دولت شورای فضای مجازی را قبول ندارد!

کد خبر: 419139

«رسول جلیلی» استاد دانشگاه صنعتی شریف: در حدود یک و نیم سال دوم عمر شورا تا‌کنون، به طریق بی‌محلی نسبت به این شورای عالی گذشت. در ظاهر عزت و احترام، ولی در باطن و واقع بی‌توجهی کامل نسبت به این شورا بود.

دولت شورای فضای مجازی را قبول ندارد!
سرویس سیاسی فردا: «رسول جلیلی» استاد دانشگاه صنعتی شریف و عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی است، که این روزها نه رنگ و بویی از شورا دارد و نه در سطح عالی، مورد اهمیت واقع می شود. دکتر جلیلی که برای گفتگو در دانشکده کامپیوتر پذیرایمان بود، اگرچه سعی در حفظ ملاحظه در کلامش داشت، ولی پیدا و پنهان قصه ی پرغصه شورای عالی فضای مجازی را برایمان شرح داد. گفتگویمان از یکسال و چند ماه عمر شورا در طول دولت دهم و البته حواشی کمتر شنیده شده ی آن روزهایش شروع شد و به عمر شورا در دولت یازدهم هم رسید. دورانی که به تعبیر این عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی، «به طریق بی محلی نسبت به این شورای عالی گذشت» . تا آنجا که «در ظاهر عزت و احترام ولی در باطن و واقع، بی توجهی کامل نسبت به این شورا بود» دکتر جلیلی که شرمسار از قصوراتشان در شورا بود، ابایی نداشت به صراحت بگوید به دلیل حفظ مصالح، کُند حرکت کرده اند. در ادامه گفتگویمان، از لابی دولتی ها چه در انتخاب دبیر و چه در مخالفت با مصوبات پرده برداشته شد و همچنین از ناامیدی نسبت به ابلاغ مصوبات شورا با رویه فعلی و از تشکیل جلسات بی اثر کمیسیون ها صرفاً به دلیل عدم تعطیلی نیز خبر داده شد. در نهایت گپ و گفت با دکتر جلیلی که انتقاداتش از دولتی ها را در لوای لفظ "دوستان" بیان می کرد، گفتگویی چالشی و پربحث را رقم زد که مشروح آن را در ادامه می خوانید: با توجه به جایگاهی که رهبری برای شورای عالی فضای مجازی در نظر گرفتند و با این هدف این شورای عالی تأسیس شد، به نظرتان تا چه حد این شورا توانسته عملکردی در خور اهداف تأسیسش داشته باشد؟ پاسخ به سوال شما را باید چند وجهی و با ملاحظه بدهم. به نظرم تشکیل شورای عالی فضای مجازی اتفاق خیلی خیلی مهم و به موقعی بود. فرمان رهبری به تشکیل این شورا برای پیشتازی و اینکه در لیست کشورهای دغدغه مند در حوزه فضای مجازی قرار بگیریم، فرصت مغتنمی را فراهم کرد. حتی بعد از تشکیل شورای عالی فضای مجازی در ایران در برخی از کشورها نیز نهادی در چنین سطح در این خصوص شکل گرفت که بتواند در سطحی عالی، مستقل از بروکراسی های موجود یکسری تصمیمات را بگیرد. فضایی ایجاد شد که اگر شیب فناوری ما را به جایی رساند که نیازمند تصمیمات به موقع و چابکی بود، در این شورا اتخاذ شود. درواقع یک شورای عالی در زمان رهبری آیت الله خامنه ای تشکیل شده و آن هم شورای عالی فضای مجازی است. اگر دو شواری عالی دیگر در کشور یکی به حوزه امنیت ملی و یکی به حوزه فرهنگ ما مربوط است، فضای مجازی نیز به قیاس آنها سنجیده شد و حساسیت، فرصت ها و اثرگذاری فضای مجازی در نشر فرهنگ ایرانی و هنجارهای اجتماعی متوازن و هم اندازه با امنیت ملی و فرهنگ دیده شد. چه بسا حتی بالاتر. چرا که در کنار شورای عالی انقلاب فرهنگی یک دبیرخانه وجود دارد که در عمل صفی برای انجام کار دیده نشده است ولی در کنار شورای عالی فضای مجازی مرکز ملی فضای مجازی به عنوان صفی برای انجام مواردی که دیگران از اجرای آن قاصر هستند و یا اینکه چابکی لازم را ندارند و یا حتی برای برخی اقدامات نهادی وجود نداشته باشد، لحاظ شده است. تا قبل از تشکیل شورای عالی فضای مجازی جایی که رصد و پایش کنیم تا به موقع بتوانیم مقدمات قانونی مناسب را فراهم کنیم وجود نداشت. بعضی از وزارتخانه ها بودند که در ماموریتشان اقداماتی را انجام می دادند ولی فارغ از دولت، قوه قضائیه، قوه مجریه، صدا و سیما، نیروی انتظامی، حتی حوزه علمیه و ...مهم است که همه نهادها در این زمینه آهنگ واحدی را داشته باشند و این آهنگ واحد در هیچ جا بجز شورایی که آنهم به دستور مستقیم ولی فقیه تشکیل شود، ممکن نبود. بنابراین نقطه شروع نقطه بسیار مبارک و حساب شده ای بود. متأسفانه در یک و نیم سال اول عمر شورا به نحوی گذشت که ای کاش بهتر می گذشت و در حدود یک و نیم سال دوم تا کنون، به طریق بی محلی نسبت به این شورای عالی گذشت. در ظاهر عزت و احترام، ولی در باطن و واقع بی توجهی کامل نسبت به این شورا بود. به عنوان یک عضو حقیقی شورا بر خودم نمی بخشم که اینچنین شد. فکر می کنم حضرت آقا هم از عملکردمان ناراضی هستند ولی چه کنیم که فکر می کردیم تند تر و کندتر از این نرویم. بخاطر حفظ مصالح کُند رفتیم و به دلیل قصوراتمان هم تند نرفتیم. اشاره داشتید که نیازهست با ملاحظه پاسخ دهید. با توجه به اهمیتی هم که خودتان برای جایگاه شورا اشاره داشتید، به نظرتان سه و سال و اندی زمان کافی برای کنار گذاشتن ملاحظات نیست؟ در یکسال و چند ماه اول که اشاره کردید باید بهتر می گذشت و یکسال و چند ماه بعدی که به نظرتان نسبت به شورا بی محلی شد، چه گذشت؟ بحث ملاحظه ای که عرض کردم به این دلیل بود که قرار است تمام مباحثی که طرح می کنیم عایداتی برای نظام داشته باشد. یک زمانی است که رسانه در کار نیست و خودمان در اتاقی در بسته حرفهایمان را مطرح می کنیم. در حال حاضر که بحث رسانه مطرح است بالاخره باید عزت واحترام همدیگر را رعایت کنیم. همه انسان هستیم، همه اشتباه می کنیم و اگر انتقاداتی هم می کنیم حقیقتاً باید از سر صدق و با هدف سازندگی باشد. از این جهت لفظ ملاحظه را به کار بردم. ولی در مورد آنچه در یکسال و چند ماه ابتدایی گذشت، امروز که ارزیابی می کنیم، هر چند باید بهتر می گذشت، ولی مسیری که پیش می رفت، مسیر یک شورای عالیِ مقتدر بود. جلسات کمیسیون ها به طور مرتب تشکیل می شد، خروجی مقطعی کمیسیون ها به عنوان مصوبه در جلسات شورا می رفت. به طور طبیعی در چند ماهه ابتدایی باید آیین نامه ها، روال ها و چارت سازمانی مرکز تصویب می شد، که شد. و فکر می کنم اگر آن اقدامات در آن زمان صورت نگرفته بود به هیچ وجه در دوران نیمه دوم عمر شورا تا کنون انجام نمی شد. سیر تشکیل جلسات در زمان دولت دهم خوب بود ولی اتفاقات حاشیه آن زمان، اتفاقاتی بود که من از آن گله مند هستم و به همین دلیل اشاره داشتم که می شد بهتر از این پیش برویم. متأسفانه در یک و نیم سال اول عمر شورا به نحوی گذشت که ای کاش بهتر می گذشت و در حدود یک و نیم سال دوم تا کنون، به طریق بی محلی نسبت به این شورای عالی گذشت. در ظاهر عزت و احترام ولی در باطن و واقع بی توجهی کامل نسبت به این شورا بود. از این حواشی مثالی در ذهنتان هست؟ یکی از این حواشی بحث ساختمان بود! درست است که سال ۹۱ سال بی پولی تقریباً مطلق دولت بود. درواقع بودجه عمرانی کشور نزدیک صفر بود، در چنین شرایطی طبیعتاً محدودیت ها برای حوزه های جدید نسبت به حوزه ها و نهادهای موجود بیشتر اعمال می شود. آن زمان هر چند از منابع آزادی که فکر میشد آزاد است، رئیس جمهور وقت طی فرایند قانونی، ساختمان و بودجه را به مرکز عالی فضای مجازی داد. اما ای کاش یک مقدار تأمل میشد و بدین ترتیب عمل نمی شد و از منبع دیگری تأمین می شد. ای کاش همین ریاضتی که در حال حاضر وجود دارد آن موقع کشیده می شد تا بنیان ها جدی تر و محکم تر نهاده می شد تا هر دولتی که بعداً سر کار می آید با یک نهاد شکل گرفته مواجه باشد و حاشیه ای بر وجود شورا پیش نیاید. مثال دیگر بحث اندک اعتباری که آن موقع برای مرکز قرار گرفت. طبق آیین نامه ای که هنوز جاری و ساری است کمیسیون ها حق ابلاغ مصوبه دارند از این حق، در حال حاضر استفاده نمی شود. بالاخره پایان دولت دهم کمیسیون ها تشکیل می شدند. هرچند نزدیک انتخابات دیگر رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) فرصتی برای تشکیل جلسات شورا فراهم نکردند ولی کمیسیونها مرتب اوضاع را رصد می کردند و حسب مورد، مصوبات خوبی داشتند و این مصوبات ابلاغ می شد. مطابق قانون اگر مصوبه کمیسیونی ابلاغ شد و ۵ نفر متفق القول، اعتراضی به مصوبه نداشته باشند آن مصوبه حکم مصوب شورای عالی را دارد و اگر اعتراضی داشتند (که باید قاعدتاً به دبیر اعتراض نوشته شود) باید موضوع در صحن شورا مطرح شود و یا به شورای معین ارجاع شود. طبق همین مصوبه در حال حاضر اگر شخص رئیس جمهور و یا دفتر ایشان بخواهد با هر مصوبه ای که کمیسیون ها ابلاغ می کنند با وزرای عضو شورای عالی لابی کند؛ از طریق این لابی، با همه مصوبات (مستقل از محتوا) می تواند مخالفت کند. و بعضی از عملکرد دوستان (در دولت یازدهم) گویای اینست که چنین روحیه هایی دارند که حتی به فلسفه مصوبات نگاه نشود و به صرف اینکه این مصوبه از نهادی بیرون می آید که زیر بلیط آنها نیست؛ فرایند قفل شدن آیین نامه های مصوب فراهم میشود. بدین ترتیب در حال حاضر دولت با شورا همراهی ندارد. ما خواستار همراهی دولت هستیم بدین جهت دبیر محترم عملاً پیشنهاد دولت بوده، برای انتخابشان لابی و همراهی شده و در حال حاضر نیز دبیر شوراست. ما به عنوان دبیر شورا نظراتشان را قبول داریم و به ایشان احترام می گذاریم ولی در حال حاضر خود دولت مقابل نظرات ایشان است!! وقتی می گویم دولت منظورم کل کابینه نیست و بالاخره همان چند نفری از دوستان که امور مربوط به حوزه فضای مجازی را در سطح کشور دنبال می کنند. در حال حاضر ما با یک پدیده ای رو به رو هستیم که فضای مجازی کشور به طبع فضای مجازی دنیا یک حرکتی را دارد. این حرکت متوقف نمی شود و حرکتی رو به جلوست. با این حرکت نباید دست بسته و کورکورانه تبعیت کنیم بدین ترتیب که به عنوان مثال پول خود را کورکورانه خرج کنیم که بگویند ال تی ای(LTE) آمد فردای آن G۵آمد آن را میخواهیم بعد اگر این تکنولوژی منقرض شد ما هم منقرض می کنیم. بچه های ما همان چیزی را داشته باشند که بچه های اروپایی و چینی و کره ای دارند. نکته قابل توجه اینست که کسی مخالفتی با تسهیل امور زندگی ندارد. صحبت بر سر اینست که چرا قبول نمی کنیم که در عصر انقلاب اسلامی هستیم. لازم نیست نه کورکورانه و نه متحجرانه نگاه کنیم. می توانیم به جای انفعال، فعالانه به موضوع نگاه کنیم. به مصوبات اشاره داشتید. در این مدت شورا مصوبه خاصی داشته است؟ شورا در سال اول مصوبات خوبی داشت. به نظرم غیر از مصوباتی که به ساختار شورا و مرکز ملی فضای مجازی برمی گشت، مصوبه مقدماتی و بنیادی شبکه ملی اطلاعات اجرایی ترین مصوبه شورا بود. بر اساس این مصوبه ۱.پهنای باند داخلی ما از مرزهای الکترونیکی ما نباید خارج شود، ۲. وقتی داخل تولید و داخل مصرف می کنیم چرا باید مردم به قیمت خرید از خارج از کشور برای آن پول بدهند و این مسئله مانع دسترسی مردم به اطلاعات تولید داخل است، ۳. چرا به تولیدکننده پهن باند داخلی پول نمی دهیم و چرا به تولید کنندگان خارجی پول می دهیم؟ یعنی هر (STN۱)را شرکتهای دولتی زیر ساخت با قیمت قابل توجهی می خرند و چند برابر آن قیمت می فروشند و طبق مصوبه شبکه ملی اطلاعات، آن زمان شرکت دولتی زیر ساخت ملزم شد که به سمتی حرکت کند که به تولید کنندگان داخلی پرداخت داشته باشد. هرچه تولیدکننده داخلی تولید کند، دارد نیاز مصرف کننده داخلی را تأمین می کند به جای اینکه هر((STN۱را حدود ۱۰ هزار دلار پول بدهیم و بخریم به داخل بیاوریم. عملکرد دوستان (در دولت یازدهم) گویای اینست که چنین روحیه هایی دارند که حتی به فلسفه مصوبات نگاه نشود و به صرف اینکه این مصوبه از نهادی بیرون می آید که زیر بلیط آنها نیست؛ فرایند قفل شدن آیین نامه های مصوب فراهم می شود. در حال حاضر این پهنای باند را از کدام کشورها می خریم؟ اطلاعی ندارم. فرقی هم ندارد. بالاخره وقتی از خارج از مرزهای کشور پهنای باند و اینترنت می خریم. یعنی دروازه مان را باز تر می کنیم که مردم با سرعت و پهنای باند بیشتر به سرورهای خارجی وصل شوند؛ کنتورهایی سر راه وجود دارد که هر چه استفاده بیشتر شود شرکت زیر ساخت به عنوان شرکت انحصاری واردات پهنای باند، باید پول بدهد. وقتی پول بدهد باید از مردم نیز پول بیشتری بگیرد برای همین اینترنت در کشور تا این حد گران است! دلیل این گرانی اینست که ما عمدتاً نگاهمان به اینست که پهنای باند خارجی وجود دارد. برخی حتی از اعضای شورا معتقدند که عمده تولیدکنندگان پهنای باند در اروپا هستند با این حال حتی ما پهنای باند خود را از کشورهای حاشیه خلیج فارس تأمین می کنیم که به لحاظ تکنولوژی در رتبه پایین تری از ما قرار دارند... پهنای باند به معنی مسیر بین تولید کننده و مصرف کننده است. به عنوان مثال اگر تبیان ما به عنوان یک مرکز داده یکسری اطلاعات را جمع آوری کرده و افرادی از داخل و خارج از کشور با اتصال به تبیان به اصطلاح واکشی (دانلود) می کنند، تبیان تولید کننده پهنای باند محسوب می شود. کانال های بین تولید کننده و مصرف کننده حامل پهنای باند محسوب می شوند. مدتها بحث بود و اصلی ترین مصوبه در ده مصوبه اول شورای عالی فضای مجازی این بود که این مسیر باید تسهیل شود. به غیر از موارد ذکر شده از جمله مواردی که طبق آن مصوبه باید رعایت می شد، تسهیلات برای تولید کننده پهنای باند داخلی بود؛ مثل ارازن شدن برق، کاهش مالیات، مبادله اطلاعات بین مراکز میزبان داده و تولیدکنندگان به گونه ای که برایشان هزینه بر نباشد که در مجموع هزینه عملکردشان پایین بیاید. به عنوان مثال چرا باید ارتباط ما با آستان قدس و وصل شدن به حرم آنلاین با محدودیت پهنای باند مواجه باشیم و مرتب با قطعی ارتباط به دلیل کندی مواجه باشیم؟ مبانی تعرفه ای و مقرراتی شبکه ملی اطلاعات این موارد بود. که حداقل شکل برخورد با موضوع این بود که عزم ها برای شکل گیری این شبکه جزم بود ولی متأسفانه در نیمه دوم عملکرد شورا (دولت یازدهم)، فضای بحث ها، تشکیل جلسات و فرکانس جلسات، وقتهایی که به جلسه داده شد عملاً به این معناست که میخواهیم از سرخودمان وا کنیم. مثلاً امروز فکر می کنیم که فردا صبح حدود یک ساعت وقت وجود دارد. برای شورایی عالی در این سطح که نمی شود وقتی تعیین کرد که مشخص نباشد چند نفر امکان شرکت دارند! بهرحال همه کارهای از قبل تعیین شده دارند و روسای قوا باید شرکت کنند. حتی اعضای حقیقی هم برنامه های خاص خود را دارند نمی شود که همه عصرهای شنبه را به دلیل محتمل بودن تشکیل جلسه شورا بی برنامه بگذارند! در حال حاضر کمیسیونهای شورای عالی فضای مجازی هم تشکیل جلسه ندارند؟ کمیسیونها فعالیت خاصی دارند؟ کمیسیونها در حدی که تعطیل نباشند، تشکیل جلسه می دهند ولی به نظرم تشکیل جلسه دادنشان اثری ندارد. چرا؟ کمیسیون وقتی موثر است که نتیجه کارش یا طبق آیین نامه به صورت مستقیم قابل ابلاغ باشد و ابلاغ شود و بدون نگاه غیر محتوایی مورد تحلیل قرار بگیرد، اصلاح شود و در نهایت متن اصلاح شده ابلاغ شود. یا اینکه نتیجه کارش به جلسات مرتب شورا رود و در آن جلسات تصویب و ابلاغ شود. وگرنه اینکه جلسات کمیسیونها به جهت مبادله اطلاعات، دید و بازدید اعضا و همدلی و همدردی در صورت مسئله باشد که مشکلی را برطرف نخواهد کرد. البته من خودم از مرکز ملی به دلیل تشکیل جلسات کمیسیون با توجه به مشکلاتی که وجود دارد، ممنون هستم ولی مشکل اینست که پیشبرد و اثرگذاری وجود ندارد. علاوه بر عدم تشکیل منظم جلسات شورا، اولویت بندی ها نیز در طرح موضوعات ظاهراً رعایت نمی شود. به عنوان مثال فکر می کنم در روزهای پایانی سال بود که بعد از ماه ها، جلسه شورا تشکیل شد و علی رغم موضوعات مهمی که وجود داشت بررسی محتوای پیامک ها در دستور کار قرار گرفت! به نظرم مرکز ملی فضای مجازی، به عنوان دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی هنوز از استحکام کارشناسی لازم برخوردار نیست. دلیل اصلی آن هم اینست که ۳ سال است که علی رغم تلاش های صورت گرفته همچنان در بودجه سالیانه کشور، بودجه ای به این مرکز اختصاص نیافته است! قول و قرارهایی که از مسئولین مستقیم بودجه برای تخصیص بودجه به این مرکز گرفته شد، تا کنون نتیجه نداده است. بدین ترتیب نمی تواند کارشناس بگیرد و در این حالت طبیعی است که ضعیف بماند. مسئولین مستقیم چه کسانی بودند؟ یک صحنه ای که خودم شاهد بودم این بود که ۱۰۰ میلیارد تومان در حضور رؤسای جمهور و مجلس قول گرفته شد و در صورت جلسه نیز نوشته شد. بعد دوستان دولت به کمیسیون تلفیق رفتند و از صفر شدن این بودجه دفاع کردند! و ردیف بودجه ای به مرکز اختصاص داده نشد. شورای عالی اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات که به واسطه تأسیس شورای عالی فضای مجازی دیگر موضوعیتی ندارند، دارای بودجه هستند! ولی برای اختصاص بودجه به شورای عالی فضای مجازی مقاومت می شود! دلیل این مقاومت چیست؟ این شورا را قبول ندارند! دیگر واضح تر از این که نمی شود گفت. قبول ندارند یک نهادی در این سطح بخواهد امور فضای مجازی را سیاست گذاری کند. بهانه های زیادی هم گفته می شود. به عنوان مثال می گویند این شورا می خواهد در اجرائیات دخالت کند در صورتی که این چنین نیست. بالاخره اگر هزاران میلیارد تومان پول در سال ۹۳ اعتبار در اختیار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گذاشته می شود، مطابق فلسفه تأسیس و اسناد بالادستی که در ذیل تشکیل شورای عالی فضای مجازی وجود دارد، این پول باید مطابق با سیاست های این شورا هزینه شود. ولی در عمل با این اصل بسیار بسیار فاصله وجود دارد. یعنی به هر دلیل تقصیر دستور جلسات بدون اولویت و غیرضرور، متوجه دبیرخانه است؟ دستورات غیر ضرور و بدون اولویت در جلسات محدود شورای عالی فضای مجازی، فرمایش بسیار درستی است. حسب شنیده های خودم می گویم که دستور جلسات شورای عالی فضای مجازی توسط دبیر تعیین نمی شود! در آیین نامه بدین ترتیب است که دبیر دستور جلساتی را به ریاست شورا (رئیس جمهور) پیشنهاد می دهند و در نهایت دستور جلسه تعیین می شود. ولی حسب شنیده ها باید گفت که این اتفاق هم نیفتاده است. شورای عالی فضای مجازی را قبول ندارند! قبول ندارند یک نهادی در این سطح بخواهد امور فضای مجازی را سیاست گذاری کند. بهانه های زیادی هم می آورند. به عنوان مثال می گویند این شورا میخواهد در اجرائیات دخالت کند در صورتی که اینچنین نیست. پس در شرایط فعلی دستور جلسات را چه کسی تعیین می کند؟ فکر می کنم دفتر رئیس جمهور نقش بیشتری در تعیین دستورات دارد! دستور جلسات ضعیف به پای شورا نوشته می شود و شهروندان و اصحاب فناوری که درگیر این مسئله نمی شوند که چه کسی دستور جلسه را تعیین کرده است. در نهایت وقتی پیامک در اولویت قرار می گیرد و به هیچ وجه حرفی از بحث مهمی چون شبکه ملی اطلاعات مطرح نمی شود، گزارشی از آن داده نمی شود، مردم به پای شورا می زنند. در جریان پیشرفت احتمالی شبکه ملی اطلاعات هستید؟ گزارشی در این خصوص مشاهده کرده اید؟ حتی کسی نسبت به شبکه ملی اطلاعات به صورت جدی عنایتی ندارد البته در شعار، در گزارشات زبانی، در هنگام بودجه گرفتن از مجلس، شبکه ملی اطلاعات در رأس است. شبکه ملی اطلاعات پروژه ای بزرگ است. گزارش پیشرفت این پروژه به چه کسی داده می شود؟ کجاست؟ تا به امروز این پروژه چند درصد پیشرفت داشته است؟ پایلوت ما یعنی چه؟ در این پایلوت چه سرویس هایی را داده ایم؟ وابستگی به اینترنت جهانی تا چه اندازه قطع شده است؟ شبکه نسل ۳ و ۴ که با این همه تبلیغات اغواکننده که شبکه های مخابراتی دارند همراه شده و این همه به تهییج ذائقه مردم می پردازند را قرار بود در شبکه ملی اطلاعات داشته باشیم نه در فضای اینترنت! وقتی با خیلی از دوستان صحبت می شود در کلام قبول می کنند ولی وقتی می خواهند پولی که دستشان است را برایش هزینه کنند، پروژه رها شده می ماند. هیچ توجیهی برای عدم راه اندازی شبکه ملی اطلاعات وجود ندارد و اگر امثال بنده به عنوان یک عضو شورا، استاد دانشگاه، کارشناس و صنعت گر این حوزه از پیشبرد این پروژه خبر نداشته باشم می خواهید فلان روستایی، دانشجو، طلبه حوزه و... خبر داشته باشند!؟ بنده خبری از پیشبرد این شبکه ندارم. حداقل به رسانه ها گزارش دهند تا ما هم مطلع شویم و حتی مدافع شویم. قرار نیست که بلندگو برداریم و داد بزنیم ولی دردمان را می خواهیم به نحوی به گوش مخاطبین برسانیم. آقای واعظی چند وقت پیش برای همین مسئله و بی توجهی نسبت به شبکه ملی اطلاعات برای سوال به صحن علنی خوانده شدند و برای عملکردشان حتی از نمایندگان کارت زرد نیز دریافت کردند. ولی بعد از کارت زرد نیز گفتند که شبکه ملی اطلاعات و پهنای باند را باید باهم پیشبرد و نمی توان کارها را به شبکه ملی اطلاعات متوقف کرد. به عنوان کارشناس این مقوله چنین نظری را درست می دانید؟ شبکه ملی اطلاعات به خرید پهنای باند نیاز دارد؟ در کل شبکه ملی اطلاعت چیست و به چه زیرساختهایی نیاز دارد؟ تأسیس و توسعه شبکه ملی اطلاعات به هیچ عنوان نیازی به پهنای باند ندارد. درست است که ما ارتباط با اینترنت را به دلایل مختلف می خواهیم؛ ارتباطمان با دنیا می خواهیم برقرار باشد، دیگران به محتوای ما دسترسی داشته باشند و... بنابراین ارتباط با اینترنت و ارتباط با سرعت خوب را نیاز داریم ولی تدبیر تاسیس شورای عالی فضای مجازی این بوده است که گسترش پهنای باندی که به شهروندان جمهوی اسلامی بخواهد داده شود با راه اندازی و گسترش شبکه ملی اطلاعات اتفاق بیفتد. ببینید به عنوان مثال در این دانشکده می شود یک شبکه ای با پهنای باند ۱ )Tbpsترابیت پرسکن( به ازای هر نود. ولی این شبکه ترابیت پرسیکندی می تواند بدون اتصال به اینترنت باشد. به این می گوییم شبکه اطلاعات دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف. این را می شود در سطح ملی داشت. هر میزان که ما به تغذیه از مراکز داده خارجی، صادرات پهنای باند نیاز داشته باشیم می توانیم گلوگاه هایمان را تنظیم کنیم. ولی در حال حاضر از طرف دیگر قیف استفاده می کنیم. بدین ترتیب که بدون عنایت جدی و برنامه زمانبندی دقیق و فشرده برای ساختن و تقویت عناصر داخلی شبکه، از طریق قول دادن به مردم به گلوگاه فشار می آوریم! این گلوگاه لاجرم باید بزرگ شود تا مسئله مردم حل شود! چقدر ما روی تولید محتوای داخلی، انتقال ارائه دهندگان خدمات داخلی که در خارج هستند، کپی سرورهای خارجی حتی در داخل تلاش کردیم تا چرخش اطلاعات در درون کشور اتفاق بیفتد. این شبکه ملی اطلاعات می شود. شبکه ملی اطلاعات، شبکه ای جدا از آنچه که در حال حاضر داریم نیست. هر جا لازم هست درون همینکه داریم را تقویت می کنیم؛ ارتباط بین اپراتوری، بین دانشگاهی اش را تقویت می کنیم. میخواهیم مبادله اطلاعات داخل به داخل خیلی خیلی ارزان، کیفی و با سرعت بالا و حتی اگر لازم است سوپزیدایز ارائه کنیم. به همین ترتیب شبکه ملی اطلاعات شکل میگیرد. البته اجرا از حرف سخت تر است. ولی بسیار علاقه مند هستیم که در این زمینه با تمام توان کمک کنیم، هم کمک فکری، هم کمک یدی و حتی جریان سازی در این زمینه را انجام دهیم. شبکه ملی اطلاعات متعلق به هیچ کدام از دولت های دهم و یازدهم و ... نیست و به جمهوری اسلامی تعلق دارد شکی در آن نیست که آحاد مردم از آن منتفع می شوند. دولتی ها با مغالطه مدعی هستند که پیگیری ها برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، مخالفت با ارائه اینترنت پرسرعت است. در صورتیکه در همین مدت بر خلاف ادعاها مبنی بر ارائه اینترنت با کیفیت شاهد قطعی های مکرر اینترنت هستیم. به نظرتان برای افزایش پهنای باند تا چه اندازه به زیرساخت ها و معماری شبکه اینترنت کشور توجه دارند؟ آنچه که ما نیاز داریم و حکم تأسیس شورای عالی فضای مجازی هم به آن تأکید دارد اینست که برای مخاطبینمان که مشترکین اپراتورهای تلفن های همراه، تلفن ثابت و استفاده کنندگان از شبکه های داده ای هستند، باید پهنای باند بسیار خوبی فراهم شود. در این زمینه شکی نداریم. این پهنای باند باید به نحوی باشد که سرویس هایی مثل تلویزیون برخط بدون نقص و توقف برای همه قابل استفاده باشد و همچنین امکان جراحی، آموزش و کسب و کار از راه دور باید فراهم شود. برخی از اینها پهنای باند بسیار زیادی نیاز دارند. این پهنای باند باید با کیفیت بسیار خوبی فراهم بشود. همه اینها حتما می تواند بدون یک ارتباط پرسرعت اینترنت فراهم شود. داشتن پهنای باند بین من و شما که داخل این مرکز، این استان و این شهر و کشور هستیم مستلزم داشتن پهنای باند اینترنت نیست. اگر ارتباط این استان با استان دیگر، این دانشگاه با دانشگاه دیگر را اینترنت بنامیم، که به تعبیری شاید غلط نباشد، این اینترنت باید پهنای باند زیادی داشته باشد. به بیانی دیگر پهنای باند داخلی این بخش از اینترنت که داخل مرزهای جمهوری اسلامی هست، باید زیاد باشد. هر میزان که ارتباط با خارج را نیاز داشتیم، زیاد، زیادتر و زیادترتر کنیم. کسی با آن مخالفتی ندارد ولی بحث تقدم و تأخر است. دو رویکرد وجود دارد؛ یکی اینکه نیازهای مردم را از طریق خرید بسیار زیاد پهنای باند اینترنت تأمین کنیم و بعد بگوییم شبکه ملی اطلاعات را هم راه می اندازیم. دومین رویکرد اینست که شبکه ملی اطلاعات را مقدم بدانیم و اول آن را ایجاد و بعد کم و کسرمان را با خرید پهنای باند جبران کنیم. تدبیر رهبری رویکرد دوم است و این یک حکم است. روی این حکم کسی نباید تعلل کند. ساری و جاری شدن این حکم به نفع همه است. در جلسات من مخالفت آشکاری با این حکم ندیده ام ولی در عمل متفاوت است! وزیر ارتباطات نقل کردند که گزارش مرحله به مرحله پیشرفت شبکه ملی اطلاعات را به شورا ارائه کرده اند. این اتفاق افتاده است؟ نه درست نیست. تکذیب می کنم. تنها در شعار، در گزارشات زبانی و در هنگام بودجه گرفتن از مجلس شبکه ملی اطلاعات در رأس است. ایشان قول دادند که تا پایان سال، شبکه ملی اطلاعات را تحویل مردم خواهند داد... از ایشان عاجزانه تقاضا داریم پایلوت همان چیزی که قرار است به مردم ارائه دهند را برای اعضای شورای عالی فضای مجازی ارائه دهند. خیلی ساده است دیگر؟ اول روی کاغذ آنچه قرار است تا پایان سال عملیاتی شود را ارائه کنند بعد هم یک شبکه در یک شهر بسته می شود چند تا نود گذاشته می شود و چند نفر در آن شهر به عنوان استفاده کننده تایید می کنند. ما که خوشحال می شویم. داد و دغدغه ما اینست که چرا باید یک تز دکترا در یک شهر بخواهد دفاع شود باید به آن شهر برود؟ در صورتی که با شبکه ملی اطلاعات نیازی به این رفت و آمد نیست. اگر ما اینقدر توان نداریم، مرحله ای بگوییم بخش های مختلف را با چه پهنا و سرعتی پیش می بریم. هیچ کس مخالف نیست البته گواهی می دهم که دوستان قصدی بر عدم ساخت شبکه ملی اطلاعات ندارند ولی عدم قصد یک طرف بحث است و تعیین اضطرار و در اولویت قرار دادن، تقدم این موضوع مهم به اقدامات نمایشی و ... هم بحث دیگریست. نماینده: به نظرتان قصد و اراده ای بر انجام شبکه ملی اطلاعات وجود دارد؟ چند وقت پیش در گفتگویی که باهم داشتیم تأکید کردید که «قصدی بر انجام شبکه ملی اطلاعات نمی بینیم و به جرأت می توان گفت قدمی در این راه انجام نشده است». همچنان بر نظر قبل هستید. من ادعاهیشان برای پیشبرد شبکه ملی اطلاعات را حمل بر صحت می کنم. من در کل خوشبین هستم و در مباحث رسانه ای هم غیراز خوشبینی اعلام نمی کنم. ولی اگر که یک پروژه ای به عنوان مثال ۳ ساله تعریف می شود، با گذشت یک سال باید یک سوم پروژه تکمیل شده باشد. نمی شود که پروژه ای در خفا پیش برود و ناگهان سربرآورد! پروژه ای به این بزرگی وقتی قرار است انجام شود؛ من به عنوان کارشناس خب اینکه چند نفر روی این پروژه بزرگ کار می کنند را از دوستان و همکارانم باید بشنوم در صورتی که چنین نیست بر این اساس بویی به مشامم از اینکه شبکه ملی اطلاعات با توصیفی که ازش داریم، نمی رسد. به عنوان یک شهروند زمانی در ذهن ندارم که به عنوان مثال بگویم ده ماه دیگر شبکه ملی اطلاعاتی داریم که اگر ارتباطمان با اینترنت به هر دلیل از جمله تحریم قطع شد، عمده خدماتمان به خوبی شکل می گیرد و کسی برای کمبود پهنای باند و عدم ارائه سرویس ها عذری ندارد. حکم اعضای شورای عالی فضای مجازی سه ساله بوده و در ۱۷ اسفند ماه ۹۳ این زمان به پایان رسیده است. همانطور که رسانه های منتسب به جریانی خاص ادعا می کنند دیگر عضو شورا نیستید؟ حکم اعضا سه ساله بوده است ولی همه جا مرسوم است که در یک نهاد تا قبل از ابلاغ حکم جدید، حکم قبلی منتفی نیست و تمدید می شود. اگر تا ۱۰ سال دیگر هم حکم جدیدی ابلاغ نشود، قاعدتاً به قیاس همه سازمان ها و مجامع مسئولیت ساقط نیست. مگر اینکه موسس بفرمایند. بر این اساس بنده و همکارانم تقصیر انجام نشدن کاری بعد از این سه سال را بر عهده خودمان می دانیم. آقای دکتر با توجه به حکم رهبری برای تشکیل این شورا، به نظرتان مسئولیتتان آنقدر سنگین نیست که موانع بر سر راه این شورا را مانند همه موانع ببینید و نیاز باشد، به خصوص اعضای حقیقی شورا، تلاش هایشان برای تشکیل جلسات و خروج از انفعال شورا بیشتر باشد. به گونه ای که حتی اگر دولتی، حضور این شورا را برنمی تابد، جایگاه این شورا متزلزل نشود؟ این حرکت بر اساس تدبیر و عقل جمعی شورا با هر آنچه از فهوای کلام و نظر رهبری می فهمند باید سازگار باشد. اگر به صورت مستقیم چیزی ابلاغ نشد، نباید ناسازگار با مشی رهبری باشد. دوستان فکر کردند که باید صبر کرد تا بپرسیم تکلیف چیست ظرف دو سال گذشته هر چقدر کم محلی به تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی بوده است، شاهد بهادادن غیرقانونی به شورای فناوری اطلاعات بوده ایم! اگر به سیاق و رویه حدود دو سال گذشته تا کنون جلو برویم، برای سالهای آینده هم امیدی به ابلاغ مصوبات شورای عالی فضای مجازی وجود ندارد! فکر نمی کنید تکلیفتان در حکم رهبری برای حضور در چنین شورای آمده است. به نظرتان هر لحظه منتظر تعیین تکلیف و میانجیگری ایشان بودن، صحیح است؟ نه. ببینید وقتی رئیس جمهور بر اساس مصلحت نظام رئیس این شورا نهاده می شود باید با آن همراهی کنیم. مسئله پیچیده تر از اینست. نمی توانیم که تحصن کنیم! مجلس در چند روز اخیر کلیات طرحی که باعنوان ادغام شورای فناوری اطلاعات و شورای عالی فضای مجازی رسانه ای شد را تصویب کرد که به گفته نمایندگان در این طرح انحلال مورد نظر است. به نظر شما این اقدام می تواند در راستای خروج شورای عالی فناوری اطلاعات از انفعال، موثر باشد؟ در جلسات کمیسیون مجلس نیز عرض کردم که وقتی شورای عالی فضای مجازی وجود دارد، شوراهای موازی باید تعطیل شوند. ظرف دو سال گذشته، هر چقدر کم محلی به تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی بوده است، شاهد بهادادن غیرقانونی به شورای فناوری اطلاعات بوده ایم! جلساتش تشکیل و مصوباتش ابلاغ شده است. در حالیکه ظرف حدود دو سال گذشته یک ابلاغ از شورای عالی فضای مجازی وجود ندارد ولی ابلاغیه های شورای فناوری اطلاعات با امضای رئیس محترم جمهور را ببینید. اگر به سیاق و رویه حدود دو سال گذشته تا کنون جلو برویم، برای سالهای آینده هم امیدی به ابلاغ مصوبات شورای عالی فضای مجازی وجود ندارد! شما ببینید در تسری پهن باند به کل کشور، اصلاً برای شورای عالی فضای مجازی محلی از اعراب قائل نشدند و ابلاغ کردند! ای کاش احترام شورای عالی فضای مجازی را رعایت می کردند و می گفتند این اقدامات را میخواهیم انجام دهیم، مطالعاتش را ارائه می کردند، فواید و مضراتش را برمی شمردند و ... در این صورت همه همراهی می کردند. حداقل اینست که به نهادی که در حد یک شورای عالی به دستور رهبری تشکیل شد، احترام می گذاشتند. اینکه عنوان می شود که عده ای مخالف توسعه فناوری هستند و یا اینکه القا می شود بافت جلسه شورای عالی فضای مجازی، ممکن است با همراهی کشور با توسعه فناوری مخالفت کند، صحیح نیست. منبع:نماینده
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت