سرویس فرهنگی فردا: برگزاری سومین مراسم اوج هنر همزمان با دهمین سالگرد فوت رسول ملاقلیپور، برای پاسداشت یک عمر تلاش سینمایی این کارگردان فقید سینما بهانهای شد تا نگاهی به کارنامه کاری او داشته باشیم.
رسول ملاقلیپور جزو کارگردانانی است که در میان آثارش به دفاع مقدس توجه ویژه داشت و با وجود تمامی دلخوریها بیشترین فیلمهای او به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به جنگ تحمیلی میپرداخت. آن هم به گونهای که دفاع مقدس را به خوبی انعکاس دهد.
اولین تجربه سینمای حرفهای با «نینوا»
ملاقلیپور با توجه به علاقهای که به عرصه تصویر داشت، کار خود در این زمینه را با عکاسی با دوربین سوپر 8 از مبارزات خیابانی علیه رژیم شاهنشانی پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد رفت و به عنوان عکاس و فیلمبردار جنگ کار خود را ادامه داد و در عرصه ساخت مستند جنگی فعالیت کرد. وی همزمان با مستندسازی جنگی، فیلمبرداری و کارگردانی را به شکل حرفه ای تری دنبال کرد و با دوربین 16 میلیمتری ضبط تصاویر جبهه های نبرد را انجام داد. در این میان فیلم کوتاه «شاه کوچک» را ساخت که این فیلم جایزه بهترین فیلم از جشنواره وحدت را به دست آورد.
ملاقلیپور با ساخت فیلم «نینوا» در سال 1362 سینمای حرفه ای را تجربه کرد. این فیلم با استفاده از دوربین 16 میلیمتری ساخته شد و قصه بر اساس مشاهدات کارگردان بود. در اصل این فیلمساز نوعی مستند ـ داستانی ارائه کرد که به واقعیت های دفاع مقدس وفادار است. این فیلم داستان رزمنده نوجوانی است که ماموریت مییابد مجروحی را به پشت جبهه برساند. وی با یک راننده لودر نابینا همراه میشود. آنها در راه با عدهای سرباز عراقی درگیر میشوند.
فیلمی که زیرآتش دشمن ساخته شد
این کارگردان دو سال بعد فیلم «بلمی به سوی ساحل» را ساخت. این فیلم که بخشی از آغاز فعالیت های وی را تشکیل میدهد، نوعی تجربه برای استفاده از جلوه های ویژه تصویری است. هر چند در این زمینه با توجه به امکانات موفقیت چندانی به دست نیاورد. این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فجر و جشنواره فیلم دفاع مقدس و جشنواره فیلم باکو در کشور آذربایجان شد. این فیلم جزو معدود فیلمهایی است که در مناطق جنگی و زیر آتش دشمن در شهر خرمشهر (پس از باز آزاد سازی شهر) با عوامل حرفه ای فیلمبردار شد. حتی چند نفر از عوامل فیلم در هنگام کار به شهادت رسیدند!
ملاقلیپور اصولا توجه خاصی به جذابیت های تصویری کارهایش داشت. او که کارگردانی خودآموخته بود، همواره در آثارش توجه خاصی به جذب مخاطب در کنار ارائه مضمون نشان میداد. همین مسئله نیز باعث شد در هر اثر نسبت به فیلم بعدی خود توجه بیشتری به جلوههای ویژه، فیلمبرداری و سایر عوامل جذابیت ساز نشان بدهد. در این میان ارائه داستان هایی که به واقعیت های جنگ نزدیک باشد، یکی از اولویت های این کارگردان را تشکیل میداد. به خصوص که بیشتر فیلمنامه های آثارش را خودش مینوشت.
سیمرغی که با پرواز در شب بر شانه ملاقلیپور نشست
این فیلمساز در سال 65 «پرواز در شب» را ساخت که تجربه خوبی در عرصه دفاع مقدس و به کارگیری جلوه های ویژه محسوب میشود. این فیلم در پنجمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین جلوه های ویژه را دریافت کرد و نامزد دریافت بهترین فیلمنامه و موسیقی متن شد. داستان این فیلم درباره یک گردان از نیروهای ایرانی است که به محاصره دشمن درمیآیند و ارتباط شان با قرارگاه قطع میشود. چهار نفر از رزمندگان گردان انتخاب میشوند تا برای درخواست کمک خود را به قرارگاه برسانند. فرج الله سلحشور، علی یعقوب زاده، تاجبخش فنائیان، جعفر دهقان و سیدجواد هاشمی بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
فیلم سینمایی «افق» دو سال بعد ساخته شد. ملاقلیپور از هفتمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بهترین جلوه های ویژه، فیلمبرداری و صداگذاری شد و جایزه برتر برگزیده سومین جشنواره فیلم دفاع مقدس را به دست آورد. همچنین این فیلم موفق به حضور در جشنواره های بین المللی فیلم کلکته (هند) و داکا (بنگلادش) شد. این فیلم دومین فیلم پر فروش سال در زمان اکران خود شد و از پربیننده ترین آثار رسول ملاقلیپور بود.
دور شدن از سینمای دفاع مقدس و ساخت فیلمهای اجتماعی
این کارگردان با آنکه در عرصه ساخت فیلمهای دفاع مقدس بسیار موفق بود، اما همواره از بیتوجهی نسبت به ساخت آثار دفاع مقدس و حمایت نکردن هنگام تولید و قرار نگرفتن به موقع امکانات و بودجه گلایه مند بود. این مسئله گاه تا جایی پیش میرفت که وی از فعالیت در زمینه دفاع مقدس اعلام انصراف میکرد. این موضوع اتفاق افتاد و این سینماگر طی سال های 68 تا 72 به فعالیت در عرصه اجتماعی پرداخت.
ملاقلیپور سال 1369 فیلم سینمایی «مجنون» را ساخت که اثری اجتماعی بود. این فیلم داستان جوانی به نام ناصر است که برای تهیه پول مداوای بیماری دیابت خود و ازدواج با دختر مورد علاقه اش تن به بمبگذاری در یکی از مناطق پرازدحام جنوب شهر تهران میدهد. ولی در ادامه با مسائلی روبرو میشود که افکار او را تغییر میدهد. مسعود کرامتی، رضا خندان، بهزاد بهزادپور، پرستو گلستانی و پری امیرحمزه بازیگران این فیلم هستند.
«خسوف» سال 71 ساخته شد. اثری اجتماعی درباره فعالیت گسترده قاچاقچیان که با حضور پلیس ناکام میماند. «پناهنده» یک سال بعد ساخته شد و داستان زن و شوهری را بیان می¬کند که خسته از همکاری با گروههای ضد انقلاب به کشور بازمیگردند، اما همچنان با مزدوران این گروهها در کشور درگیر هستند و یک بسیجی به آنها کمک میکند.
«سفر به چذابه» رجعت دوباره ملاقلیپور به سینمای دفاع مقدس
این فیلم ها هر چند از نظر هنری در سطح کیفی چندان مطلوبی قرار نداشتند، اما تجربه خوبی در سینمای ملاقلیپور محسوب میشدند و شرایطی را فراهم آوردند که وی در عرصه کارگردانی پخته تر شود. به خصوص که بعد از این دوره او دوباره فعالیت در عرصه دفاع مقدس را با توانایی بیشتری از نظر کیفی پیش گرفت. فیلم سینمایی «سفر به چزابه» که در سال 1374 ساخته و آغازی دوباره برای این کارگردان محسوب شد.
این فیلم داستان کارگردانی است که از دوست آهنگسازش دعوت میکند با دیدن قسمت هایی از فیلم برای ساخته جدید او آهنگ بسازد. علی به قصد آشنایی بیشتر با فضای فیلم همراه وحید به محل فیلمبرداری میرود. اما هر دو با رفتن به یکی از خاکریزها خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه در منطقه چزابه مییابند. مسعود کرامتی، فرهاد اصلانی، حبیب دهقان نسب، رضا خندان، مهدی فقیه، علیرضا جلالی و علی سلیمانی تعدادی از بازیگران این فیلم هستند. این اثر در چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر نامزد دریافت بهترین صحنه آرایی، صدابرداری، کارگردانی، جلوه های ویژه، فیلمبرداری، تدوین و چهره پردازی شد و از ششمین جشنواره فیلم دفاع مقدس جایزه بهترین طراحی صحنه، فیلمنامه و فیلمبرداری را دریافت کرد و نامزد بهترین کارگردانی، جلوه های ویژه، صدابرداری، تدوین، نقش دوم مرد و بهترین فیلم شد.
ملاقلیپور همان سال «نجات یافتگان» را ساخت که تصویری تاثیرگذار از یک رزمنده زخمی است که پرستار زن سعی میکند او را به پشت جبهه منتقل کند. در این راه آنها با دشواری های زیاد و هجوم و تیرباران عراقی ها مواجه میشوند. این فیلم از داستانی ساده و جلوه های ویژه تصویری بسیار خوبی برخوردار است که باعث جلب مخاطب میشود.
تصویر متفاوت از زندگی رزمندگان در «هیوا»
این کارگردان فیلم سینمایی «هیوا» را سال 1377 در ژانر دفاع مقدس ساخت و از درونمایه عاشقانه و اجتماعی برخوردار است. ملاقلیپور برخلاف بیشتر فیلم هایی که تا آن سال خود و دیگران ساخته اند، تصویر دیگر از رزمندگان نشان داد که در عین شجاعت و رشادت و استحکام در برابر دشمن با عشق به زندگی و روابطی دوستانه در جبهه حضور مییافتند. داستان فیلم از جایی آغاز میشود که هیوا اکبری پس از گذشت 15 سال از مفقود شدن همسرش حمید به مناطق جنگی میرود و در حد فاصل خیال و واقعیت او را ملاقات میکند.
گلچهره سجادیه، جمشید هاشم پور، آتیلا پسیانی و آناهیتا نعمتی بازیگران این فیلم هستند که از هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر جوایز بهترین کارگردانی، طراحی صحنه، نقش اول مرد، فیلمبرداری، صدابرداری و بهترین فیلم را به دست آورد و از تدوین این فیلم تقدیر شد و از جشن خانه سینما جوایز بهترین جلوه های ویژه و صدابرداری را به دست آورد.
دو فیلم غیرقابل پیش بینی
وی همان سال فیلم «کمکم کن» را ساخت که باعث تعجب بسیاری از منتقدان و حتی همکاران وی شد. این فیلم از قصه ای اجتماعی برخوردار است، اما فاصله بسیار زیادی با سبک و سیاق سینمای خاص ملاقلیپور دارد و به اندازه ای با سطح کیفی آثار او متفاوت است که کمتر کسی انتظار ساخت چنین فیلمی را از ملاقلیپور داشت. احمد نجفی، ماهایا پطروسیان، رامبد جوان، حبیب دهقان نسب و سیامک انصاری بازیگران فیلم را تشکیل میدادند. به گفته خود ملاقلیپور وی این فیلم را به دلیل شرایط بد اقتصادی و عدم حمایت از دیگر فیلمنامههایش ساخت. کمکم کن اگرچه به گفته خود ملاقلیپور فیلم رضایت بخشی نبود اما در گیشه موفق بود و فیلم سود دهی شد.
یک سال بعد این کارگردان «نسل سوخته» را ساخت که فیلمی کاملا متفاوت با سینمای ملاقلیپور بود، اما نشان میداد این کارگردان در عرصه ساخت آثار اپیزودیک و تاریخی تواناست. این فیلم از سه قسمت مختلف برخوردار است. این فیلم که از حضور سعید پورصمیمی، نیکی کریمی، آتیلا پسیانی، فرهاد قائمیان، حبیب دهقان نسب و علی هاشمی به عنوان بازیگر سود میبرد در جشن خانه سینما جوایز بهترین فیلمبرداری، نامزد دریافت جایزه بهترین صداگذاری و میکس، نقش دوم مرد، نقش اول زن و چهره پردازی را برد.
پیچیدهترین فیلم کارنامه ملاقلیپور
«قارچ سمی» که سال 1380 ساخته شد را میتوان پیچیده ترین اثر ملاقلیپور محسوب کرد که با بیانی سینمایی قصه ای از بی تفاوتی نسبت به بازماندگان جنگ را به تصویر میکشد و در عین حال بخشی از مسایل و مشکلات اجتماعی را مطرح میکند که گریبانگیر اقشار مختلف به خصوص جوانان است. داستان این فیلم درباره مهندس دومان قائمی سردار دوران جنگ تحمیلی است که اکنون به عنوان مدیر یک شرکت ساختمانی فعالیت میکند. وی دچار خاطراتی توهم گونه از جنگ است که باعث زنده شدن آرمان ها و ارزش های آن دوران پیش چشم وی میشود.
جمشید هاشم پور، میترا حجار، فرهاد قائمیان، رویا تیموریان، انوشیروان ارجمند و امیر جعفری بازیگران اصلی فیلم هستند. این اثر از بیستمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین تدوین، جلوه های ویژه، موسیقی متن را کسب کرد و در جشن خانه سینما موفق به دریافت جایزه بهترین چهره پردازی، نقش دوم زن، موسیقی متن، تدوین چهره پردازی، کیفیت لابراتواری و برگزیده انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران شد.
«مرزعه پدری»، اثری که نادیده گرفته شد
فیلم «مزرعه پدری» را میتوان اوج توانایی و پختگی این کارگردان در ارایه تصویری از صحنه های نبرد به حساب آورد. هر چند این فیلم در کنار «دوئل» به خوبی دیده نشد و نتوانست به طور کامل نگاهها را به سمت خود معطوف کند، اما جلوه های ویژه بسیار خوب فیلم که با هزینههای متوسط سینمای ایران ساخته شد، اثر را در جایگاه مناسبی قرار میدهد. این فیلم داستان محمود شوکتیان است که برای جلسه نقد و بررسی آخرین کتاب خود به اهواز میرود تا در یک همایش ادبی راجع به ادبیات جنگ سخنرانی کند. او در طول سفر، خاطرات گذشته و حوادث جنگ را به یاد میآورد.
جمشید هاشم پور، مهدی احمدی، آتنه فقیه نصیری، قاسم زارع، قربان نجفی و حسن عباسی نقش های اصلی را ایفا میکنند. این فیلم که سال 82 ساخته شد از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جوایز بهترین فیلمبرداری، تدوین، جلوه های ویژه، صدابرداری و موسیقی متن شد و از هشتمین جشن خانه سینما جایزه بهترین تدوین و جلوه های ویژه را به دست آورد. این فیلم در زمان اکران با بی توجهی و عدم حمایت اکران شد و در تهران فقط چند سالن سینمایی در اختیار داشت. فیلمی که میتوان گفت در میان همه آثار ملاقلیپور کمترین تعداد سالن و سانس سینمایی را در اختیار داشت.
مادرانهای به سبک ملاقلیپور
فیلم «میم مثل مادر» را میتوان اجتماعی ترین و در عین حال تاثیرگذارترین فیلم او به حساب آورد. داستان فیلم از جایی آغاز میشود که پزشکان دلیل وضعیت سعید فرزند سپیده را ناشی از تنفس گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده میدانند. سهیل (پدر سعید) اصرار دارد فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت میکند. گلشیفته فراهانی، حسین یاری، شراره دولت آبادی، سحر دولتشاهی، امیرحسین صدیق و رامین راستاد بازیگران اصلی این فیلم هستند که از دهمین جشن خانه سینما عنوان بهترین نقش دوم زن، موسیقی متن، نقش اول زن، کارگردانی، نقش دوم مرد، طراحی هنری و بهترین فیلم را به دست آورد. آخرین اثر زنده یاد ملاقلیپور با اقبال خوب تماشاگران مواجه شد و در زمان اکران به سانسهای فوق العاده رسید. این فیلم در زمان اکران دومین فیلم پرفروش سال شد.
ملاقلیپور در حال ساخت فیلم مستندی با عنوان «شش گوشه عرش» بود که به مراحل ساخت ضریح امام حسین (ع) میپرداخت. وی همچنین فیلمنامه ای با عنوان «عصر روز دهم» را در اختیار داشت که داستان یک خانواده ایرانی در زمان اشغال خرمشهر را به تصویر میکشد. محمد که در چهارسالگی با مادرش شاهد اشغال خرمشهر هستند، این خاطره تلخ را از یاد نمیبرد که خواهر نوزاد او را یک سرباز عراقی از خانه شان ربود. 25 سال بعد محمد که اکنون خبرنگار و مستندساز است برای انجام مأموریتی عازم عراق میشود. او با اندک نشانه هایی که مادرش از آن حادثه به یاد دارد، در شهر کربلا دنبال خواهر گمشده اش میگردد. البته ملاقلیپور برای تکمیل این آثار فرصت کافی را به دست نیاورد.
در پایان این گزارش لازم به ذکر است که مراسم پاسداشت این هنرمند فقید فردا سه شنبه 10 اسفند از ساعت 16 در نخلستان سازمان هنری رسانه ای اوج برگزار میشود.
دیدگاه تان را بنویسید