تعبییر امام(ره) از حفظ وضع فعلی و آینده انقلاب
به هر حال هر چه که بشر جلوتر می رود این پدیده هم باید کامل تر شود به این معنا که باید بنیانی گذاشته شود و این بنیان باید هر روز ارتفاع گیرد اگر مسیر از لحاظ روشی مسیر درستی باشد.
دکتر محمد صادق کوشکی، کارشناس سیاسی برای فردا نوشت: امام خمینی (ره)فرموده اند: مـکـلفـیـم تـا عـلاوه بـر ایـن کـه وضع فعلی را حفظ کنیم ، نگهبان آینده نظام و اسلام بـاشـیـم . ما باید پایه گذار خوب آینده باشیم . (صحیفه امام ، ج 19، ص 42) .این فرمایش حضرت امام منطبق است بر سیر طبیعی حرکتهای تمدنی و فکری بشر به این معنا که وقتی در جامعه ای سیر تمدنی و زایش فکری - فرهنگی رخ می دهد، نسل به نسل این تحول فکری - فرهنگی، دگرگونی، انقلاب و آن تمدن سازی مورد بررسی و مداقه قرار می گیرد و دقت نظر بر روی آن اعمال می شود.
به هر حال هر چه که بشر جلوتر میرود این پدیده هم باید کاملتر شود به این معنا که باید بنیانی گذاشته شود و این بنیان باید هر روز ارتفاع گیرد اگر مسیر از لحاظ روشی مسیر درستی باشد.
به همین خاطر انقلاب اسلامی هم به عنوان یک تحول فکری - فرهنگی و هم یک بنیان تمدنی بایستی نسل به نسل پرورش پیدا کند، قویتر باشد و بر کیفیت و غنای آن افزوده شود.
این یک سیر طبیعی تحولات فکری و فرهنگی و تمدنی است اما اصول و مبانی مورد تاکید حضرت امام ، باید نسل به نسل منتقل شود و از آن کاسته نشود بلکه بر غنای آن افزوده شود به چند دسته می توان تقسیم بندی کرد:
اول دین مداری است. انقلاب اسلامی و اصولا زندگی انسان در پرتوی نگرشی که حضرت امام دارند یعنی اندیشه سیاسی اسلام، مسیر بندگی و عبودیت است و باید تلاش شود که فهم از آن مقطعی و دقیق تر و عمیق تر شود و عمل به دین جدیتر از گذشته باشد.
دین مداری به معنی یک اصل اولیه انقلاب اسلامی به این معنی است که همه تلاش ها و اقدامات به خاطر دین باشد که در واقع امام اصرار دارند که با صلابت و قدرت تحویل نسل های آینده شود و در هر دوره ای بر غنا و عمر آن افزوده شود.
دومین نکته بحث عدالت خواهی و استکبار ستیزی است. یعنی دین مداری محقق نخواهد شد مگر این که جامعه ی اسلامی عدالت خواه و استکبار ستیز باشد وبه دنبال بازسازی و نوسازی آن ویرانی هایی باشد که از عدم تسلط دین بر جهان نشأت گرفته است.
در بسیاری از این عرصه ها دین مسلط نیست، امر خداوند به عنوان محور و قانون پذیرفته نشده و یا پذیرفته نمی شود. همین بی اعتنایی به دین و امر قدسی ویرانی ها و کجی ها و بی عدالتی هایی را به ارمغان می آورد. طبیعتا اگر قرار باشد که یک جامعه مثل جامعه ی انقلابی ایران دین محور باشد در مکمل آن دین محوری و دین مداری باید عدالت خواه و استکبار ستیز هم باشیم.
لا الله الی الله، این بیان شریفه ای که در محور توحید داریم یعنی نفی عبودیت غیر خدا که این خود به معنای استکبار ستیزی و عدالت خواهی و پرستش خداوند که این خود یک رکن اساسی است.
سومین رکن که به سبب دو رکن پیش ایجاد می شود بحث استقلال است. یک جامعه ی انسانی نمی تواند عدالت خواه، استکبار ستیزو دین محور باشد مگر این که مستقل باشد و توان اندیشیدن داشته باشد، قدرت انتخاب و گزینش داشته باشد و این استقلال از منظر امام استقلال همه بعدی و همه جانبه است، از استقلال اقتصادی تا استقلال علمی و فرهنگی.
این سه عرصه در واقع اصول کلان وکلیی هستند که حضرت امام انقلاب را بر این پایه ها استوار کرده و اسرار دارد که این اصول شناخته شوند، تعمیق شوند، غنی تر شوند و به نسل های بعد منتقل شوند.
استقلال در جامعه به این معنا است که بدون این که زیر فشارهای بیرونی قرار داشته باشد، خود بتواند انتخاب گر و گزینش گر باشد. هم از قدرت انتخاب بر خوردار باشد و هم بتواند بین پدیده ها بهترینش را انتخاب کند و هم آزادی عمل برای انتخاب کردن داشته باشد.
یعنی ممکن است جامعه ای فهم درستی پیدا کند اما اجازه نداشته باشد که بهترین انتخاب را انجام دهد و به خاطر فشارهای بیرونی نتواند انخابش را عملی کند و ما میبینیم که دین محوری و دین مداری، عدالت خواهی و استکبار ستیزی ممکن نیست مگر با داشتن استقلال .
دیدگاه تان را بنویسید