جام جم: بررسی روانشناسان ثابت کرده است، انسان قربانی شرایط نیست و رفتارها و عکسالعملهایش را انتخاب میکند. به بیان دیگر ما میتوانیم مهارتهایی را بیاموزیم که به جای تکیه بر نکات منفی، عوامل استرسزا را از خود دور کنیم. دکتر مهرنوش دارینی به عنوان یک روانشناس معتقد است: اجتناب از عوامل استرسزا راهی برای کسب آرامش است، اما در اصل لازم است مهارتهایی را بیاموزیم که چنانچه عامل استرسزا قابل حذف نباشد، باز هم بتوانیم با تغییر در شیوه تفکر خود سلامت روانمان را حفظ کنیم که یکی از مهمترین این مهارتها تغییر نگرش است. بتیسا محمدی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی میافزاید: مهمترین رمز موفقیت در هر مهارتی، باور داشتن به تغییر است و دوم این که بسیاری از افراد عجول هستند و انتظار دارند بسرعت مهارتها را بیاموزند و زمانی که موفق نمیشوند، دست از تلاش و ادامه دادن برمیدارند. درواقع، صبر و تکرار از مهمترین کلیدهای موفقیت در مقابله با اضطراب و استرس است. چنانچه فرد صبور و با پشتکار باشد و تمرینات را تکرار کند، میتواند با موفقیت به این مهارت دست پیدا کند. چه کنم که خونسرد نیستم واقعا چرا برخی افراد خیلی آرام
و برخی دیگر بسیار مضطرب و استرسی هستند؟ محمدی با تاکید بر این که سبک زندگی افراد و نوع نگرش آنها باعث میشود تا از لحاظ شخصیتی متفاوت باشند، در این باره میگوید: از لحاظ شخصیتی، برخی افراد منش آرامتری دارند و در مقابل ناکامیها کمتر دچار تنش و اضطراب میشوند و اصطلاحا به آنها خونسرد گفته میشود. برخی افراد نیز در مقابل ناکامیها و حوادث ناخوشایند، رفتارها و واکنشهای بسیار تندی از خود بروز میدهند و در مقابل پدیدههای پیرامون خود بسیار مضطرب و عصبی و نگران میشوند. این افراد از لحاظ بالینی، مضطرب و زودجوشتر از بقیه هستند. وی تاکید میکند: با وجود تفاوتهای بالینی که به نوع و محیط تربیتی فرد بازمیگردد، هیچگاه برای یادگیری و کنترل اضطراب دیر نیست و چنانچه فرد عمیقا تمایل پیدا کند، میتواند از روشهای درمان شناختی و تغییر نگرش بهره ببرد و کنترل استرس و اضطراب را بیاموزد. یادگیری مقابله با استرس از کودکی به خاطر داشته باشید، اولین مکانی که فرد در آن رفتارهای اجتماعی و بین فردی را میآموزد، خانواده است و مقابله با استرسها و اضطرابها در کانون خانواده آموزش داده میشود. دکتر دارینی در این باره توضیح
میدهد: در خانوادهای که اعضای آن بشدت مضطرب هستند، این اضطراب و نگرانی را به اعضای خانواده منتقل میکنند. مادری که مدام استرس دارد و در نگهداری از فرزند خود بشدت پریشان میشود و با هر رفتاری، واکنشهای افراطی دارد نهایتا دچار فرسودگی میشود و بیشتر مواقع نگران است. او مهارتهای مقابله با اتفاقات ناخوشایند و غیرقابل پیشبینی را ندارد و آن را نمیتواند به فرزند خود آموزش دهد. وی میافزاید: در چنین شرایطی، چنانچه مادر از کودک خود بخواهد آرامش داشته باشد، کودک دچار تناقض میشود و عملکرد مادر را که از طریق مشاهده میبیند، بیشتر میآموزد و بیشتر دچار اضطراب و نگرانی میشود. مهارت مقابله با استرس را یاد بگیرید زندگی کردن در زمان حال، مهمترین توصیهای است که میتوان برای کنترل استرس و اضطراب داشت، چرا که اکثر افراد به دلیل ترسهایی که از آینده دارند دچار اضطراب میشوند و نهایتا زمان حال را فراموش میکنند. دکتر دارینی در گفتوگو با جامجم با بیان این مطالب و با اشاره به مهارتهای کنترل استرس میافزاید: گام اول در برطرف کردن استرس و اضطراب، ریشهیابی عوامل ایجاد اضطراب است و پس از آن میتوان مهارت مقابله با
استرس را یاد گرفت. تمرینات مقابله با اضطراب هم در خانواده و هم خارج از خانواده یعنی (مهدکودک، مدرسه و جامعه) باید آموزش داده شود. همچنین رسانهها و کتابهای راهنما میتوانند در همگانی کردن این نوع مهارت اثر داشته باشند. دکتر دارینی میافزاید: در گام دوم لازم است، عوامل ایجادکننده استرس را به دو دسته قابل کنترل و غیرقابل کنترل تقسیم و بررسی کنیم که در کدام مورد میتوان دست برد و آن را تغییر داد و گام سوم تغییر سبک زندگی و استفاده از این مهارتها از قبیل خروج از محیط تنشزا، حذف عوامل استرسزا، تمرینات تن آرامی و ریلکسیشن، مهارت برنامهریزی، مدیریت زمان و مثبتاندیشی است.
دیدگاه تان را بنویسید