جان انسانها ابزار سیاست‌زدگی مبتذل!/ کینه بدوی یک جریان خاص و دمیدن در تنور تخریب

حسين قربانزاده: مجروح شدن يك شهروند در نزاع با افراد زيرمجموعه پيمانكار بازيافت منطقه 4 شهرداري و نهايتا فوت او در بيمارستان در روزهاي گذشته شايعات و حواشي متعددي را به همراه داشته است. صرف نظر از منازعات سياسي و انتشار شايعات همراه با سوء ظن برخي رسانه ها، توضيح چند نكته جهت اطلاع شهروندان و آگاهي از اصل واقعه و حواشي آن ضروري است:

1- كسي كه اين واقعه را با سقوط هواپيما ، خارج شدن قطار از ريل و تصادفات جاده اي مقايسه مي كند دچار اشتباه محاسباتي شده است چرا كه درست است، در آن حوادث ده ها و صدها انسان جان خود را از دست دادند اما تفاوت اين جاست كه در اين واقعه يك انسان در يك درگيري عمدي مقابل چشم فرزندش مجروح و بعد از يك هفته در بيمارستان فوت مي كند. فردي كه در اين واقعه فوت شده يك نان آور خانواده بوده كه در منطقه محروم تهران زندگي مي كرده و از نظر مالي نيز در مضيقه بوده و براي كسب روزي از منزل بيرون آمده و همسر و فرزندانش صبح كه او را بدرقه مي كردند تصور نمي كردند كه شايد ديگر همسر و پدرشان را در اين خانه نبينند. شايد اگر مرحوم چراغي در سقوط هواپيما و يا تصادف جاده اي و ريلي جان مي سپرد، اينقدر اين مصيبت جانكاه نبود كه پيش چشم فرزندش و در يك نزاع و درگيري عمدي كشته شده است.

2- اين نزاع و درگيري ميان مرحوم چراغي كه با وانت در محدوده منطقه 4 شهرداري تهران مشغول جمع آوري ضايعات بوده با افراد زيرمجموعه پيمانكار بازيافت (پسماند خشك) اين منطقه اتفاق افتاده است. جدال لفظي و درگيري فيزيكي روي داده كه نمي توان تا پيش از تكميل تحقيقات قضايي درباره چگونگي و ميزان تقصير طرفين اظهار نظر نمود، اما يقينا آن افرادي كه از سوي پيمانكار براي گشت زني و ممانعت از جمع آوري و تفكيك غيرمجاز پسماند و ضايعات ماموريت داشته اند، حتي بر فرض كه اثبات شود در درگيري تقصير با مقتول بوده، هرگز اجازه و حق برخورد فيزيكي نداشته اند و در اين مورد بايد در انتظار شديدترين مجازات باشند.

3- مطابق قرارداد شهرداري با پيمانكار مربوطه، ممانعت از جمع آوري غيرمجاز ضايعات و پسماند از زمره تعهدات پيمانكار بوده اما در متن قرارداد تصريح شده كه حق هيچگونه برخوردي را ندارند. پيمانكار نيز اذعان دارد كه عوامل زيرمجموعه اش خارج از دستورالعمل ابلاغي به آنها عمل كرده اند، چنانكه بعد از اين اتفاق متواري شدند و به همين دليل پيمانكار بلافاصله بعد از اين واقعه، بخشي از هزينه هاي درمان و مقدمات تغيير بيمارستان را بر عهده گرفته است. برخي گزارش ها نيز حكايت از آن دارد كه تاخير اورژانس براي حضور در محل حادثه و عدم پذيرش بيمارستان امام حسين (ع) در بخش آي سي يو در عميق شدن ضربه وارده به مرحوم چراغي و نهايتا فوت وي موثر بوده است. پيمانكار بعد از فوت مرحوم خود را به كلانتري معرفي نموده و معاون شهردار تهران نيز در منزل متوفي براي همدردي حضور پيدا كرده و از چهار نفري كه در اين نزاع نقش داشتند نيز سه نفر بازداشت شدند.

4- اما يك نكته ديگر آن كه اين واقعه دردناك كه حقيقتا بازگو كردن آن دل هر انساني را درد مي آورد، نبايد باعث شود كه ديگر عوامل و كارگران پيمانكاري و كاركنان شهرداري در مظان اتهام قرار گيرند. بسياري از كارگران شهرداري نيز همچون مرحوم چراغي در مضيقه مالي و با حداقل وضعيت رفاهي و معيشتي، صادقانه در حال خدمت رساني به شهر هستند و در بسياري از موارد خود نيز در معرض انواع خطرات و حوادث قرار گرفته اند. كارگران پيمانكاري نيز از متن همين جامعه هستند با كوهي از مشكلات زندگي كه متاسفانه هجمه اين روزها به همه آنها نيز سرايت پيدا كرده و آنچنان در فضاي رسانه اي عمليات رواني شده است كه گويا آنها خداي نخواسته عده اي قاتل و شرور و اراذل و اوباش هستند!! كلاهمان را قاضي كنيم، انصاف به خرج دهيم و با اين واقعه همه را به يك چوب نرانيم.

5- در مجموع به نظر مي رسد آنانكه در صدد هستند، اين واقعه دردناك را تخفيف دهند و آن را كوچك شمارند، سخت در اشتباهند و خيانت بزرگي را خواسته و يا ناخواسته مرتكب مي شوند. تمامي كساني كه در گرفتن جان مرحوم چراغي نقش داشتند بايد به اشد مجازات برسند تا درس عبرتي باشد براي ديگران و البته گروه ديگري كه از هر موضوعي در جهت منافع سياسي خويش بهره مي گيرند و با شعار و تابلو حفظ حقوق و جان مردم صرفا به دنبال مطامع خود هستند از جان اين شهروند عزيز نيز نگذشتند و برخي با قلب واقعيت و يا زنده كردن كينه هاي پيشين، به خونخواهي كاسبكارانه برخاستند. اين عده با طراحي پيام هاي تخريبي و انتشار آن در شبكه هاي مجازي سعي دارند، افكار عمومي را طوري جهت دهي كنند كه اغراض سياسي خود را بدست آورند.