آیا روسیه هم به سوریه پشت خواهد کرد؟
روسیه همواره نسبت به افراطگراییِ اسلامی که از جانب عربستان حمایت شده، واکنش نشان داده و به دلیل خطراتی که به واسطه شیوع آن دامنگیر مناطق مسلماننشینِ خودش و کشورهای نزدیکش میشده، بیمناک بوده است. لازمه تغییر در رویکرد فعلی روسیه، تفاهم با گروههای معارض سوری و تروریستهای تکفیری است که مورد حمایت آمریکا و عربستان هستند.
روسیه همواره نسبت به افراطگراییِ اسلامی که از جانب عربستان حمایت شده، واکنش نشان داده و به دلیل خطراتی که به واسطه شیوع آن دامنگیر مناطق مسلماننشینِ خودش و کشورهای نزدیکش میشده، بیمناک بوده است. لازمه تغییر در رویکرد فعلی روسیه، تفاهم با گروههای معارض سوری و تروریستهای تکفیری است که مورد حمایت آمریکا و عربستان هستند. بنابراین از آنجا که کنار آمدن با افراطیون به معنی باز شدن روزنه نفوذ آنها در روسیه و مساوی با به صدا در آمدن زنگ خطر برای پوتین است، رسیدن به تفاهم و فراهم شدن بستر مناسب برای تغییر رویکرد روسیه نسبت به دولت اسد، دور از واقع به نظر میرسد. در روزهای اخیر تحولات میدانی جدید در سوریه از جمله پیشروی داعش در مناطق مرکزی سوریه و اشغال شهر تاریخی تدمر، اشغال استان ادلب توسط جیش الفتح، افزایش درگیریها در حلب، افزایش امکان ناامنی در لاذقیه و تحرکات تکفیریها در جبهه جنوبی باعث شده تا برخی از تحلیلگران و رسانههای عربی امکان تغییر رفتار روسیه در قبال سوریه را مطرح کنند. بر این اساس بر آن شدیم تا با بررسی زمینههای ارتباط این دو متحد قدیمی و نیز اهمیت استراتژیک سوریه برای روسیه و با عنایت به فشارهای وارده از سوی دول عربی، به ارزیابی امکان تغییر رویه روسیه در حمایت از دولت بشار اسد بپردازیم. لذا در ابتدا ضرورت دارد نگاهی به آخرین تحولات میدانی در سوریه داشته باشیم. آخرین تحولات میدانی در سوریه در هفتههای اخیر شاهد اخبار نگرانکنندهای از پیشروی معارضان سوری و گروههای تروریستی تکفیری در سوریه بودیم؛ بطوریکه کنترل مناطق استراتژیک جنوب سوریه همچون فرودگاه الثعله و پادگان تیپ 52 ارتش دولت سوریه به دست تروریستها افتاد. پس از درگیریهای شدید و بسیار سخت نیروهای ارتش سوریه با گروههای تروریستی تکفیری از جمله جبهه النصره و جیش الفتح در شهر اریحا واقع در استان ادلب، نیروهای دولتی از این شهر عقبنشینی کردند (پایگاه اطلاع رسانی جنایات داعش، 8 خرداد1394). اشغال شهر باستانی پالمیرا یا تدمر توسط داعش از جمله دیگر تحرکاتی است که موجی از نگرانیها را به وجود آورده است. این شهر در مرکز استان حمص در بیابانی قرار دارد. در ادامه این اقدامات، تروریستها عملیاتی را با نام معرکه قصاص با هدف تصرف تیپ ۵۲ ارتش و روستای ملیحه غربی و روستای الداره و روستای رخم آغاز کردند و پس از گذشت ۸ ساعت از شروع عملیات، اعلام کردند که تیپ ۵۲ ارتش در شرق استان درعا (یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی ارتش سوریه در جنوب کشور) را به تصرف خود درآوردهاند (پایگاه خبری مشرق، 18 خرداد1394). اکنون تقریبا استان ادلب به طور کامل سقوط کرده است. عدهای بر این باورند که این عقبنشینیها ناشی از ضعف ارتش دولتی سوریه است که به نوعی نشانگر کمرنگشدن حمایتهای خارجی همچون روسیه از دولت اسد است و این عقبنشینی در نقاطی که احتمال پایداری بیشتری داده میشد از سوی ارتش به نوعی حاکی از تضعیف قوای فیزیکی و روانی دولت سوریه دارد. ارزشهای راهبردی سوریه برای روسیه کارشناسان و صاحبنظران امور بینالملل و غرب آسیا، اولین ویژگی روابط میان مسکو و دمشق را در تاریخی بودن آن میبینند، روابط تاریخی که همواره زمینه مناسبی برای همکاری نزیک بین دو طرف را فراهم کرده است. سابقه تاریخی روابط این دو کشور به سال 1944 بر میگردد، زمانی که سوریه دولتی تازه به استقلال رسیده بود. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران سوریه تنها شریک باقی مانده از دوره جنگ سرد برای روسیه در خاورمیانه است که در آن منافعی غیر قابل چشمپوشی دارد (زرگر،60:1392). به طور كلي تحولات كشورهاي اسلامي منطقه خاورميانه به ويژه كشور سوريه براي روسيه از چند جهت داراي اهميت راهبردي است. نخست، "حمايت از شريك راهبردي و تاكيد بر سياست عمل در جهان چندقطبي و دوري از تكقطبي بودن جهان" در دكترين سياست خارجي روسیه در جولاي 2008 در اولويت اهداف اين كشور قرار گرفت. طبق اين دكترين، منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی پس از منطقه CIS(كه شامل برخی از جمهوریهای مستقل اتحاد جماهیر شوروی است)، اتحادیه اروپا، آمریکا و شرق آسیا در اولویت پنجم اهمیت برای روسها قرار دارد. اما با این وجود تحولات این منطقه برای روسیهای که دنبال بازگشت به جايگاه قبلي خود در دوران اتحاد شوروي است، بسيار حائز اهميت میباشد. روسیه به اهمیت استراتژیک سوریه آگاه بوده و در مسیر احیای جایگاه خود و موفقیت در رقابت با رقبای غربی خود، نمیخواهد بطور کامل صحنه بازی خاورمیانه را از دست بدهد و در مقابل تلاش میکند تا نفوذ خود را گسترش دهد. اهمیت استراتژیک سوریه را میتوان در نوع برخورد روسیه با پرونده این کشور و قیاس آن با پرونده یمن در شورای امنیت سنجید. روسیه در جریان بحران سوریه و طرح آن در شورای امنیت حاضر شد از رأی منفی خود برای حفاظت از دولت اسد و جلوگیری از مداخله و حمله نظامی به این کشور استفاده کند اما در مورد یمن هر چند در ابتدا پوتین هشدار داد در صورت تداوم درگیریها به یمن و تهاجم عربستان به این کشور، بطور مستقیم وارد صحنه خواهد شد، نهایتا در قطعنامه ضد یمنی شورای امنیت به آن رأی ممتنع داد. روسیه تنها پایگاه نظامی خود در مدیترانه را از سال 1971 در بندر طرطوس سوریه ایجاد و حفظ کرده و لذا این مساله یکی از مواردی است که موجب میشود، مسکو نگاه خاصی به تحولات سوریه داشته باشد. علاوه بر معاهدات نظامی و پیمانهای دفاعی، یکی از موارد اهمیت سوریه برای روسیه منافع اقتصادي و تجاري است. روسیه مبادلات 50 تا 60 ميليارد دلاری با خاورمیانه دارد که از این میزان حدود یک میلیارد دلار مبادلات تسلیحاتی و یکونیم میلیارد دلار مبادلات تجاری است. سوریه یکی از عمدهترین خریداران تسلیحات ساخت روسیه است که در پی این مبادلات سود کلانی عاید روسیه میشود (گودرزی،20 آذر 1391). علاوه بر جایگاه شراکت راهبردی که سوریه برای روسیه دارد، در آغاز جنگ داخلی سوریه رویکرد این کشور به بحران سوریه تا حد زیادی متاْثر از تجربه تلخ مداخله ناتو در لیبی بود. پوتین از اینکه مجددا از همسویی با آمریکا و دول غربی متضرر شود، شدیداً احساس نگرانی میکرد. بنابراین سیاست حمایت از اسد را مجدّانه در پیش گرفت و در این کار به حدی مقاومت نشان داد که آمریکا را وادار به تحریک هواداران خود در اکراین و راه انداختن جنگ داخلی در آن کشور برای امتیازگیری و عقب نشاندن روسیه در مواضع خود نسبت به سوریه کرد. پوتین که در پی احیای امپراتوری سابق روسیه و حداکثرسازی موقعیت مسکو در نظم بینالمللی است، در بحران اکراین هم با جدیت تمام پیش رفت و حتی با ضمیمه کردن قسمتی از خاک اکراین به نقشه خود جدیت خود را در تقابل با زیادهخواهیهای ایالات متحده و ناتو نشان داد (سلیمانیپور،71:1392). از مهمترين موضعگيریهاي روسيه- از ابتدای شروع بحران- نسبت به تحولات سوريه، ميتوان به اين موارد اشاره كرد: 1. مخالفت با رويكرد غربيها در قبال سوريه، به نحوي كه حتي با درخواست ترکیه از "ناتو" برای استقرار موشکهای "پاتریوت" در مرز این کشور با سوریه و موافقت ناتو با این درخواست نيز مخالف است؛ 2. داخلي دانستن بحران سوريه و حل اين بحران به صورت مسالمتآميز توسط مردم سوريه؛ 3. وتو كردن تمام قطعنامههای عليه سوريه در شوراي امنيت؛ 4. مخالفت با مداخله نظامي در سوريه؛ 5. انجام تعهدات موجود بر پایه قوانین جهانی؛ 6. پايبندي به قراردادهای نظامی سابق خود با سوریه (گودرزی،20 آذر 1391) 7. توافق با ایالات متحده در خصوص خلع سلاح شیمیایی سوریه پس از تهدید اوباما مبنی بر حمله نظامی به سوریه. اهمیت استراتژیک سوریه را میتوان در نوع برخورد روسیه با پرونده این کشور و قیاس آن با پرونده یمن در شورای امنیت سنجید. روسیه در جریان بحران سوریه و طرح آن در شورای امنیت حاضر شد از رأی منفی خود برای حفاظت از دولت اسد و جلوگیری از مداخله و حمله نظامی به این کشور استفاده کند اما در مورد یمن هر چند در ابتدا پوتین هشدار داد در صورت تداوم درگیریها به یمن و تهاجم عربستان به این کشور، بطور مستقیم وارد صحنه خواهد شد، نهایتا در قطعنامه ضد یمنی شورای امنیت به آن رأی ممتنع داد. اثرات تحریمهای غرب بر روسیه بر مواضع مسکو در قبال دمشق زمانی که دولت اوباما جنگ تحریمی علیه روسیه را در حین بحران اکراین آغاز کرد، طیف وسیعی از اهداف را دنبال میکرد از جمله: پشت کردن روسیه به کریمه، جلوگیری از حمله نظامی روسیه به اکراین و ممانعت از دخالت این کشور در جریان انتخابات ریاست جمهوری این کشور و در نگاهی کلیتر تغییر روش و مشی پوتین در بحرانهای منطقهای و نهایتا ایجاد اختلال و فلج کردن اقتصاد روسیه (سلیمانی پور،1 مرداد 1393). اکنون که چیزی در حدود یک سال از وضع تحریمها علیه روسیه میگذرد برخلاف انتظار دولتمردان آمریکایی و اروپایی هنوز این حربه نتوانسته موفقیتی در تغییر رویه روسیه نسبت به مساله اکراین و سوریه ایجاد کند. در کنفرانس مطبوعاتی ماه جاری سخنگوی کاخ سفید اعتراف کرده است که فشارهای اقتصادی علیه روسیه هنوز نتوانسته محاسبات راهبردی پوتین را در قبال اکراین تغییر دهد (خبرگزاری صداوسیما، 15 خرداد 1394). اما آنها اعتقاد دارند تداوم و شدت تحریمها، آثار منفی روی اقتصاد این کشور را بیشتر خواهد کرد و نهایتاً با تشدید فشارها هدف ثانویه که منزوی کردن و کاهش محبوبیت پوتین در بین مردم کشورش است، محقق میشود و نهایتاً منجر به تغییر رویکرد وی نسبت به مساله سوریه و اکراین خواهد شد. سوریه نقش مهمی در پازل نظم منطقهای دارد و نیز موقعیت بسیار مناسب آن در منطقهی غرب آسیا که مشرف بر آبهای مدیترانه است، اهمیت این کشور را بسیار پررنگ نشان میدهد. لذا بعید به نظر میرسد با وجود چنین جاذبههایی، روسیه از حمایتهای خود از دمشق دست بردارد و مسیر انزوا و محدودسازی خود را در منطقه به دست خود رقم زند. منابع عربی و غربی در گزارشهای خود سعی کردهاند از برخی نشانههای تغییر در مواضع روسیه در قبال دولت اسد سخن بگویند. آنها مدعی شدند این تغییر در پی تماسهای کشورهای عربی خلیج فارس با روسیه و نیز تلاش مسکو برای کم کردن فشار تحریمهای بینالمللی علیه این کشور در پی بحران اوکراین صورت میگیرد. در این راستا روزنامه الشرق الاوسط اعلام کرده است که مسکو صد نفر از کارمندان خود در سوریه را به همراه خانوادههایشان از طریق فرودگاه لاذقیه سوریه خارج کرده است همچنین روسیه در ماههای اخیر شمار کارکنان سفارت خود در دمشق را به شدت کاهش داده است و تنها کارمندان مهم خود در سفارت را در دمشق باقی گذاشته است. این اخبار و خبرهای مشابه آن در چنین فضایی به نظر میرسد هدفی جز تضعیف روحیه مردم سوریه که در حال مبارزه با تروریستهای تکفیری از سویی و از سوی دیگر مقابله با تجزیهطلبان سوری هستند دنبال نمیکند. باید اذعان کرد که اقتصاد روسیه تا حدی به واسطه تحریمها آسیب دیده است اما شدت این آسیبها به قدری نبوده که بتواند در تغییر استراتژی مسکو نسبت به اکراین و دمشق کارساز باشد. سابقه تلاش عربستان برای تغییر رویکرد پوتین نسبت به سوریه اعراب با مشاهده حمایت پوتین از اسد به روشهایی نیز متوسل شدهاند که تاکنون هیچ کدام از آنها نتیجه نداده است. از جمله این اقدامات به زمستان سال 2013 در آستانه برگزاری المپیک زمستانی سوچی در روسیه بر میگردد که گروههای مسلمان افراطی با تحریک و حمایت عربستان اقدام به چند انفجار در شهر ولووگراد نموده و اعلام کردند هدف بعدی آنها المپیک سوچی است. بندر بن سلطان که در آن زمان ریاست دستگاه اطلاعاتی سعودیها را بر عهده داشت، در دیداری که با پوتین داشت به او پیشنهاد داده بود در ازای برداشتن چتر حمایتی مسکو از سوریه و بشار اسد، علاوه بر کمک مالی، تأمین امنیت المپیک زمستانی را تضمین کند(خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 9 دی 1392). این موضوع به قدری برای دولتمرادن روسیه خشمآور بود که پوتین بلافاصله از شواری امنیت سازمان ملل خواست نام عربستان سعودی را در فهرست حامیان اصلی ترروریسم بینالملل قرار دهد و البته کار به اینجا ختم نشد و حتی پوتین به نیروی هوایی این کشور آمادهباش داد تا در موقع لازم، آماده بمباران ریاض باشند. از جمله اقدامات دیگر عربستان که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران با هدف تغییر موضع پوتین نسبت به سوریه انجام شده است، توطئه نفتی مشترک با ایالات متحده برای کاهش قیمت نفت در سال گذشته بوده است. بر اساس این توافق این دو کشور تولید نفت خام را با هدف آسیب رساندن به اقتصاد روسیه و ایران در سپتامبر سال گذشته دستور کار خود قرار دادند و در این مساله به قدری پافشاری کردند که عربستان با کسری بودجه بیسابقهای در اداره کشورش مواجه شد (ویتنی 11 دی 1393). این اقدام علاوه بر انتقادات روسیه و ایران، باعث ابراز ناراحتی کشورهایی همچون ونزوئلا و بولیوی نیز گردید. هر چند به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این اقدام هدفی جز ایجاد فشار برای روسیه و ایران برای کاهش حمایت از دمشق نداشته، اما مقامات سعودی از پذیرش این منظور امتناع کردهاند. امکانسنجی تغییر رفتار روسیه در مجموع سوریه دارای اهمیت چشمگیری برای روسیه است. از یک سو، سوریه یک رکن مهم روند صلح خاورمیانه است و هیچ صلح منطقهای بدون توافق و نقش محوری این کشور امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، سوریه با دولت کنونی در جناح غرب به رهبری آمریکا قرار نمیگیرد و در کنار کشورهایی مانند ایران، سیاست تفوقطلبانه ایالات متحده را در خاورمیانه به چالش میکشد. همچنین سوریه نقش مهمی در پازل نظم منطقهای دارد و نیز موقعیت بسیار مناسب آن در منطقه غرب آسیا که مشرف بر آبهای مدیترانه است، اهمیت این کشور را بسیار پررنگ نشان میدهد. لذا بعید به نظر میرسد با وجود چنین جاذبههایی، روسیه از حمایتهای خود از دمشق دست بردارد و مسیر انزوا و محدودسازی خود را در منطقه به دست خود رقم زند. روسیه همواره نسبت به افراطگرایی و بنیادگرایی اسلامی که از جانب عربستان حمایت شده، واکنش نشان داده و به دلیل خطراتی که به واسطه شیوع آن، دامنگیر مناطق مسلماننشینِ خودش و کشورهای نزدیکش میشده، بیمناک بوده است. لازمه تغییر در رویکرد فعلی روسیه تفاهم با گروههای معارض سوری و تروریستهای تکفیری است که مورد حمایت آمریکا و عربستان هستند. بنابراین از آنجا که کنار آمدن با افراطیون به معنی باز شدن روزنه نفوذ آنها در روسیه و مساوی با به صدا در آمدن زنگ خطر برای پوتین است، رسیدن به تفاهم و فراهم شدن بستر مناسب برای تغییر رویکرد روسیه نسبت به دولت اسد، دور از واقع به نظر میرسد. ---------------------------------------- منابع: 1. پایگاه اطلاع رسانی جنایات داعش، " شهر اریحا در ریف ادلب سقوط کرد"، بازیابی شده در 18 خرداد 1394. 2. پایگاه خبری مشرق ، سقوط تیپ 52 ارتش سوریه به دست تروریست ها، بازیابی شده در 20 خرداد 1394. 3. زرگر، افشین. (1392). مواضع روسیه در قبال تحولات سوریه 2011- 2013 ، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 82. 4. گودرزی، مهناز (20 آذر 1391). "روسيه و تحولات سوريه"، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه. 5. سلیمانی پور، زهرا.(1392). حداکثرسازی موقعیت و تکوین توازن طلبی نرم روسیه علیه آمریکا در سالهای 1991 تا 2012، پایان نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد. 6. سلیمانی پور، زهرا. (1 مرداد 1393). فرصت سازی روسیه از محذور تحریم ها، بازیابی شده در 27 خرداد 1394. 7. خبرگزاری صداو سیما.(15 خرداد 1394). سخنگوي کاخ سفيد اذعان کرد تحريم ها در تغيير رفتار روسيه اثر نداشته است، بازیابی شده در 27 خرداد 1394. 8. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران. (9 دی ماه 1392). شبح حملات تروریستی در آستانه برگزاری بازی های المپیک روسیه. بازیابی شده در 27 خرداد 1394. 9. ویتنی، مایک.(11 دی 1393). توطئه نفتی آمریکا و عربستان سعودی، بازیابی شده در 27خرداد 1394.
دیدگاه تان را بنویسید