تسنیم: فاطمه مشهدی رستم ، نویسنده کودکان و نوجوانان در این باره گفت: این حرکت قطعا خودجوش نبوده و نیست. باید از مسئولان پرسید آیا مجوزدهندگان و واردکنندگان اسباببازی از یک نوع خاص، باید زیر سوال بروند یا بچههای بیگناه؟ چطور کسانی که مدعی هستند عمرشان را بابت کودکان سپری کردهاند، راضی میشوند چنین رفتار نابخردانهای از خود نشان دهند؟! وظیفه ما دفاع از حقوق کودکان است. آنها نه قدرت دفاع از خود را دارند و نه مثل ما بزرگترها میتوانند محافظهکار باشند و خیلی از حقایق را نگویند. وی با تأکید بر اینکه هر حرکتی در مدرسهها، باید با مجوز آموزش و پرورش همراه باشد، تصریح کرد: ذهنیت کودکان و بود و نبود آنها شدیدا به اسباببازیهایشان وابسته است. اسباببازی از شخصیترین ابزارهای کودکان است و وقتی اسباببازیاش را از او میگیریم، در واقع هستی او را به مخاطره انداختهایم. بنابراین شاهدیم که در بسیاری از خانوادهها، به جای روشهای مرسوم تنبیهی، از محرومیت بچهها در استفاده از اسباببازیهایشان برای ساعاتی محدود استفاده میشود. چطور میتوان یک موجود معصوم را از هستیاش ساقط کرد و اسباببازی او را جلوی چشمایش به
آتش کشید؟! نویسنده کتاب «تاپ تاپ تاپ» گفت: این ضربه روحی بزرگی برای بچههاست؛ اگرچه ممکن است در زمان مشخص تحت تأثیر فضای هیجانی متوجه عمق فاجعه نشوند. ولی این حرکت، یعنی وادار کردن کودکان به سوزاندن اسباببازیهایشان، عین خشونت علیه کودکان است. کسانی که این گونه با آنها رفتار میشود، اگر در آینده قدرت دفاع باطنی و درونی را از خانوادههایشان نگرفته باشند، بدون شک به انسانهای روانپریش و پرخاشگر تبدیل خواهند شد و امکان زیست طبیعی از آنها سلب میشود. فاطمه مشهدی رستم با طرح این سوال که چطور امکان دارد 200 تا 300 بچهای که در یک مکان از صبح تا ظهر بهسر میبرند، اسباببازی یک شکل و همنام داشته باشند، تأکید کرد: آیا به جز این است که به آنها این اسباببازیها داده شده یا پدر و مادرهای آنان را مجبور کردهاند که برای بچههایشان این اسباببازیهای خاص را تهیه کنند تا نمایش برخی کامل شود؟!
دیدگاه تان را بنویسید