رمضان با طعم اسپانسر!
سرویسدهندههای سهرقمی موبایلی، مؤسسات مالی-اعتباری، بانکهای خصوصی و البته شهرداری کلانشهرها، نامهایی است که این شبهای رمضان، از این کانال به آن کانال، شنیده و دیده میشوند؛ در تیتراژهای سریالها، برنامههای زندة مناسبتی و حتی در سکانسها و نماهای چسباندهشده در سریالها. گویا تماشاچیان بهغیر از تحمل پیامهای بازرگانی طولانی قبل و بعد و حین برنامهها، باید رپورتاژهای تبلیغاتی این شرکتها را تحمل کنند.
سرویس فرهنگی فردا - صدرا مجد ؛ سرویسدهندههای سهرقمی موبایلی، مؤسسات مالی-اعتباری، بانکهای خصوصی و البته شهرداری کلانشهرها، نامهایی است که این شبهای رمضان، از این کانال به آن کانال، شنیده و دیده میشوند؛ در تیتراژهای سریالها، برنامههای زندة مناسبتی و حتی در سکانسها و نماهای چسباندهشده در سریالها. گویا تماشاچیان بهغیر از تحمل پیامهای بازرگانی طولانی قبل و بعد و حین برنامهها، باید رپورتاژهای تبلیغاتی این شرکتها را تحمل کنند.
***
اگر سروکاری با تهیهکنندگان صداوسیما داشته باشید، جدیدا با چنین گفتمانی مواجه میشوید: «شما هزینه تولید را بده، پخش و آنتنش با من» البته این جدیدا، خیلی هم جدید نیست، شروعش برمیگردد به زمستان 91 و مشکلات وحشتناک بودجه سازمان صداوسیما. از آن زمان به بعد، بحث اسپانسری و حمایتهای مالی از برنامههای تولیدی تلویزیون، جدیتر شد. پیش از این، داشتن یک حامی مالی، یکی از حُسنهای تهیهکننده بود اما بعد از آن، شد یکی از الزامات. این امر تا بدانجا جدیست که اگر شما هر پیشنهاد تولیدی را به یکی از گروههای مختلف شبکههای سیما بدهی و پشتوانه مالی نداشته باشی، باید به ساییدن کشک ادامه بدهی و اگر یک اسپانسر تپلمپل ضمیمه طرحنوشت برنامه بکنی، آخر هفته نشده، آنتن برای توست!
***
رمضان94 اذان مغرب به افق تهران، حوالی ساعت 20:45
پیش از اذان برنامه جنجالی «ماه عسل» را میبینیم. برنامهای که دو حامی مالی دارد. یکی از این حامیان مالی، بیمه سرطان البرز است که در هر برنامه، چندباری از سوی مجری به بینندگان توصیه میشود! اما حامی دوم برنامه حاشیههای بیشتری دارد؛ یک مؤسسه مالی-اعتباری که مجوز فعالیت از سوی بانک مرکزی ندارد و برای دورزدن تبلیغ خود در تلویزیون، نام باشگاه فرهنگی-ورزشی وابسته به خودش را تبلیغ میکند!
رقیب جدی «ماه عسل» در لحظات پیش از افطار، برنامه «خندوانه» رامبد جوان است؛ برنامهای که گرچه 4بار بازپخش دارد اما مردم ترجیه میدهند که بیننده اولینبار پخش آن در حوالی ساعت19 از شبکه نسیم باشند. قسمی از بینندگان آن نیز، فراریان از غم و غصه، ماه عسل هستند که به خندههای جوانانه در خندوانه روی میآورند.
«خندوانه» ازجمله برنامههایی بود که از همان روز اول و همان قسمتهای ابتدایی سری اولش، حامی مالی داشت؛ شرکت مبلمانی که هدیه به میهمانان برنامه را برعهده داشت. اما این نحوه برجستهشدن اسپانسر، گویا زیاد برایشان خوشایند نبود و در سری دوم، رامبد جوان، به دفعات زیاد چه در هنگام دادن جوایز مسابقات داخل استودیو و چه حتی در گفتگوی طنز با میهمانان و کمدینهای برنامه، تبلیغ: ستاره، شماره، مربع را میکند! تحمل این حجم تبلیغات در چنین برنامهای واقعا برای تماشاچی سخت است، خصوصا آنجایی که باید زیرنویسهای شرکت تولیدکننده رب گوجهفرنگی را هم مشاهده کنند! و جالب اینجاست که این نحوه تبلیغات آنقدر گیرا و اثرگذار بوده که بعد از گذشت نیمی از قسمتهای سری دوم خندوانه، حامی مالی از 724 به 780 تغییر پیدا میکند و لابد این دومی، بیشتر و بهتر پول میدهد!!!
اذان مغرب به افق تهران را بدون حامی مالی از شبکه2 مشاهده میکنیم و حین گشودن روزه، به تماشای «مسابقه ثانیهها» با شرکتکنندگان باسوادش مینشینیم؛ مسابقهای که تمامی قابهای تصویریاش مذین به آپ است! اینجاست که تماشاچی بهخودش میگوید این شمارههای 3رقمی موبایلی، مگر چقدر سود میکنند که اسپانسر همه برنامهها هستند!؟
کانال تلویزیون را به شبکه3 تغییر میدهیم و در تیتراژ سری دوم سریال «دردسرهای عظیم» که به جرئت میتوان آنرا ضعیفترین سریال رمضانی 94 نامبرد، نام یک بانک خصوصی را بهعنوان تامینکننده هزینه میبینیم. شبکه1 و پایتخت4 که دیگر نور علی نور است؛ سیروس مقدم که در پایتخت3 و بر روی کامیون ارسطو، مدام تبلیغ اطلسمال را توی چشم ما میکرد، اینبار نیز، با ربط و بیربط، به تبلیغ محصولات بهداشتی تاژ میپردازد. از نماهای بلیبوردهای تبلیغی تاژ که در شهرستان کوچک شیرگاه به چشم میآید تا کارخانه و محصولات تاژ که همگی به سریال چسبانده شدهاند.
جالب اینجاست که تبلیغات به این موارد محدود نمیشود و در برنامههای مناسبتی و زنده صداوسیما به اوج خود میرسد؛ برنامههایی که بهصورت جُنگ و جشن برگزار میشود و یک مجری دمدستی وظیفه شلوغکردن محفل را بهعهده دارد، ضمن آنکه مرتبا از حامی برنامه که از ارگانهای دولتی و یا نیمهدولتی است، تشکر و تقدیر کند. یکی از همین نمونهها، برنامه «شبهای روشن» است که هر شب ساعت24 از پشتبام یک منزل بهصورت زنده روی آنتن شبکه2 میرود. برنامهای مثلا خانوادگی با شیوهای درهموبرهم که اجرای آنرا رسالت بوذری برعهده دارد. بهغیر از ایراداتی که به فرم برنامه و نحوه اجرا و شلختگی و ... آن وارد است؛ حامی برنامه معاونت اقتصادی شهرداری مشهد است. دردناکترین قسمت این حمایت مالی آنجایی است که این امر به شیوهای فرهنگی نشان داده میشود و با معرفی کتاب و طرح سؤال مسابقه، صورت میپذیرد.
***
کمبود بودجه و فشارهای مالی برای بزرگترین رسانه صوتی و تصویری کشور که پسوند ملی بودن را یدک میکشد، هنگامی دردناک میشود که مخاطبان این رسانه، با تماشای حجم بالای پیامهای بازرگانی، تصوری دیگر از درآمد این سازمان دارند. سازمان صداوسیما در سال94، اندکی بیش از هزارمیلیاردتومان از دولت بودجه میگیرد و مکلف است 1200میلیارد تومان دیگر نیز، حودش درآمدزایی داشته باشد؛ این بودجه نسبت به سال گذشته، کمتر از 8درصد رشد داشته و 8درصد درآمدزایی بیشتری بر صداوسیما تحمیل کرده است. این یعنی تأمین هزینهها به روشها جدید.
پیش از این بینندگان تلویزیون، تنها از تبلیغات میان برنامه، رنج میبردند و یا از زیرنویسهای تبلیغاتی؛ اما آنچه اکنون در برنامههای تولیدی صداوسیما به شدت به چشم میآید، حضور پررنگ حامیان مالی است تا جایی که مخاطب نسبت به محتوای ارائه شده در برنامه، موضع میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید