توصیف اعجازآمیز بهشت با تأثیرات رنگ سفید
در قرآن از رنگهای آبی، زرد، قرمز، سبز، سیاه و سفید یاد شده است و تأثیر آنها بر انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم بیان شده است.
خبرگزاری فارس: در قرآن از رنگهای آبی، زرد، قرمز، سبز، سیاه و سفید یاد شده است و تأثیر آنها بر انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم بیان شده است.
دست سفید؛ نشانهای اعجازآمیز
ـ «وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنَّاظِرینَ» (اعراف/108؛ شعرا/33)؛ «و دستش را (از گریبان) بیرون آورد، پس به ناگاه، آن براى بینندگان سفید (و درخشان) شد».
ـ «وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلى جَناحِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرى» (طه/22)؛ «و دستت را به پهلویت بگذار، تا سفیدگونه، بدون (عیب) بدى، بیرون آید، در حالى که نشانه (معجزه آساى) دیگرى است».
ـ «وَ أَدْخِلْ یَدَکَ فی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فی تِسْعِ آیاتٍ إِلى فِرْعَوْنَ وَ قَوْمِهِ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقینَ» (نمل/12)؛ «و دستت را در گریبانت داخل کن تا سفیدگونه، بدون (عیب) بدى بیرون آید؛ با نشانههاى (معجزهآساى) نهگانه به سوى فرعون و قومش (برو؛ چرا) که آنان گروهى نافرمان بودند».
ـ «اسْلُکْ یَدَکَ فی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ إِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذانِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقینَ» (قصص/32)؛ «دستت را در گریبانت وارد کن، تا سفیدگونه، بدون (عیب) بدى بیرون آید؛ و (دست و) بالت را (براى آرامش) از هراس به (سینه) خودت بگذار؛ و این دو (معجزه) دلیلهاى روشنى از جانب پروردگارت به سوى فرعون و اشراف اوست؛ [چرا]که آنان گروهى نافرماناند».
یکی از معجزات بارز حضرت موسی(علیه السلام) ید بیضاء یا همان دست سفید و درخشنده بود.
در تفاسیر آمده که سفیدی دست حضرت موسی(علیه السلام) درخششی شبیه به درخشش خورشید داشت که چشمها از شدت سفیدی آن تاریک میشدند (بلخی، مقاتل بن سلیمان، 1423: 2/53) و برخی هم گفتهاند که نور آن بر نور خورشید غلبه داشته است (طبرسی، جوامع الجامع، 1377: 1/458). خداوند در داستان بنی اسرائیل، بارها معجزه دست سفید و درخشنده حضرت موسی(علیه السلام) را به فرعونیان نشان داد و با قرار دادن دست آن حضرت به این رنگ و سفید جلوه دادن دستش، او را انسانی صلح طلب، به دور از گناه، پاک و پاکدامن معرفی نمود تا قوم متعصب و بهانهجوی بنی اسرائیل با دیدن این رنگ آرامش یابند و ایمان آوردن به مکتبش را راحتتر پذیرا باشند.
لذتبخشی و آرامش
ـ «بَیْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ» (صافات/46)؛ «(شرابى) سپید (و درخشان) که براى نوشندگان لذتبخش است».
ـ «کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ» (صافات/49)؛ «(از شدّت سفیدى) چنانکه گویى آنان تخممرغهاى (زیرپر) پنهان ماندهاند».
گفتهاند که این بهترین و نیکوترین رنگهاست (ابن جوزی، 1422: 3/541).
رنگ سفید مو و چشم، نشانه ضعف، سستی و پیریـ «قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا» (مریم/4)؛ «گفت: پروردگارا! به راستى من استخوانم سست گردیده و از جهت پیرى، (موى) سر شعلهور شده (و سفید گشته است.) و پروردگارا! (من) به سبب خواندن تو در (زحمت و) بدبختى نبودهام».
قرآن در آیهای دیگر نیز از رنگ سفید البته به طور غیر مستقیم و با استعارهای زیبا یاد میکند.
در مورد اشتعال رأس گفته شده که «اشتعال، انتشار شعلهها و لهیب آتش در آن چیزی است که آتش گرفته است» و آیه «وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً» از نیکوترین استعارات است و معنای آن انتشار پیری (سفیدی مو) در سر است؛ همان گونه که شعلههای آتش انتشار مییابد (طباطبایی، المیزان، 1417: 8/14). نیز گفتهاند تشبیه محاسن در سفیدی و انتشار آن در مو به شعلههای آتش است (آندلسی، البحر المحیط، 1420: 7/239). طبرسی نیز گفته است: معنای آن درخشش محاسن در سر است (طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372: 6/776) از آیه «وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» (یوسف/84)؛ «و دو چشم او از اندوه سفید شد» به دست میآید که بینایی حضرت یعقوب(علیه السلام) از بین رفته بود. بعضیها گفتهاند با بیاض عین مقدارى از بینایی باقى میماند. علامه در ردّ این سخن میگوید: آیه 93 همین سوره که میگوید: این پیراهن مرا ببرید و به صورت پدرم بیندازید که بینا میشود، دلیل آن است که بینایی وى از بین رفته بود.
خداوند سفیدی چشم را حاصل شدت غم و حزن معرفی کرده و مفسران این سفیدی را به کوری تعبیر نمودهاند (طوسی، التبیان، بیتا: 6/182). خداوند رنگ سفید چشم را ناراحت کننده، بیانگر شدت غم و اندوه، و سفیدی موها و محاسن را بیانگر سستی، پیری و ضعف میداند و از طرفی، آن را لذتبخش و لطیف بیان میکند و تأثیر این رنگ را دو وجهی میشمارد. علم نوین روانشناسی نیز با این جمله که میگوید: این رنگ میتواند رنگ یک سرویس گران قیمت چینی باشد و یا رنگ یک ظرف کاغذی یک بار مصرف، دو وجهی بودن این رنگ را اذعان کرده و مؤید همین مطلب در قرآن است.
تأثیر رنگ سفید در همنشینی و ترکیب با رنگ سیاه
ـ «... وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ...» (بقره/187)؛ «... و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید بامداد، از رشته سیاه (شب) بر شما نمودار گردد...».
ـ «وَ حُورٌ عینٌ» (واقعه/22)؛ «و حوریان فراخ چشم (و سپید چشم)».
در آیات آلعمران/106، فاطر/27، دخان/54، طور/20 والرحمن/72 ملاحظه میشود که رنگ سیاه و سفید به صورت زیبایی در کنار هم آمدهاند و زیباتر از همه این است که این دو رنگ در یک کلمه ـ که آن هم حور میباشد ـ آمده است.
حور در لغت شدت سفیدی چشم در شدت سیاهی آن است (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، 1360: 2/306؛ طریحی، مجمع البحرین، 1375: 3/278) و در تفاسیر در این مورد دیدگاههای مختلفی ذکر شده است؛ از جمله: سفید روی (بلخی، مقاتل بن سلیمان، 1423: 3/826)، سفید (فراء، معانى القرآن، بیتا: 3/44)، سفید رو و با چشمان زیبا (سمرقندی، بحرالعلوم، بیتا: 3/274)، سفید روی و با لباس سبز و خالی از زیور آلات (سورآبادی، تفسیر سور آبادى، 1380: 4/2293) و سفید بودن سفیده چشم به غایت سفیدی و سیاهه آن در نهایت سیاهی (ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، 1408: 17/219) چنانکه از معنای حور در لغت و تفاسیر برمیآید، حور دارای رنگ سفید و سیاه است و مطابق علم امروزی، استفاده از رنگ سیاه و سفید در کنار هم، باعث میشود که فرد از درون آرامش یابد و عدم تعادل و توازن وی از بین برود (لوشر، روانشناسی رنگها، 1373: 99).
نیز ملاحظه میشود که قرآن، با ظرافت بسیار زیاد و زیبایی از جهنم و عاقبت کافران سخن میگوید بدون اینکه کوچکترین تأثیر منفی در درون مخاطب خود ایجاد کند.
توصیف اعجازآمیز بهشت با توجه به تأثیرات رنگ سفید
اگر کسی کلمه قرمز را که نام یک رنگ است، بر زبان آورد و پنجاه نفر هم آن را بشنوند، میتوان گفت که پنجاه نوع قرمز به ذهن آنان خطور میکند و مطمئناً همه آنان هم با هم متفاوت هستند. حتی هنگامیکه رنگ به خصوصی را مشخص میکنیم که تمام افرادی که نام آن را میشنوند، بارها آن را دیده باشند، باز هم هر یک از آنان قرمزی متفاوت با دیگری را به خاطر میآورد.
وقتی پیوستگیها (تداعیها) و واکنشهایی را که در ارتباط با رنگ و نام آن تجربه شدهاند، به رنگ اضافه میکنیم، احتمالاً باز هم اختلاف در مورد تشخیص رنگ بیشتر میشود. اینها چه چیزی را نشان میدهند؟
به خاطر آوردن رنگهای مشخص، اگر غیرممکن نباشد، مشکل است. این مسئله این حقیقت مهم را مورد توجه قرار میدهد که حافظة بصری در مقایسه با حافظة شنوایی بسیار ضعیف است. در حافظة شنوایی، اغلب ملاحظه میشود که شخص پس از یک یا دو بار شنیدن یک ملودی، میتواند آن را تکرار نماید (آلبرز، تأثیر متقابل رنگها، 1368: 20-21). پس حافظة بصری ضعیف است و تصور دوباره انسان بعد از دیدن رنگ آن است که خود میخواهد نه آنکه مورد نظر نویسنده یا گوینده نام رنگ است.
«یکی از مهمترین روشهای تصویرآفرینی در قرآن، سخن گفتن درباره مجردات و معنویات در لباس محسوسات و اجسام مادی است. «روش تصویر و نمایش هنری» (محسوس سازی و تجسیم) از روشهای تعبیری، برتر و زیباتر است. برای بیان این برتری کافی است که معانی در صورتهای ذهنی مجرد تصوّر شود (تخییل هستی)، سپس آنها را در صورتهای تصویری شخصیتپردازی کنیم (تجسیم فنی). در روش اول، ذهن و ادراک مخاطب است، ولی در روش دوم، حس و وجدان. قانون «تخییل» و آیین «تجسیم» دو قانون بارز و آشکار در بیان و نمایاندن تصاویر فنی و هنری قرآن است (پیری سبزواری، جلوههایی از اعجاز هنری قرآن از دیدگاه سید قطب، بیتا: 2).
قرآن با به کارگیری این دو قانون و روش، جنبهای از اعجاز خود را به نمایش میگذارد؛ بدین صورت که با نام بردن رنگ سفید در توصیف بهشت، نوشیدنیها و همسران بهشتی، مخاطب را وادار به تصور رنگ سفید میکند.چنان که بیان شد، مخاطب نیز آن رنگی را که خود به آن علاقمند است، متصور میشود؛ لذا انسان با خواندن و یا شنیدن آیاتی که در آنها بهشت با رنگ سفید توصیف شده است، بهترین حالت رنگ سفید را در اوج لطافت، شرافت، روشنی، پاکی، ملاحت، صفا، رؤیا و... برای خود در بهترین مکان به تصویر میکشد و این یک عامل بسیار فوقالعاده روانشناسانه برای ترغیب انسانها به انجام اعمال نیک و دوری از گناه است که قرآن از آن استفاده کرده است.
رنگ سفید در روایات
در روایتی از رسول الله» آمده است: «از لباسهای شما هیچ کدام بهتر از لباسهای سفید نیست، برای پوشیدن آن را انتخاب کنید: «لَیسَ مِن لِباسِکُم شَیءٌ أَحسَنُ مِنَ البَیاضِ، فَالبِسوه» (پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، 1363: 18/69). شاید سبب پاکیزهتر بودن جامه سفید آن باشد که این رنگ بیشتر و بهتر از هر رنگ دیگری، لکههای سیاه را آشکار میسازد و پوشنده را زودتر به تعویض جامه و نظافت آن وادار میکند (دانشمند، استفاده از رنگهای شاد، 1363: 2).
با توجه به آیات قرآن، رنگ سفید از رنگهای بهشتی است و این روایت ذیل نیز مؤید همین مطلب است:
فرات ابن ابراهیم کوفى در تفسیرش از ابن عبّاس روایت کرده است: زمانى که روز قیامت به پا شود، منادى ندا میکند: اى مردم! چشمان خود را ببندید تا فاطمهh، دختر محمّد» عبور کند، فاطمهh اوّلین کسى است که دوازده هزار حوریه از فردوس او را استقبال خواهند کرد. آنان احدى را قبل از فاطمهh و بعد از آن بانو استقبال نکرده و نخواهند کرد. آن حوریهها بر ناقههایى سوارند که بالهاى آن از یاقوت، مهار آنها از لؤلؤ و رحلهایى از درّ بر پشت آنهاست که بر هر یک از آنها بالشى از سندس قرار دارد و رکابهاى آنها زبرجد است. آنان از صراط میگذرند تا فاطمه زهراh را وارد فردوس مینمایند و اهل بهشت با آن بانو ملاقات خواهند کرد. در وسط فردوس قصرهاى سفید و زردى است از لؤلؤ که در یک محل میباشد. در آن قصرهاى سفید، هفتاد هزار خانه است که منزل حضرت محمّد و آل طاهر آن بزرگوار(علیه السلام) است (روحانی علی آبادی، زندگانى حضرت زهرا، 1379: 852).
بهشتی بودن دو رنگ زرد و سفید، بیانگر روشن، درخشنده، مصفا، لطیف، شریف، رؤیایی بودن و... میباشد.
خداوند شرابی سفید را لذتی برای نوشندگان آن بیان کرده و با این بیان، درخشندگی این رنگ را موجب لذت و آرامش روح میداند.
این نکته نیز جالب توجه است که رنگ سفید مانند رنگهای ملایم ابرهای تابستانی، لطیف و رؤیایی است و این خود، باعث ایجاد لطافت روحی و اوج لذت در رؤیا میشود؛ به همین دلیل، همسران بهشتی را سفید معرفی میکند تا آرامشی برای بهشتیان باشند و از آنها لذت ببرند.
در نقطه مقابل رنگ سفید، در مورد رنگ سیاه نیز روایات معتبری از معصومانb درباره کراهت آن نقل شده است؛ از جمله روایت زیر:
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْهَمَذَانِی عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) وَ فِی رِجْلِی نَعْلٌ سَوْدَاءُ فَقَالَ یا حَنَانُ مَا لَک وَ لِلسَّوْدَاءِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فِیهَا ثَلَاثَ خِصَالٍ تُضْعِفُ الْبَصَرَ وَ تُرْخِی الذَّکرَ وَ تُورِثُ الْهَمَّ وَ مَعَ ذَلِک مِنْ لِبَاسِ الْجَبَّارِینَ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا أَلْبَسُ مِنَ النِّعَالِ قَالَ عَلَیک بِالصَّفْرَاءِ فَإِنَّ فِیهَا ثَلَاثَ خِصَالٍ تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَشُدُّ الذَّکرَ وَ تَدْرَأُ الْهَمَّ وَ هِی مَعَ ذَلِک مِنْ لِبَاسِ النَّبِیین» (کلینی، کافی، 1365: 6/465).
روانشناسان رنگ سیاه را بیرنگی مطلق میدانند که تمام رغبتها را از بین میبرد؛ از اینرو، در قرآن چهرة دوزخیان با رنگ سیاه نشان داده شده است؛ به گونهای که کسی به آنان توجه ندارد: «وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ» (زمر/60). قیامت عرصة بروز اسرار نهان و تجسم اعمال و افکار است آنان در این دنیا قلبهای سیاه و تاریک داشتند و اعمالشان مانند افکارشان تاریک بود، در قیامت این حال درون به بیرون منتقل میشود و چهرههایشان سیاه خواهد بود.
نتیجه
بیشک، اکثر ما به اهمیت رنگ در دنیای امروز واقفیم. در دنیایی که از هر سو مورد بمباران تصویر و رنگ از سوی رسانههای دیداری قرار داریم، پیامهایی بیشتر در ذهن ثبت و ضبط میشود و اثرگذار است که به لحاظ بصری مورد پسند قرار گیرد. رنگ یکی از ارکان اصلی در انتقال این پیامها به شمار میرود و در علوم مختلف از جمله جامعهشناسی، روانشناسی و هنر از جنبههای مختلف مورد واکاوی قرار گرفته است.
در قرآن کریم و روایات از رنگهای مختلف سخن به میان آمده است و به برخی تأثیرات آنها پرداخته شده است. رنگ آبی، مایه آرامش، زرد، مایه شادی و روشنایی، قرمز باعث تحریک اعصاب، سبز، رنگ تمدد اعصاب، سیاه رنگی دارای کراهت و سفید، رنگی شریف، لطیف، ملیح، پاک، پاکدامن و... معرفی شده و خداوند متعال در قیامت، کسانی را که اعمال صالح انجام میدهند، با چهرهای به این رنگ محشور مینماید؛ لذا چهره سفید و درخشنده مؤمنان نمایانگر این خصوصیات در آنان است.
قرآن در توصیف بهشت، این رنگ را از رنگهای بهشتی میداند و از برخی بهشتیان، نوشیدنیهای بهشتی، همسران بهشتی و...، با این رنگ یاد میکند. از جمله خصوصیات این رنگ، تصور اوج لطافت، صفا، آرامش و... است. بهشت نیز چون سرای جاودانه و به دور از خستگی، ملالت آوری، اضطراب، تاریکی و... است، با این رنگ توصیف میشود.
با توجه به اینکه انسان با شنیدن و خواندن نام هر رنگ، آن رنگی را که مورد پسند خودش است، متصور میشود، قرآن نیز با معرفی بهشت به رنگ سفید، مخاطب را وادار به تصور بهترین حالت این رنگ میکند و انسان بهترین رنگ، حالت و مکان را برای خود در سرای جاودان تداعی میکند؛ چه این یک عامل روان شناختی برای ترغیب انسانها به انجام اعمال صالح و دوری از گناه میباشد.
منابع
1. ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمن بن على (1422ق)، زاد المسیر فى علم التفسیر، بیروت، دار الکتاب العربی.
2. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم.
3. ابوالفتوح رازى، حسین بن على (1408ق)، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
4. احمدی، بابک (1383ش)، حقیقت و زیبایی (درسهای فلسفه هنر)، تهران، سعدی، چاپ هشتم.
5. اصغرینژاد، محمد، پژوهشی در رنگ و پوششهای رنگی در اسلام، www.seraj.ir.
6. آلبرز، جوزف (1368ش)، تأثیر متقابل رنگها، ترجمه عرب علی شروه، تهران، طلوع آزادی.
آندلسى، ابوحیان محمد بن یوسف (1420ق)، البحر المحیط فى التفسیر، بیروت، دار الفکر.
8. ایتن، یوهانس (1378ش)، عناصر رنگ ایتن، ترجمه بهروز ژاله دوست، تهران، عفاف، چاپ سوم.
9. آیزمن، لئاتریس (1388ش)، روانشناسی کاربردی رنگها، ترجمه روح الله زمزمه، تهران، ابیانه.
بلخى، مقاتل بن سلیمان (1423ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث.
پارسا، محمد (1378ش)، بنیادهای روانشناسی، تهران، سخن.
12. پاکنژاد، شهید سید رضا (1363ش)، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، تهران، هما.
13. پهلوان حسین، اکرم (1387ش)، روانشناسی رنگها و قرآن کریم، مجموعه مقالات بیست و پنجمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، تهران، معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه.
14. پیری سبزواری، حسین، جلوههایی از اعجاز هنری قرآن از دیدگاه سید قطب، www.we(علیه السلام)etweb.c»m.
15. تسترى، ابومحمد سهل بن عبدالله (1423ق)، تفسیر التسترى، بیروت، دارالکتب العلمیة.
16. ثعلبى نیشابورى، ابواسحاق احمد بن ابراهیم (1422ق)، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
خطیب، عبدالغنی (1362ش)، قرآن و علم روز، ترجمه اسد الله مبشری، تهران، صفا.
دانشمند، مرتضی، استفاده از رنگهای شاد، www.we(علیه السلام)etweb.c»m.
19. راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دارالعلم ـ الدار الشامیه.
رستمنژاد، مهدی و نوید، مهدی (1389ش)، اعجاز رنگها در قرآن، نشریه قرآن و علم، شماره 7.
21. رضایی اصفهانی، محمد علی و جمعی از فضلای حوزه و دانشگاه، ترجمه قرآن کریم، موسسه فرهنگی دارالذکر، 1383ش.
روحانى على آبادى، محمد (1379ش)، زندگانى حضرت زهراh، تهران، مهام.
سمرقندی، نصربن محمد بن احمد (بیتا)، بحرالعلوم، بیجا.
24. سورآبادى، ابوبکر عتیق بن محمد (1380ش)، تفسیر سور آبادى، تهران، فرهنگ نشر نو.
25. شی جی وا، هیداکی (1377ش)، همنشینی رنگها (راهنمای خلاقیت در ترکیب رنگها)، ترجمه شاهرخ فریال دهدشتی، تهران، کارنگ.
26. طباطبایى، سید محمد حسین (1417ق)، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم.
طبرسى، فضل بن حسن (1377ش)، تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
28. طبرسی، فضل بن حسن (1372ش)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم.
29. طریحى، فخرالدین (1375ش)، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشى مرتضوى، چاپ سوم.
30. طوسى، محمد بن حسن (بیتا)، التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى.
عدالت، سید محمد جواد، نگاهی به مقوله رنگ در قرآن، پژوهشهای قرآنی، ش46-47.
عرب اول، منصوره (1388ش)، دنیای رنگها، مرز پرگهر، سال هشتم، 247.
33. فراء، ابوزکریا یحیى بن زیاد (بیتا)، معانى القرآن، مصر، دارالمصریه للتألیف و الترجمه.
34. قرشى، سید على اکبر (1371ش)، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم.
35. قشیرى، عبدالکریم بن هوازن (بیتا)، لطایف الاشارات، مصر، الهیئة المصریة العامه للکتاب، چاپ سوم.
36. لوشر، ماکس (1373ش)، روانشناسی رنگها، ترجمه ویدا ابیزاده، تهران، درسا، چاپ هفتم.
37. مصطفوى، حسن (1360ش)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
38. امام علی(علیه السلام)، نهجالبلاغه (نسخه صبحی صالح)، تدوین محمد بن حسین سیدرضی، قم، انتشارات دارالهجرة، چاپ اول، 1414ق.
نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
40. ویتگنشتاین، لودویگ (1379ش)، درباره رنگها، ترجمه لیلی گلستان، تهران، مرکز، چاپ دوم.
کلینی، محمد بن یعقوب (1365ش)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
Ri««in, Andrew, C»l»rs, EQ, v»l2, ««365-366
علی شریفی: عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
مجله قرآن و علم شماره 14.
دیدگاه تان را بنویسید