آریایی نیستی اگه کپی نکنی! / حادثه جده و فورواردهای ناشیانه

کد خبر: 412068

حادثه تلخ فرودگاه جده،‌ آخرین موردی است که ما با پدیده اغراق،‌ بزرگ‌نمایی، ‌غلو و شایعه پردازی و به سخره گرفتن یک امر جدی در شبکه‌های اجتماعی موبایلی تجربه کرده‌ایم. این مقوله و حذف زمان و مکان در انتشار محتوا می‌تواند پدیده مبارکی باشد خصوصا در زمان‌های اضطراری. اما ایراد کار از جایی شروع می‌شود که ما هر پیامی را بدون در نظر گرفتن صحت محتوایش منتشر می‌کنیم؛ انگار در یک مسابقه «سرعت ارسال» قرار داریم!

آریایی نیستی اگه کپی نکنی! / حادثه جده و فورواردهای ناشیانه

سرویس فرهنگی فردا - محدثه افضلی * ؛ «قسمتی از پیام دیشب سردار ایران قاسم سلیمانی در پاسخ به بی‌حرمتی پادشاه و ولیعهدان عربستان مبنی بر اینکه ایرانیان را غلام عرب خواندند و از دو مامورشان حمایت کردند: یه کاری نکن مثل اربعین که مردم با کارت ملی رفتند زیارت عتبات عالیات، عربستان رو از وجود ال سعود و وهابی ها پاکسازی کنم و مردم رو با کارت ملی راهی به مکه و مدینه کنم.»

اگر شما هم یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی موبایلی هستید، احتمالا در چند روز گذشته پیام‌های اینچنینی منتسب به حاج قاسم را خوانده‌اید. راستی شما پس از دریافت چنین پیام‌هایی چه می‌کنید؟ به سرعت آن را برای افراد و گروه‌های دیگر می‌فرستید و یا اندکی صبر می‌کنید، یک بار دیگر متن را می‌خوانید و به صحت و اعتبار منبع آن فکر می‌کنید؟

فوروارد کن، عقب نیفتی!

پژوشگران ایرانی تازه داشتند پدیده رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، توتیتر و رفتار کاربران‌شان را بررسی و تحلیل می‌کردند که شبکه‌های اجتماعی موبایلی یکی پس از دیگری ظهور کردند و فراگیر شدند. واتس‌آپ،‌ وایبر، لاین، بیسفون، تلگرام و ... وارد زبان رسمی محاوره‌ای ما شدند و هر روز افراد بیشتری برای نصب این نرم‌افزارها سراغ «بازار» رفتند. 20 میلیون تلفن هوشمند در کشور می‌تواند تخمین اولیه‌ای از میزان کاربران این شبکه‌ها به دست دهد. شبکه‌هایی که برخلاف فیس‌بوک و پلاس نیاز به داشتن سواد رسانه‌ای فنی ندارند. آ دم‌ها خودشان شبكه‌هاي اجتماعي را مي‌گردانند. اگر از گروه‌ فعال تولیدگر محتوا نباشند حداقل بسیاری از پیام‌هایی را که به آن‌ها رسیده منتشر می‌کنند. یک متن می‌تواند به راحتی آنسوی دنیا در فیس‌بوک یک ایرانی منتشر شود و پس از مدتی به گوشی فرد دیگری در دورافتاده‌ ترین نقطه کشور برسد.

این مقوله و حذف زمان و مکان در انتشار محتوا همانطور که بارها عنوان شده می‌تواند پدیده مبارکی باشد خصوصا در زمینه آگاهی بخشی‌های پزشکی، آموزش و حتی در زمان‌های اضطراری. اما ایراد کار از جایی شروع می‌شود که ما هر پیامی را بدون در نظر گرفتن صحت محتوایش منتشر می‌کنیم؛ انگار در یک مسابقه «سرعت ارسال» قرار داریم! این امر خصوصا در زمان‌هایی که رویداد مهمی در دنیای واقعی رخ داده باشد شتاب بیشتری می‌گیرد. گاه بزرگ‌نمایی‌، شایعه‌سازی و خیال‌پردازی ذهن عده‌ای، برای ما تبدیل به مهم‌ترین مرجع آن رویداد می‌شود وگاه یک اتفاق مهم‌ دست‌مایه آزمایش طبع شوخ مان!

لشکرکشی وایبری، واتس‌آپی!

حادثه تلخ فرودگاه جده،‌ فعلا آخرین موردی است که ما ایرانی‌ها در رابطه با پدیده اغراق،‌ بزرگ‌نمایی، ‌غلو و شایعه پردازی و به سخره گرفتن یک امر جدی در شبکه‌های اجتماعی موبایلی تجربه کرده‌ایم. در پایان سفرهای نوروزی و شروع جدی کار خبرگزاری‌ها و ایضا شبکه‌های اجتماعی!

اتفاقی که در ششم فروردین رخ داده بود به سرعت در صدر اخبار گرفت. اتفاقی که آنقدر تلخ بود که هر شنونده‌ای را متاثر می‌کرد و در وهله اول غیرت ملی همه را تحت تاثیر قرار داد؛ در نهایت هم طبق یک مطالبه عمومی به توقف اعزام حج عمره منجر شد.

تا اینجا ظاهرا همه چیز خوب اتفاق افتاده است و شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک رسانه کارکرد آگاهی بخشی و مطالبه گری را به خوبی انجام داده‌اند. اما ماجرا وقتی دردناک می‌شود که یک بار دیگر برگردیم و پیام‌هایی را که در این مدت‌ از طریق وایبر،‌ واتس‌آپ، لاین و .... به دست‌مان رسیده مرور کنیم. شاید قابل‌ انتشار ترین خیلی از پیام‌ها همان‌هایی باشد که در اول متن خواندید.

سواد رسانه‌ای زیر صفر!

از روز دوم سوم همه گیر شدن ماجرا،‌ بازار شایعه سازی، بزرگ‌نمایی و تفرقه‌افکنی داغ شد. پیام‌هایی از قبیل تجاوزاتی که مسکوت مانده،‌ تا شایعه خودکشی یکی از دو نوجوان، به سرعت منتشر می‌شد. یا اینکه در شبکه‌های اجتماعی موبایلی به دلیل نداشتن سواد رسانه‌ای کافی پیامی منتشر می‌شد دال بر اینکه انقدر انتشار دهید تا به دست عرب‌ها و وهابی‌ها برسد! غافل از اینکه این شبکه‌ها مانند فیس‌بوک و ... نیست که با انتشار زیاد یک مطلب و یا هشتگ‌گذاری مطلبی در آن‌ها داغ شود!

علاوه بر این منتشر کنندگان این پیام‌ها اصلا به این مقوله توجه نداشتند که روی اعتراض شان باید به وهابی ها و آل سعود و دومامور خطا کار باشد نه نژاد پرستی و راه‌انداختن دعوای عرب و عجم،‌ از اکثر عرب‌زبان‌ها مثل لبنانی و فلسطینی‌های مظلوم بگذریم نباید عرب‌های فداکار خطه خوزستان را یادمان می‌رفت و این دعوای قوم‌گرایانه و راه‌انداختن پان ایرانیسم را.

نکته تلخ دیگر این جوگیری شبکه‌ای، انتشار شوخی‌ها و جوک‌های نامناسب نسبت مقوله حج و سفر به خانه خدا و زائران است. در کنار اینکه باید حواس‌مان عده‌ای بی دین دارند از این واقعه سوء استفاده می‌کنند برای اینکه اهمیت حج را زیر سوال ببرند؛ ‌نباید یادمان برود هزاران فرد پا به سن گذاشته وجود دارند که فارغ از این مسائل سال‌هاست که آرزوی حج رفتن دارند. افرادی که همه سرمایه خود را داده‌اند و یک فیش حج گرفته‌اند. هرجور که حساب کنی گرچه حج نرفتن ما ضرر مالی به عربستان می‌زند اما از سوی دیگر منفعت امنیتی برای آن‌ها دارد. وهابی‌ها سال‌هاست دوست دارند که شیعیان به مکه و مدینه نروند و جداسازی شیعه و سنی را پررنگ‌تر کنند.

مسؤولان محافظه‌کار، مردمانی افراطی!

کنار گذاشتن همه این موارد نشان می‌دهد که ما ایرانی‌ها وقتی به عنوان کاربر شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیریم درست برخلاف مسئولین‌مان که گاه محافظه کاری را به حد اعلی می‌رسانند به شدت جوگیر هستیم و افراطی.

در نهایت باید یک بار دیگر به ضرورت افزایش سواد رسانه‌ای خودمان و اطرافیان تاکید کنیم. اینکه اسیر جوسازی‌ها نشویم و حواس‌مان باشد هر پیامی که به دست‌مان می‌رسد را به راحتی منتشر نکنیم. یک جا قطع کننده انتشارهای زنجیره وار مطالب کذب باشیم. گاهی فکر کنیم که ممکن است ضرر پیامی که می‌خواهیم به سرعت منتشر کنیم از سودش بیشتر باشد.

* کارشناس ارشد ارتباطات و رسانه

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت