این کودتا پیش زمینه تضعیف کشور برای آغاز جنگ بود

کد خبر: 429407

زمان دستگیری حمید نعمتی کودتا لو رفته بود؛ اشخاصی که به دنبال دستگیری نعمتی بودند، اطلاع داشتند که وی در مهمانسرایی در مهرآباد مستقر است لذا قبل از حضورآنها در مهمان سرا نعمتی متوجه می‌شود و درحین فرار از راه پله‎‌ها آنها همدیگر را می‌بیند ولی چون مامورین عکس و تصویر او ندیده بودند از مسئول مهمانسرا می‌پرسند...

این کودتا پیش زمینه تضعیف کشور برای آغاز جنگ بود

سرویس فرهنگی فردا - نسرین بشیری راد، محمد مهدی شیخ صراف - خلبان شهيد محمد نوژه در هشتم فروردين ماه 1324 در تهران متولد شد و تنها 18 سال داشت كه به استخدام نيروي زميني ارتش درآمد. او پس از گذراندن دوره‌هاي آموزش نظامي و دريافت درجه ستوان دومي از آنجا كه علاقه وافري به آموختن فن خلباني داشت داوطلبانه به نيروي هوايي پيوست، نوژه در مدت خدمتش توانست خدمات شايان توجهي در نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايفا کند.از اين رو در هجدهم تيرماه، سالگرد كودتاي نقاب گذري بر زندگي اين شهيد از زبان همرزمش امير سرتیپ خلبان سياوش مشيري داريم.

سیاوش مشیری در بهمن سال 1332 در خیابان شهید هادی تهران متولد شده و بزرگ شده منطقه نازی آباد تهران است که حدود 18 سال آنجا ساکن بوده. در سال 53 به استخدام نیروی هوایی در آمده و در سال 54 بعد از گذران درس‌های زبان و آموزش‌های نظامی و همچنین پرواز با هواپیمای اف 33بلانزا به مدت دو سال وارد کشور آمریکا شده و نشان خلبانی خود را گرفته است. او بعد از پرواز با هواپیماهای مختلف ملخ دار و 37 T و 38 که جت پیشرفته بود، و مراجعت به کشور برای جت جنگده اف 4 انتخاب شدم .

گفتگوی تفصیلی امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته سیاوش مشیری، فرمانده اسبق پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی و از همرزمان شهید نوژه در گفتگو با «فردا نیوز» به شرح زیر است:

فردا: به عنوان اولین سوال، ورود شما به پایگاه هوایی همدان برای اولین بار چه زمانی بود؟

مشیری: ما بعد از آموزش پرواز در هواپیمای اف 4 برای پایگاه هوایی همدان انتخاب و در شهریور 57 عازم پایگاه همدان شدیم. شش ماه پس از ورودم به پایگاه همدان مقدمات انقلاب فراهم شد و الحمدالله در 22 بهمن 57 پیروزی انقلاب اسلامی ایران را شاهد بودیم. از همان ابتدای کار بعد از پیروزی انقلاب فعالیت قائله‌های مختلف از جمله کردستان و سیستان و بلوچستان در جاهای مختلف شروع شد تا جاییکه خاطرم هست که سال 57 درگیر مسئله قائله کردستان شدیم و پروازهای مختلف را در آنجا داشتیم . این پایگاه تحت عنوان پایگاه شاهرخی بود و بعدا به «حر» تغییر نام یافت که البته این اسامی انتخاب عزیزان دیگری بود تا اینکه هواپیمای شهید نوژه به سانحه کشیده و شهید شدند و خلبانان و فرمانده نیرو جمع شدیم و تصمیم گرفته شد که نام نوژه را بر پایگاه همدان بگذاریم. این اتفاق یک سال قبل از آن کودتای نافرجام بود. اما آشنايي‌ام با شهيد نوژه پيش از آغاز دفاع مقدس رقم خورده بود.

سوال: از نحوه آشنايي‌تان با شهيد نوژه بگوييد، اين دوستي چگونه شكل گرفت؟

مشیری: در سال 1357 كه وارد پايگاه شكاري همدان شدم به عنوان مدير عمليات اين پايگاه خدمت مي‌كردم. شهيد نوژه هم كه در يك كلام، انساني معتقد، مودب، موجه و مهربان بود، بعد از پيروزي انقلاب و تحولاتي كه در پايگاه انجام گرفت به معاونت عمليات پايگاه منصوب شد. دوستي‌مان نيز از همان جا رقم خورد. ايشان برخورد بسيار خوبي با نيروها داشت، بسياري از همكاران مجذوب شخصيتش شده بودند که البته اولين ديدار من با ايشان به قبل از پيروزي انقلاب مربوط می‌شود.

فردا: در اثر چه اتفاقی با ایشان آشنا شدید؟

مشیری: خاطره اولین ديدار من با ايشان مربوط به زماني مي‌شود كه از مرخصي به پايگاه بر‌گشته بودم. مقداري موهاي سرم از حد متعارف سازماني بلندتر شده بود و روی حال جوانی به موهایم فرم داده بودم. آنجا طبق عرف سازماني ايراد گرفتند. براي رسيدگي من را به شهيد محمد نوژه، معرفي كردند. من هم آمدم پيش شهيد نوژه. ايشان باآرامش و قاطعیت به من گفتند: «آقاي مشيري الان لازم نيست كاري كنيد، وقتي به خانه رفتيد موهايتان را كوتاه كنيد تا من فردا ببينم.» من هم گفتم: «چشم».

حركت و بر‌خورد ايشان خيلي به دل من نشست. بعدها تلاش كردم كه ايشان را بهتر بشناسم. بعد از انقلاب شهيد محمد نوژه همواره در صف اول پروازها بود و در درگيري‌هاي كردستان بسيار بي‌تابي مي‌كرد. مي‌گفت كه چرا بايد عناصري از عراق بيايند و وارد خاك كشور ما بشوند و در‌گيري ايجاد كرده و مردم را به شهادت برسانند. در حالي كه ما محدود باشيم و كاري انجام ندهيم.

سوال: نوژه چه مسئولیت‌هایی را برعهده داشتند و در خصوص ویژگی‌های اخلاقی شهید بگویید؟

مشیری: فرماندهي گردان يكم و گردان 31 پايگاه سوم شكاري، رئيس شعبه عمليات مشترك، معاون عملياتي پايگاه ششم شكاري، معاون دايره عمليات و افسر ستاد عملياتي پايگاه از جمله مسئوليت‌هاي شهيد نوژه بود. ايشان مأموريت‌هاي زيادي را در طول خدمتش انجام داد و در آخرين مأموريتي كه طي فرمان امام‌خميني(ره)‌ در كمك به نيروهاي دكتر مصطفي چمران در سركوب ضد‌انقلاب و تجزيه‌طلبان در پاوه انجام داد به شهادت رسيد. وقتي ياد شخصيت بزرگوار اين شهيد و ويژگي اخلاقي‌اش مي‌افتم تنها يك ويژگي بيش از هر چيزي در ذهنم متبادر مي‌شود كه ايشان يك انساني بود تشنه اسلام و حركت اسلامي، از زماني كه حركت نهضت اسلامي آغاز شد شايد ظاهري آرام داشت اما در درونش غوغايي بود و سر از پا نمي‌شناخت.

شهید نوژه فردی بسیار متواضع بود؛ وابستگی به پست و سمت خود نداشت وخیلی به این موضوع بها نمی‌داد و می‌توانم بگویم که اصلا دنبال چیز دیگری بود، دارای حالت‌های خاص و معتقد بود بعنوان یک خلبان باید تکلیف خود را به نحو احسن انجام دهد.

زماني كه شهيد مصطفي چمران وزير دفاع بودند، از پايگاه ما باز‌ديدي داشتند، شهيد محمد نوژه مبهوت و مجذوب شخصيت شهید چمران شده بود و هميشه مي‌گفت : انسان لذت مي‌برد كه با اين افراد انقلابي كار كند. محمد شخصيتي انقلابي و مردم‌دوست داشت. همواره به اصول ديني پايبند بود و حتي قبل از پيروزي انقلاب هم همواره روزه مي‌گرفت و تمام تلاشش اين بود كه از فعاليت‌هاي مذهبي‌اش كاسته نشود.

سوال: درباره به نحوه شهادت رسیدن محمد نوژه توضیح بفرمایید؟

مشیری: قائله کردستان اتفاق افتاده بود ودرآن زمان دموکرات‌ها فعال ودر سال 58 این موضوع اوج پیدا کرده بود که هواپیمای این شهید بزرگواردارای هیچ مهماتی نبود و وی با زبان روزه برای تشخیص منطقه رفته بود که به ما خبر رسید در منطقه ایادی عراق موشک ضد هوایی آورده‌اند و شهید نوژه که بین دو کوه پرواز داشتند ضد هوایی دشمن را زدند و این هجمه باعث شد که هواپیمای ایشان در سال 20/4/1358سقوط و شهید بشیر موسوی کابین عقب هواپیمای شهید نوژه نیز به رحمت خدا پیوست.

سوال: علت اینکه آمریکا به فکر اجرای کودتای نقاب افتاد، چه بود؟

مشیری: زمانیکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، آمریکا متوجه شد که عنصر خود را ازدست داده است، عنصری که به اسرائیل متصل بود؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا هر چه می‌خواست همان بود ولی پس از پیروزی براساس فرمایش امام خمینی (ره) نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی ایران، آمریکا متوسل به دسیسه‌های دیگر شد تا اهداف شوم خود را به نحو دیگری پیاده سازد.آمریکا به حکام عرب بیان کرد که پیروزی انقلاب اسلامی به شما درس بدی را می‌آموزد و الگو برداری از آنها منجر می‌شود که دیگر حاکم نباشید و همین سخنان بیهوده باعث شد که انسان سخیفی همچون صدام اقدام به هشت سال جنگ تحمیلی کند لذا آمریکا ایادی داخلی را تجهیز و سلاح می‌داد و به همین پشتوانه سراغ کودتای نقاب رفت.

این کودتا در تاریخ 18/4/59 چند ماه قبل از جنگ تحمیلی خنثی شد و آخرین حربه دشمن برای براندازی و نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران بود. کودتای نقاب ساخته و پرداخته آمریکا بود؛ سلطنت طلب‌ها به خصوص کشورهای منطقه، عربستان و کویت با پشتیبانی یکدیگر برای حفظ حاکمیت خودشان به فکر براندازی نظام ما برآمدند. دشمن برای برپا کردن این کودتا 20 میلیون دلار هزینه کرده بود و به دنبال این بودند تا از طریق هوایی عکس‌العمل سریع تر و از عناصری مثل مهدیونی و محققی که تیمسار بودند، استفاده کردند.

سوال: در خصوص هدف دشمن از اجرای کودتای نقاب و علت انتخاب پایگاه شهید نوژه همدان برای کودتا، را توضیح دهید؟

مشیری: هدف دشمن از اجرای این کودتا براندازی نظام بود و علت انتخاب این پایگاه به دلیل نزدیکی به تهران و اینکه بعنوان یک پایگاه اصلی هواپیماهای فانتوم به شمار می‌رفت. کودتای نقاب لکه ننگ دیگری برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌رود که همواره در مقابل انقلاب محکوم به شکست هستند. دشمن اگر قرار بود حرکتی را انجام دهد در نطفه خفه می‌شد و با توجه به حضور بسیاری از رزمندگانی که در منطقه داشتیم هیچ وقت کسی نمی‌توانست به خودش اجازه دهد که به این انقلاب خدشه وارد کند چرا که این انقلاب را خدا توفیق داده است.

سوال: کودتای نقاب چه طور لو رفت؟

مشیری: در سال 64 شهید خضرایی دو هفته قبل از شهادت شان زمانیکه بنده به تهران آمدم از من خواستند تا به ملاقاتشان بروم. وقتی رفتم این ماجرا را در مورد کشف و لو رفتن کودتا برایم تعریف کردند:

گفتند حدود نیمه شب بود که کامبیز یکی از خلبانان عمل کننده کودتا به همراه برادرش به درب منزل ما آمد. دیدم حال پریشانی دارد. از او پرسیدم چه شده؟ گفت که قرار است کودتایی انجام بدیم و می‌خواهم آن را لو بدهم باید چیکار کنم؟ به اتفاق رفتیم به خدمت شهید چمران. و سپس رفتیم پیش شهید قدوسی و از آنجا هم رفتیم خدمت مقام معظم رهبری که کامبیز ماجرا را با لکنت و فشار عصبی و روحی که داشت، تعریف کرد. در آن موقع مرتضی رضایی فرمانده سپاه پاسداران بود. کامبیز به ما گفت که قرار است ساعت 4صبح کودتا از پارک لاله شروع شود وهمچنین بخشهای دیگر آن در همدان و جاده قم نیز ادامه دارد.

بعد از آن با همکاری سپاه و نیروی زمینی و هوایی و... رفتند در مکان‌هایی که او گفته بود مستقرشدند و بدین ترتییب کودتا در نطفه خفن شد.

سوال: عده‌ای از کارشناسان تاریخ معاصرمی‌گویند کودتای نقاب با هدف بردبرد طراحی شده بود یعنی اگر اجرا می‌شد ضربه بزرگی را به انقلاب می‌زد واگر هم خنثی می‌شد بدنه نیروی هوایی از هم می‌پاشید که البته به نظر می‌رسد اتفاق دوم افتاد آن هم در ماه‌های منتهی به جنگ که تاثیر بسیار منفی روی قوای دفاعی ما گذاشت تا چه حد با این گزاره موافق هستید؟

مشیری: نیروی هوایی پیشانی و بالاسر سایر نیروهاست؛ نیروی هوایی از هر نیرویی که در خط مقدم فعالیت می‌کند، پشتیبانی می‌کند. دشمن روی نیروی هوایی انگشت گذاشت چونکه نیروی هوایی قابلیت تحرک و واکنش بسار بالایی دارد که آثارش بسیار مشهود است. اگر چنانچه تجاوزی به مرز ما انجام شود در کوتاه ترین زمان نیروی هوایی است که در منطقه وارد می‌شود.

بچه‌های ما روحیه سلحشوری دارند و آن را حفظ کردند، نیروی هوایی جزیی از بدنه این مملکت است. طی جنگ از لحاظ جنگنده برتری هوایی با ما بود که بعد از مدتی این برتری تقلیل پیدا کرد.

سوال: چه کسانی بیشترین نقش را دراجرای کودتای نقاب داشتند؟

مشیری: خلبان حمید نعمتی بود که بزرگترین خدمت را به سیستم آمریکا کرد و تا پایان جنگ هم در عراق ماند؛ وی خلبانی قوی ولی از منظر خانواده و همسرش آدم ذلیلی بود. خلبان نعمتی پس از لو رفتن کودتای نقاب به عراق فرار کرد و در جنگ همیشه در رادیو خلبانان ایرانی را دعوت می‌کرد تا به عراق پناهنده شوند.

نفر بعدی شخصی بنام خسرو بیت اللهی که سروان بود؛ سال گذشته بیت اللهی طی مصاحبه با یکی از شبکه‌های آمریکایی بیان کرده بود که شما تنها 20 درصد از اطلاعات در مورد کودتا را می‌دانید و ما بقی را بی اطلاع هستید. کودتا طرحی بود که آمریکا بین کشورهای منطقه با هماهنگی عربستان و کویت و سلطنت طلبان مطرح بود که اظهار کرده بودند با عملی شدن این کودتا اصل نظام ایران برچیده خواهد شد و همچنین برآوردشان این بود که تا 5میلیون نفر کشته بدهند. اولین کمک از سوی عربستان و کویت بود. به خوبی می‌دانید که آمریکا هیچ وقت از جیب خود برای ضربه زدن به کشوری خرج نمی‌کند مثل حضورش درعراق که از جیب کشور عراق خرج می‌کند.

حمید نعمتی بنا بود که از سیستم تسویه حساب کند و خارج شود ولی بعد شنیدیم که جشن تولدی را در منزل یکی از بچه‌ها برگزار کرده است. زمانیکه نعمتی به گردان 11در تهران به ملاقات شخصی بنام محمد ملک می‌رود لیستی از اسامی اشخاصی که در تولد حضورداشتند می‌دهد که این یاداشت به ضرر بچه‌ها تمام شد و همین موضوع باعث شد که 6 تن از خلبانان ما را در پایگاه همدان اعدام کردند. اینها همه پیش زمینه‌ای بود تا ارتش بعنوان نیروی قوی برای جنگ ضعیف شود.

سوال : چطور حمید نعمتی دستگیر نشد؟

مشیری: زمان دستگیری حمید نعمتی کودتا لو رفته بود؛ اشخاصی که به دنبال دستگیری نعمتی بودند، اطلاع داشتند که وی در مهمانسرایی در مهرآباد مستقر است لذا قبل از حضورآنها در مهمان سرا نعمتی متوجه می‌شود و درحین فرار از راه پله ‎ ‌ها آنها همدیگر را می‌بیند ولی چون مامورین عکس و تصویر او ندیده بودند از مسئول مهمانسرا می‌پرسند که حمید نعمتی در کدام طبقه است؟ پاسخ می‌دهد که در طبقه چهارم مهمان سرا مستقر است تا مامورین به اتاق وی برسند، فرار می‌کند.

سوال: پس از کودتا چه طور نیروی هوایی احیا شد که ما در سال های اول جنگ برتری هوایی داشتیم؟

مشیری: نیری هوایی ارتش عراق 3 مرتبه در سالهای جنگ توسط روسها و فرانسوی‌ها تجهیز شد، در صورتی که ما با همان داشته های ابتدای جنگ، جنگ را به پایان رساندیم ؛ عراق با 350 هواپیمای عملیاتی جنگ را شروع کرد و ما با 450 فروند و زمانیکه جنگ تمام شد عراق 650 فروند هواپیما و ما کمتر از350 فروند داشتیم . در دوران جنگ تحمیلی نیروی هوایی ارتش حدود نیمی از ناوگان جنگنده های خود را از دست داد، در صورتی که نیروی هوایی رژیم بعث عراق سه مرتبه توسط روسها و فرانسوی ها با انواع جنگنده های به روز دنیا و انواع سلاح ها و مهمات سنگین و نیمه سنگین و نیز هواپیماهای ترابری تجهیز شد .

نیروی هوایی ایران در ابتدای جنگ تجهیزات خوبی و خلبانان شجاع و ماهری در اختیار داشت . عراقیها تنها آموزش دیده بودند در حالیکه ما مهارت هم داشتیم. همه خلبانان می دانستند که اگر خدای ناکرده جنگنده‌ای را از دست بدهند، جایگزینی برای آن نیست، به همین دلیل حداکثر تلاش خود را می کردند تا به هر قیمتی که شده هواپیما را حفظ کنند .

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت