با تبلیغات داعش چگونه باید برخورد کرد؟
الجزیره انگلیسی نوشت: وقتی ۲۵ نفر از سربازان سوریه در سالن آمفی تئاتر شهر پالمیرا به وسیله ستیزه جویان وابسته به داعش اعدام شدند، رسانه ها به این اقدام که گویی از فیلم های رسانه ای و تولیدی داعش در عراق و شام به شمار می رفت لقب "تئاتر مرگ" دادند.
این اعدام ها که به اشکال گوناگون همچنان ادامه دارد، در واقع بخشی از یک کمپین تبلیغاتی حرفه ای و تاثیرگذار بوده که به طور منظم برنامه های تولیدی خود را در صدر برنامه های خبری رسانه های دنیا جای داده و در سراسر شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارد. قتل های هماهنگ و برنامه ریزی شده، چه از قبیل همجنسگرایی باشد که توسط داعش از پشت بام به پایین انداخته می شوند، یا خلبان اردنی که زنده سوزانده می شود یا کباب کردن تعدادی در عراق که همین چند روز پیش اتفاق افتاد، همه و همه به داعش اجازه می دهد تا پیام های خود را به صورت گسترده و وسیع انتشار دهد. تنظیم نحوه نشان دادن این کشتارها با استفاده از فیلم های رتوش شده و حرفه ای، حتی استفاده از مکان های خاص مثل اماکن باستانی پالمیرا و توزیع آنها ابتدا در بین اعضا و سپس در سطح رسانه ها، به نظر می رسد در تضاد کامل با سایر ابعاد این درگیری باشد که کماکان برای نابودی سوریه در جریان است. عامل ترس حملات هوایی، بمب های بشکه ای و حملات توپخانه ای دولت سوریه نیز شهروندان غیرنظامی را می کشد، اما آنها فاقد همان عامل ترسی است که داعش با نشان دادن اعدام ها در صدد القای آن است. اما چرا ؟ برای مثال یک حمله هوایی را در حلب در نظر بگیرید که توسط یک دوربین دستی لرزان تصویر برداری شده باشد. دوربینی که تلاش می کند ابتدا حرکت نوری را در آسمان دنبال کند و بعد دیواری که فرو می ریزد و گرد و غباری که همه جا را می گیرد و صحنه مردمی را که دیوانه وار تلاش می کنند نجات یافتگان را از زیر آوار بیرون آورند. رسانه های جمعی در زمان پخش این فیلم هرگز صحنه جراحات وحشتناک یا فرد مثله شده ای را نشان نمی دهند و شبکه های اجتماعی نیز هرگز تمایل پیدا نمی کنند چنین قتل عام هایی را به اشتراک بگذارند. اگر داعش کارگزاران رسانه ای مرسوم داشت، آنها باید به خاطر میزان پوشش و خبرهای صفحه اول شان جایزه های بین المللی را در یافت می کردند اما واقعیت این است که این رسانه ها هستند که به خاطر جایگاه برتر خود در سطح جهانی با پوشش دادن به اخبار داعش، این گروه را در صدر خطر ناک ترین تروریست های دنیا قرار می دهند. مساله کنجکاوی خارجی ها به دانستن کمک می کند تا داعش با مهارت خاصی آنها را تحت کنترل خود در آورد. به این ترتیب قادر می شود به وسیله آنها داستان های تولیدی خود را در سطح جهانی پخش کند و با جلا دادن به همان عامل ترس که با پرچم سیاه داعش به تصویر کشیده می شود موجب گردد تا دشمنان شان با میل خود سلاح بر زمین گذاشته و فرار کنند. تغییر قوانین بازی بخش دیگری از پیام داعش به وسیله رهبران غربی انتشار پیدا می کند که با توصیف های خود می گویند این گروه چه شیطانی است. گروهی که در حال تغییر و بازنویسی قوانین بازی بوده و تلاش می کند ویرایش خاص خود را از "سال صفر" این بار در عراق و سوریه به همان سبکی که خمر های سرخ در سال ۱۹۷۰ بر کامبوج حکومت کردند، ارایه دهد. البته رسانه های تبلیغاتی داعش چند سال نوری از رسانه های تبلیغاتی رژیم سوریه جلو تر هستند. یعنی رسانه هایی که با لحنی نرم خویانه و کاملا به دور از واقعیت ها خبرهای مربوط به جنگ را منتشر می کنند و در جریان انتخابات «تابستان سوریه» گروهی از آنها درچار یک تصادف رانندگی شدند. درواقع، رسانه های اجتماعی تبدیل به یک تریبون پر طنین برای تبلیغات داعش شده اند. بر اساس یک مطالعه جدید از سوی موسسه بروکینگز، حداقل ۴۶ هزار حساب توییتری بین ماه های سپتامبر و دسامبر سال ۲۰۱۴، فعالانه اعمال و ایدئولوژی داعش را ترویج می کردند. مقالات زیادی تاکنون منتشر شده که نشان می دهد داعش برای استخدام نیروی تازه و جذب حمایت مالی وتبلیغاتی چگونه از تاکتیک های جدید و نرم استفاده می کند. علی رغم اینکه داعش پیشگام در استفاده از شیوه های مدرن وجدید است، با این حال می بینیم به دنبال بازگرداندن خلافت به همان سبک گذشته است. فراموش نکنید که شما هرگز نمی توانید از طریق یک زور بی پروا با یک ایده مقابله کنید. به نظر می رسد علاوه بر بحث های پویایی که در باره استفاده از تعبیر "داعش" به جای «دولت اسلامی» در اروپا جریان پیدا کرد باید به صورتی سازمان یافته برای حذف یا نادیده گرفتن تبلیغات داعش مبارزه کرد. مبلغان الکترونیکی خوشبختانه جامعه جهانی دارد نسبت به این موضوع بیدار می شود. این بیداری به این صورت آشکار شده است که اروپایی ها با بسیج یک نیروی وسیع پلیسی تلاش می کنند به دنبال چهره های کلیدی مبلغان الکترونیکی داعش باشند که روزانه ۱۰۰ هزار توییت منتشر می کنند. با وجود اینکه دولت ها می توانند دستگاه های اطلاعاتی و جنایی خود را برای مقابله با پیام های داعش ایجاد کنند، اما این امر باید با یک استراتژی گسترده تر برای حمله به نماد های قدرتمند داعش همراه شود. یعنی به جای اینکه فقط یک واکنشی نشان دهیم یا بر برخی اقدامات فنی پیشگیرانه تمرکز کنیم، باید به صورت گسترده تر و بلند مدت تر علیه پیام های داعش اقدام کرد. یک نمونه از این اقدام توسط گروهی با نام "اکنون زمان مقابله است" در انگلستان به وجود آمد. گروهی که شامل یک صد سازمان خیریه، مردم نهادهای انتخاباتی و شبکه های اجتماعی و نیز گروه های مسیحی، یهودی، هندو و سیک بوده و پیام های رسانه ای داعش را تحریم کرده اند. لیکن علاوه بر تحریم محصولات رسانه ای داعش توسط جامعه مدنی، ما نیازمند آن هستیم که با روش هایی مشابه، خلاقانه و مشخص بتوانیم به انحصاری بودن نماد هایی که داعش از آنها استفاده می کند ضربه بزنیم. حال که همه چیز علیه داعش شده شاید این گروه بخواهد حریم هوایی را تحت کنترل خود بگیرد، اما تا بدست آوردن امواج رادیو و تلویزیون هنوز راه زیادی در پیش دارد.
دیدگاه تان را بنویسید