قیمت نفت و اوضاع اقتصادی ما

کد خبر: 397343

اگر تیم اقتصادی دولت به جمع بندی درستی در ارتباط با قیمت نفت نرسند و قیمت پیشنهادی خود برای نفت در بودجه ۹۴را بیش از ۵۰ دلار اعلام کنند بطور قطع با کسری بودجه زیادی نیز مواجه خواهیم شد .

فردا : اگر تیم اقتصادی دولت به جمع بندی درستی در ارتباط با قیمت نفت نرسند و قیمت پیشنهادی خود برای نفت در بودجه 94را بیش از 50 دلار اعلام کنند نه تنها نشان از عدم هماهنگی تیم اقتصادی باهم خواهد بود بلکه بطور قطع با کسری بودجه زیادی نیز مواجه خواهیم شد که در این صورت بی پولی، رکود، بیکاری و نوعی فاجعه اقتصادی در سال 94 بسمت ایران حرکت کرده و سال سختی را برایمان رقم خواهد زد.! دو سه ماهی است که بحث کاهش قیمت نفت، کسری بودجه و بنابه تعبیر دولتمردان عزیز، عداوت و توطئه برخی از کشورهای غربی و عربی مطرح میباشد که بیش از اینکه بدنبال چاره باشیم متأسفانه بدنبال عامل و یا عاملین این بحران میگردیم ولیکن دولت محترم هنوز نتوانسته تصمیم درست و عاقلانه ای درخصوص قیمت پیشنهادی خود برای محاسبه هر بشکه نفت در بودجه سال 94 که این روزها در کمیسیون تلفیق مجلس درحال رسیدگی میباشد اخذ نماید. از همین رو یکروز قیمت 72 دلار را پیشنهاد میکنند و روز دیگر وزیر محترم اقتصاد بحث از 40 دلار میکند و فردای آنروز حرف خود را تکذیب کرده و حرف از 65 الی70 دلار میزند. بالاخره قیمت چند؟ وزیر محترم اقتصاد در آخرین اظهار نظرشان فرمودند که با نفت 25 دلاری هم کشور را بخوبی اداره میکنیم و به ناگه معاون اول رئیس جمهور وارد صحنه میشوند میگویند که نفت 40 دلاری، ما را با مشکل روبرو خواهد کرد. حال شما قضاوت کنید که کدامیک از این عزیزان درست میگویند؟ آیا اینگونه بیانات نشان دهنده بی برنامگی و عدم هماهنگی تیم دولت نیست؟ اگر کشور را میتوان با بودجه 25 دلاری هم میتوان اداره کرد پس چرا اینقدر در برابر کاهش قیمت پیشنهادی نفت در بودجه مقاومت میکنید؟ بطور قطع این صحبتهای دولتمردان عزیز بیشتر جنبه شعار و بنوعی بازی با کلمات برای دلخوشی مردم است تا شاید روز را از نظر روانی با خیر و خوشی به شب برسانند. همین مباحث و تناقض گوئی های اعضای اقتصادی دولت اینجانب را مجدداً برآن داشت تا چند خطی به موضوع مهم بپردازم شاید مفید و تأثیرگذار باشد. اینکه چرا دولت نرخ نفت در بودجه سال آینده را واقع بینانه پیشنهاد نمیکند و در برابر کاهش نرخ از خود مقاومت نشان میدهد امری مبهم و مجهول میباشد زیرا نه تنها بنده بلکه غالب صاحب نظران سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی اصرار بر این دارند که دولت میبایست قیمت پیشنهادی خود را تا حدی که امکان دارد کاهش داده و حدود 50 دلار را در بودجه سال 94 بگنجاند. در همین راستا بنابه گزارش بلومبرگ، نظرباینکه قیمت جهانی نفت بدلیل درخواست اتحادیه های کارگری آمریکا جهت اعتصاب در پالایشگاه ها با کمی رشد به قیمتی حدود52 دلار رسیده اما 4 کشور کویت، عربستان، عراق و نیجریه قیمت نفت در بودجه خود را بطور چشمگیری کاهش داده اند. بنابه این گزارش کشور کویت بودجه سال آینده خود را با نفت 45 دلاری،‌ عربستان سعودی با نفت 55 تا 60 دلاری و عراق با نفت60 دلاری بسته و نیجریه نیز قصد دارد بودجه خود را بر پایه نفت50 دلار تدوین کند. آیا مقامات این کشورها روی ندانم کاری این کار را انجام میدهند و یا اینکه بواسطه تجربه چندین چند ساله خویش، کشورشان را طوری مدیریت میکنند تا به مشکلی طی سال برخورد نکنند؟ باتوجه باینکه کشورهای مذکور بدون موانع سیاسی و بین المللی، روزانه میلیونها بشکه نفت صادر میکنند و با این حجم صادرات، مبادرت به کاهش قیمت کرده اند تا دچار کسری بودجه نشوند درصورتیکه کشور ایران با کلی موانع و تحریمها روبرو است و فقط توان صادرات روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت را دارد و با کمترین نوسان قیمت با کسری بودجه مواجه میشود پس چرا قیمت پیشنهادی خود را معقول و متناسب با واقعیات تنظیم نمیکند؟ همین موضوع و عملکرد دولت جای بحث و گفتگو دارد. طبق گفته مشاور محترم رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، به ازاء هر دلاری که قیمت نفت در بودجه کاهش یابد برمبنای دلار، حدود 346 میلیون دلار و برمبنای ریال، حدود هزار میلیارد تومان از درآمد های بودجه افت خواهد کرد. بعنوان مثال اگر قیمت نفت60 دلار در بودجه تعیین شود، 12دلار نسبت به لایحه پیشنهادی دولت (یعنی عدد 72 دلار) کم میشود که به عبارتی حدود 12 هزار میلیارد تومان از درآمد های بودجه کاهش می یابد. اما از طرف دیگر چون نمیتوان بودجه را با عدم تعادل تصویب کرد، باید 12هزار میلیارد تومان از سرفصل هزینه های بودجه کم شود. حال طبق آمار و ارقام اعلام شده از جانب مشاور محترم رئیس سازمان مدیرت و برنامه ریزی، اگر قیمت نفت به نرخ 50 دلار سقوط کند حدود 22 هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت و اگر این رقم کمتر شود هزار میلیارد تومان دیگر به این اعداد و ارقام اضافه خواهد شد... بهتر است دنبال اعداد نرویم زیرا آنقدر نجومی خواهد شد که اصلاً قابل درک نیست. زیرا با این اوصاف، دولت در سال94 فقط میتوانند هزینه های جاری خود و حقوق کارمندانش را تأمین کند ولیکن به هیچ برنامه دیگری از جمله طرحهای عمرانی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و... طبق پیش بینی ها نخواهد پرداخت. باعنایت به آمار فوق، کاملاً مشخص و مبرهن میباشد که داشتن نفت و منابع طبیعی و همچنین خام فروشی این ذخایر، هرگز تضمینی بر قوی بودن، ثروتمند بودن و داشتن اقتصاد سالم و پیشرفته در هیچیک از کشورهائی که از این امتیاز و موهبت اللهی بهره برده اند نمی باشد که ایران عزیزمان نیز از این قاعده مستثنی نیست زیرا حداقل طی یکصد سالی که از عمر فروش نفت در این کشور میگذرد هیچ اتفاق خاص اقتصادی در ایران رخ نداده است تا ما را در بین کشورهای مطرح دنیا، مطرح تر کند!! فقط با فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی، توانسته ایم امورات کشور را به پیش ببریم و بقول معروف نانی سر سفره مردم بیاوریم تا روز خود را سپری و منتظر فردا باشند تا ببینند که پولی در کار خواهد بود یا خیر. صدها و بطور قطع هزاران میلیارد دلاری که طی یکصد سال گذشته از بابت فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی به خزانه دولتها سرازیر شده هنوز موجب نگردیده تا همه مردم ایران ثروتمند شوند و ریشه فقیر هم در این کشور بخشکد بلکه متأسفانه سیاستهای غلط اقتصادی و برخی سوء مدیریتها باعث شده است تا فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی به عمیق ترین شکافهای زمانه مبدل شود. این درآمدهای هزاران میلیاردی هنوز نتوانسته جلوی بیکاری، رکود، تورم، گرانی مسکن، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی کارخانه ها و.... دهها مورد دیگر را بگیرد. این درآمدهای نجومی سهم چندانی از ثروت جهانی را به ما نداده است. البته شاید خیلی ها با نظر نگارنده مخالف باشند و بگویند که برعکس ایران یکی از ثروتمند ترین کشورهای دنیا میباشد و دلیل آنرا هم وجود دهها و شاید صدها میلیارد بشکه نفت و گاز در زیر خاک ایران اعلام کنند، به این عزیزان باید بگویم که بله، این منابع ثروت محسوب میشود اما تا زمانیکه زیر خاک میباشند ولیکن وقتیکه از زیر زمین خارج و به قیمتهای پایین فروخته و درآمد حاصل از آن هم به درستی بکار گرفته نشود و با چشمی بهم زدن نیز تمام پولها از بین برود پس دیگر نمیتوان نام آن را ثروت نامید. ثروت تعریف خاص خود را دارد که از بحث فعلی ما خارج میباشد. باز هم شاید عده ای از دوستان بر نگارنده خرده بگیرند که اگر تحریمها نبود و دست و بالمان بسته نبود، چه و چه میکردیم و کاری میکردیم کارستان و از ایران هم گلستان میساختیم. در پاسخ به این دوستان نیز باید عرض کنم که بنده حقیر راجع به ده سال گذشته بحث نمیکنم بلکه راجع به صد سال گذشته یعنی یک قرن صحبت میکنم. تحریمها از ده سال پیش به این طرف شدت گرفته، خوب طی نود سال گذشته چه کرده و چه گلی بر سر ایران و ایرانی زده ایم؟ البته قصد نگارنده این نیست که با قلم فرسائی و نگارش این یادداشت، دولت تدبیر و امید را بخاطر اشتباهات و یا گناهان دولتمردان نود و هشت سال پیش دادگاهی کنم بلکه بحث کاملاً کلی است و فعلاً قصدم گرفتن انگشت اتهام بسوی شخص و یا دولت خاصی نیست. درکل باید عرض کنم که تمام کشورهایی که اقتصادشان وابسته به درآمد نفت میباشد اقتصادی کاملاً شکننده دارند، حال میخواهد کشور ثروتمند قطر باشد یا ایران عزیزمان و یا روسیه ابر قدرت. تنها ایران وابسته به نفت را تحریمهای چندین و چند ساله به چالش نکشیده بلکه تحریمهای اعمال شده کشورهای غربی فقط طی چند ماه گذشته، روسیه قدرتمند را که از اهرم نفت و گاز بهره میبرد را نیز پنچر کرده و شدیداً درگیر نموده است که نتیجه ملموس آن فرار سرمایه ها، کاهش شدید ارزش روبل در برابر دلار، کاهش سرمایه گذاری و.... میباشد. اما واقعیت امر این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم درآمدهای نفتی یکی از منابع مهم و اصلی تأمین بودجه ایران میباشد که با کم و زیاد شدن قیمت نفت، فراز و نشیب هایی در عرصه اقتصاد ایران و به تبع آن در زندگی مردم رخ میدهد. در همین راستا، دست بر قضا همچنانکه همه میدانیم سقوط شدید بهای نفت در بازارهای جهانی، دولت روحانی را با چشم انداز کسری بودجه شدید روبرو کرده است. میزان سقوط بهای نفت طی ماههای گذشته حدود70 دلار در هر بشکه بوده و قیمت آن را از حدود 12 دلار به 48 دلار در هربشکه رسانده است. این درحالیست که دولت ایران بودجه سالجاری خود را برمبنای قیمت 100دلار در هر بشکه تنظیم کرده است. لکن به اعتقاد نگارنده، کاهش قیمت نفت باعث نیمه تمام ماندن طرح ها و پروژه های عمرانی و تشدید وضعیت رکود در کشور خواهد شد و این واقعه درست زمانی اتفاق می افتد که اولاً دولت در تنظیم بودجه سال 93 با کسری بودجه روبرو بوده و ثانیاً هنوز بخشی از درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران در سایر کشورها به خزانه کشور تزریق نشده و این مشکلات را طی ماههای آینده دو چندان خواهد کرد و قطعاً همین کاهش شدید بهای نفت تحقق وعده ‌های اقتصادی دولت تدبیر و امید را نیز بیش از پیش دشوارتر خواهد ساخت. از طرفی ادامه کاهش قیمت نفت موجب نگرانی کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله ایران شده و شواهد امر نشان میدهد که همه اعضاء اوپک حتی بزرگترین صادرکننده نفت خاورمیانه یعنی کشور عربستان سعودی نیز در مورد وضعیت بازار نفت نگران میباشد. همین رخدادها نشان دهنده این است که دولت تا پایان سالجاری حتماً با کسری بودجه40 الی50 درصدی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی مواجه خواهد شد. هرچند دولت اعتقاد دارد که کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت نفت در نیمه دوم سالجاری را از راه درآمدهای مازاد فروش نفت در نیمه اول سال آینده جبران خواهد کرد ولیکن همچنان صاحب نظران اقتصادی اعتقاد دارند که دولت توان جبران کسری بودجه خود را به این سادگی ها ندارد!. برهمین اساس کارشناسان برجسته نفت در جهان، پیش بینی کرده اند که بهای نفت احتمالاً تا پایان سه ماهه اول سال 2015 که یک ماه از آن گذشته و یکی دو روز است که وارد دومین ماه میلادی شده ایم به کمترین میزان خود طی سالهای گذشته یعنی حتی حدود40 دلار خواهد رسید. درصورتیکه چنین اتفاقی رخ دهد، بطور قطع قمیت نفت ایران هم در بازارهای جهانی به کمتر از بشکه ای40 دلار تنزل خواهد یافت که خود مشکلی به مشکلات دولت ایران خواهد افزود. شواهد امر نشان میدهد که مشکل بوجود آمده در بازار نفت قطعاً سیاسی بوده و راهکار اقتصادی هم ندارد، هرچند که ایران مشکل قیمت نفت را توطئه و نقشه ای از پیش برنامه ریزی شده از طرف چند کشور غربی و عربی به رهبری عربستان سعودی میداند. ولیکن خود آنها نیز در این ضرر و زیان سهیم هستند. اخیراً دولت ایران نیز لایحه بودجه 837 هزار میلیارد تومانی سال آینده را که با پیش بینی کاهش عواید نفتی تدوین شده بود برای بررسی و تصویب نهایی به مجلس فرستاده و بودجه سال 1394ایران را بر اساس قیمت نفت72 دلار و نرخ هر دلار٢٨٥٠ تومان تنظیم کرده که درصورت تصویب این قیمت از طرف نمایندگان مجلس، صد در صد کسری بودجه زیادی طی سال 94 خواهیم داشت. نهایتاً اگر تیم اقتصادی دولت به جمع بندی درستی در ارتباط با قیمت نفت نرسند و قیمت پیشنهادی خود برای نفت در بودجه 94را بیش از50 دلار اعلام کنند نشان از عدم هماهنگی تیم اقتصادی باهم خواهد بود که مسلماً کشور با کسری بودجه شدید مواجه و همین امر موجب خواهد شد تا بی پولی، رکود، بیکاری و نوعی فاجعه اقتصادی در سال 94 بسمت ایران حرکت کند و سال سختی را برایمان رقم زند.(منبع: تسنیم) * محمدرضا سبزعلیپور/ رئیس مرکز تجارت جهانی ایران
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت