آرمان: یکی از ثمرات نظم محکم کاری و استحکام در کار است. کسی که دارای این صفت باشد، کارهایش را به گونهای که استوار و پایدار باشد انجام میدهد. چنین فردی از سستی و سهل انگاری در امور بیزار است. نظم همردیف ارزشهای والای اسلامی و راز و رمز کامیابی انسانهای بزرگ و راه غلبه بر سختیها و یافتن کاستیهاست. انسان باید در زندگی فرصتهای نیک را غنیمت بشمارد و به درستی از این فرصتهای گرانبها استفاده کند که مبادا روزی دچار آه و افسوس شود. پیامبر اسلام (ص) در سخنی نورانی میفرماید: بهدرستی که خداوند دوست دارد وقتی یکی از شما کاری را انجام میدهد آن را محکم و استوار کند. نظم در نظر امیرالمومنین(ع) نظم به چه معناست و چه رابطهای با تقوا دارد؟ و چرا امیرالمومنین(ع) از بین همه مطالب بر نظم تاکید نمودهاند؟مقصود از تقوا نگهداری نفس از انجام معاصی الهی است و حالت درونی است که در انسان متقی باعث میشود که او را از ارتکاب گناه و معصیت بازدارد. مقصود از نظم در کلام امیر المومنین (ع) عبارت از انجام گرفتن کارها در زمان خود و در جای خود است «که هر چیزی به جای خویش نیکوست». از نظر مفهومی نظم غیر از تقوا است و هر کدام معنایی
جدای از دیگری دارند. ولی از نظر مصداقی گاهی با هم جمع و گاهی از هم جدا میشوند. انجام دادن اعمال واجب و مستحب و دستورات الهی با پرهیز از گناه اگر به صورت منظم انجام گیرد، چنین کاری هم مصداق نظم است و هم مصداق تقوا، و ارتکاب گناه و معصیت و ظلم اگر به صورت دقیق و منظم باشد چنین کاری مصداق نظم است ولی مصداق تقوا نیست. گاهی موردی ممکن است مصداق تقوا باشد ولی مصداق نظم نباشد مانند اینکه کسی در زندگی، واجبات را انجام میدهد و محرمات را ترک میکند و مرتکب گناهی نمیشود. ولی کارها و عبادتهای او، نظم خاصی ندارد، یک روز اول وقت، یک روز وسط وقت و روزی هم... در این مورد تقوا هست، ولی نظمی وجود ندارد و نظمی قابل ستایش است که در جهت تقوا باشد نه در مسیر معصیت و گناه و خوردن مال مردم. امام(ع) در این نامه از نهج البلاغه مطالب مهمی را کنار هم ذکر میکند و شاید سر تاکید امیرالمومنین(ع) روی این جهت باشد که نظم نقش عمدهای در موفقیت انسان در برنامهریزی کارها و بهرهبرداری شایان از وسیلهها و ابزارها دارد، و در یک جمله نظم نقش مهمی در پیشرفت انسان ایفا میکند، البته سفارش حضرت امیر المومنین (ع) اختصاص به نظم ندارد، بلکه
حضرت در کنار وصیت به تقوا به چند مساله دیگر از جمله نظم اشاره میکند و درباره مسائل دیگر تاکیدات بیشتری دارد، که به خلاصه آن نامه اشاره میشود: «شما را به ترس از خدا و دوری از دنیا و دشمنی با ستمگران، یاری ستمدیدگان و نظم در کارها و آشتی در میان خود سفارش میکنم. خدا را در نظر بگیرید، درباره یتیمان و همسایگان، به قرآن، نماز و جهاد در راه خدا و حج خانه خدا، بر شما باد ارتباط با همدیگر، کمک کردن و دوستی با هم، مبادا با هم قهر کنید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید که بدان شما بر شما تسلط میگردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.» در این مجال دو فایده از فواید نظم را مورد بررسی قرار میدهیم: احترام به حق و حقوق دیگران از دیگر فواید نظم و انضباط احترام به حقوق دیگران است. در پرتو نظم است که حقوق افراد مراعات میشود. انسان منضبط هرگز به خودش اجازه نمیدهد که حق و حقوق دیگران را پایمال سازد و به حقوق خود و دیگران ارج مینهد و در این باره با دقت فراوان به همه امور مینگرد که مبادا حقی از کسی ضایع شود و اسلام ارزش بسیاری بر نظم در امور میدهد و همگان را به رعایت آن دعوت و ترغیب میکند. استفاده
بهینه از فرصت ها وقت از طلا هم با ارزشتر است و فرصتها چون ابر بهاری در آسمان عمر آدمی ظاهر میگردند و به سرعت میگذرند و قابل بازگشت نیستند و آن کس که از این فرصتها استفاده نکند جز افسوس بهرهای نخواهد داشت. پیامبر گرامی اسلام (ص) درباره استفاده از فرصتها میفرماید: آن کس که به رویش در خیری گشوده شد، غنیمت بشمارد و از فرصت استفاده کند، زیرا نمیداند چه وقت آن در به رویش بسته میشود. انسان باید در زندگی فرصتهای نیک را غنیمت بشمارد و به درستی از این فرصتهای گرانبها استفاده کند که مبادا روزی دچار آه و افسوس شود که غیرممکن خواهد بود و آدمی باید خود را از کارهای بیهوده نهی کند. اگر این کار را نکند برای او زیانآور خواهد بود و تباه کردن فرصتها و روی آوردن به کارهای بیهوده، او را در گروه زیانکاران قرار میدهد. در آیه نخست سوره عصر میخوانیم: «والعصر» سوگند به زمان یکی از معانی زمان، همان وقت است وقت و زمان چنان ارزش دارد که خداوند بدان سوگند میخورد. در آیه 79 سوره مومن میخوانیم: «و خسرنا هنا لک المبطلون» در روز قیامت، اهل باطل، زیان خواهند کرد. در آیه 58 سوره زمر میخوانیم: باید ترسید از آن روز [قیامت
یا مرگ] که انسان گوید: افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت از فرمان خدا کردم». این آیات از نعمت عمر و وقت سخن میگویند شایسته است که با سپاس عملی از این نعمت بزرگ، قدر آن را بدانیم و بدان ارج نهیم. کلام آخر وقت گوهر گران بهایی است که ارزشمندتر از آن چیزی نیست. بنابراین آن را باید شناخت و از هرچه موجب اتلاف وقت میشود مانند سرگرمیهای بیهوده، پرداختن به امور بیفایده، همنشینی با دوستان ناباب و بینظمی در کار خودداری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید