تبیان: من یک مشکلی دارم و آن این است که در موقعیت حرف زدن و دفاع از خود که قرار می گیرم هول می شوم و نمی توانم حرف بزنم و از خود دفاع کنم ولی همینکه موقعیت را ترک می کنم افسوس می خورم که ای کاش آن موقع من این حرف را زده بودم و از خود دفاع می کردم. لطفا من را راهنمایی کنید. البته امکان دارد که برای همه ما در مرحله ای از زندگی و یا در برخی از مراودات این اتفاق رخ دهد. خصوصا که غالبا این اتفاق زمانی می افتد که ما خیلی سریع در یک فضای استرس آور و یا در طی درگیری و مواجه با افراد به پاسخگویی می پردازیم. تشخیص اینکه ما در هر موقعیتی چگونه باید صحبت کنیم و چه بگوییم، یک درک و فهم مهم است. هدف این است که بفهمیم چه زمانی باید روان و طبیعی حرف بزنیم، چه زمانی باید قبل از حرف زدن فکر کنیم و چه زمانی نباید اصلا حرف زد. برای رسیدن به این مرحله این توصیه ها را در نظر داشته باشید: خودتان را ببینید. دقت کنید که چه موقع این اتفاق می افتد. چه شرایطی باعث می شود که شما حرفی بزنید که بعدا آرزو می کنید کاش طور دیگری می گفتید. آیا این اتفاق غالبا با یک نفر یا در یک گروهی از مردم اتفاق می افتد؟ سعی کنید یک الگو پیدا کنید.
موقعیت و شرایط تان را درک کنید. وقتی که فهمیدید چه شرایطی باعث این اتفاق می شود تلاش کنید که در این دست موقعیتها به نحوه رفتار و گفتار خود توجه جدی تری داشته باشید و حتی در صورت امکان قبل از قرار گرفتن در این دست شرایط، خودتان را آماده کنید. مکالمه را در نظر بگیرید. حال که متوجه شدید در یکی از آن موقعیت ها قرار دارید، هدف شما باید پردازش اطلاعات باشد. اغلب زمانی که به طور مناسب پاسخ نمی دهید به این دلیل است که به طور کامل و واضح نمی دانیم که باید چه بگوییم؟ الان زمان آن فرا رسیده است که عقب بنشینید و به آنچه که در اطرافتان گفته می شود گوش کنید. بر روی آنچه که قرار است بگویید متمرکز نشوید بلکه فقط گوش کنید. ذهن شما این اطلاعات را در پس زمینه اش ضبط خواهد کرد. به مردم نگاه کنید. چه کسی حرف می زند و چطور با هم تعامل می کنند؟ برخی افراد خیلی خوب مثال می زنند و برخی خوب جمله بندی می کنند. برخی افراد برای مکالمه با دیگران از زبان بدن و علائم و اشاره های چهره خوب استفاده می کنند. در حالیکه برخی دیگر پرگویی می کنند. اینکه افراد چطور اطلاعات شان را می سازند معیار خوبی است از اینکه چطور اطلاعات را کسب می کنند.
پاسخ ها را فرمول بندی کنید. گزینه های خود را هم در نظر بگیرید. راههای مختلفی برای گفتن یک مساله وجود دارد و حالا هدف شما پیدا کردن بهترین روش رساندن آن چیزی است که می خواهید بگویید، بطوریکه تاثیر مثبت داشته باشد. تعامل در درجه اول تابعی از گیرنده است لذا شما باید با در نظر گرفتن شنوندگان تان به تعامل بپردازید. اطلاعات را در نظر بگیرید. آیا آنچه که می خواهید بگویید موثر، الزامی، دقیق، بموقع و مناسب است؟ اگر شما فقط به دلیل اینکه دیگران صحبت می کنند پاسخ می دهید آنگاه ممکن است که تعامل شما از الگوی ارائه شده فوق تبعیت نکند. اگر اینطور نیست بهتر است عقب بنشینید و فقط به گوش دادن ادامه دهید. شما می خواهید حرفی بزنید که تاثیر گذار باشد نه اینکه فقط چیزی گفته باشید. واکنش ها را بسنجید. آیا اطلاعاتی که می خواهید ارائه دهید طوری فرمول بندی شده است که اثر مثبتی داشته باشد؟ ایجاد یک فضای منفی گرایانه ایجاد کننده شکست تعامل و گفتگوست. به نحوه بازخورد شنونده ها دقت کنید. خراب کردن توانایی تعامل نزد مردم تنها در یک لحظه اتفاق می افتد. مراقب تن صدایتان باشید. طرز حرف زدن شما به اندازه آنچه که می خواهید بگویید مهم است.
تن صدای شما می تواند اشتیاق و صمیمیت شما را منتقل کند و یا بیانگر طعنه و سرزنش شما باشد و حتی ممکن است باعث شود که پیام گفتار شما به غلط فهمیده شود. تعامل داشته باشید. شما اکنون می دانید چه می خواهید بگویید. الگوی درست چیست؟ چطور آنرا بگویید و چطور به طور موثر واکنش نشان دهید؟ منتظر یک فرصت خوب برای شروع حرف زدن باشید. معمولا قطع کردن حرف دیگران کار خوبی نیست اما گاهی این کار خود یک روش مناسب است. مرحله (بند) اول را تکرار کنید. وقتیکه حرف می زنید، آنچه را می خواهید بگویید در نظر بگیرید و روی واکنش دیگران دقت و توجه داشته باشید. با گذشت زمان، شما پیشرفت می کنید و دیگر بعد از برقراری یک تعامل ساده دایما در عذاب وجدان و بررسی موقعیت نخواهید بود.
دیدگاه تان را بنویسید