴۰ سال است که چراغ‌‌ها را خاموش کرده‌اند و می‌گویند ساکت باش!

حمید فرخ‌نژاد در این برنامه گفت: در کشور ما هر اتفاقی می‌افتد، می‌گویند ساکت باشید و سخنی به میان نیاورید. ۴۰ سال است که در این کشور همه چراغ‌ها را خاموش کرده‌اند و می‌گویند در شرایط حساس کنونی چیزی نگویید. مطبوعات هم ساکت شده‌اند و هیچ نمی‌گویند.

معمولاً از پولشویی در فیلم‌ها دیر مطلع می‌شوم

وی درباره حضور بر سر پروژه‌هایی که در آن پولشویی می‌شود، گفت: اگر مطلع شوم که در یک پروژه پولشویی می‌شود، از بازی در آن خودداری می‌کنم؛ اما این موضوع جزء موضوعاتی است که کمتر از آن مطلع می‌شوم و اگر هم مطلع شوم بعد از ساخت پروژه‌ است.

برخی از صحبت‌های حمید فرخ‌نژاد از چند زاویه قابل تحلیل است.

نخست ـ حمید فرخ‌نژاد می‌گوید که ۴۰ سال است در کشورمان می‌گویند: ساکت باش و درباره موضوعات مختلف صحبت نکن. مشخص نیست چه کسی به او گفته‌ ساکت باشد و چیزی نگوید. کسانی مانند فرخ‌نژاد و بسیاری از کسانی که خودشان را در شمار نخبگان این سرزمین می‌دانند، در سال‌هایی که از عمر انقلاب اسلامی گذشته، هر چه خواسته‌اند به زبان آورده‌اند یا در صفحات مجازی و رسانه‌های حامی‌شان گفته‌اند. چطور می‌شود در کشوری که ۴۰ سال است می‌گویند ساکت باش، او به این خوبی و شیوایی و با ظاهری آراسته جلوی دوربین می‌نشیند و هر آنچه می‌خواهد، می‌گوید؟ باور کنیم آن کشوری که به او اجازه حرف زدن نمی‌دهد، ایران است؟!

چنانچه چند سال است که فعالان عرصه هنر که کم‌ترین سررشته، تخصص و تجربه را در عرصه‌های غیرمرتبط با هنر دارند، هرچه خواسته‌اند، در صفحه‌های اجتماعی خود نوشته‌اند. یادمان نمی‌آید آنان حتی به خاطر مصالح کشور و آنچه خودشان «شرایط حساس کنونی» است، زبان به کام گرفته باشند یا انتقاداتشان را با مصلحت‌سنجی بیان کرده باشند.

دوم ـ این بازیگر سینمای ایران گفته است که دو تابعیتی است و گرین‌کارت آمریکا را دارد. از این بازیگر محترم سینما باید پرسید: در بسیاری از پست‌های کوتاه و بلندی که در صفحه اجتماعی خود طی این سال‌ها آزادانه نوشته‌اید، همواره گفته‌اید که درد مردم را دارید. چطور می‌شود درد مردم را داشت و تابعیت یک کشور بیگانه و احتمالاً متخاصم را هم داشت؟ او که همیشه دغدغه افرادی را دارد که به نان شب محتاج‌اند، چطور در عمل تنها به فکر خود، فرزند و خانواده‌شان هستند؟ آیا می‌شود با شکم سیر که ماهانه بیش از ۱۰ هزار دلار درآمد دارد، دغدغه گرسنگان را داشت؟

سوم ـ فرخ‌نژاد می‌گوید که پسرش وقتی ایران بوده‌ در بهترین و گران‌ترین مدرسه تهران درس می‌خوانده است؛ اما علاقه‌ای به درس خواندن نداشته است. او اگر کمی سر بچرخاند و کمی پرس‌وجو کند، می‌بیند که بسیاری از اندیشمندان، نخبگان و استادان دانشگاه‌های کشورمان که اتفاقاً هیچکدام از آنها بازیگر سینمای ایران نیستند، همگی از قشر ضعیف این جامعه بوده‌اند که با تلاش و کمک خداوند به چنین موقعیتی رسیده‌اند.

او که دغدغه مردم را دارد، چطور می‌شود پز درس خواندن فرزندش در بهترین مدرسه تهران را بدهد و در عین حال، سیستم آموزشی کشور را معیوب بداند؟ در همین کشوری که فرخ‌نژاد، از اتباع آن هم حساب می‌شود، بچه‌های سختکوش و پرتلاشی هستند که حتی دفتری برای نوشتن مشق‌هایشان ندارند. آیا او با فرستادن ۱۰ هزار دلار برای خانواده‌اش و پسرش که در مدرسه غربی درس می‌خواند، چیزی درباره آنها می‌داند؟

چهارم ـ آقای بازیگر می‌گوید که هر ماه ۱۰ هزار دلار برای خانواده‌اش به خارج از کشور می‌فرستد. او حتما می‌داند که ۱۰ هزار دلار چقدر پول می‌شود؟! اگر ۱۰ هزار دلار را با قیمت ۱۵ هزار تومانی آن حساب کنیم، چیزی حدود ۱۵۰ میلیون تومان می‌شود. یعنی خانواده شما در ماه ۱۵۰ میلیون تومان در ینگه دنیا خرج روی دست شما می‌گذارد. پس شاید بد نباشد به آمار زیر توجه کنید:

هر خانوار آمریکایی در سال ۲۰۱۲، سالانه به طور متوسط ۵۰ هزار دلار درآمد داشته‌ است. این آمار در سال ۲۰۱۶، سالانه ۷۰ هزار دلار بوده‌ است. این میانگین برای افرادی است که از قشر پردرآمد آمریکا به حساب می‌آیند. یعنی هر آمریکایی میانگین بین ۴ تا ۶ هزار دلار درآمد ماهانه دارد.

این در حالی است که بازیگر دغدغه‌مند سینمای ایران (به گفته خودش) هر ماه ۱۰ هزار دلار برای خانواده خود می‌فرستد. این گفته او بدان معنی است که خانواده‌اش در سال حدود ۱۲۰ هزار دلار هزینه دارد. این رقم بی‌سابقه حتی در منطقه مرفه‌نشینی مانند «بورلی هیلز» که اغلب متمولین ایرانی از نوع یهودی در آن زندگی می‌کنند، بسیار زیاد است و تنها برای افرادی است که شاهانه زندگی می‌کنند.

حالا و از خلال اظهارات این بازیگر دغدغه‌مند سینمای ایران که همواره از اوضاع اقتصادی کشور گله می‌کند و ناله‌های پیاپی دارد، می‌شود فهمید که دلیل این همه نگرانی‌اش چه منشأیی دارد. مبادا راه رفت و آمد او به کشور دیگر این بازیگر مسدود شود. خدا نکند او در تأمین ۱۰ هزار دلار ماهانه‌اش، شرمنده زن و بچه شود!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد