سرویس بین الملل فردا: رسانه theconversation در یادداشتی به قلم بات فیلیپ به تغییرات در نهادهای سنتی جهان و تاثیر اینترنت بر این وضعیت اشاره کرده است. این یادداشت را در ادامه می خوانید:
امروزه عصر نارضایتی از سیاستهای داخلی و امور خارجی است. احساسات ضد دولتی در کشورها پژواکی از از هم گسیختن روابط بین المللی است. این دو محرک یکدیگر را تقویت میکنند. این دو مساله در آمریکا با ظهور دونالد ترامپ، در اروپا با پوپولیسم روزافزون و آسیا با ملیگرایی و رقابت تسلیحاتی در حال بازیگری هستند. رسیدگی به این مشکلات برای رسیدن به ثبات ماندگار در دموکراسیها حیاتی است.
من اخیرا در همایش لنارت مری در استونی شرکت کردم. در این گردهمایی فرا آتلانتیک تمرکز بیشتر بر ایده از دست رفتن اروپای یکپارچه و آزاد و تاثیر آن برا امنیت و ثبات است. این هفته در لندن در نشستی درباره حکومت جهانی و راهکارهای بهبود آن، تمرکز اصلی انگلیس و دیگر شرکتکنندههای اروپایی این بود که چگونه میتوان مشروعیت نهادهای بین المللی را بازگرداند.
طبیعی است که در نظرات مردم بر عملکرد دولتها در صحنه بین المللی تاثیر گذارد. اما نحوه فشار بر دولتها تغییر کرده است.
همهپرسیای در هلند که از دادخواستی با بیش از ۳۰۰ هزار امضا شروع شد، باعث بازبینی توافق بین اتحادیه اروپا و اوکراین شد. در واقع این همهپرسی نشانهای از رد این پیمان بود.
آنگلا مرکل زمانی مذاکرات با ترکیه درباره عضویت به اتحادیه اروپا را از سر گرفت که حزب راست آلمانها در نظرسنجیها عملکرد بهتری را نشان داد. در کشور من فرانسه، هر چند مارین لو پن در سال گذشته نتوانست کنترل هیچ منطقهای را به دست آورد اما تحسین پوتین از طرف وی باعث شده دولت سوسیالیست نتواند به سیاستهای احیای مجدد تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه پایبند باشد. در اتریش فشارهای پوپولیستی باعث شده مرزها به روی پناهندگان بسته شود. در آمریکا موفقیت دونالد ترامپ در حال شکلدهی به مناظرات سیاست خارجی است.
گروههایی در داخل کشورها در حال برهم زدن سیاستهای سنتی داخلی هستند. سیاست جهانی نیز با از دست رفتن مشروعیت موسساتی که بعد از ۱۹۴۵ تشکیل شدهاند در حال تغییر است.سازمان ملل نتوانسته جنگ در سوریه را متوقف کند و اتحادیه اروپا به دلیل ناتوانی در حل چندین بحران مورد انتقاد واقع شده است. روسیه و چین در حال نقض قوانین بین المللی هستند. مرزها با استفاده از زور جابهجا میشوند (کریمه) و با نظامی کردن جزیرهها، مناطق جدیدی به ادعاهای سرزمینی کشورها افزوده میشود. (در دریای چین جنوبی)
اتحادها در اروپا و آسیا در بوته آزمایش گذاشته شدهاند و بسیاری از منتقدین به آینده آن خوش بین نیستند. در نتیجه حکومت جهان تضعیف شده است. صداهای وطنپرستانه در دنیا تحرکات داخلی و خارجی را کنترل میکند. توسل به زور در دنیا شایع شده و قانون و فرآیندهای دیپلماتیک ناکارآمد شدهاند.
دلیل عمده این اتفاقات این است که مشروعیت نهادها کم شده است و بسیاری از شهروندان احساس میکنند که صدایشان شنیده نمیشود. تاثیر اینترنت باعث شده دموکراسی نمایندگانی به بسیج کف خیابان ببازد. در صحنه جهانی تنش بین قدرتها باقی مانده چون نهادهایی که برای حل و فصل اختلافات تشکیل شده کارآمد نیستند. قوانین پذیرفته شده و محدودیتها کنار گذاشته میشوند.
دوران ما نارضایتی در درون و رفتار ناهنجار در بیرون است. انگار که مسابقهای بین تمایلات شهروندان و تقلای دولتها و نهادهای بین المللی برای حل این مشکلات وجود دارد.
پس چه کار باید کرد؟ به اندازه کافی درباره اصلاح سیستم سازمان ملل صحبت شده است اما در حال حاضر غیرممکن است. شکلدهی دوباره عملکرد دموکراسیها نیز به همان سختی است. پس شاید قدمهای کوچکی باید برداشته شود. در همایش تالین برخی سخنرانان پیشنهاد دادند مقامات اتحادیه اروپا میتوانند جلسات شورای شهری در سراسر قاره برگزار کنند تا با شهروندانی که از آنان متنفر هستند گفتگو کنند.
در نشست لندن، چندین شرکت کننده درباره ضرورت تشکیل مدل چند ذینفع برای نهادهای بین المللی صحبت کردند که در آن نه تنها دولتها، بلکه سمنها و شهروندان نیز بتوانند به راحتی صحبت کرده و مشارکت کنند.
دیدن مشکلات و کاستیها ساده است. اما مساله اصلی این است که اگر بخواهیم تمایلات جوامع و در سطح جهانی را مدیریت کنیم باید فرآیندهای جدیدی را ابداع کنیم تا مشروعیت تصمیمگیری احیا شود. بسیار خوب است که این مساله به مباحثات بازگشته زیرا ادامه روند فعلی باعث میشود پوپولیستها در همه جا قدرت گیرند.
دیدگاه تان را بنویسید