قلم‌های مرگ‌آور

کد خبر: 376171
قلم‌های مرگ‌آور
امیر قربانی: این روزها فضای رسانه ای کشور با فضایی مملو از التهاب مواجه است. از یک سو خبرهای مربوط به اسیدپاشی های اصفهان باعث شده تا فضای عمومی جامعه دچار تشویش شود و از سوی دیگر خبر اعدام ریحانه جباری. اما شاید برخی هنوز از این 2 اتفاق مهم با خبر نباشند، از این رو نگاهی کوتاه به هر یک از آنها می اندازیم.
اسیدپاشی های شهر اصفهان که منجر به سوختگی 4 زن در این شهر شد، هنوز به عنوان علامت سوالی در اذهان عمومی باقی مانده که چه کسی و با چه هدف و نیتی دست به چنین اقدام ضد انسانی زده است. ماجرایی که برخی رسانه های داخلی از همان روزهای ابتدایی آن را در بوق و کرنا کرده و بدون هیچ سند و مدرکی به جریان حزب اللهی جامعه تعمیم دادند. « ریحانه جباری هم همان دختر طراح دکوراسیون داخلی یک شرکت تبلیغاتی و دکوراسیون بود که در سن ۲۰ سالگی به طور اتفاقی با شخصی به نام "مرتضی سربندی"، پزشک ۴۷ ساله، متاهل، دارای سه فرزند آشنا می شود. آشنایی سربندی با ریحانه بر اساس شنیدن مکالمه تلفنی ریحانه در یک بستنی فروشی از سوی سربندی آغاز شد. در این مکالمه، ریحانه به شغلش اشاره می‌کند و سربندی که گویا به دنبال یک طراح دکوراسیون برای مطب جدیدش بوده، پس از شنیدن این مکالمه تلفنی، باب آشنایی با ریحانه را باز می‌کند. دیدار بعدی اما منجر به قتل سربندی توسط ریحانه می‌شود.» اما پس از گذشت 6 سال ریحانه جباری همین یکی دو روز پیش اعدام شد تا پرونده اعدام ریحانه جباری نیز به یکی از مباحث محافل این روزهای جامعه تبدیل شود. حالا این روزها جامعه با 2 موضوع اعدام ریحانه جباری و اسیدپاشی های زنجیره ای مواجه شده و در این مسیر، نقل قول های بسیاری نیز مطرح می‌شود. نقل قول‌هایی که خود از منبعی بالاتر همچون رسانه‌ها و مطبوعات مطرح می‌شود و در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد. اما روی مبحث با جریاناتی است که این روزها با نگارش چند خط، مرگ انسان‌ها و یا پایان زندگی جسمانی گروهی دیگر را فراهم می سازد. برخی قلم با اهداف سیاسی بر روی کاغذ، مطالبی را پیاده می‌کنند که به هدف غایی نوشتار توجهی ندارد و فقط برای دفاع از یک جریان خاصی می‌نویسند. بدون آنکه بدانند ممکن است این مطالب دختری همچون ریحانه جباری را به پای چوبه دار بکشد و یا موجب احساس ناامنی در کشور و آزرده خاطر شدن هم‌میهنان شود. بحث اول- همین چند روز پیش بود که نویسنده ای در یکی از مطبوعات کشور، از ماجرای اسیدپاشی های شهر اصفهان انتقاد کرده و از احتمال خطر گسترش این اسیدپاشی ها در سایر شهرهای کشور خبر داده بود. حرف ما این است که اگر یک درصد هم احتمال بدهید این اسیدپاشی‌ها سناریویی طراحی شده از سوی جریان های ضد انقلاب برای تخریب چهره مردم و شهر توریستی اصفهان باشد، بازهم طرح چنین مطلبی می‌تواند خوراکی را برای این جریان فراهم کند تا در سایر شهرها نیز چنین رویه‌ای منجر به برهم زدن امنیت بشود. حال همین یک نوشته ممکن است سبب شود تا قربانیان اسیدپاشی بیش از آن تعدادی شود که امروز هست. از سویی دیگر شنیدن خبر شوخی های این روزهای جوانان در سطح شهر، خطری دیگر را گوشزد می کند. شوخی هایی که خبر می دهد برخی اراذل و اوباش با ریختن آب بر روی صورت و لباس دختران جوان، آنها را از اسیدی بودن محلول پاشیده شده می ترسانند و دختران جوان صد بار می میرند و زنده می شوند تا دریابند این یک شوخی مضحک بوده است. اما چه کسانی باعث شدند تا قبح ماجرای اسیدپاشی در جامعه شکسته شود. چه جریاناتی با قلم های خود این خط را القا کردند که می توان با اجرای سناریوی اسیدپاشی در سایر شهرها، امنیت را بیش از گذشته بر هم زد و بر طبل اختلافات با جریان حزب اللهی کوبید. اما بحث دوم- "جنجال ها مسیر پرونده را از روال عادی خارج کرد و خانواده مقتول حاضر به گذشت نشدند." این اعتراف صریحی است که وکیل ریحانه جباری در گفتگویی آن را مطرح کرده است. جنجالی که بازهم قلم ها به راه انداختند و بدون اندیشیدن به عاقبت ماجرا، فقط داد و فریاد راه انداختند که ریحانه نباید اعدام شود. اما هیچ گاه به این فکر نکردند که ممکن است همین قیل و قال ها سبب شود خانواده مقتول را بیشتر جریحه دار کرده و بر حکم اعدام مصمم کند. حتی پیش از این نیز فردا، در گزارشی از وقوع چنین وقایعی خبر داد ، اما گوش شنوایی نبود تا بشنود. مسئله ای که بالاخره به وقوع پیوست و خانواده مقتول رضایت ندادند و ریحانه جباری هم اعدام شد. اما حالا بعد از اعدام این دختر جوان، قلم ها فرود آمدند و دیگر کسی از لزوم بخشش ریحانه جباری سخن نمی گوید. قلم های مرگ آور این روزها بدون آنکه به عاقبت نوشته ها فکر کنند، فقط بر روی کاغذ پیاده می شوند. عاقبتی که ممکن است به اعدام یا برهم خوردن چهره چند زن دیگر منجر شود. اما آیا این ماجراهای به وجود آمده درسی می شود تا جریان رسانه ای مدعی حقوق بشر، خودش را از به خطر انداختن حقوق بشر جدا کند؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت