طنز: بخیه؛ وسط دوزی؛ استیضاح
در خبرها آمده بود «پزشکی در یکی از بیمارستانهای اصفهان، بخیهی بیماری که پول نداشت را باز کرد!» ضمن عرض تبریک به جامعه محترم پزشکی بابت اضافه شدن این برگ زرین به کارنامه درخشانشان (انتشار بولوتوث بیماران، رها کردن بیماران بی بضاعت در حاشیه اتوبان و ...) در ادامه به بررسی ابعاد این اتفاقات میپردازیم.
سرویس اجتماعی فردا - رضا احسانپور
در خبرها آمده بود «پزشکی در یکی از بیمارستانهای اصفهان ، بخیهی بیماری که پول نداشت را باز کرد ! »
ضمن عرض تبریک به جامعه محترم پزشکی بابت اضافه شدن این برگ زرین به کارنامه درخشانشان (انتشار بولوتوث بیماران، رها کردن بیماران بی بضاعت در حاشیه اتوبان و ...) در ادامه به بررسی ابعاد این اتفاقات میپردازیم.
:: چرا چنین میشود؟ چگونه این مشکل حل میشود؟
معمولاً یکی از راههای حل یک مشکل، ریشهیابی کردن آن است. از آنجایی که این مشکل تا کنون حل نشده است و مسلماً بنده و شما اولین نفراتی نیستیم که به فکر ریشهیابی آن افتاده باشیم، بنابراین میشود نتیجه گرفت که نه تنها دلیل اتفاقاتی اینچنینی کشف نشده باقی میماند، بلکه این مشکلات، حل نشده هم باقی خواهند ماند.
:: چه باید کرد؟
1- بیمار نشویم.
2- البته چون جامعه پزشکی مثل دیگر اقشار و اصناف نیستند که بشود آنها را تحریم کرد، بنابر این از یک منظر، هیچ کاری نمیشود کرد و لذا پیشنهاد قبلی پیشنهاد مفیدی نیست.
3- با ساخت سریالهای طنز، رفتارهای ناشایست جامعه پزشکی را با لطافت و نرمی نقد و به آنها گوشزد کنیم. البته باید دقت داشت که تجربه ثابت کرده است، بهتر است در همان یکی دو قسمت اول تمام نقدمان را رو کنیم چون بعید است زورمان برسد سریال را ادامه بدهیم.
4- اگر نقد لطیف جواب نداد (که خب البته جواب هم نمیدهد) از پتانسیل و ظرفیت شبکههای اجتماعی نباید غافل شد. با ساخت لطیفه و راه اندازی کمپین، شاید بشود کاری کرد. اگر هم نشد، حداقل جگرمان حال آمده است!
5- هر چند استیضاح وزیر بهداشت دردی را دوا نمیکند ولی خب برای خالی نبودن عریضه و محض تنوع، بد نیست هر چند ماه یکبار وزیر بهداشت تازهای داشته باشیم.
6- اگر دانشمندان جوان و مبتکر کشورمان، بخیههایی اختراع کنند که تا چند وقت قابلیت باز شدن نداشته باشند، آن وقت دیگر کسی نمیتواند بخیه بیماران بی بضاعت را باز کند.
7- پزشک متخلف را توبیخ و او را مادام العمر مجبور به کار در کارگاه دوزندگی و وسط دوزی کنیم تا درس عبرتی برای سایرین باشد.
8- به مردم ایران، آموزش بخیه زدن بدهیم تا اگر خدای ناکرده این بلا سرشان آمد، بتوانند خودشان و یا بیمارشان را بخیه کنند.
9- بخشی از بودجه وزارت متمول آموزش پرورش را به وزارت بهداشت اختصاص بدهیم تا با تامین هر چه بیش از پیش پزشکان از نظر مالی، آنها را وادار به انجام اقداماتی این چنینی نکنند. یا حداقل زیرمیزی را قانونی کنند تا در چنین مواقعی، کمبود درآمد را از جیب سایر بیماران جبران کنند.
دیدگاه تان را بنویسید