ما مهاجر، شما انصار!
چند سال پیش نماینده سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در وزارت کشور درباره موضوع مهاجرین سخنرانی کرد. من در آن جلسه به او گفتم شما از ایران تقدیر کردید؛ حق هم همین است. بعد به او گفتم شما فکر میکنید مسئله مهاجرین در ایران مسئله آوارگی و پناهندگی است!؟ اشتباه میکنید، ایران یک حکومت اسلامی و دینی است و در فرهنگ اسلامی ما مهاجریم و اینها انصار. در کنار یکدیگر.
شاید نهادهایی چون «شورای فرهنگی افغانستانیهای مقیم ایران» با تمرکز بر فعالیتهای فرهنگی ویژه مهاجرین، بایستی خیلی زودتر از اینها در ایران شروع به کار میکردند با اینوجود همینکه تعدادی از چهرههای مطرح مهاجر افغانستانی دست به تشکیل و راهاندازی چنین موسسهای با اهداف و چشماندازهای روشنی زدهاند؛ جای تقدیر و امیدواری دارد. حتما برای شما هم جالب است بدانید دفتر این موسسه که به صورت کشوری و سراسری در حال فعالیت است در منطقه ما قرار دارد. اما در این مجال گفتگویی داشتهایم با رئیس شورای فرهنگی افغانستانیهای مقیم ایران که ساکن همین منطقه چهار هم هست؛ حجتالاسلام سیدمحمدطاهر مدرسی حجازی نماینده آیتا… محسنی در ایران که تجربه ده سال حضور در جبهه دوران جهاد افغانستان را دارد؛ در ادامه از خودش، شورای فرهنگی و جامعه مهاجر میگوید. از بلخ تا کابل در سال ۱۳۳۳ در روستای قوریق چهارکنت از توابع مزار شریف بهدنیا آمدم. بعد از گذراندن دروس ابتدایی، وارد حوزه علمیه چهارکنت در مزار ولایت بلخ شدم و در سال ۵۵ برای ادامه تحصیل دروس حوزوی آمدم قم. البته زیاد نتوانستم قم بمانم چون عمال شاه یکسال بعدش من و تعدادی دیگر از طلبههای مهاجر را دستگیر کردند و پس از سهچهار شب حبس در زندان به صورت اجباری از مرز رد کردند و فرستادند افغانستان. اینطور شد که تا ۵۷ در کابل ادامه تحصیل دادم. آغاز دوران جهاد کودتای ننگین کمونیستها در ۷/۲/۵۷ معروف به کودتای ۷ ثور(اردبیهشت) با حمایت اتحاد جماهیر شوروی توسط دو حزب کمونیستی خلق و پرچم به وجود آمد که رئیس جمهور وقت داوودخان را کشتند، قدرت را غصب کردند و ظلمها و ستمهایی بر علما و مردم مسلمان و مظلوم افغانستان روا کردند که زبان از گفتن آن قاصر است و شرمسار. در راستای مقاومت و مبارزه در برابر حکومت کمونیستها و نیز ارتش سرخ شوروی که رسما در ششم دیماه ۵۸ از زمین و هوا به افغانستان حمله کرد؛ دوران جدیدی از تاریخ افغانستان شروع شد که به «دوران جهاد» مشهور است. مجاهدان مسلمان سر تا سر افغانستان تصمیم گرفتند با دستان خالی اما با سلاح ایمان وشهادت در برابر رژیم کمونیستی و اشغالگران شوروی بایستند. پیوند با امام خمینی وقتی آیتا… آقامصطفیخمینی فرزند امام به شکل مرموزی در نجف به شهادت رسید علمای شیعه کابل در مدرسه مدینه العلم، مجلس بسیار باشکوهی برای فرزند امام گرفتند. من هم توفیق داشتم در دستگاه روحانیت فعال بودم. یادم هست برای اطلاعرسانی مجلس ختم سه بار توانستیم از طریق رادیو کابل با مشقت بسیار اطلاعرسانی کنیم. خب جاسوس های رژیم هم در مجلس حضور داشتند و شاید از آنجا بود که وقتی حضور پرشور مومنین، علمای شیعه و حتی اهل سنت را دیدند رژیم نسبت به انقلاب اسلامی و شخص امام خمینی حساس شد. و شروع کردند به دستگیری گسترده علمای شیعه. در واقع هر چقدر انقلاب در ایران اوج میگرفت افغانستان حکومت در برابر علمای شیعه حساستر میشد و سخت میگرفت. با این حال ما نوارهای سخنرانی و مصاحبههای امام که از ایران برایمان میآوردند را بهصورت مخفیانه و زیرزمینی در کابل، مزار و دیگر نقاط افغانستان تکثیر و توزیع میکردیم. تا این که امام وارد ایران شدند و در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی پیروز شد. مقاومت با ۶۲ قبضه اسلحه! در ۲۶/۱۱/۵۷ یعنی چهار روز بعد از انقلاب اسلامی ایران مردم متدین و مسلمان دره صوف به رهبری حجت السلام والمسلمین شیخ خادم حسین ناطقی و شهید شیخ ظاهر محسنی و شهید حاج محب علی غفاری قیام کردند. در روز اول و دوم حوت(اسفند) ۵۷ تعدادی از بزرگان و محاسن سفیدان و مدبرین و علماء را رژیم دستگیر نمود و زندانی کرد و در ۳/۱۲/۵۷ مردم مومن و مسلمان از چهارکنت ولایت بلخ تحت فرماندهی ملادینمحمد خان(رئیس کمیته جهادی چهارکنت) و همکاری تعداد دیگری از مجاهدین قیام نمودند. من هم توفیق داشتم و از آغازگران جهاد بودم. در دوران جهاد ما هر روز را آخرین روز عمر خود حساب میکردیم چون دولت با حمایت شوروی و کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی با تمام قدرت از زمین و آسمان ما را میکوبید و در مقابل ما جز سلاح ایمان چیزی نداشتیم. مثلا در منطقه چهارکنت ما فقط با ۶۲ اسلحه قدیمی و کهنه در برابر قدرتمندترین ارتش جهان میجنگیدیم. جنگ نابرابری بود. خاطره یک روز عملیات در یکی از عملیاتها در چهارکنت نیروهای کمونیستی حمله سختی در روز کردند و مواضع ما را گرفتند. در این حمله عده زیادی از افراد ما شهید شدند و ملادینمحمدخان فرمانده منطقه مجروح شد؛ در آن زمان من مسئول فرهنگی و تبلیغی به اتفاق سیدحسین شاه مسرور، از فرماندهان نظامی و غلامرسول معاون که معاون تشکیلات بود فرماندهی نیروها را بر عهده گرفتیم. دشمن با جت و هلوکپتر از آسمان و از زمین با توپ و تانک ما را میکوبید. ما به کوههای بزرگ صعبالعبوری عقبنشینی کردیم و تصمیم گرفتیم شبانه حمله کنیم. یادم هست دقیقا ۴۲۵ نفر بودیم. فرمانده عمومی جلوی مجاهدین من تعیین شدم و غلامرسول معاون فرماندهی عقبه را بر عهده داشت. بعد از نماز مغرب من سخنرانی کوتاهی درباره عملیات کردم. مردم بهخاطر شکستی که خوردهبودیم و شهدایی که دادهبودیم آمادگی بالایی داشتند. من هم سعی کردم پرشور و داغ صحبت کنم. در نهایت با یک حمله برق آسا توانستیم دشمن را عقب برانیم و به جز چند سنگر سنگی بقیه سنگرها را فتح کردیم. در همین عملیات من از ناحیه پا مجروح شدم. خدمت در کنسولگری در زمان ریاست جمهوری کرزی، من از سال ۸۱ به عنوان مدیر کل ترانسپورت(راه و ترابری) کنسولگری افغانستان در مشهد تعیین شدم. تا آن زمان شاید یک ماشین هم از ایران به افغانستان و بالعکس تردد نمیکرد. برای استفاده از این فرصت ترانزیتی، مذاکراتی با وزارت راه ترابری ایران و وزارت مربوطه در کابل انجام دادم و بالاخره در مدت چهار سال که مدیریت این بخش را بر عهدهداشتم حدودا ۱۵۰۰ دستگاه اتوبوس و ماشین باربری در مسیر ایران و افغانستان فعال شدند که در نوع خودش بیسابقه بود. بعد از رویکار آمدن وزیر جدید، از من دعوت کردند تا بروم در وزارتخانه کار کنم که به دلایلی نپذیرفتم. هماکنون تالیف کتاب یکی از کارهای اصلی زندگیام است و تاکنون ۲۷ جلد کتاب تالیف کردم که ۵ جلد آن با موضوعات دینی ومذهبی چاپ و منتشر شدهاست. شورای فرهنگی مهاجرین؛ تمرکز بر فعالیتهای فرهنگی شورای فرهنگی افغانستانیهای مقیم ایران در سال ۱۳۹۲ با همکاری موسسه اندیشهسازاننور و همراهی چهرههای برجسته مهاجر افغانستانی تاسیس شد. من، استاد محمدکاظم کاظمی شاعر برجسته و شخصیت درخشان ادب ایران و افغانستان، مهندس سیدمحمدباقر مصباحزاده پژوهشگر نویسسنده و فرزند آیت ا… مصباحزاده از علمای مطرح افغانستان، سرور حمیدی مسئول خیریه سیدالشهدا، دکتر احمدی که در رادیو دری مشهد مشغول است از اعضای هیئت موسس این شورا هستیم. تمرکز ما بر روی فعالیتهای فرهنگی مورد نیاز جامعه مهاجر است که شامل موارد ذیل میباشد: سازماندهی، گسترش و تقویت کلیه فعالیتهای فرهنگی افغانستانیهای مقیم ایران استفاده از افغانستانیهای مقیم به عنوان سفیران مردمی بین ایران وافغانستان ایجاد روحیه مشارکت برای کمک به کشور خود ایجاد وزن مناسب برای جامعه مهاجر در معادلات کشور افغانستان ایجاد کانونهای مهاجرین افغانستان در جهان با محوریت افغانستانیهای مقیم ایران بخشهای مختلف شورای فرهنگی عبارت است از تبلیغات، رسانهها، اجتماعی و بخش ادبیات و هنر. همچنین پایگاه اطلاعرسانی «مهاجرآنلاین» که با اخبار و مطالب مرتبط با جامعه مهاجر و افغانستان بهروز میشود؛ توسط این شورا تاسیس شدهاست. مهاجرین و انصار واقعا جمهوری اسلامی ایران در زمینه مهاجرین مدال قهرمانی گرفتهاست که در محاصره شدید اقتصادی پذیرای برادران مهاجر خود هست. دولت و مردم ایران همان جریان مهاجر و انصار در صدر اسلام را تکرار کردند. چند سال پیش نماینده سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در وزارت کشور درباره موضوع مهاجرین سخنرانی کرد. من در آن جلسه به او گفتم شما از ایران تقدیر کردید؛ حق هم همین است ولی باید سازمان ملل به ایران در زمینه مسائل اقتصادی کمک کند تا وضع برای مهاجرین هم بهتر شود. بعد به او گفتم شما فکر میکنید مسئله مهاجرین در ایران مسئله آوارگی و پناهندگی است!؟ اشتباه میکنید، ایران یک حکومت اسلامی و دینی است و در فرهنگ اسلامی ما مهاجریم و اینها انصار. در کنار یکدیگر. چنانچه در جنگ عراق علیه ایران، مهاجرین افغانستانی با شور و عشق به جبههها شتافتند و بیش از سه هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی کردند. منبع: روزنامه شهرآرا
دیدگاه تان را بنویسید