شبکه وکالت، فعال ترين وفراگيرترين شبکه هدايت و راهبري شيعه از نيمه دوم دوران حضور امامان معصوم (ع) تا پايان دوره غيبت صغري است .اين نهاد مذهبي- سياسي - اجتماعي درعصرغيبت کبري نيز به رهبري فقهاي عظام به عنوان نايبان عام امام زمان(عج) امتداد يافت و مديريت و رهبري سازمان يافته ونظام مند پيروان مکتب شيعه را برعهده داشت و پاسخگويي به نيازهاي مذهبي و نيز انسجام دروني آنان را استمرار بخشيد.
چرايي شکل گيري شبکه وکالت
پس ازآن که پيروان مکتب اهل بيت (ع) به ويژه براثرتلاش هاي امام باقر(ع) متشکل شدند وهويت فکري و مکتبي آنان قوام پيدا کرد ، اين تشکل فکري درعصر امام ششم با تربيت روزافزون نيروي مومن ومکتبي و همچنين بسط فقه ، ساختارمذهبي مستقلي يافت و امام صادق(ع) به عنوان موسس فقه جعفري مطرح شدند.
علاوه بر اين ، اختناق و سخت گيري جريان خلافت نسبت به امامان معصوم (ع) و به شهادت رساندن آنان ، موجب شد تا ائمه (ع) با درپيش گرفتن راهبرد تقيه به سازماندهي پيروان مکتب اهل بيت(ع) به عنوان يک جريان اصيل اسلامي وادامه دهنده سنت نبوي بپردازند و شبکه وکالت را براي حفظ اسرارجريان امامت وپيشبرد اهداف مورد نظرشکل دهند.
اين عوامل سبب شد تا امام صادق (ع) نهادي را بنيان نهند که نيروسازي امام باقر(ع) را درعرصه عمل وعينيت، تحقق مي بخشيد .اين نهاد که بعدها، با عناويني چون شبکه وکلا ونمايندگان امام (ع) ناميده شد،به طور نظام مند ومنسجم با شيعيان دراقصي نقاط جهان اسلام ارتباط داشت وهمچون يک دولت، اداره مذهبي -سياسي پيروان مکتب اهل بيت(ع) را برعهده گرفت.
اين شبکه ارتباطي که اززمان امام صادق(ع) يعني ازنيمه دوم عصرامامت شکل گرفت ،به تدريج داراي نظم و هماهنگي بيشتري شد تاجايي که درعصر امام هادي (ع) و امام عسکري (ع) و به دنبال آن، دردوره غيبت صغري به اوج انسجام خود رسيد و اغلب مناطق شيعه نشين را دربر گرفت .
کارکردهاي شبکه وکالت
اين شبکه اگرچه براي گردآوري وجوه شرعي (خمس، زکات ونذور) شيعيان ايجاد شد اما افزون بر آن، نقش ارشادي درمعرفي امامان معصومي داشت که تازه مسئوليت امامت را به عهده مي گرفتند. تحويل نامه هاي مربوط به سوال هاي شرعي و برطرف کردن اختلافات شيعيان ازجمله کارکردهاي شبکه وکالت بود. رتق وفتق امورجامعه شيعيان نيز ازجمله اهداف مهم اين شبکه به شمار مي آمد و حيات سياسي اجتماعي شيعه را با وجود دشمني ها وکينه توزي هاي فراوان دستگاه خلافت ميسرمي کرد.
ساختار تشکيلاتي
ساختار شبکه وکالت به اين نحو بود که امام معصوم(ع) درجايگاه رهبري سازمان قرارداشتند و وکلاي برجسته يا سروکيل برعملکرد وکلاي نواحي مختلف نظارت مي کردند.هرمنطقه يا ناحيه به تناسب تعداد شيعيان، وکيل داشت وگاه منطقه اي به چند ناحيه تقسيم مي شد وهرناحيه به طورمجزا داراي يک وکيل بود.
به نوشته کتاب «سازمان وکالت ونقش آن درعصرائمه (ع) » تعيين جانشين براي وکلاي متوفي ،نظارت برعملکرد وتعيين قلمرو فعاليت هريک از وکلا ،حسابرسي از وکلاي فاسد وآگاه کردن شيعيان ازوکلاي دروغين وتأمين مالي وکلا، برعهده امام معصوم (ع) به عنوان رهبرسازمان وشبکه وکالت بود.
نحوه ارتباط وکلا با امام (ع)
نمايندگان شبکه وکالت به دو صورت حضوري ومستقيم و نيز مکاتبه اي با امام معصوم (ع) ارتباط داشتند. در دوره هايي که امام معصوم (ع) زنداني مي شدند يا درحصر به سر مي بردند و اختناق زيادي برشيعه حکمفرما بود ،اين ارتباط بيشتربه شکل مکاتبه اي وغيرمستقيم برقرارمي شد .چنان که در دوره امام هادي(ع) وامام حسن عسکري(ع) که درمنطقه اي نظامي، محصور و تحت نظربودند ،نمايندگان ازطريق نامه نگاري، با امام(ع) درارتباط بودند ونيازهاي شيعيان را به آن حضرت منتقل و دستورات امام(ع) را دريافت مي کردند. درچنين اوضاعي امام (ع)، پيک مخصوصي داشتند که دستورات آن حضرت را به نمايندگان مي رساند.به دليل همين کارکرد ارتباطي منظم ومنسجم شبکه وکالت ، هرزمان که امام معصوم(ع) در محدوديت وحصرقرارداشت ،اين شبکه با فعال ترشدن، حساسيت ها را نسبت به امام (ع) کاهش مي داد و خلأ دردسترس نبودن امام (ع) را تاحدي برطرف مي کرد ؛چنان که در دوره امام کاظم(ع) ،امام هادي (ع) وامام عسکري(ع) شاهد حضورفعال تروگسترده ترشبکه وکالت هستيم .
علاوه براين، موسم حج زماني بود که ائمه (ع) با وکلا و نمايندگان خود به طورمستقيم ديدارمي کردند وبه نيازها و سوال هاي شرعي شيعيان پاسخ مي دادند وسفارش هاي لازم را به آنان منتقل مي کردند.
آثاروثمرات
با وجود برخي خطرات ازناحيه مدعيان وخائنان، شبکه وکالت تامين کننده اهداف ائمه(ع) ازتشکيل آن بود؛ به همين دليل هم دراين راه برخي از وکلا دستگير، زنداني و شهيد شدند.
اين شبکه، شيعيان را براي مواجهه با عصرغيبت آماده مي کرد و نواب اربعه دردوره غيبت صغري، بخشي ازهمين شبکه وکالت به شمارمي آمدند که با آغاز دوران غيبت کبري ، فقها به عنوان نايبان عام امام عصر(عج)، عهده دارسرپرستي جامعه شيعي شدند.
شبکه وکالت درعصرامام هادي(ع)
چنان که اشاره شد ،شبکه وکالت درعصرامام هادي(ع) ،گسترش بيشتري پيدا کرد. مکاتبات باقي مانده ازامام هادي(ع)، گوياي اين گسترش و نيز اهتمام امام (ع) نسبت به تقويت وتحکيم موقعيت شبکه وکالت درميان پيروان مکتب امامت است .
وکلاي امام هادي(ع)
درکتاب هاي رجالي وحديثي، افراد متعددي به عنوان وکيل وکارگزارامام دهم (ع)معرفي شده اند که ازجمله آن ها مي توان به عثمان بن سعيد عمري ،ايوب بن نوح،علي بن مهزيار،ابراهيم بن مهزيار،محمدبن فرج ،خيران خادم قراطيسي ،احمدبن اسحاق ،علي بن حسين بن عبد ربه ،علي بن جعفر هماني وابوعلي حسن بن راشد اشاره کرد.
دستورات امام (ع) به وکلا
درکتاب هاي حديثي فرمان نصب يکي ازشيعيان ازسوي امام هادي(ع) به سمت وکالت وکارگزاري درمنطقه بغداد و مدائن نقل شده است . امام (ع) در اين فرمان که خطاب به شيعيان منطقه بغداد صادرشده است، درپي درگذشت علي بن حسين بن عبد ربه، وکيل حضرت دربغداد ، ابوعلي بن راشد را به سمت نماينده خود دراين منطقه منصوب مي کنند .امام(ع) دراين نامه مي نويسند: «همانا من ابوعلي بن راشد را به جاي علي بن حسين بن عبد ربه و وکلاي پيشين (دراين نواحي) منصوب کردم و ابوعلي درهمان منزلت وجايگاه و برهمان وظايفي است که علي بن حسين و وکلاي پيشين برآن قرارداشتند .وي را نصب کردم تا حقوق (ماليه)مرا اخذ کند واو را براي اين منصب نزد شما برگزيدم وبرديگران مقدم داشتم ،پس حقوق شرعي را به وي تحويل دهيد تا او به من برساند تامشمول رحمت حق شويد ومبادا با وي به مخالفت برخيزيد .برشما باد به سرعت درانجام طاعت الهي وتحليل اموالتان وحفظ خون هايتان وبا يکديگردرنيکي وتقوا همياري داشته باشيد وتقوا پيشه کنيد تا مشمول رحمت حق شويدوهمگي به ريسمان الهي چنگ بزنيد ...وبدانيد که اطاعت ازوي را همچون اطاعت ازخود واجب مي دانم ونافرماني وي را نيز هم چون نافرماني نسبت به خود
(حرام) مي دانم...» ( سازمان وکالت ونقش آن درعصرائمه (ع)ص516)
اين فرمان به روشني قلمرو وکالت و اهميت آن را در ايجاد وحدت وتشکل بخشي به شيعه نشان مي دهد .
حل اختلاف ميان وکلا
گسترش شبکه وکالت، گاه زمينه اختلاف ميان وکلا را به وجود مي آورد .ازجمله مسايل موجب اختلاف ، تداخل کاري وکلاي نزديک به هم دريک منطقه بود .در روايتي ازاختلاف ميان ايوب بن نوح، وکيل امام هادي (ع) درمنطقه کوفه با ابوعلي بن راشد وکيل حضرت دربغداد ومدائن وقراي سواد، سخن به ميان آمده است .اين اختلاف به قدري بالاگرفت که کاربه مداخله امام (ع) کشيد و حضرت طي نامه اي، آنان را ازمداخله درقلمرو ديگري بازداشتند. نامه صريح امام هادي (ع) خطاب به آنان چنين است :«من تو را اي ايوب بن نوح به پرهيزاز ارتباط زياد با ابوعلي بن راشد امرمي کنم وامرمي کنم که هريک ازشما ملتزم به آن چيزي باشيد که موکل ومامور به آن شده ايدکه درناحيه خود آن را انجام دهيد،چرا که شما اگر به آن چه تنها ماموريت يافته ايد،عمل کنيد ،ازمراجعه مکرر(براي کسب تکليف) نزد من بي نياز خواهيد بود واي ابوعلي تو را نيز به مثل آن چه به ايوب گفتم ،امرمي کنم .اي ايوب! مبادا ازاهل بغداد ومدائن چيزي بپذيري واذني براي آنان صادرکني وهرآن کس که غيرازاهل ناحيه ات به نزدت آمد به وکيل ناحيه خودش ارجاع بده ...وبه تو اي ابوعلي به مثل همين که به ايوب گفتم امرمي کنم وهريک ازشما
بايد تنها به آن چه مامورشده، اقدام کند...»(همان، ص394)
تاکيد امام (ع) دراين نامه، بررعايت مرزها وقلمرو وکالت ازسوي وکلا به خوبي تشکيلاتي بودن شبکه وکالت را نشان مي دهد ؛تشکيلاتي که با وجود مخفي بودن ، توفيقات بسياري براي پيروان مکتب امامت در پي داشت وشيعه را براي دوران غيبت کبري آماده کرد.
مهم ترين نکات
شبکه وکالت، فعال ترين وفراگيرترين شبکه هدايت وراهبري شيعه ازنيمه دوم دوران حضور امامان معصوم (ع) تا پايان دوره غيبت صغري است.
اين شبکه اگرچه براي گردآوري وجوه شرعي (خمس، زکات و نذور) شيعيان ايجاد شد اما افزون بر آن، نقش ارشادي در معرفي امامان معصومي داشت که تازه مسئوليت امامت را به عهده مي گرفتند. تحويل نامه هاي مربوط به سؤال هاي شرعي و برطرف کردن اختلافات شيعيان ازجمله کارکردهاي شبکه وکالت بود.
چنان که اشاره شد شبکه وکالت درعصرامام هادي(ع)، گسترش بيشتري پيدا کرد. مکاتبات باقي مانده از امام هادي(ع)، گوياي اين گسترش و نيز اهتمام امام (ع) نسبت به تقويت و تحکيم موقعيت شبکه وکالت در ميان پيروان مکتب امامت است.
در کتاب هاي رجالي، افراد متعددي به عنوان وکيل وکارگزارامام دهم (ع)معرفي شده اند که ازجمله آن ها مي توان به عثمان بن سعيد عمري ،ايوب بن نوح،علي بن مهزيار،ابراهيم بن مهزيار،محمدبن فرج ،خيران خادم قراطيسي ،احمدبن اسحاق ،علي بن حسين بن عبد ربه ،علي بن جعفر هماني وابوعلي حسن بن راشد اشاره کرد.
امام (ع) در فرماني خطاب به شيعيان بغداد، ابوعلي بن راشد را به سمت نماينده خود دراين منطقه منصوب مي کنند و مي نويسند:«همانا من ابوعلي بن راشد را به جاي علي بن حسين بن عبد ربه و وکلاي پيشين (دراين نواحي) منصوب کردم ... بدانيد که اطاعت از وي را همچون اطاعت از خود واجب مي دانم و نافرماني وي را نيز همچون نافرماني نسبت به خود (حرام) مي دانم...»
دیدگاه تان را بنویسید